پایان فعالیت ادمین جدید#Dream
۷:۰۹
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
#steve
۷:۱۸
۷:۲۶
۷:۲۶
۷:۲۶
۷:۲۶
۷:۲۶
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بریم پاکت؟
۷:۴۵
#Dream
۷:۴۵
ری اکشن بالا
۷:۴۵
۱۱۱۱۱۱۱۱
۷:۴۵
۲۲۲۲۲۲۲۲۲۲
۷:۴۵
۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳
۷:۴۶
پرتاب
۷:۴۶

پاکت هدیه
🌋ماگــــــــما کـرفت🌋 | ماگما کرفت | مـــاینکرافت_ ماینکرافت | ماینکرافت | 𝓜𝓪𝓰𝓶𝓪 𝓒𝓻𝓪𝓯𝓽 | 𝓜𝓲𝓷𝓮𝓬𝓻𝓪𝓯𝓽
بر طبل شادانه بکوب

قسمت پنجم : آرزوی هکر
دریم نفس عمیقی کشید: «من قدرت بیپایان رو نمیخوام… میخوام دوباره خودم باشم.»
پیرمرد لبخند زد، عصایش را کوبید و نور تالار خاطرات دریم را برگرداند. سپس کتاب آرزو را گرفت و ناگهان آن را به هکر داد: «این چیزی بود که میخواستی… حالا وقتشه.»
هکر با خندهای بلند کتاب را گشود: «من آرزو میکنم به قدرت بینهایت برسم! هیچ دیواری و هیچ قانونی مرا محدود نکند!»
تالار لرزید، سایهها برخاستند و صدای کتاب پیچید: «آرزوی تو پذیرفته شد… اما هر آرزو بهایی دارد.»
هکر با غرور فریاد زد: «هر بهایی را میپردازم. فقط قدرت را به من بده!»
نوبت شماست که سرنوشت داستانو مشخص کنینکتاب چیکار کنه؟
گرفتن روح هکر
نابودی دنیای بازی
از بین بردن قلب پاک دریم
#vortex#ماینکرافت_داستانی
دریم نفس عمیقی کشید: «من قدرت بیپایان رو نمیخوام… میخوام دوباره خودم باشم.»
پیرمرد لبخند زد، عصایش را کوبید و نور تالار خاطرات دریم را برگرداند. سپس کتاب آرزو را گرفت و ناگهان آن را به هکر داد: «این چیزی بود که میخواستی… حالا وقتشه.»
هکر با خندهای بلند کتاب را گشود: «من آرزو میکنم به قدرت بینهایت برسم! هیچ دیواری و هیچ قانونی مرا محدود نکند!»
تالار لرزید، سایهها برخاستند و صدای کتاب پیچید: «آرزوی تو پذیرفته شد… اما هر آرزو بهایی دارد.»
هکر با غرور فریاد زد: «هر بهایی را میپردازم. فقط قدرت را به من بده!»
نوبت شماست که سرنوشت داستانو مشخص کنینکتاب چیکار کنه؟
#vortex#ماینکرافت_داستانی
۷:۵۹
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.