۱۱:۰۱
۱۱:۰۱
۱۱:۰۱
۱۱:۰۱
۱۱:۰۱
۱۴:۵۴
۱۴:۵۴
توی این بخش میخوایم به معرفی کتاب «عشق غریبهها» اثر نایل گرین بپردازیم.
این کتاب توسط نشر چشمه با ترجمۀ آقای امیرمهدی حقیقت منتشر شده. در واقع این کتاب یکی از اصلی ترین منابع برای مطالعه راجع به اولین گروه محصلین ایرانی که تو لندن تحصیل میکنن. دلیل کامل بودن اونم اینه که این کتاب براساس انبوه اسنادی نوشته شده که تا دورۀ معاصر در دسترس پژوهشگران نبوده و آرشیوهای خاصی در خود لندن اونها رو منتشر کردند.
یه مشکل اساسی ما در بازسازی تاریخی صحنهها اینه که به اسناد جزئی برای فهم بیشتر موقعیت دسترسی نداریم. از طرفی آرشیوهای اون زمان ناقصن و به ما اطلاعات کمی میدن. لاجرم توی این فضا اونی که دادههای بیشتری داره، روایت دست اول تری هم میده و این کتاب هم به همین شکل جلو رفته. میشه گفت برتری در اسناد و دادههای اطلاعاتی تونسته کاری کنه که نویسنده تاریخ رو اون طور که میخواد بنویسه.
راجع به انتقاداتی که میشه به این کتاب کرد صحبت میکنیم...
۱۴:۵۴
۱۱:۰۴
۱۱:۰۴
۱۱:۰۴
کتاب عشق غریبهها خیلی خوب و جزئی نوشته شده. دلیل اون هم دسترسی نویسنده به حجم زیاد اسنادیه که تو آرشیوهای ملی انگلستان وجود داشته. واقعیت اینه که همین برتری آرشیوی باعث شده نویسنده تو ارائۀ روایت تاریخی بتونه پیشقدم باشه و یه جاهایی هم که به ضرر خودشون بوده رو ندیده بگیره.
یکی از مواردی که از انتقاداتی که در خصوص روایت تاریخی این کتاب میشه کرد پاک کردن کوتاهیهائیه که کلنل دارسی تو سرپرستی محصلین داشت. اگر پادکست رو گوش کرده باشید احتمالا با این کلنل دارسی آشنا شده باشید. این کلنل سرپرست محصلین ایرانی بود و برای اینکه خودش بتونه از دولت بریتانیا حق سرپرستی بگیره، مانع از این میشد که محصلین بتونن کارشون رو از کسی پیگیری کنن و بعد از یه جایی هم تلاش میکرد که اونا از موندن تو لندن منصرف بشن و برگردن ایران. نویسندۀ کتاب مقصر اصلی سرگردانی بچههای ایرانی رو دولت ایران معرفی میکنه و میگه کلنل دارسی فقط یه نظامی بیچارهاس که کلی خرج سرپرستی روی دستش مونده!
اما واقعیتی که توی اسناد تاریخی و سفرنامۀ میرزاصالح شیرازی میتونیم بهش برسیم اینه که دارسی مانع از این میشد که میرزا صالح و رفقاش بتونن با سرگوروزلی ارتباط مستقیم بگیرن. سر گوروزلی سفیر سابق انگلیس تو ایران بود و از جایگاه بالاتری نسبت به دارسی تو دستگاه وزارت خارجۀ انگلیسیا برخوردار بود. محصلین به کلنل دارسی میگن که میخوان در رابطه با سرگردونی شون با سرگوروزلی ملاقات کنن.
اما کلنل دارسی میگه گوروزلی گفته: اسم ایرانیارو نیار که حتی از شنیدن اسمشون هم ناخوش میشم. خلاصه بچه ها رو دست به سر میکنه.بعد از مدتی میرزا صالح خودش یه ارتباط با سرگوروزلی با واسطۀ یکی از محصلین برقرار میکنه. سرگوروزلی به واسطه میگه: سبب چیست که میرزا صالح بعد از این همه مدت به دیدن من نیامده؟ بگو به دیدن من بیاد...
این ماجرا رو تعریف کردیم که بگیم، کتاب عشق غریبهها با اینکه جزئی و محققانه نوشته شده ولی در برخی موارد هم سعی داشته یه چیزایی رو ندیده بگیره یا خیلی بزرگشون نکنه.
۱۱:۰۴
چیزی تا اولین شنبهی ماه جدید نمونده
سوم آبان؛ انتشار اپیزود چهارم
سرنوشت دانشجویان
castbox: https://castbox.fm/va/6744784
@mirza_podcast
۷:۵۵
محصلای ایرانی از لندن برگشتن و چند دفعۀ دیگه هم اعزام محصل انجام شد. اما شکست ها ادامه داشت و خبری از ترقیات نبود. تا اینکه امیرکبیر تصمیم گرفت خودش یه فکری به حال تحصیل و ترقی بکنه.
۱۲:۳۵
در معرفی همسفرای میرزا صالح و آدمایی که توی این سفر باهاشون برخورد داشت، خوبه به چند مورد اشاره کنیم. یکی از اون اشخاص میرزا ابوالحسن خان ایلچیه.
میرزا ابوالحسن خان در داستان سفر میرزا صالح کسیه که ابتدا از اونها در روسیه پذیرایی میکنه و بعد هم از طریق نام برخی از امور اونها رو رتق و فتق میکنه. نهایتاً هم با اومدن ایشون به لندن، محصلین یک سال پایانی اقامتشون رو میگذرونن و بعد هم به واسطۀ اون از انگلیس بر میگردن.جناب ایلچی از اسمش معلومه چیکارهس. ایشون سفیر دولت ایران در انگلیس و روسیه است و برای مدتی طولانی هم وزیر امور خارجۀ ایرانه.
ایشون سرگذشت جالبی در سیاست ایران داره و در یک کلام میشه گفت مهرۀ انگلیسیا در ایرانه. ایشون در اولین سفرش به انگلیس به عنوان سفیر ایران و در زمان فتحعلیشاه قاجار فراماسون میشه و برای همیشه ارتباط خوبی با انگلیسا پیدا میکنه. کارنامۀ ایشون حاوی یک صلحه که برای مردم ایران اصلاً شیرین نیست. این صلح همون عهدنامۀ گلستانه که قول داده بود کاری کنه تا بعضی ولایات ایران در این عهدنامه با مذاکره به ایران برگردن. بعد از این قولی که راجع به عهدنامۀ گلستان داد به سمت سفیر ایران در روسیه منصوب میشه و هیچ کاری رو نمیتونه از پیش ببره.بعد از موضوع عهدنامۀ گلستان و ناکامی در بازگشت ولایات باز به انگلیس میره و در این دوره محصلین رو با خودش به ایران میاره.
پس از بازگشت هم به سمت وزارت امور خارجه منصوب میشه و عهدنامۀ ترکمنچای هم در دورۀ اون به امضا میرسه.
یکی دیگه از نقاط زندگی سیاسی اون، مخالفت با قائم مقام فراهانی و همدست بودن با میرزای آقاسیه. به طوریکه بعد از قتل قائم مقام، اون مجددا به سمت وزارت خارجه تا آخر عمرش منصوب میشه.از ابوالحسن ایلچی پرترههای جذابی باقی مونده که نشون از سفرای زیاد و ارتباطش با مجامع مختلف توی انگلیسه.
castbox: https://castbox.fm/va/6744784
@mirza_podcast
میرزا ابوالحسن خان در داستان سفر میرزا صالح کسیه که ابتدا از اونها در روسیه پذیرایی میکنه و بعد هم از طریق نام برخی از امور اونها رو رتق و فتق میکنه. نهایتاً هم با اومدن ایشون به لندن، محصلین یک سال پایانی اقامتشون رو میگذرونن و بعد هم به واسطۀ اون از انگلیس بر میگردن.جناب ایلچی از اسمش معلومه چیکارهس. ایشون سفیر دولت ایران در انگلیس و روسیه است و برای مدتی طولانی هم وزیر امور خارجۀ ایرانه.
ایشون سرگذشت جالبی در سیاست ایران داره و در یک کلام میشه گفت مهرۀ انگلیسیا در ایرانه. ایشون در اولین سفرش به انگلیس به عنوان سفیر ایران و در زمان فتحعلیشاه قاجار فراماسون میشه و برای همیشه ارتباط خوبی با انگلیسا پیدا میکنه. کارنامۀ ایشون حاوی یک صلحه که برای مردم ایران اصلاً شیرین نیست. این صلح همون عهدنامۀ گلستانه که قول داده بود کاری کنه تا بعضی ولایات ایران در این عهدنامه با مذاکره به ایران برگردن. بعد از این قولی که راجع به عهدنامۀ گلستان داد به سمت سفیر ایران در روسیه منصوب میشه و هیچ کاری رو نمیتونه از پیش ببره.بعد از موضوع عهدنامۀ گلستان و ناکامی در بازگشت ولایات باز به انگلیس میره و در این دوره محصلین رو با خودش به ایران میاره.
پس از بازگشت هم به سمت وزارت امور خارجه منصوب میشه و عهدنامۀ ترکمنچای هم در دورۀ اون به امضا میرسه.
یکی دیگه از نقاط زندگی سیاسی اون، مخالفت با قائم مقام فراهانی و همدست بودن با میرزای آقاسیه. به طوریکه بعد از قتل قائم مقام، اون مجددا به سمت وزارت خارجه تا آخر عمرش منصوب میشه.از ابوالحسن ایلچی پرترههای جذابی باقی مونده که نشون از سفرای زیاد و ارتباطش با مجامع مختلف توی انگلیسه.
۱۱:۴۸
۱۱:۴۸
۱۱:۴۸
۶:۴۸
۶:۴۸
جعفرخان مشیرالدوله کیست؟
دومین شخصیت مهمی که توی این ماجرا باهاش برخورد کردیم میرزا جعفرخان مشیرالدوله مهندس باشیه. ایشون توی داستان اعزام محصل دانشجوی مهندسی و ریاضیه و از کسائیه که با میرزاصالح خیلی ارتباط خوبی داره. تو سفرایی که میرزا صالح به این طرف و اون طرف انگلیس میکنه جعفرخان هم حضور داره. به همین دلیل هم میشه حدس زد که احتمالاً یکی از اولین فراماسونهای ایرانی به همراه میرزاصالح بوده، البته میرزا صالح اسمی ازش نمیاره ولی این همراهی زیاد ممکنه به همقدمی توی لژ هم رسیده باشه.
ایشون بعد از بازگشت آدم خوشاقبالی توی سیاست ایرانه و به سمتای زیادی منصوب میشه. یکی از اولین کارهای اون انتصاب به سفارت ایران در استامبوله. در دوران این سفارت یه اختلافی بین دولت ایران و عثمانی پیش میاد که منجر به مذاکرات تعیین مرز بین ایران و عثمانی میشه. نمایندهای که توی دورۀ سفارت ایشون از طرف ایران به مذاکره با عثمانیها میپردازه میرزا تقی خان امیر کبیره.به طور کلی بعد از فوت محمد شاه و پادشاهی ناصرالدین شاه ایشون باز وضعش بهتر هم میشه. میرزا آقا خان نوری خیلی بهش توجهی نمیکنه اما بعد از میرزا آقا خان میشه رئیس شورای دولتی ایران. این سمت بعد از عزل میرزا آقا خان ایجاد میشه. ناصرالدین شاه میخواد دیگه صدر اعظم منصوب نکنه و مستقیماً به انتخاب وزرا و ادارۀ دولت، خودش اقدام میکنه. لذا وزرا رو ناصرالدین شاه منصوب میکنه و رئیس اون وزرا هم این آقای مشیرالدوله میشه. در خصوص مشیر الدوله میشه گفت مجموعاً آدم به درد بخوری بوده اما به شخصیت میرزاتقی خان امیرکبیر قابل مقایسه نبوده. فریدون آدمیت در این باره میگه: «مشیرالدوله آدم بصیر و آگاه و خیرخواهی بود - اما نه شخصیت میرزا تقیخان (امیرکبیر) را داشت، نه تدبیر و مهارت او را در فن گفتگوی سیاسی، نه چشم عاقبتنگر، و نه استقامت او را در برابر عثمانیان و انگلیسیان و روسیان و حتی دربار خود ایران»
castbox: https://castbox.fm/va/6744784
@mirza_podcast
دومین شخصیت مهمی که توی این ماجرا باهاش برخورد کردیم میرزا جعفرخان مشیرالدوله مهندس باشیه. ایشون توی داستان اعزام محصل دانشجوی مهندسی و ریاضیه و از کسائیه که با میرزاصالح خیلی ارتباط خوبی داره. تو سفرایی که میرزا صالح به این طرف و اون طرف انگلیس میکنه جعفرخان هم حضور داره. به همین دلیل هم میشه حدس زد که احتمالاً یکی از اولین فراماسونهای ایرانی به همراه میرزاصالح بوده، البته میرزا صالح اسمی ازش نمیاره ولی این همراهی زیاد ممکنه به همقدمی توی لژ هم رسیده باشه.
ایشون بعد از بازگشت آدم خوشاقبالی توی سیاست ایرانه و به سمتای زیادی منصوب میشه. یکی از اولین کارهای اون انتصاب به سفارت ایران در استامبوله. در دوران این سفارت یه اختلافی بین دولت ایران و عثمانی پیش میاد که منجر به مذاکرات تعیین مرز بین ایران و عثمانی میشه. نمایندهای که توی دورۀ سفارت ایشون از طرف ایران به مذاکره با عثمانیها میپردازه میرزا تقی خان امیر کبیره.به طور کلی بعد از فوت محمد شاه و پادشاهی ناصرالدین شاه ایشون باز وضعش بهتر هم میشه. میرزا آقا خان نوری خیلی بهش توجهی نمیکنه اما بعد از میرزا آقا خان میشه رئیس شورای دولتی ایران. این سمت بعد از عزل میرزا آقا خان ایجاد میشه. ناصرالدین شاه میخواد دیگه صدر اعظم منصوب نکنه و مستقیماً به انتخاب وزرا و ادارۀ دولت، خودش اقدام میکنه. لذا وزرا رو ناصرالدین شاه منصوب میکنه و رئیس اون وزرا هم این آقای مشیرالدوله میشه. در خصوص مشیر الدوله میشه گفت مجموعاً آدم به درد بخوری بوده اما به شخصیت میرزاتقی خان امیرکبیر قابل مقایسه نبوده. فریدون آدمیت در این باره میگه: «مشیرالدوله آدم بصیر و آگاه و خیرخواهی بود - اما نه شخصیت میرزا تقیخان (امیرکبیر) را داشت، نه تدبیر و مهارت او را در فن گفتگوی سیاسی، نه چشم عاقبتنگر، و نه استقامت او را در برابر عثمانیان و انگلیسیان و روسیان و حتی دربار خود ایران»
۶:۴۸