ضروریـات ششگانـه حفظ سلامتـی در طـب سنتـی و اسـلامـی 🪴
۱۶:۵۵
بسیاری از آنچه برای سلامتی نیاز دارید،در این کتاب جمع آوری شده است. خواندن این کتاب شما را با اصول ضروری حفظ سلامتی که عبارتند از آب و هوا، ورزش ، غذا، خواب و بیداری، عوارض روانی، دفع مواد زائد ،حمام و نظافت صحیح آشنا خواهد کرد.این کتاب شما را از دریچهای یگر با پدیدههایی چون نوره (داروی نظافت)، مسواک و پاستوریزه کردن مواد غذایی، کلاه و کرسی روبرو میکند.
۲۰:۰۹
شاید این کتاب مقدمه ای باشد بر تجدید عهدی که بشر با طبیعت و بدن خود و خدای خود بسته است و در عصر جدید آن را فراموش کرده است. بشری که در نوامیس خلقت دست برده است و حرث و نسل را به نابودی کشانده است بشر جدید نهتنها غذای انسانها بلکه غذای حیوانات و گیاهان را هم صنعتی و شیمیایی کرده است؛ نهتنها درمان انسان بلکه درمان بیماری حیوانات و آفات گیاهان هم با دارو و سموم شیمیایی است. انگار خدا برای هیچیک از اینها فکری در طبیعت نکرده است!
۱۶:۵۳
یکی برای قشر نوجوان
و دیگری برای قشر بزرگسال
۲۱:۰۲
۲۱:۰۲
بیخود نبی به پای کسی پا نمی شود
هر مادری که مادر زهرا نمی شود
سالروز وفات بزرگ بانوی اسلام ام المومنین، زوجة النبی، حضرت خــدیجه کـبری(س) تسلیت باد.
#وفات_حضرت_خدیجه(س)
@sadidisu_ir
هر مادری که مادر زهرا نمی شود
سالروز وفات بزرگ بانوی اسلام ام المومنین، زوجة النبی، حضرت خــدیجه کـبری(س) تسلیت باد.
#وفات_حضرت_خدیجه(س)
۲:۰۲
۱۲:۳۹
معمولا وقتی درباره جنگ ها صحبت میکنند، با خودمان فکر میکنیم که خب اینکه کاری ندارد! من هم میتوانیم و اصلا باید درجنگ شرکت کنم! اما وقتی اولین گلوله در میدان واقعی از بالای سرت رد میشود، اولین بار که گرمای فشنگ را کنارت حس میکنی، درست همان موقعی که بین مرگ و زندگی فاصله ها به کمتر از سانتیمتر میرسد؛ درست همان جاست که میفهمی قصه ها جنسشان چیز دیگری است. واقعیت یک چیز دیگر است. حالا آن قصه ها را با پوست و استخوان لمس میکنی و اینجاست که خودت هم صاحب روایت میشوی.
۱۹:۴۸
آفتاب به سمت ما می افتاد و کار تک تیراندازهای معدود اما بسیار حرفه ای دشمن شروع میشد. پشت سرهم مجروح میگرفتند مجروح هایی که غالباً به خاطر پناه نگرفتن و تردد نابجا و غیرضروری مجروح میشدند یک نفر که مجروح میشد، هشت نفر دست و پایش را میگرفتند تا به سمت عقبه ببرندش. باز در مسیر رسیدن این جماعت به آمبولانس، دو نفر دیگر را هم میزدند و چون اصلاً چیزی به نام آرامش وجود نداشت، به جای اینکه بروند در سنگرهایشان و دقیق و منظم دنبال تک تیرانداز دشمن بگردند و مثلاً تلاش کنند که بزنندش، همین طوری دسته جمعی به سمتی که احساس میکردند محل فرضی تک تیرانداز دشمن است شلیک میکردند. بعد از این تیراندازیها و خمپاره زدنهای بی هدف دشمن هم شروع به زدن خمپاره و کپسول میکرد و مجدداً چون هیچکس جان پناه نداشت و در سنگر نبود، باز مجروح و باز شهید و باز انتقال به آمبولانس و باز همان داستان قبلی! وضعیت تل دوم را در یک کلام فقط به آشفتگی محض میشود توصیف کرد.دومین شب متوالی از راه میرسید و کماکان به علت آماده نشدن تجهیزات لازم امکان تحویل گرفتن خط از عراقیها فراهم نشد. باز هم برای من فرصت خوبی بود تا با ماندن در خط پیش عراقیها وضعیت را بهتر درک کنم. خط خودمان را سپرده بودم دست روح الله و بسط نشسته بودم بالای تل دوم........
۱۸:۱۸
@sadidadmin
۱۷:۴۰
میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی مبارک
۱۲:۳۴
۱۹:۳۱
۱۸:۴۸
نوجوان بود. دوست و رفیق هایی هم داشت. محله شان را هم دوست داشت. مدرسه، خانه، دوست، معلم و ... همه را دوست داشت. جزوی از خاطراتش بودند. اما بابا ماموریت داشت. باید بین بابا و خاطراتی که داشت انتخاب میکرد. سرانجام زور بابا چربید و همراه او و باقی خانواده رفت.اولش مثل همه تازه واردها کمی غریبی میکرد. اما چند روزی که گذشت فهمید اینجا با خانهشان فرق چندانی ندارد! دوستانی پیدا کرده بود که از رفیق های چندساله اش صمیمی تر بودند!
۱۸:۴۲
(به خدای کعبه سوگند، رستگار شدم)
شهادت اول مظلوم عالم حضرت مولی
الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام
را تسلیت عرض میکنیم.
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنين
۲۰:۴۴
اگر آن شبی که امیر با بابا و زینب به مخفیگاه سید حسن رفت، ۱۲ ژوئن ۲۰۰۶ یا همان ۲۲ خرداد ۸۵ بوده، الآن حدود یک ماه از دعای عهد خواندن های او میگذرد و حدود ۱۰ روز دیگر به سربازی امام زمان انتخاب میشود. البته امیر از همان شب فهمید جزو آن دو سربازی که عمو میگفت، نیست و اگرچه الآن مدت هاست که عمو را ندیده است، از اخباری که امروز رسیده معلوم شد که هیچ کدام از سربازان مقاومت نمیتوانستند آن دو سرباز باشند. چرا که اصلاً دو سرباز دو سرباز اسرائیلی بودند! اخبار گفته که حزب الله در یک عملیات سه سرباز اسرائیلی را کشته و دو تا را گروگان گرفته است و تا سمیر قنطار آزاد نشود، آنان را آزاد نخواهد کرد. همه مردم در رسانه ها منتظر نتایج رسانه های اسرائیل بودند که ناگهان موشکی به سوی لبنان شلیک شد و لحظاتی نگذشت که صدای بعدی هم آمد. در حقیقت ظرف یکی دو ساعت باران توپ بود که بر سر لبنان ریخته میشد و این اولین باری بود که امیر صدای بمباران را این قدر نزدیک و واقعی میشنید. به جرئت میشد گفت که لرز کرده است. نه او، که خیلی های دیگر هم همین جور بودند. کوچه ها را که نگاه میکردی، زنان و کودکان بیرون آمده بودند و به آسمان می نگریستند. با هر صدای شلیک، افراد در خودشان فرو می رفتند و بعد از انفجار با همهمه ای به جای قبلی خود باز میگشتند. تا اینکه رسانه ها اعلام کردند فردا سید حسن نصرالله یک نشست خبری مستقیم در مسجد امام حسن علیه السلام در حومه بیروت برگزار خواهد کرد......
۱۹:۴۵
@sadidadmin
۲۲:۴۶
۲۰:۱۶
در رساله عشق باب فطریه آمده:
آنان که قوت غالب شان غم حسین است
نان خور فاطمه هستند و فطریه آنان با علی است
حلول #ماه_شوال
و #عید_فطر مبارکباد
@sadidisu_ir
آنان که قوت غالب شان غم حسین است
نان خور فاطمه هستند و فطریه آنان با علی است
حلول #ماه_شوال
و #عید_فطر مبارکباد
۱۹:۴۲