دو جریان انقلابیون در مواجهه با نظام
رضا طراوت
باسمه تعالی
قاعدتا باید با سخنرانی چهارشنبه شب،کسانی عبرت گرفته باشند که جمله «همه چیز با رهبری هماهنگ است» حتی در لایه های کلان،حرف تمامی نیست. تصریح شد که آقایان به رهبری قول داده اند که فلان کار را نکنند و رفته اند و انجام داده اند!دیگر از این صریح تر؟!
به نظر می رسد باید دو جریان را از یکدیگر تفکیک کرد. یک جریان، جریان عقلانیت انقلابی است و جریان دیگر اگرچه انقلابی هستند امّا عقلانیتشان زمینه ساز انفعال است.کلیشه است امّا چاره ای نیست که یکی را عقلانیت انقلابی و دیگری را عقلانیت انفعالی بدانیم!
هر دو جریان معتقدند که نظام ما تا وقتی زیر سایه ولایت فقیه باشد یک نظام انقلابی هست و خواهد بود.اشتراکشان در نظام امامت و امّت است امّا تفاوتشان در نگاه به نظام دیوانسالاری.یک جریان نظام دیوانسالاری را در خدمت نظام امت و امامت می خواهد و جریان دیگر اساسا یا بین این دو فرقی نمی بیند یا اینکه نظام امامت و امّت را در خدمت نظام دیوانسالاری می خواهد.
آقا می فرمایند:«یک آگاهی انقلابی، یک کمال سیاسی، در ملّت ایران به توفیق الهی به وجود آمده است که میتوانند تفکیک کنند بین نظام انقلابیِ «امّت و امامت» و بین تشکیلات دیوانسالاری؛ بااینکه] در یک جا انتقاد دارند، امّا از اصل نظامی که به وسیلهی انقلاب به وجود آمده است با همه وجود دفاع میکند» (96/11/29)
جریان عقلانیت انقلابی می داند جریان عقلانیت عرفی بلکه غربی در نظام جمهوری اسلامی امری ریشه دار است و ردّ پای این عقلانیت را در مقابل عقلانیت انقلابی به پیشتازی رهبر انقلاب در سالهای پس از انقلاب در نظام می تواند نشان دهد.
رهبری برای اوّلین بار این مطلب را در تیرماه 94 در دیدار دانشجویان بیان کردند:« بعد از رحلت امام،سعی یک مجموعهی مصمّمی بر این شد که آرمانهای انقلاب را بکلّ بشویند بگذارند کنار،بعضیشان اشتباه کردند و همان اوّل،همین را اعلان هم کردند.در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند.اینجا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که میخواهند آرمانها را بکل،کنار بگذارند.البتّه حالا پختهتر شدهاند،حالا نمیگویند،میخواهند بعضیها آرمانها را کنار بگذارند امّا صریح نمیگویند،به جای اینکه بگویند عمل میکنند.آنوقت،بیعقلها قبل از اینکه عمل بکنند بنا کردند گفتن.»
اشاره رهبری به مقاله عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اطلاعات در سال 69 با عنوان «مذاکره مستقیم» است. رهبری در همان موقع پاسخ این مقاله را دادند.(ر.ک [اینجا)
خوب در اینجا سؤال می کنیم.این جریان یک دفعه از لپ لپ درآمد؟در زمان امام نبود؟جریان دوستان آقای مهاجرانی در دولت هاشمی و خاتمی و روحانی اکنون کجا هستند؟چه می کنند؟فقط در این دولتها که رسما متعلّق به چپ و کارگزاران بوده حضور داشتهاند یا در دولت های دیگر نیز در نهادهای مهمی بودهاند و هستند؟
چرا برخی اینقدر ساده و بسیط با دو جمله «ما با قلدرها مذاکره نمی کنیم» و «نظام بر اساس عقلانیت جمعی اداره می شود» مسأله را تمام می کنند؟!متأسفانه برخی از انقلابیون رزمندگان تراز دفاع مقدس بودند و هستند.برخی، جهادی های خوب و پا به رکاب امت حزب الله بودند و هستند.برخی نویسندگان پر همت انقلابی بودند و هستند،برخی دغدغه مندان دلسوز تبیین مواضع رهبری بودند و هستند.امّا متأسفانه این طیف از انقلابیون سیاسی و راهبردی نیستند!
جریان عقلانیت انقلابی تفاوت نظام امامت و امّت با نظام دیوانسالاری را با گوشت و پوست و خونش لمس کرده و می داند که واژه #عقلانیت_نظام لزوما نماینگر عقلانیتی که سریان عقلانیت رهبری در مجموعه نظام دیوانی باشد نیست بلکه واژه ای است دستمالی شده که یکی از کاربردهایش سرکوب انتقادهای حزب الله به عملکرد مسئولین است!
حکایت این دو جریان را باید از دهه 60 جست و جو کرد.عقلانیت انقلابی به نحوه اداره کشور انتقاد داشت و آن را زمینه ساز ناکارآمدی اقتصادی و عدم پشتیبانی از جنگ می دانست و زهر می خورد که امام جام زهر نخورد. مصاحبه شهید باقری را ببینید. در مقابل، عقلانیت انفعالی خوشحال بود که دولت و مجلس در اداره کشور وفاق دارند و توانسته اند گزینه ناکارآمدشان را نخست وزیر کنند و به 100 نفر(99+آقا) از سلیقه سیاسی مخالفشان برچسب ضدّ ولایت فقیه بزنند.(امام در ابتدا با نظر آقا در تغییر نخستوزیر موافق بود امّا در نهایت برای مصالح بزرگتری که ریشه در عمل همین انفعالی ها داشت با تغییر نخستوزیر مخالفت کردند!)
ادامه دارد ...
باسمه تعالی
قاعدتا باید با سخنرانی چهارشنبه شب،کسانی عبرت گرفته باشند که جمله «همه چیز با رهبری هماهنگ است» حتی در لایه های کلان،حرف تمامی نیست. تصریح شد که آقایان به رهبری قول داده اند که فلان کار را نکنند و رفته اند و انجام داده اند!دیگر از این صریح تر؟!
به نظر می رسد باید دو جریان را از یکدیگر تفکیک کرد. یک جریان، جریان عقلانیت انقلابی است و جریان دیگر اگرچه انقلابی هستند امّا عقلانیتشان زمینه ساز انفعال است.کلیشه است امّا چاره ای نیست که یکی را عقلانیت انقلابی و دیگری را عقلانیت انفعالی بدانیم!
هر دو جریان معتقدند که نظام ما تا وقتی زیر سایه ولایت فقیه باشد یک نظام انقلابی هست و خواهد بود.اشتراکشان در نظام امامت و امّت است امّا تفاوتشان در نگاه به نظام دیوانسالاری.یک جریان نظام دیوانسالاری را در خدمت نظام امت و امامت می خواهد و جریان دیگر اساسا یا بین این دو فرقی نمی بیند یا اینکه نظام امامت و امّت را در خدمت نظام دیوانسالاری می خواهد.
آقا می فرمایند:«یک آگاهی انقلابی، یک کمال سیاسی، در ملّت ایران به توفیق الهی به وجود آمده است که میتوانند تفکیک کنند بین نظام انقلابیِ «امّت و امامت» و بین تشکیلات دیوانسالاری؛ بااینکه] در یک جا انتقاد دارند، امّا از اصل نظامی که به وسیلهی انقلاب به وجود آمده است با همه وجود دفاع میکند» (96/11/29)
جریان عقلانیت انقلابی می داند جریان عقلانیت عرفی بلکه غربی در نظام جمهوری اسلامی امری ریشه دار است و ردّ پای این عقلانیت را در مقابل عقلانیت انقلابی به پیشتازی رهبر انقلاب در سالهای پس از انقلاب در نظام می تواند نشان دهد.
رهبری برای اوّلین بار این مطلب را در تیرماه 94 در دیدار دانشجویان بیان کردند:« بعد از رحلت امام،سعی یک مجموعهی مصمّمی بر این شد که آرمانهای انقلاب را بکلّ بشویند بگذارند کنار،بعضیشان اشتباه کردند و همان اوّل،همین را اعلان هم کردند.در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند.اینجا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که میخواهند آرمانها را بکل،کنار بگذارند.البتّه حالا پختهتر شدهاند،حالا نمیگویند،میخواهند بعضیها آرمانها را کنار بگذارند امّا صریح نمیگویند،به جای اینکه بگویند عمل میکنند.آنوقت،بیعقلها قبل از اینکه عمل بکنند بنا کردند گفتن.»
اشاره رهبری به مقاله عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اطلاعات در سال 69 با عنوان «مذاکره مستقیم» است. رهبری در همان موقع پاسخ این مقاله را دادند.(ر.ک [اینجا)
خوب در اینجا سؤال می کنیم.این جریان یک دفعه از لپ لپ درآمد؟در زمان امام نبود؟جریان دوستان آقای مهاجرانی در دولت هاشمی و خاتمی و روحانی اکنون کجا هستند؟چه می کنند؟فقط در این دولتها که رسما متعلّق به چپ و کارگزاران بوده حضور داشتهاند یا در دولت های دیگر نیز در نهادهای مهمی بودهاند و هستند؟
چرا برخی اینقدر ساده و بسیط با دو جمله «ما با قلدرها مذاکره نمی کنیم» و «نظام بر اساس عقلانیت جمعی اداره می شود» مسأله را تمام می کنند؟!متأسفانه برخی از انقلابیون رزمندگان تراز دفاع مقدس بودند و هستند.برخی، جهادی های خوب و پا به رکاب امت حزب الله بودند و هستند.برخی نویسندگان پر همت انقلابی بودند و هستند،برخی دغدغه مندان دلسوز تبیین مواضع رهبری بودند و هستند.امّا متأسفانه این طیف از انقلابیون سیاسی و راهبردی نیستند!
جریان عقلانیت انقلابی تفاوت نظام امامت و امّت با نظام دیوانسالاری را با گوشت و پوست و خونش لمس کرده و می داند که واژه #عقلانیت_نظام لزوما نماینگر عقلانیتی که سریان عقلانیت رهبری در مجموعه نظام دیوانی باشد نیست بلکه واژه ای است دستمالی شده که یکی از کاربردهایش سرکوب انتقادهای حزب الله به عملکرد مسئولین است!
حکایت این دو جریان را باید از دهه 60 جست و جو کرد.عقلانیت انقلابی به نحوه اداره کشور انتقاد داشت و آن را زمینه ساز ناکارآمدی اقتصادی و عدم پشتیبانی از جنگ می دانست و زهر می خورد که امام جام زهر نخورد. مصاحبه شهید باقری را ببینید. در مقابل، عقلانیت انفعالی خوشحال بود که دولت و مجلس در اداره کشور وفاق دارند و توانسته اند گزینه ناکارآمدشان را نخست وزیر کنند و به 100 نفر(99+آقا) از سلیقه سیاسی مخالفشان برچسب ضدّ ولایت فقیه بزنند.(امام در ابتدا با نظر آقا در تغییر نخستوزیر موافق بود امّا در نهایت برای مصالح بزرگتری که ریشه در عمل همین انفعالی ها داشت با تغییر نخستوزیر مخالفت کردند!)
ادامه دارد ...
۷:۵۷