۲۷ اسفند ۱۴۰۲
بازارسال شده از مهدویون در کیان
۱۳:۱۵
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
نذر اُمُّ الْمومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها. ۱۰رمضان المبارک عام الحزن سال رحلت خدیجه غراء وابوطالب علیهماالسلام دومدافع وحامی بینظیر رسول الله ص ---------
سلام ای عطر گلشن ها سلام ای نور کوثرهاهمه نسل ات شقایق ها همه نسل ات صنوبر ها
سلام ای همسر احمد سلام ای بانوی والاتویی الگوی مادرها تویی الگوی همسرها
بُوَد زهرای اطهر دختر والا مقام توندارند این چنین دختر نه باباها نه مادرها
تو ای تنهاترین مادر که ایثار است آئین اتکجا دارند مادر این چنین وارسته ، دخترها
به توصیفت سخن گفتن به یک منبر نمی گنجدبرای گفتن وصف تو باید رفت منبرها
سری داری تو در بین زنان عالم و آدمبُوَد شایسته گر افتد به زیر پای تو سرها
تو اُمُّ المؤمنینی نی زنی دیگر درین عالمبدین خاطر گذارد عرش زیر پات شهپرها
برای نسل تو آورده قرآن آیه ی تطهیرز تو جاری ست ای بانو همه نسل مطهرها
دلم از آفتاب مهر تو گرم است ای بانوکه قبرت سایبانی داشت از بال کبوترها
شرار شعله ات افتاد بر جان نبی اماز اندوه تو شد خاموش شمع چشم اخترها
ردای خویش را بر پیکرت انداخت پیغمبرز چشمان ترش از داغ تو می ریخت گوهرها
همه همدرد با احمد ، تو گویی زین غم عظماردای ماتم افکندند بر پیکر پیمبرها
سیه پوش غمش تنها نگشته مردم چشممقلم هم می چکد «یاسر» سرشکش روی دفترها
**محمود تاری «یاسر»
سلام ای عطر گلشن ها سلام ای نور کوثرهاهمه نسل ات شقایق ها همه نسل ات صنوبر ها
سلام ای همسر احمد سلام ای بانوی والاتویی الگوی مادرها تویی الگوی همسرها
بُوَد زهرای اطهر دختر والا مقام توندارند این چنین دختر نه باباها نه مادرها
تو ای تنهاترین مادر که ایثار است آئین اتکجا دارند مادر این چنین وارسته ، دخترها
به توصیفت سخن گفتن به یک منبر نمی گنجدبرای گفتن وصف تو باید رفت منبرها
سری داری تو در بین زنان عالم و آدمبُوَد شایسته گر افتد به زیر پای تو سرها
تو اُمُّ المؤمنینی نی زنی دیگر درین عالمبدین خاطر گذارد عرش زیر پات شهپرها
برای نسل تو آورده قرآن آیه ی تطهیرز تو جاری ست ای بانو همه نسل مطهرها
دلم از آفتاب مهر تو گرم است ای بانوکه قبرت سایبانی داشت از بال کبوترها
شرار شعله ات افتاد بر جان نبی اماز اندوه تو شد خاموش شمع چشم اخترها
ردای خویش را بر پیکرت انداخت پیغمبرز چشمان ترش از داغ تو می ریخت گوهرها
همه همدرد با احمد ، تو گویی زین غم عظماردای ماتم افکندند بر پیکر پیمبرها
سیه پوش غمش تنها نگشته مردم چشممقلم هم می چکد «یاسر» سرشکش روی دفترها
**محمود تاری «یاسر»
۷:۰۴
بازارسال شده از فعالان فضای مجازی
طیب الله نوشته حجه الاسلام حامدکاشانی براساس صدق و صفا ودرستی درماه فضیلت واخلاق نوشته شده و انشالله تاحقیقت کاملا واضح شود ازهرگونه اتهام وافترا وحمل به بدی درماه صیام خودداری کنیم ودرعین عدل وحق طلبی رعایت تقوا راهم فراموش نکنیم...حرمه المومن اعظم من حرمه الکعبه!
۱۳:۰۱
۱ فروردین
شب دهم ماه رمضان شب رحلت ام المومنین خدیجه غراء والده ماجده فاطمه الزهرا سلام الله علیهما
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
حالی غریب داری و در فکر رفتنیدردی به سینه داری و حرفی نمی زنی
با دانه های اشک تو افطار می کنمهمسایه را زِ داغ تو بیدار می کنم
همسایه ها برای تو پرپر نمی زنندداری تو می روی و به تو سر نمی زنند
مادر بگو که مکه چه آورده بر سرتکه قد خمیده می روی از پیش دخترت
مادر! پدر غروب تو را گریه می کنداو خاطرات خوب تو را گریه می کند
حالا که پر کشیدن تو گشته باورمآیا کفن برای تو مانده ست مادرم؟
هی تشنه می شوی و مرا می زنی صداداری سلام می دهی امشب به کربلا
گریه گرفت و مکه دوباره در آب رفتمادر وضو گرفت و دوباره به خواب رفت
مادر! پدر تشهد خود را تمام کردو جبرئیل آمد و بر تو سلام کرد
چشم و چراغ خانه خورشید، الامانای ماهِ آسمانِ نبوت نرو، بمان
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
حالی غریب داری و در فکر رفتنیدردی به سینه داری و حرفی نمی زنی
با دانه های اشک تو افطار می کنمهمسایه را زِ داغ تو بیدار می کنم
همسایه ها برای تو پرپر نمی زنندداری تو می روی و به تو سر نمی زنند
مادر بگو که مکه چه آورده بر سرتکه قد خمیده می روی از پیش دخترت
مادر! پدر غروب تو را گریه می کنداو خاطرات خوب تو را گریه می کند
حالا که پر کشیدن تو گشته باورمآیا کفن برای تو مانده ست مادرم؟
هی تشنه می شوی و مرا می زنی صداداری سلام می دهی امشب به کربلا
گریه گرفت و مکه دوباره در آب رفتمادر وضو گرفت و دوباره به خواب رفت
مادر! پدر تشهد خود را تمام کردو جبرئیل آمد و بر تو سلام کرد
چشم و چراغ خانه خورشید، الامانای ماهِ آسمانِ نبوت نرو، بمان
۱۷:۱۷
۲ فروردین
دهم رمضان المبارک رحلت ام المومنین سیده النساء خدیجه الغراء والده فاطمه الزهرا سلام الله علیهما
...چون بیماری حضرت خدیجه علیهاالسلام شدت یافت، فرمود: یا رسول الله! چند وصیت دارم:
أوَلًّا فَإنّي قاصِرَةٌ فِي حَقّكَ فَاعفنِي يٰا رَسُولَ اللهاول اینکه من در حق شما کوتاهی کردم، پس مرا عفو نما؛ ای رسول خدا.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: هرگز از تو کوتاهی ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی، در خانهام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا صرف کردی! سپس حضرت خدیجه سلاماللهعلیها عرضه داشت:
أُوصِيكَ بِهٰذهِ وَ أَشارَتْ اِلٰى فَاطمةَ فإنَّها غَريبةٌ مِن بَعديوصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید و به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها اشاره کرد و فرمود: چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد.
فَلَا يُؤذِيها أحَدٌ مِن نِساءِ قُرَيش، وَ لَا يَلطِمَنَّ خَّدَها وَ لا يَصِحنَ فِي وَجهِها وَ لَا يرينَها مَكرُوهاًپس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند... مبادا کسی به صورتش سیلی بزند... مبادا کسی بر سر او فریاد بکشد... مبادا کسی با او برخورد زنندهای داشته باشد...
شجرۀ طوبی،حائری،ج۲ ص۲۳۵الوقائع والحوادث، ملبوبی، ج۱
...چون بیماری حضرت خدیجه علیهاالسلام شدت یافت، فرمود: یا رسول الله! چند وصیت دارم:
أوَلًّا فَإنّي قاصِرَةٌ فِي حَقّكَ فَاعفنِي يٰا رَسُولَ اللهاول اینکه من در حق شما کوتاهی کردم، پس مرا عفو نما؛ ای رسول خدا.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: هرگز از تو کوتاهی ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی، در خانهام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا صرف کردی! سپس حضرت خدیجه سلاماللهعلیها عرضه داشت:
أُوصِيكَ بِهٰذهِ وَ أَشارَتْ اِلٰى فَاطمةَ فإنَّها غَريبةٌ مِن بَعديوصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید و به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها اشاره کرد و فرمود: چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد.
فَلَا يُؤذِيها أحَدٌ مِن نِساءِ قُرَيش، وَ لَا يَلطِمَنَّ خَّدَها وَ لا يَصِحنَ فِي وَجهِها وَ لَا يرينَها مَكرُوهاًپس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند... مبادا کسی به صورتش سیلی بزند... مبادا کسی بر سر او فریاد بکشد... مبادا کسی با او برخورد زنندهای داشته باشد...
شجرۀ طوبی،حائری،ج۲ ص۲۳۵الوقائع والحوادث، ملبوبی، ج۱
۶:۴۶
۴ فروردین
۱۸:۴۶
۶ فروردین
بیاد پدرم حاج آقا سیدکمال میرلوحی ره که ۲۶ سال پیش دراین شب ولادت امام حسن مجتبی ع در حرم ابوالعباس ع آرمید!بعداز۶۳سال تلاش شبانه روزی مومنانه مخلصانه صادقانه نوکری اهل بیت ع وشراکت با اباالفضل العباس ع درکسب وکار وبازار وکارخانه وهمه زندگیش!
مولود کرام ، میلاد کریم ------نیمه ی ماه نگو ماه تمام است امشبتازه از پرده برون ماه صیام است امشب
نیمه ی ماه مبین گر به تو رو آوردیماوّل ماه رخ ماه تو رؤیت کردیم
ما به دنبال تو در آینه ها جوشیدیمدر هلال مه نو نور تو را می دیدیم
ذَرّه در حال و هوایش به مَلک می بالدکلبه ی کوچک زهرا به فلک می بالد
در کف من قلم از عشق تزلزل داردگذر از مثنوی و رو به تغزل دارد
قدسیان شوق تماشای تو لابُد دارندکه به سوی تو همه میل تردُّد دارند
بگذار این که بیایند ملائک به حضورکز سر عشق به دیدار تَعمّد دارند
بشناسند تو را عرش نشینان همگیزانکه تصویر تو را روبروی خود دارند
درس گیرند ز تو شیوه ی مردم داریآن کسانی که کنون بحث تجدّد دارند
راه تو راه خداوند ، به جایی نرسندآن گروهی که ازین راه تمرّد دارند
گل شکوفا شده بر شاخه ی عصمت مولاقسمتم چیست ازین رویش رحمت مولا
می شود قسمت من لطف وسیعت آیامی رسد دست به دامان رفیعت آیا
عشق بر اهل زمین طرح عظیم آورده ستسائلان را نظری کرد و کریم آورده ست
آن که رخساره ی او جلوه ی صبح ازلی ستاوّلین دسته گل گلشن زهرا و علی ست
او کجا ماه کجا مهر کجا اذعان کننور در پیش رخش مثل طلای بَدَلی ست
هر نگاهی نبرد دل ز ملائک ، وز مافقط آن چشم که چون کوثر و زمزم عسلی ست
گره ی بسته ی دل باز نگردد ، این کارزیر چتر نگه لطف تو تنها عملی ست
نا امید از کرمت نیست کسی در عالمای کریم ابن کریم جود تو بین المللی ست
نور از شمس بگیرد قمر اما اینجابه تجلّای رخ ماه تو خورشید جلی ست
مثنوی گرچه بود شیوه ی آسان تر ، لیکجنس اشعار تو "یاسر" که تماماً غزلی ست**محمود تاری «یاسر»
مولود کرام ، میلاد کریم ------نیمه ی ماه نگو ماه تمام است امشبتازه از پرده برون ماه صیام است امشب
نیمه ی ماه مبین گر به تو رو آوردیماوّل ماه رخ ماه تو رؤیت کردیم
ما به دنبال تو در آینه ها جوشیدیمدر هلال مه نو نور تو را می دیدیم
ذَرّه در حال و هوایش به مَلک می بالدکلبه ی کوچک زهرا به فلک می بالد
در کف من قلم از عشق تزلزل داردگذر از مثنوی و رو به تغزل دارد
قدسیان شوق تماشای تو لابُد دارندکه به سوی تو همه میل تردُّد دارند
بگذار این که بیایند ملائک به حضورکز سر عشق به دیدار تَعمّد دارند
بشناسند تو را عرش نشینان همگیزانکه تصویر تو را روبروی خود دارند
درس گیرند ز تو شیوه ی مردم داریآن کسانی که کنون بحث تجدّد دارند
راه تو راه خداوند ، به جایی نرسندآن گروهی که ازین راه تمرّد دارند
گل شکوفا شده بر شاخه ی عصمت مولاقسمتم چیست ازین رویش رحمت مولا
می شود قسمت من لطف وسیعت آیامی رسد دست به دامان رفیعت آیا
عشق بر اهل زمین طرح عظیم آورده ستسائلان را نظری کرد و کریم آورده ست
آن که رخساره ی او جلوه ی صبح ازلی ستاوّلین دسته گل گلشن زهرا و علی ست
او کجا ماه کجا مهر کجا اذعان کننور در پیش رخش مثل طلای بَدَلی ست
هر نگاهی نبرد دل ز ملائک ، وز مافقط آن چشم که چون کوثر و زمزم عسلی ست
گره ی بسته ی دل باز نگردد ، این کارزیر چتر نگه لطف تو تنها عملی ست
نا امید از کرمت نیست کسی در عالمای کریم ابن کریم جود تو بین المللی ست
نور از شمس بگیرد قمر اما اینجابه تجلّای رخ ماه تو خورشید جلی ست
مثنوی گرچه بود شیوه ی آسان تر ، لیکجنس اشعار تو "یاسر" که تماماً غزلی ست**محمود تاری «یاسر»
۱۱:۲۷
بازارسال شده از حسینیه کمال سادات(ص)
۱۶:۰۹
۱۸:۲۶
۷ فروردین
بازارسال شده از شهدا
۱۰:۵۲
۱۲:۲۰
امام حسن مجتبی علیه السلام :
«بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیكَ باطِلاً كَثیرًا.»
بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى.
تحف العقول ص 229
شـیــعــیــان شــاد و فـرحـنـاك ز مـولـود حسن
شادمان خاطـر سرگشته هر مرد و زن است
صـبــر ایــوب فــرامـوش شــد از خــاطــرههــا
دیـده خـلـق جـهـان خـیره به صبر حسن است
پـســر فــاطــمـه از مــهــر بــه یــاران نـظــری
دیـدههـا سـوی تـو ای دلـبـر شیرین سخن است
تـو «حـیاتی» چه غـم از وحشت محشـر داری
كـه حـسـن روز جـزا دافـــع رنـج و مِـحـن اسـت
میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام تبریک
«بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیكَ باطِلاً كَثیرًا.»
بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى.
تحف العقول ص 229
شـیــعــیــان شــاد و فـرحـنـاك ز مـولـود حسن
شادمان خاطـر سرگشته هر مرد و زن است
صـبــر ایــوب فــرامـوش شــد از خــاطــرههــا
دیـده خـلـق جـهـان خـیره به صبر حسن است
پـســر فــاطــمـه از مــهــر بــه یــاران نـظــری
دیـدههـا سـوی تـو ای دلـبـر شیرین سخن است
تـو «حـیاتی» چه غـم از وحشت محشـر داری
كـه حـسـن روز جـزا دافـــع رنـج و مِـحـن اسـت
میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام تبریک
۱۴:۰۱
ولادت امام حسن عبرخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب
انگار شب قدر مقدر شده امشبانگار نبی باز پیمبر شده امشب
برخیز زمین گوش زمان کر شده امشببرخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب
پیش تو ذلیلم به ضریحی که ندارییک عمر دخیلم به ضریحی که نداری
انگار شب قدر مقدر شده امشبانگار نبی باز پیمبر شده امشب
برخیز زمین گوش زمان کر شده امشببرخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب
پیش تو ذلیلم به ضریحی که ندارییک عمر دخیلم به ضریحی که نداری
۱۷:۴۱
۸ فروردین
۱۵:۰۴
خاطره همسر شهید نواب صفوی( خانم نواب احتشام)
ازافطارماه رمضان:
بعد از افطار به آقا گفتم:دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم، حتی نان خشک
فقط لبخندی زداین مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم
سحر برخاست آبی نوشیدگفتم: دیدید سحری چیزی نبود افطار هم چیزی نداریم
باز آقا لبخندی زدبعد از نماز صبح هم گفتمبعد از نماز ظهر هم گفتمتا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم
اذان مغرب را گفتندآقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود:امشب افطارى نداریم؟گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم : نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!خندیدم و گفتم:صد البته که هسترفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند طبقه پائین پسرعموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستندآقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدندسلام و تحیت و نشستند
آقا فرمود: خانم چیزی بیاوریدآقایان روزه خود را باز کنندمن هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست، رفتم و آوردم آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند
در همین هنگام باز صدای در آمد به آقا یوسف همان پسرعموی آقا گفتم برو در را باز کن این دفعه حتماً از مشهدند الحمدلله آب در لولهها هست فراوان
مرحوم نواب چیزی نگفتیوسف رفت در را باز کرد وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده استگفتم: اینها چیه؟!گفت: همسایه بغلی بود ظاهراً امشب افطاری داشتهاند و به علتی مهمانی آنان به هم خورده است
آقا نگاهى به من کرد خندید و رفتمن شرمنده و شرمسار غذاها را کشیدم و به مهمانان دادمميل کردند و رفتند
آقا به من فرمود:یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تأخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟!وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؟!از آن سر و صدا خبری نیست
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین استنه سکوتشان منصفانه استو نه سر و صدایشان وقتِ نداشتن، داد میزنندوقتِ داشتن، بخل و غفلت دارند.
ازافطارماه رمضان:
بعد از افطار به آقا گفتم:دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم، حتی نان خشک
فقط لبخندی زداین مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم
سحر برخاست آبی نوشیدگفتم: دیدید سحری چیزی نبود افطار هم چیزی نداریم
باز آقا لبخندی زدبعد از نماز صبح هم گفتمبعد از نماز ظهر هم گفتمتا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم
اذان مغرب را گفتندآقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود:امشب افطارى نداریم؟گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم : نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!خندیدم و گفتم:صد البته که هسترفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند طبقه پائین پسرعموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستندآقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدندسلام و تحیت و نشستند
آقا فرمود: خانم چیزی بیاوریدآقایان روزه خود را باز کنندمن هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست، رفتم و آوردم آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند
در همین هنگام باز صدای در آمد به آقا یوسف همان پسرعموی آقا گفتم برو در را باز کن این دفعه حتماً از مشهدند الحمدلله آب در لولهها هست فراوان
مرحوم نواب چیزی نگفتیوسف رفت در را باز کرد وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده استگفتم: اینها چیه؟!گفت: همسایه بغلی بود ظاهراً امشب افطاری داشتهاند و به علتی مهمانی آنان به هم خورده است
آقا نگاهى به من کرد خندید و رفتمن شرمنده و شرمسار غذاها را کشیدم و به مهمانان دادمميل کردند و رفتند
آقا به من فرمود:یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تأخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟!وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؟!از آن سر و صدا خبری نیست
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین استنه سکوتشان منصفانه استو نه سر و صدایشان وقتِ نداشتن، داد میزنندوقتِ داشتن، بخل و غفلت دارند.
۱۵:۰۵
۱۶:۴۷
۹ فروردین
۱۰:۵۵
سخنان بسیارمهم سید حسن نصرالله!
نبرد اصلی، نبرد برای آزادی فلسطین است!
و اسرائیل بداند، در جنگ آینده به «عصر حجر» بازخواهد گشت و تمام تاسیسات، وزارتخانهها در تیررس موشکهای دقیق مقاومت است
مسجد الاقصی، خط قرمز است و تعرض به قدس، موجب جنگ منطقهای خواهد شد
هر جنگی در آینده، به منزله «پایان اسرائیل» خواهد بود
و بشارت میدهم نسل فعلی، وارد قدس خواهد شد! و آن موقع، دیگر چیزی به نام اسرائیل هم وجود ندارد
و من نیز ازجمله افرادی هستم که وارد قدس خواهم شد!
جملهای نیز خطاب به بنسلمان طاغوت عربستان: هنگامیکه امام مهدی عج قیام کند، هیچ امیر مستبدی باقی نخواهد ماند؛ نه تو می توانی، نه اجدادت و نه فرزندانت چیزی از این تقدیر الهی را تغییر دهید
رهبر مقاومت: سخنانم را ثبت و یادداشت کنید و برای آینده نگه دارید: همه این دولتها و حکومتها، سقوط خواهند کرد اما انقلاب اسلامی ایران، کماکان پابرجا است
ایران، عمود خیمه «عاشورای قبل از ظهور» است!
حاکم و رهبر واقعی ایران، الحجة بن الحسن العسکری عج است
و میلیونها نفر آماده جانفشانی برای ایشان
به مولایمان صاحبالزمان علیه السلام میگویم: در این عصر، شما هزاران هزار هزار نفر در اختیار دارید که حاضرند به دستور شما و به خاطر شما داخل تنور بروند
امام ما و مولای ما، اگر تو را به ظهور و قیام دعوت میکنیم، قول خواهیم داد تا آخرین قطره خون، در رکاب تو با دشمن بجنگیم. همچون بیعت اصحاب حسین ع در شب عاشورا. همچون بیعت یاران پیامبرص در جنگ بدر!
برادران و خواهران، مهدی و مسیح هردو خواهند آمد ما در آخرالزمان هستیم!
نبرد اصلی، نبرد برای آزادی فلسطین است!
و اسرائیل بداند، در جنگ آینده به «عصر حجر» بازخواهد گشت و تمام تاسیسات، وزارتخانهها در تیررس موشکهای دقیق مقاومت است
مسجد الاقصی، خط قرمز است و تعرض به قدس، موجب جنگ منطقهای خواهد شد
هر جنگی در آینده، به منزله «پایان اسرائیل» خواهد بود
و بشارت میدهم نسل فعلی، وارد قدس خواهد شد! و آن موقع، دیگر چیزی به نام اسرائیل هم وجود ندارد
و من نیز ازجمله افرادی هستم که وارد قدس خواهم شد!
جملهای نیز خطاب به بنسلمان طاغوت عربستان: هنگامیکه امام مهدی عج قیام کند، هیچ امیر مستبدی باقی نخواهد ماند؛ نه تو می توانی، نه اجدادت و نه فرزندانت چیزی از این تقدیر الهی را تغییر دهید
رهبر مقاومت: سخنانم را ثبت و یادداشت کنید و برای آینده نگه دارید: همه این دولتها و حکومتها، سقوط خواهند کرد اما انقلاب اسلامی ایران، کماکان پابرجا است
ایران، عمود خیمه «عاشورای قبل از ظهور» است!
حاکم و رهبر واقعی ایران، الحجة بن الحسن العسکری عج است
و میلیونها نفر آماده جانفشانی برای ایشان
به مولایمان صاحبالزمان علیه السلام میگویم: در این عصر، شما هزاران هزار هزار نفر در اختیار دارید که حاضرند به دستور شما و به خاطر شما داخل تنور بروند
امام ما و مولای ما، اگر تو را به ظهور و قیام دعوت میکنیم، قول خواهیم داد تا آخرین قطره خون، در رکاب تو با دشمن بجنگیم. همچون بیعت اصحاب حسین ع در شب عاشورا. همچون بیعت یاران پیامبرص در جنگ بدر!
برادران و خواهران، مهدی و مسیح هردو خواهند آمد ما در آخرالزمان هستیم!
۱۲:۰۵
بازارسال شده از معاونت طرح و برنامه
۱۷:۲۵
فرداشب شبکه خبر بمناسبت لیله القدر شب ضربت خوردن مولی امیرالمومنین علیه السلام ساعت ۷ونیم بعدازافطارجمعهسید مصطفی میرلوحی سلام والتماس دعا
۱۹:۴۶