ک

کتابخانه علامه حلی بزمان

۳۹عضو
thumbnail

۷:۲۵

thumbnail

۸:۱۷

thumbnail

۱۱:۴۶

thumbnail

۱۵:۰۳

thumbnail

۲۰:۳۳

بازارسال شده از اکبری
با سلام و احترامپس از تجربه برگزاری موفق اولین دوره از طرح «مأموریت کتابخانۀ من» در سال گذشته، فراخوان اجرای محدود دوره دوم از این طرح منتشر شد.گفتنی است این طرح با مشارکت تعداد محدودی از مسئولان کتابخانه‌های عمومی داوطلب که بیشترین امتیاز را در فرم ثبت‌نام کسب کنند، انجام می‌شود. بر این اساس مسئولان کتابخانه‌هایی که آمادگی و علاقۀ لازم برای مشارکت فعال در این طرح را دارند، می‌توانند از روز ۱۵ تیر تا جمعه ۲۵ تیر ۱۴۰۰ با مراجعه به آدرس http://nppl.ir/stplan کاربرگ ثبت‌نام را تکمیل کنند.بر اساس اعلام معاونت برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد، پس از برگزاری چندین دوره از این طرح، با استفاده از تجربیات و دستاوردهای عملی، طرح فراگیر «مأموریت کتابخانۀ من» برای دیگر کتابخانه‌های کشور نیز آمادۀ اجرا خواهد شد.

۵:۲۵

اپلیکیشن ریکاوری پیشرفته اطلاعات را از کافه بازار دریافت کنید. بر روی لینک زیر لمس کنید ..
https://cafebazaar.ir/app/?id=ricovery.khalijefars.root.zabt

۱۸:۴۸

thumbnail

۵:۳۷

thumbnail

۵:۳۷

thumbnail

۵:۳۷

thumbnail

۵:۳۷

thumbnail

۵:۳۷

thumbnail

۵:۳۸

thumbnail

۴:۳۱

thumbnail
#معرفی-متنی-کتاب
به امین بگو دوستش دارم
کتاب به امین بگو دوستش دارم،تالیف مریم راهی از انتشارات نیستان هنر،روایتی داستان گونه از ماجراهای حیات حضرت عبدالله بن عبدالمطلب، پدر گرامی آخرین پیامبر نور و رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و حیات پیامبر اکرم از زبان عبدالمطلب،ابوطالب،حمزه و جعفر است.نویسنده در این کتاب ماجراهای زندگی پیامبر را با قلمی شیوا و فصیح از زبان عزیزترین و نزدیکترین کسان آن حضرت به تصویر کشیده به گونه ای که خواننده در هنگام مطالعه ی کتاب،حضور خود را در بطن ماجرا حس کرده و با تمام زوایای حیات آن حضرت ارتباط می گیرد..این نوع قلم زنی برای خواننده خسته کننده و کسالت آور نیست چرا که ماجرا در قالب رمانی دنباله دار،خواننده را برای فهمیدن بیشتر ،مشتاق میکندبرشی از کتاب...-نمیدانم عبدالله آن زمان که جان داد در سایه بود یا نه،نمی دانم سیر بود یا نه.نمی دانم دلتنگ کسی بود یا نه.نمی دانم حرفی برای گفتن داشت یا نه.نمی دانم چشم به راه آشنایی بود یا نه.بغض به گلویم می نشیند و صدای مردانه ام می لرزد در حضور خواهر کوچکم:-حال از من چه می خواهی شفا؟که زیر سایه بنشینم،اب و نان بخورم و به حجره ام بازگردم؟!پشیمانش میکنم شفا را با حرفهایم،دو دست را به سمت رخسارش می برد و....

۷:۱۰