معرفی کتاب سوار سوم اثر محمدکاظم مزینانیتصویرگر: محمدرضا لواسانیگروه سنی :نوجوان 12+قطع : رقعیسال چاپ :1401 تعداد صفحه:184کتاب سوار سوم روایتی از ماجرا عاشوراست اما از زبان دشمنان و دوستان و خواهران امام حسین (ع). راویان این داستان، عبیدالله بن زیاد، یزید بن معاویه و عمر بن سعد از دشمنترین دشمنان حضرت و حضرت ام کلثوم (س) و حضرت زینب (س) دو خواهر عزیر ایشان هستند.قسمت هایی از کتاب سوار سوم (لذت متن) پسر زیاد نوشته بود، هرکجا که هستی برگرد. باورم نمیشد که باید دوباره به دوزخ بازگردم. امّا به ناچار پشت به ایران کردم و روی به کوفه. احساس می کردم که هیچ گاه آنقدر سرگردان نبوده ام. به بوته ی خاری می ماندم که بازیچه ی بادهای دوره گرد شده باشد. دلم شور می زد. می دانستم که یکی از آن دو نفر، خواب تازه ای برایم دیده است. یکی در شام و دیگری در کوفه. باید هرچه زودتر خود را به آنجا می رساندم. به کوفه که رسیدم، همه چیز را فهمیدم. پسر زیاد، خواب وحشتناکی برایم دیده بود. حسین در کربلا فرود آمده است و هیچ کس برای جنگیدن با او از تو برازنده تر نیست. امیرمومنان یزید فرمان حکمرانی ری را به کسی می دهد که این کار را به سرانجام برساند.