۱۹:۳۶
برای عزیزکرده زندگیت فردی باش که هم بتونه باهات بخنده، هم گریه کنه، هم خوش بگذرونه، هم وقتی گره به کارش میوفته بهت رجوع کنه، هم بتونه باهات درباره همه چیز حرف بزنه و قضاوت نشه، هم بتونه باهات بحث و دعوا کنه و بعدش هیچی خراب نشه و بدونه نقطه امنِ زندگیش باقی میمونی.
۱۹:۳۶
از پس احساساتش برمیومد و میتونست روی خودش کنترل داشته باشه. روی صحنه میدرخشید و به نوع خودش بهترین بود! معروف بودنش اونقدر به همه رسیده بود که بوی حسودی همه بلند شده بود. وقتی روی صحنه بود متوجه هیچی نمیشد جز گیتارش و صداش.. اونقدری سرگرم شده بود که توی آخرین اجراش توی سن فرانسیسکو با شلیک گلوله خونش روی سِن ریخته شد
۱۹:۳۶
۱۹:۳۶
رایحهی گلهای رُز هنوز هم توی اتاقت میپیچه و من هرشب کنار پنجره با ستارهها آرزو میکنیم که تو برگردی، برگردی و دیگه دردی نداشته باشی.
۱۹:۳۶
باید زودتر میفهمیدم که اسارت، آن زندانی نبود که حسرت هایم را آوار میکرد؛ اسارت.. سرخی نگاه شفاف شده از امیدی بود که زندانش چشم های تو و حصارش مژه هایت بود!
سرخپوش - ٢ آوریل ٢٠٢٣
سرخپوش - ٢ آوریل ٢٠٢٣
۱۹:۳۸
۱۹:۳۹
وقتی چیزی مرا رنج میداد، درمورد آن با هیچکس حرفی نمیزدم و به تنهایی مشکل را حل میکردم، نه اینکه واقعا احساس تنهایی کنم، بلکه فکر میکردم انسانها، خودشان باید خودشان را نجات دهند.
هاروکی موراکامی - ٢۵ جولای ٢٠٢٣
هاروکی موراکامی - ٢۵ جولای ٢٠٢٣
۱۹:۳۹
۱۸:۳۹
𝗒𝖾𝗌 𝗂 κ𝗂𝗌̶𝗌̶ 𝗒𝗈𝗎𝗋﹙𝗏︎𝗈𝗂ϲє﹚
۱۸:۳۹
м𝗒 𝗅︎𝗂ρ𝗌 𝖺и𝖽 𝗒𝗈υ𝗋﹙𝗅︎𝗂ρѕ﹚
۱۸:۳۹
◟𝖽𝖾𝗏︎𝗂𝗅︎ 𝗐𝗈𝗆𝖺𝗇 ◝
۱۸:۳۹
𝖲︎ⴅ𝗈𝗄︎𝗂𝗇︎g α𝖿︎𝗍є𝗋 𖥻𝗌‹є𝗑︎ ﹣٬ ࣪
۱۸:۳۹
۱۸:۳۹
𐄂﹙٫٫ ﹙ 𝖲𝖺𝗏𝖺𝗀𝖾 rose ﹚ ◝﹖
۱۸:۴۰
﹙ Ваше лицо ─ сияет﹚
۱۸:۴۰
𐄂﹙٫٫ ﹫ 𝖨︎ 𝖿︎𝖾𝗅︎𝗅︎ 𝗂𝗇︎ 𝗅︎𝗈𝗏︎𝖾 ﹚ ⏤﹖ 𝅃𝅃
۱۸:۴۰
بازارسال شده از پروﺎﻧﻬ بۍٮال
من ؟ من قسمت تاریک اونو دیدم و فهمیدم مشکی رنگ مورد علاقمه .
۱۵:۰۱
همیشه میبینم دیلی ها هروزشونو یجوری توصیف میکنن یا ی جمله روزشونو میگنو منم میخام اینکارو کنم، ازش استقبال میکنید؟
۱۵:۰۵
٫𝗑︎ 𝖬𝗈ˑ𝗈𝗇︎.꒺ ˖.𝖫𝗂𝗀︎𝗁︎𝖳︎ !¡ 𖥻
تصویر
☆
۱۵:۰۶