عکس پروفایل اِمتِداد | بسیج دانشجویی شهید باهنر
۱۰۲ عضو

اِمتِداد | بسیج دانشجویی شهید باهنر

در این حرکت و نهضت تاریخ‌ساز همراه شوید.برای تحولبرای انسان‌سازیبرای تعلیم و تربیت اسلامی...!
#در_امتداد_رسالت_انبیا#دانشگاه_فرهنگیان#قم
ارتباط با ما@Amir118_ir
نیمه های شب بود و خسته از فعالیت های روز ، مدتی به گوشی پناه برده بودم. بیشتر از این حوصله گشتن را نداشتم، قصد کردم گوشی را خاموش کنم و بخوابم اما یک پیام چشمان نیمه بازم را کاملا باز کرد! " اثری جدید از ساسی مانکن خدمت افسران جنگ تعلیم و تربیت... "
هنگام گوش کردن به این ابتذال، نعره های تشرِ وجدانم، سلول به سلولم را نوازش میکرد...ذهنم مشغول این نبود که از فردا چه دردسر های جدیدی خواهیم داشت، درگیر این بود که وقتی دشمن مشغول تولید این ابتذال بوده، undefined من مشغول چه کاری بوده ام؟ undefined چقدر به فکر تقویت قوای فکری، جسمی، مهارتی، هنری و... خود بوده ام؟undefined من چقدر روی خود و هم دانشگاهی هایم سرمایه گذاری کرده ام؟undefined درگیر چه مسائلی بودم؟undefined مسئله هایی دم دستی و مضحک یا کلان مسائل آموزش کشور؟undefined دغدغه ام هماهنگی دسته جمعی برای نرفتن به کلاس بوده یا برنامه ریزی و تولید محتوای مفید؟undefined اصلا خودم را افسری در وسط میدان جنگ تعلیم و تربیت میدانستم و میدانم؟undefined در جبهه دشمن بازی میکردم یا در جبهه خودی؟حالا پرسش هایی از این جنس مانند موریانه ذهنم را از درون می خورد...
undefined خواب به کلی از چشمانم گرفته شده بود؛ یاد حدیثی از مولا با این مضمون افتادم که فرمود: "هنگام جنگ نباید خوابید!" البته بحث من، بحث خواب الآنم نبود؛ احساس کردم خیلی وقت است در خواب غفلت فرو رفته ام؛ به طوری که اصلا متوجه حضور دشمن در بیخ گوش خود نشده بودم...متوجه حملات ضرب الاجلی دشمن نشده و نفهمیده بودم اصلا کی کار به اینجا کشیده شده که سنگر دفاعی برایم باقی نمانده است! با ظرافت و دقت هرچه تمام تر، خاکریز به خاکریز جلو آمده و استفاده اکمل را از غفلت من کرده است...
undefined فی المجلس وسط جنگی هستیم که رهبر حکیم و فرزانه کشورمان سال های پیش تذکر جدی گرفتن آن را به ما دادند و ما مثل خیلی چیز های دیگر آن را جدی نگرفتیم...
وقتی از دور به کرده هایم نگاه میکنم میبینم علیرغم فعالیت های مختلف جهت فهم این جنگ بزرگ، هنوز مانند طفلکی خردسال تنها اندکی تقلا میکنم و با اولین مواجهه با سختی صدای ضجه و ناله ام تا آسمان هفتم بالا می رود!فردی بالغ نبوده ام که شانه زیر مسئولیت بدهد و از عمق جانش مایه بگذارد...به تازگی خاک شلمچه و کانال کمیل را از نزدیک لمس کرده و شنیدم تا آخرین قطره خون پا در رکاب امام زمان بودن و نترسیدن چگونه است اما همچنان ...
undefinedبه وقت اعتراض صحیح به استادی که از روی شکم سیری وقت کل کلاس را به سخره میگیرد و خاطرات صد من یه غازی اش را تعریف می کند، رگ غیرتم باد نمیکند و اعتراضی نمیکنم؛ چون در دلم ترس این را دارم که خدایی نکرده استاد با من لج کند و آخر ترم مرا بیندازد...
undefined به وقت شرکت در کارگاه های فرهنگی زبانم به اعتراض نمیچرخد که بگویم "این کارگاه به چه درد من خواهد خورد؟" و فقط به خاطر گواهی ای که میدانم قرار هم نیست در آینده آنقدر ها هم بدردم بخورد؛ شرکت میکنم... ‌
undefined به وقت انجام فعالیت های کلاسی بی میل رغبت و با کمترین نیرو و انگیزه عمل میکنم و انجام این فعالیت ها را بطالت عمر میدانم نه تمرینی برای رشد خود و آماده شدن در عرصه تعلیم و تربیت...
undefined به وقت حاضر شدن در کلاس درس دانشگاه، دروس دانشگاه را علم لاینفع میدانم و با کِسِلی و بی رغبتی تمام سر کلاس حاضر می شوم؛ نه با شوق، انگیزه و پیش مطالعه...
undefined به وقت آماده کردن ارائه کلاسی از دم دستی ترین روش ها استفاده میکنم و ذره ای به خود زحمت فعالیت کامل و تمیز نمی دهم، زیرا فکر میکنم نه استاد برایش مهم است چه قرار است بگویم و نه همکلاسی هایم...
undefined به وقت...
شرمگینم اما با این وجود، چشمه های انگیزه درونم، غلیان تازه ای پیدا کرده و در رگ و خونم با سرعت و شدت بیشتری به جریان افتاده اند!گویی جسمم به این درک رسیده که وقت عمل کردن دارد قضا میشود و اگر بیشتر از این دیر بجنبد نتیجه آنطور که باید بشود هرگز نخواهد شد!undefined باید کاری کرد...undefined باید بیشتر فعالیت کرد...undefined باید بیشتر قلم به دست گرفت...undefined باید بیشتر مطالعه کرد...undefined باید بیشتر مطالبه به حق کرد...undefined نمیدانم...باید بیشتر...undefined باید کاری کرد انفعال از درونمان رخت ببند و برای همیشه برود...undefined باید ریشه های نا امیدیی که در ذهنمان خیلی وقت است پرورش داده اند و داده ایم را بخشکانیم...undefined باید به زنگار های خودباختگی مان سمباده خودباوری بزنیم...undefined باید های بسیاری هستند که باید انجام بدهیم...undefined البته همه باهم و در کنار هم !
تنها یک چیز باقی خواهد ماند، آن هم یک یا علی گفتن و قدمی کوچک برداشتن است...یا علی مدد 🤍undefined
undefined سیّدعلی محمدی، دانشجومعلم پردیس شهید سلیمانی قم
#ساسی_مانکن#در‌عرصه‌تعلیم‌و‌تربیت_جنگی‌برپاست#در_امتداد_رسالت_انبیاء
پایگاه بسیج دانشجویی شهید باهنر قمundefined@Emtedad_cfu

۴:۳۱