اشتباهاً یک پیام در گروهی نامربوط ارسال شد.فرستنده آن را سریع پاک کرد.اما در همان چند لحظه، «او» پیام را خوانده بود:هرکس تمایل دارد در چایخانه حرم امام رضا به عنوان خادم خدمت کند...
این شد آغاز سفرهای ماهیانه او به مشهد الرضا.سفری که پایانش دیشب بود.در جاده برگشت.حوالی سبزوار.
خودش و فرزند خردسالش،مهمان همیشگی امام رضا شدند.
«علیرضا خوشمهر»خادم هیاتمربیمدافع حرمپای کار نظام در فتنه 88 و 1401در یک کلام، جوان مومن انقلابی.
آری آن پیام، اشتباه نبود.هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست...
https://raftegan.com/memorial/rf-12912
این شد آغاز سفرهای ماهیانه او به مشهد الرضا.سفری که پایانش دیشب بود.در جاده برگشت.حوالی سبزوار.
خودش و فرزند خردسالش،مهمان همیشگی امام رضا شدند.
«علیرضا خوشمهر»خادم هیاتمربیمدافع حرمپای کار نظام در فتنه 88 و 1401در یک کلام، جوان مومن انقلابی.
آری آن پیام، اشتباه نبود.هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست...
https://raftegan.com/memorial/rf-12912
۴:۵۲
در تلفن همراه خود چقدر عکس و فیلم از خودتان و اطرافیانتان دارید؟
هرچقدر که دارید، بدانید که بعد از مرگ این نوع تصاویر به دردتان می خورد:
هرچقدر که دارید، بدانید که بعد از مرگ این نوع تصاویر به دردتان می خورد:
۱۵:۱۷
بازارسال شده از کهنه سربازای آقا
دلمون برات تنگ میشه...
۱۵:۱۹
بازارسال شده از کهنه سربازای آقا
۱۵:۱۹
بازارسال شده از هیئت مطیعین ائمه (ع)
۱۵:۱۹
بازارسال شده از یا زینب (س)
۱۵:۱۹
۴:۴۶
🟢یک سوال کنکوری و یک نکته اخلاقی!
نقطه چین را با عبارت صحیح پر کنید:
حضرت آیت الله خامنه ای در خاطرات خود میگویند کهدر آستانه پیروزی انقلاب، شهید مطهری دو سه بار به من که در مشهد بودم تلگراف زدندو گفتند #فوراً خودت را به تهران برسان!زیرا حضرت امام دستور داده اند که شورای انقلاب تشکیل بدهیم و مقدمات بازگشت ایشان به ایران را فراهم کنیم.حضرت آقا خودشان را به تهران میرسانند.شهید مطهری از ایشان می پرسند:خب شما ان شاالله از کارهای مختلف شورای انقلاب و کمیته استقبال از امام چه مسئولیتی را قبول می کنید؟
حضرت آقا می گویند: .......!شهید مطهری با تعجب میگویند: جدی میفرمایید!؟و حضرت آقا مجدد میگویند: بله خیلی هم در این کار ماهر هستم.
1. حفاظت و حراست2. تبلیغات و امور خارجی زبان3. قهوهچی و چایریز4. ارتباطات مردمی

منبع: کتاب عبد صالح خدا؛ برشهایی از زندگی و سیر مبارزاتی امامخمینی در بیانات آیتالله خامنهای، برگرفته از مصاحبه اختصاصی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با آیتالله خامنهای و دیگر بیانات ایشان درباره امامخمینی است.
کتاب صوتی آن را به طور رایگان گوش دهید و لذت ببرید.http://book.iranseda.ir/detailsalbum/?VALID=TRUE&g=335706...
فکروذکر@fekrozekr110
نقطه چین را با عبارت صحیح پر کنید:
حضرت آقا می گویند: .......!شهید مطهری با تعجب میگویند: جدی میفرمایید!؟و حضرت آقا مجدد میگویند: بله خیلی هم در این کار ماهر هستم.
1. حفاظت و حراست2. تبلیغات و امور خارجی زبان3. قهوهچی و چایریز4. ارتباطات مردمی
۵:۰۰
فکروذکر | سیدعلی شریعت
🟢یک سوال کنکوری و یک نکته اخلاقی! نقطه چین را با عبارت صحیح پر کنید:
حضرت آیت الله خامنه ای در خاطرات خود میگویند که در آستانه پیروزی انقلاب، شهید مطهری دو سه بار به من که در مشهد بودم تلگراف زدند و گفتند #فوراً خودت را به تهران برسان! زیرا حضرت امام دستور داده اند که شورای انقلاب تشکیل بدهیم و مقدمات بازگشت ایشان به ایران را فراهم کنیم. حضرت آقا خودشان را به تهران میرسانند. شهید مطهری از ایشان می پرسند: خب شما ان شاالله از کارهای مختلف شورای انقلاب و کمیته استقبال از امام چه مسئولیتی را قبول می کنید؟ حضرت آقا می گویند: .......! شهید مطهری با تعجب میگویند: جدی میفرمایید!؟ و حضرت آقا مجدد میگویند: بله خیلی هم در این کار ماهر هستم. 1. حفاظت و حراست 2. تبلیغات و امور خارجی زبان 3. قهوهچی و چایریز 4. ارتباطات مردمی
منبع: کتاب عبد صالح خدا؛ برشهایی از زندگی و سیر مبارزاتی امامخمینی در بیانات آیتالله خامنهای، برگرفته از مصاحبه اختصاصی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با آیتالله خامنهای و دیگر بیانات ایشان درباره امامخمینی است.
کتاب صوتی آن را به طور رایگان گوش دهید و لذت ببرید. http://book.iranseda.ir/detailsalbum/?VALID=TRUE&g=335706 . . .
فکروذکر @fekrozekr110
پاسخ:قهوه چی...
حضرت آقا به شهید مطهری می گویند من اهل چایی هستم و چای خوب درست می کنم، در یک تشکیلات هم که همه نباید مسئول رده بالا باشند...
🫠جانم به این اخلاص و تواضع...
حضرت آقا به شهید مطهری می گویند من اهل چایی هستم و چای خوب درست می کنم، در یک تشکیلات هم که همه نباید مسئول رده بالا باشند...
🫠جانم به این اخلاص و تواضع...
۳:۰۸
مدتی این #رهنمای_رسانه (110 پرسش و پاسخ از رهبر معظم انقلاب در مورد هنر و رسانه) تاخیر شد
نمی دانم بی توفیقی از شما بود یا من!
اما ان شا الله در روز های آینده ادامه پرسش و پاسخ ها در کانال قرار داده میشود.
اگر موارد قبلی را نخوانده اید #رهنمای_رسانه را در کانال جستجو کنید.
نمی دانم بی توفیقی از شما بود یا من!
اما ان شا الله در روز های آینده ادامه پرسش و پاسخ ها در کانال قرار داده میشود.
اگر موارد قبلی را نخوانده اید #رهنمای_رسانه را در کانال جستجو کنید.
۳:۱۶
#رهنمای_رسانه
پرسش:چرا «حفظ ارتباط و اعتماد مردم به دولتی که بر سر کار است - هر دولتی که سر کار است و مورد قبول مردم و مجلس و رهبری قرار گرفته»، یک هدف صداوسیما باید باشد؟
پاسخ:حفظ ارتباط و اعتماد مردم به دولت مستقر باید یکی از اهداف صداوسیما باشد، به دلایل زیر:
1. **ابزار پیشبرد اهداف اصلی**: این هدف، گرچه ثانویه است، اما در خدمت تحقق اهداف اولیه و اساسی نظام قرار میگیرد.
2. **ضرورت برای پیشرفت کشور**: بدون اعتماد متقابل بین مردم و دولت، ساختن کشور به شکل مطلوب امکانپذیر نیست.
3. **نقش حیاتی دولت**: دولت تنها نهاد رسمی برای اداره کشور و هدایت آن به سمت اهداف تعیین شده است.
4. **جلوگیری از گسست اجتماعی**: قطع ارتباط بین مردم و دولت میتواند به شکاف عمیق اجتماعی و ناکارآمدی حاکمیت منجر شود.
5. **تسهیل مدیریت کشور**: اعتماد مردم به دولت، مدیریت کشور و پیشبرد برنامههای توسعه را تسهیل میکند.
نکته:صداوسیما به عنوان رسانه ملی، نقش مهمی در ایجاد و حفظ این ارتباط و اعتماد دارد. این رسانه میتواند با انعکاس صحیح عملکرد دولت و انتقال دغدغههای مردم، به عنوان پل ارتباطی موثر عمل کند.
منبع:بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صداوسیما در استانها؛ 7 اسفند 1370
هشتگ #رهنمای_رسانه را در کانال فکروذکر دنبال کنید.
" />
فکروذکر@fekrozekr110
1. **ابزار پیشبرد اهداف اصلی**: این هدف، گرچه ثانویه است، اما در خدمت تحقق اهداف اولیه و اساسی نظام قرار میگیرد.
2. **ضرورت برای پیشرفت کشور**: بدون اعتماد متقابل بین مردم و دولت، ساختن کشور به شکل مطلوب امکانپذیر نیست.
3. **نقش حیاتی دولت**: دولت تنها نهاد رسمی برای اداره کشور و هدایت آن به سمت اهداف تعیین شده است.
4. **جلوگیری از گسست اجتماعی**: قطع ارتباط بین مردم و دولت میتواند به شکاف عمیق اجتماعی و ناکارآمدی حاکمیت منجر شود.
5. **تسهیل مدیریت کشور**: اعتماد مردم به دولت، مدیریت کشور و پیشبرد برنامههای توسعه را تسهیل میکند.
۱۷:۴۹
یادی از نقد شهید آوینی بر فیلم مادر علی حاتمیبه مناسبت پوستر جشنواره فجر 1403
باید منتظر باشیم كه همه، روزی به زج زدن بیفتند. باز هم آقای « علی حاتمی » و در مشغولی های خسته كننده اش؛ دلبستگی اش به عهد قجر و آت و آشغال های صندوق خانه های متروك وآدم هایی نیست آبادی، اما با بزك واعی و دیالوگ های پر تكلف و حكاكی شده ای كه حتی برای رعایت جناس و قافیه كج و معوج شده اند، آن هم از دهان تیپ های تصنعی كه این كلمات در دهانشان زیادی می كند... این كلمات در دهان همه زیادی می كند و من نمی دانم كه اصلاً این طرز نوشتن و حرف زدن اگر به درد سینما و تئاتر نخورد، به چه درد دیگری ممكن است بخورد!
باز هم داستان به نحوی به همان روزگار نه چندان دوری باز می گردد كه تهران قدیم در سرازیری مست فرنگ شدن افتاده بود؛ اول آدم ها و بعد اشیا... عهد قجر آخرین دوره اضمحلال تاریخی این قوم است پیش از سلطه تمام عیار شیطان پیر... و نمی دانم آن آشی كه در سفارت انگلیس پخته بودند چه معجونی بود كه همه را « آشخور » كرد، غیر از روزه دارها را! كفر فرنگی مثل آسفالت سیاه داشت همه كرت ها و مزارع سر سبز را می پوشاند تا راه اتومبیل را هموار كند و از آن بدتر، آدم ها را بگو كه هفتاد و دو رنگ شهر فرنگ آن قدر در خط و خال كراواتی كه گریبان گیرشان شده بود غرق شده بودند كه سر ریسمان را نمی دیدند كه در دست كیست!
دلبستگی به این دوره چه معنایی می تواند داشته باشد؟
روشنفكران این دیار لااقل با ما مردم در عشق به ضریح و پنجره های فولاد، آجر قرمز و بهار خواب و حیاط و كاشی های آبی و گلدان های سفالی و یاس و اقاقیا و اطلسی و قرنفل و شمعدانی در باغچه های دور حوض های پاشویه دار و تخت های چوبی و قالی و گلیم شریكند و فقط تفاوت ما با آنها در آنجاست كه ما با این اشیا و در این فضاها زندگی كرده ایم، جان خود را لعاب آبی كرده ایم و بر سفال ها زده ایم، روح خود را به پنجره های فولاد امامزاده ها دخیل بسته ایم، عشق های جوانیمان بوی گل یاس و شب بو می داده است و بعد خانه بختمان را با آجر قرمز ساخته ایم و در حوض های پاشویه دار وضو گرفته ایم و بر سجاده هایی از گلیم نماز خواند ایم، اما این آقایان و خانم ها با همه این اشیا و فضاها، مثل توریست های وارفته، پیوندی نوستالژیك داشته اند. در مغرب زمین نیز روشنفكران دلبسته اشیای عتیقه اند و خودشان هم نمی دانند كه چرا؛ خودشان هم نمی دانند كه در اشیای كهنه به دنبال آن روحی می گردند كه هر چه زمان بیش تر می گذرد و زالوی تكنولوژی بیش تر و بیش تر خون گردن آدم را می مكد،مثل فانوسی كه نفتش تمام شده، دارد می میرد. آدم هم آدم های قدیم! ما خودمان را در گذشته ها جا می گذاریم و می گذریم واین نوستالژی شاید آن غم غربتی باشد كه آدمیزاد ازدوری خودش دارد. بگذریم كه روشنفكران ما فقط ادایش را درمی آورند...كاشكی این اداها واقعیت داشت! حتی یك فحش واقعی بهتر است ازهزارسلام دروغكی!l
آن مادر قاجاری كه همه نمازهای صبحش را بعد ازطلوع آفتاب می خواند مادر ما نیست. پس مادر كیست؟ شاید مام وطن باشد كه جوجه هایی ناقص الخلقه به دنیا آورده و حتی در میان آنها یك تخم غاز هم پیدا شده است دشداشه پوش و لچك به سر، كه قدقد شاعرانه ای دارد و در عین حال، زورش حتی بر زهتاب ها هم می چربد!
شخصیت ها وصله های ناجوری هستند دوخته شده به یك لحاف چل تكه... كسی نیست بپرمد مگر لحاف دوزی چه اشكالی دارد! هیچ. یاد « هزار دستان » افتادم، با آن پراكندگی ناشیگرانه در پرداخت و « حاجی واشنگتن » با آن میزانسن هایی كه یا اولش جور بود آخرش در می رفت و یا اولش ناجور بود، آخرش درست می شد و باز هم همان دیالوگ های پرتكلف و پر ادا كه برازنده هیچ دهانی نیست. لچك به سر فیلم « مادر » هم مثل همان سرخپوست فیلم « حاجی واشنگتن » بود؛ یك قارچ بدون ریشه، یك خیال خام ناپرورده.
در میان جوجه های ناقص الخلقه ماكیان وطن، یك صندوقدار عارف مسلك هم بود كه سعی می كرد همه اش كلمات قصار بگوید: « شبش راباید بی چراغ روشن كرد خان داداش »، خطاب به زهتابی كه قاعدتاً نمی توانست بین این حرف های عطر زده با روده های بوگندوی گوسفند تفاوتی قائل شود. و اگر عرفان با صندوقدار بانك جمع شود، لابد همه این تاریخ هزار ساله ما كشكی است كه در آش مشروطه ریخته اند! روشنفكران این دیار از همه چیز فقط به نوع « لائیك » اش علاقه دارند؛ رمان لائیك، نقاشی لائیك... و حتی « عرفان لائیك ». و البته در ایماژهای شعر سپید، بر خلاف واقعیت، همه كلمات و معانی متناقض را می توان با یكدیگر جمع كرد. یادتان هست درست در بحبوحه جنگ، یك راهب غرب زده بودایی (!)، بی خبر از همه جا، آمده بود و هر از گاهی روی یك طبل كوچك می كوبید تا خداوند صلح را میان ما و بعثی های جنایتكار برقرار كند؟! فكر می كردم فقط راهب های غرب زده بودایی این همه از ما دور هستند.
باید منتظر باشیم كه همه، روزی به زج زدن بیفتند. باز هم آقای « علی حاتمی » و در مشغولی های خسته كننده اش؛ دلبستگی اش به عهد قجر و آت و آشغال های صندوق خانه های متروك وآدم هایی نیست آبادی، اما با بزك واعی و دیالوگ های پر تكلف و حكاكی شده ای كه حتی برای رعایت جناس و قافیه كج و معوج شده اند، آن هم از دهان تیپ های تصنعی كه این كلمات در دهانشان زیادی می كند... این كلمات در دهان همه زیادی می كند و من نمی دانم كه اصلاً این طرز نوشتن و حرف زدن اگر به درد سینما و تئاتر نخورد، به چه درد دیگری ممكن است بخورد!
باز هم داستان به نحوی به همان روزگار نه چندان دوری باز می گردد كه تهران قدیم در سرازیری مست فرنگ شدن افتاده بود؛ اول آدم ها و بعد اشیا... عهد قجر آخرین دوره اضمحلال تاریخی این قوم است پیش از سلطه تمام عیار شیطان پیر... و نمی دانم آن آشی كه در سفارت انگلیس پخته بودند چه معجونی بود كه همه را « آشخور » كرد، غیر از روزه دارها را! كفر فرنگی مثل آسفالت سیاه داشت همه كرت ها و مزارع سر سبز را می پوشاند تا راه اتومبیل را هموار كند و از آن بدتر، آدم ها را بگو كه هفتاد و دو رنگ شهر فرنگ آن قدر در خط و خال كراواتی كه گریبان گیرشان شده بود غرق شده بودند كه سر ریسمان را نمی دیدند كه در دست كیست!
دلبستگی به این دوره چه معنایی می تواند داشته باشد؟
روشنفكران این دیار لااقل با ما مردم در عشق به ضریح و پنجره های فولاد، آجر قرمز و بهار خواب و حیاط و كاشی های آبی و گلدان های سفالی و یاس و اقاقیا و اطلسی و قرنفل و شمعدانی در باغچه های دور حوض های پاشویه دار و تخت های چوبی و قالی و گلیم شریكند و فقط تفاوت ما با آنها در آنجاست كه ما با این اشیا و در این فضاها زندگی كرده ایم، جان خود را لعاب آبی كرده ایم و بر سفال ها زده ایم، روح خود را به پنجره های فولاد امامزاده ها دخیل بسته ایم، عشق های جوانیمان بوی گل یاس و شب بو می داده است و بعد خانه بختمان را با آجر قرمز ساخته ایم و در حوض های پاشویه دار وضو گرفته ایم و بر سجاده هایی از گلیم نماز خواند ایم، اما این آقایان و خانم ها با همه این اشیا و فضاها، مثل توریست های وارفته، پیوندی نوستالژیك داشته اند. در مغرب زمین نیز روشنفكران دلبسته اشیای عتیقه اند و خودشان هم نمی دانند كه چرا؛ خودشان هم نمی دانند كه در اشیای كهنه به دنبال آن روحی می گردند كه هر چه زمان بیش تر می گذرد و زالوی تكنولوژی بیش تر و بیش تر خون گردن آدم را می مكد،مثل فانوسی كه نفتش تمام شده، دارد می میرد. آدم هم آدم های قدیم! ما خودمان را در گذشته ها جا می گذاریم و می گذریم واین نوستالژی شاید آن غم غربتی باشد كه آدمیزاد ازدوری خودش دارد. بگذریم كه روشنفكران ما فقط ادایش را درمی آورند...كاشكی این اداها واقعیت داشت! حتی یك فحش واقعی بهتر است ازهزارسلام دروغكی!l
آن مادر قاجاری كه همه نمازهای صبحش را بعد ازطلوع آفتاب می خواند مادر ما نیست. پس مادر كیست؟ شاید مام وطن باشد كه جوجه هایی ناقص الخلقه به دنیا آورده و حتی در میان آنها یك تخم غاز هم پیدا شده است دشداشه پوش و لچك به سر، كه قدقد شاعرانه ای دارد و در عین حال، زورش حتی بر زهتاب ها هم می چربد!
شخصیت ها وصله های ناجوری هستند دوخته شده به یك لحاف چل تكه... كسی نیست بپرمد مگر لحاف دوزی چه اشكالی دارد! هیچ. یاد « هزار دستان » افتادم، با آن پراكندگی ناشیگرانه در پرداخت و « حاجی واشنگتن » با آن میزانسن هایی كه یا اولش جور بود آخرش در می رفت و یا اولش ناجور بود، آخرش درست می شد و باز هم همان دیالوگ های پرتكلف و پر ادا كه برازنده هیچ دهانی نیست. لچك به سر فیلم « مادر » هم مثل همان سرخپوست فیلم « حاجی واشنگتن » بود؛ یك قارچ بدون ریشه، یك خیال خام ناپرورده.
در میان جوجه های ناقص الخلقه ماكیان وطن، یك صندوقدار عارف مسلك هم بود كه سعی می كرد همه اش كلمات قصار بگوید: « شبش راباید بی چراغ روشن كرد خان داداش »، خطاب به زهتابی كه قاعدتاً نمی توانست بین این حرف های عطر زده با روده های بوگندوی گوسفند تفاوتی قائل شود. و اگر عرفان با صندوقدار بانك جمع شود، لابد همه این تاریخ هزار ساله ما كشكی است كه در آش مشروطه ریخته اند! روشنفكران این دیار از همه چیز فقط به نوع « لائیك » اش علاقه دارند؛ رمان لائیك، نقاشی لائیك... و حتی « عرفان لائیك ». و البته در ایماژهای شعر سپید، بر خلاف واقعیت، همه كلمات و معانی متناقض را می توان با یكدیگر جمع كرد. یادتان هست درست در بحبوحه جنگ، یك راهب غرب زده بودایی (!)، بی خبر از همه جا، آمده بود و هر از گاهی روی یك طبل كوچك می كوبید تا خداوند صلح را میان ما و بعثی های جنایتكار برقرار كند؟! فكر می كردم فقط راهب های غرب زده بودایی این همه از ما دور هستند.
۵:۲۱
بازارسال شده از فکروذکر | سیدعلی شریعت
"مشاغل روی قبری" را می شناسید؟
از بین هزاران هزاران شغل و کسوت مختلف و متنوع، بعضی ها تا روی سنگ قبر هم با انسان می آیند. به آنها دقت کرده اید!؟
"پاسدار" یکی از آنهاست.
تنها شغل و کسوت نیست، عشق است و از آغاز تا شهادت، تا سنگ مزار، بلکه تا برزخ و بهشت با کسی لایقش باشد می می ماند.
به فدای این لباس مقدس که بهترین انسان های عصر ما به تن کردند.
نثار پیروان به مقصد رسیده سید الشهدا، شهدای پاسدار، فاتحه و صلوات
#بازنشرکنید

از بین هزاران هزاران شغل و کسوت مختلف و متنوع، بعضی ها تا روی سنگ قبر هم با انسان می آیند. به آنها دقت کرده اید!؟
"پاسدار" یکی از آنهاست.
تنها شغل و کسوت نیست، عشق است و از آغاز تا شهادت، تا سنگ مزار، بلکه تا برزخ و بهشت با کسی لایقش باشد می می ماند.
به فدای این لباس مقدس که بهترین انسان های عصر ما به تن کردند.
#بازنشرکنید
۵:۲۵
#رهنمای_رسانه
پرسش:یک توصیه اخلاقی به نیروهای جبهه رسانه ای انقلاب بفرمایید.
پاسخ:
کار رسانهای خود را یک مجاهدت فیسبیلالله و جایگاه خود را یک سنگر اساسی بدانید. شما در حقیقت سربازان مجاهد فیسبیلالله هستید که نقشی حیاتی در پیروزیهای نظام ایفا میکنید[1].
نکته:این نگاه به کار رسانهای میتواند موجب ارتقای کیفیت محتوا و رعایت اصول اخلاقی در تولید برنامهها شود. همچنین، درک اهمیت نقش رسانه در پیشبرد اهداف نظام، مسئولیتپذیری را افزایش میدهد.
منبع:بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صداوسیما در استانها؛ 7 اسفند 1370
هشتگ #رهنمای_رسانه را در کانال فکروذکر دنبال کنید.
" />
فکروذکر@fekrozekr110
کار رسانهای خود را یک مجاهدت فیسبیلالله و جایگاه خود را یک سنگر اساسی بدانید. شما در حقیقت سربازان مجاهد فیسبیلالله هستید که نقشی حیاتی در پیروزیهای نظام ایفا میکنید[1].
۱۹:۲۲
#رهنمای_رسانه
پرسش:4 گرایش اصلی نظام که صداوسیما باید با تمام قوت و قدرت و هنر به آنها بپردازد چیست؟
پاسخ:صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران باید با تمام توان و هنر خود به چهار گرایش اصلی نظام بپردازد:
1. **اسلام ناب**: صداوسیما باید مفاهیم و معارف اسلامی را به طور عمیق و واقعی منعکس کند، نه فقط ظواهر سطحی آن را[3].
2. **استکبارستیزی**: این اصل راهبردی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است که به معنای عدم پذیرش مداخلهجویی و تحمیل قدرت استکبارگر میباشد[2].
3. **تکریم شأن انسان**: ارزش دادن به انسان و رشد دادن او از ویژگیهای اسلام است که باید در صداوسیما محسوس باشد[3].
4. **طرفداری سیاسی از دولت مستقر**: این مورد به عنوان یکی از گرایشهای اصلی نظام ذکر شده است.
نکته:صداوسیما باید این گرایشها را با قدرت و هنر ارائه کند، نه اینکه صرفاً به ظواهر سطحی بپردازد. هدف باید انعکاس حقیقی مفاهیم و ارزشهای اسلامی و انقلابی باشد[3].
منبع:بیانات در دیدار مسئولان صداوسیما؛ 7 مرداد 1369
هشتگ #رهنمای_رسانه را در کانال فکروذکر دنبال کنید.
" />
فکروذکر@fekrozekr110
1. **اسلام ناب**: صداوسیما باید مفاهیم و معارف اسلامی را به طور عمیق و واقعی منعکس کند، نه فقط ظواهر سطحی آن را[3].
2. **استکبارستیزی**: این اصل راهبردی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است که به معنای عدم پذیرش مداخلهجویی و تحمیل قدرت استکبارگر میباشد[2].
3. **تکریم شأن انسان**: ارزش دادن به انسان و رشد دادن او از ویژگیهای اسلام است که باید در صداوسیما محسوس باشد[3].
4. **طرفداری سیاسی از دولت مستقر**: این مورد به عنوان یکی از گرایشهای اصلی نظام ذکر شده است.
۱۲:۰۱
#رهنمای_رسانه
پرسش:چرا طرفداری سیاسی از دولت مستقر، یک گرایش اصولی صداوسیما باید باشد؟
پاسخ:طرفداری سیاسی از دولت مستقر به عنوان یک گرایش اصولی صداوسیما به دلایل زیر اهمیت دارد:
1. **حفظ مصلحت ملی**: صداوسیما به عنوان رسانه ملی نمیتواند مصلحت کلان کشور را نادیده بگیرد. حمایت از دولت مستقر به ثبات و انسجام ملی کمک میکند.
2. **پیروی از سیره امام خمینی**: امام خمینی از هر دولتی که بر سر کار بود، حمایت میکرد، حتی اگر بعداً مورد انتقاد قرار میگرفت. این رویکرد نشاندهنده اهمیت حفظ ثبات سیاسی است.
3. **مسئولیتپذیری**: دولت مستقر مسئولیت اداره کشور را بر عهده دارد و حمایت رسانهای میتواند به تقویت عملکرد آن کمک کند.
4. **انعکاس در تمام برنامهها**: این حمایت باید در تمام برنامههای صداوسیما از جمله اخبار، برنامههای اقتصادی و سیاسی محسوس باشد.
5. **تعلق به ملت**: از آنجا که هم صداوسیما و هم دولت متعلق به ملت هستند و با بودجه عمومی اداره میشوند، حمایت متقابل آنها در راستای منافع ملی است.
نکته:این حمایت نباید به معنای نادیده گرفتن انتقادات سازنده یا پوشش ندادن به مشکلات واقعی جامعه باشد. بلکه هدف، ایجاد تعادل بین نقد سازنده و حمایت از ثبات سیاسی کشور است.
منبع:بیانات در دیدار مسئولان صداوسیما؛ 7 مرداد 1369
هشتگ #رهنمای_رسانه را در کانال فکروذکر دنبال کنید.
" />
فکروذکر@fekrozekr110
1. **حفظ مصلحت ملی**: صداوسیما به عنوان رسانه ملی نمیتواند مصلحت کلان کشور را نادیده بگیرد. حمایت از دولت مستقر به ثبات و انسجام ملی کمک میکند.
2. **پیروی از سیره امام خمینی**: امام خمینی از هر دولتی که بر سر کار بود، حمایت میکرد، حتی اگر بعداً مورد انتقاد قرار میگرفت. این رویکرد نشاندهنده اهمیت حفظ ثبات سیاسی است.
3. **مسئولیتپذیری**: دولت مستقر مسئولیت اداره کشور را بر عهده دارد و حمایت رسانهای میتواند به تقویت عملکرد آن کمک کند.
4. **انعکاس در تمام برنامهها**: این حمایت باید در تمام برنامههای صداوسیما از جمله اخبار، برنامههای اقتصادی و سیاسی محسوس باشد.
5. **تعلق به ملت**: از آنجا که هم صداوسیما و هم دولت متعلق به ملت هستند و با بودجه عمومی اداره میشوند، حمایت متقابل آنها در راستای منافع ملی است.
۱۰:۴۰
#رهنمای_رسانه
پرسش:سیاست کلی صداوسیما در قبال مدیریت اجرایی کشور(دولت) چگونه باید باشد؟ و کاستی ها و کمبود های موجود به چه نحوی بازتاب داده شود؟
پاسخ:سیاست کلی صداوسیما در قبال مدیریت اجرایی کشور باید بر اساس اصول زیر باشد:
1. **تقویت مدیریتهای اجرایی**: صداوسیما باید در جهت تقویت و حمایت از مدیریت اجرایی کشور عمل کند[1].
2. **انعکاس متوازن**: - بیان توفیقات و دستاوردهای دولت - انعکاس ضعفها و نارساییها به شکلی سازنده
3. **نحوه بازتاب کاستیها**: - پرداختن به مشکلات آشکار جامعه - ارائه به گونهای که مردم را مأیوس نکند - طرح مسائل به شکلی که مدیریت را تضعیف نکند
4. **حفظ امید و اعتماد عمومی**: انتقادات باید سازنده باشد و منجر به ناامیدی مردم نشود.
5. **شفافیت مسئولانه**: صداوسیما نباید ضعفها و کمبودها را پنهان کند، اما باید در نحوه ارائه آنها دقت کند.
نکته:هدف نهایی باید ایجاد تعادل بین انعکاس واقعیتها و حفظ ثبات و کارآمدی مدیریت اجرایی کشور باشد. این رویکرد میتواند به بهبود عملکرد دولت و حفظ اعتماد عمومی کمک کند.
منبع:بیانات در دیدار مسئولان سازمان صداوسیما؛ 11 آذر 1383
هشتگ #رهنمای_رسانه را در کانال فکروذکر دنبال کنید.
" />
فکروذکر@fekrozekr110
1. **تقویت مدیریتهای اجرایی**: صداوسیما باید در جهت تقویت و حمایت از مدیریت اجرایی کشور عمل کند[1].
2. **انعکاس متوازن**: - بیان توفیقات و دستاوردهای دولت - انعکاس ضعفها و نارساییها به شکلی سازنده
3. **نحوه بازتاب کاستیها**: - پرداختن به مشکلات آشکار جامعه - ارائه به گونهای که مردم را مأیوس نکند - طرح مسائل به شکلی که مدیریت را تضعیف نکند
4. **حفظ امید و اعتماد عمومی**: انتقادات باید سازنده باشد و منجر به ناامیدی مردم نشود.
5. **شفافیت مسئولانه**: صداوسیما نباید ضعفها و کمبودها را پنهان کند، اما باید در نحوه ارائه آنها دقت کند.
۱۲:۲۷
🟢به طور خلاصه درباره فیلم موسی کلیم الله:
۱۰:۴۵
دو فیلم یا یک سوژه: شهید علی هاشمی
🟢مزیت های فیلم دانش اقباشاوی(اسفند) نسبت فیلم به مهدی جعفری(اشک هور)- انتخاب برهه تاریخی مهمتر- روایت خطی و سرراست- نزدیکی به فرم مستند و دایکودرام
🟢مزیت های فیلم حوزه هنری (اشک هور) نسبت به فیلم سازمان اوج(اسفند)- زاویه دید کمتر پرداخته شده از یک شهید: مادر شهید مفقود الاثر...- احساسی تر، هنری تر، تصاویر زیباتر، بازیگری و کارگرانی قوی تر- نزدیکی بیشتر به فرم سینمایی...
۱۱:۰۰
اما فیلم 1968 


ان شاالله فردا
۱۱:۱۱