ه

هیئت علیِّ بنِ موسَی الرِّضا

۲۴عضو
عزیزان اگه علاقه داشتید به کانال زیر به پیوندید.undefinedدوره #آرامش_جویی✅
undefinedشروع دوره: 12 مهر undefinedمدت دوره: 30 روز
undefinedشما با شرکت در این دوره فراخواهید گرفت که
undefinedچگونه انسان می‌تواند با فهم دقیق قرآن به آرامش روحی برسد و سختی های دنیا در برابر چشمانش سهل و آسان گردد.
undefinedمهم ترین دستاورد این دوره آرامشی است که حداقل در هنگام شنیدن این صوت ها احساس خواهید کرد.undefined
undefined شرکت در این دوره برای شما هزینه ای ندارد.
undefinedبرای ثبت نام عضو کانال زیر شوید:
@arameshjoei

۲۱:۴۹

thumnail
عزیزان اگه علاقه داشتید به کانال زیر به پیوندید.undefinedدوره #آرامش_جویی✅
undefinedشروع دوره: 12 مهر undefinedمدت دوره: 30 روز
undefinedشما با شرکت در این دوره فراخواهید گرفت که
undefinedچگونه انسان می‌تواند با فهم دقیق قرآن به آرامش روحی برسد و سختی های دنیا در برابر چشمانش سهل و آسان گردد.
undefinedمهم ترین دستاورد این دوره آرامشی است که حداقل در هنگام شنیدن این صوت ها احساس خواهید کرد.undefined
undefined شرکت در این دوره برای شما هزینه ای ندارد.
undefinedبرای ثبت نام عضو کانال زیر شوید:
@arameshjoei

۲۱:۵۳

undefinedقصدکشتن شیخ نخودکی اصفهانییکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه‌فروشی رفتم. صحبت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به میان آمد. 
undefinedکلاه‌فروش گفت: روز فوت مرحوم شیخ در دکان سلمانی بودم و یک نفر در صندلی اصلاح نشسته بود. چون سر و صدای تشییع‌کنندگان برخاست، مشتری پرسید چه خبر است؟ سلمانی گفت: جنازه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را تشییع می‌کنند. به محض شنیدن این خبر، مشتری آنچنان به فغان و ناله افتاد که تصور کردیم از منسوبان شیخ است. چون از او توضیح خواستیم، گفت من با این مرد بزرگ نسبتی ندارم، لیکن حکایتی میان من و او هست که این چنین موجب شوریدگی احوال من شده است.
undefinedآنگاه داستان خود را اینگونه تعریف کرد:پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره ژاندارمری کار می‌کردم. روزی حاج شیخ به پدرم فرموده بودند: اگر احتیاج نداری، از شغل کدخدایی استعفا کن. پدرم نیز به موجب توصیه حضرت شیخ از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم، بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و دیگران هم مرا به این دشمنی، تحریک و تشویق می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به قتل برسانم و چون گاهی از اوقات نیمه‌شب‌ها که از ماموریت خود باز می‌گشتم مرحوم شیخ را دیده بودم که تنها از ده خارج می‌شوند، بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف گلوله سازم. اتفاقا، در یکی از شب‌های تاریک زمستانی که به طرف آبادی می‌آمدم، حضرت شیخ را دیدم که عبا بر سر کشیده و می‌خواهند از ده خارج شوند. با خود اندیشیدم که وقت مناسب فرا رسیده، اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و صدای شلیک من کسی را آگاه نکند. 
undefinedباری، مسافتی در عقب ایشان آهسته رفتم تا آنکه کاملاً از ده بیرون رفتند. در آن حال که خواستم تفنگ خود را به قصد شلیک از دوش بردارم، ناگهان حضرت شیخ روی به طرف من گردانیدند و فرمودند: حبیب کجا می‌آیی؟! بی‌اختیار گفتم: خدمت شما می‌آمدم و سخت از کار خود به وحشت افتادم. فرمودند: بیا تا با هم به زیارت اهل قبور برویم. بی‌درنگ پذیرفتم و به قبرستان ده که مسافتی فاصله داشت، رفتیم و فاتحه خواندیم. آنگاه حضرت شیخ فرمود: دوست داری که به شهر رویم و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کنیم؟ عرض کردم: آری. فرمودند:‌دنبال من بیا. چند قدمی نرفته بودیم که دیدم پشت در صحن مطهر رسیدیم و چون درها بسته بود، اشارتی کردند و در باز شد،‌ ولی کسی را ندیدم که در را گشوده باشد، دستور دادند تا وضو بگیریم با آب جوی وضو ساختم و به سوی حرم مطهر روانه شدیم. در اینجا نیز درهای بسته با اشاره حضرت شیخ باز شدند و داخل حرم شدیم و زیارت کردیم و در هنگام بازگشت،‌درها یک به یک پشت سر ما بسته شد. 
undefinedچون از صحن خارج شدیم، فرمودند: دوست می‌داری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را هم زیارت کنی؟ عرض کردم: آری و هنوز چند قدمی به دنبال ایشان نرفته بودم که در برابر صحن و حرم رسیدیم،‌ ولی من چون تا آن وقت به زیارت امیرالمؤمنین(ع) نرفته بودم، ابتدا آنجا را نشناختم،‌باری، درهای بسته صحن و حرم حضرت امیر(ع) هم به اشاره حضرت شیخ باز شد. زیارت کردیم و خارج شدیم، در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: حبیب، شب گذشته است و تو هم خسته‌ای بهتر است که به «نخودک»‌ باز گردیم. عرضه داشتم: آقا، هر چه صلاح می‌دانید، انجام دهید. باز پس از چند قدمی،‌ ناگهان خود را در همان جای ملاقات نخستین یافتم. پس از آن به من فرمودند: حبیب، مبادا که تا من زنده‌ام از سرّ این شب با کسی چیزی در میان گذاری که موجب کوری چشمان تو خواهد شد و دیگر اینکه هیچ وقت نزد من نیا و هرگاه که مرا دیدی از دور سلامی بکن و والسلام. آیا این کراماتی که من از ایشان دیده‌ام جای آن نیست که چنین در ماتم این بزرگوار شیون و فغان کنم؟!
undefinedکانال علامه حسن زاده آملیundefinedundefinedhttp://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95

۱۲:۳۸

thumnail
undefinedشش روز مانده تا اربعین حسینی. نماهنگ| جامانده از قافله
#اربعین@TasnimNews

۵:۱۷

thumnail
undefinedحدیث | همه آرزو می‌کنند؛ کاش از زوار حسین(‌ع) بودند.
#یادش_بخیر در سال‌های قبل؛ این روزها ما هم به واسطه سفر #اربعین از زوار حسین(ع) بودیم.
undefined @ArbaeenIRundefined www.arbaeen.ir

۵:۴۰

thumnail
مداحی زیبا عربی. محبین اربعین حسینی و جاماندگان

۸:۱۷

به تو از دور سلام.پویانفر.mp3

۰۱:۴۷-۴.۱۴ مگابایت

۱۵:۴۳

4_6050836848152938434.mp3

۱۲.۳۴ مگابایت

۱۳:۲۹

thumnail
undefinedاینجا خانۀ من است
undefinedراه رفتن در «نیویورک» با «پیاده روی اربعین» چه فرقی دارد؟
undefinedپاسخ بانوانی از آمریکا، کانادا و هلند

۱۳:۳۰

thumnail
undefined زیارت امام رضا (ع) در پیاده رو
تصاویر مربوط به قبل از شیوع کروناست

۱۹:۰۱

undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedفرارسیدن ماه ربیع الاول بر همه شما عزیزان مبارک بادundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedبا آرزوی قبولی عزاداری ها در این دوماه.undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedانشاالله عیدیمان بر طرف شدن این بیماری وویروس منحوس کرونا باشد undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۱۹:۵۰

thumnail
سامرا در دل خود داغ فراوان داردهر شبش منظره شام غریبان دارد
با خودش ماتم آن خانه و زندان داردیک طرف خاطره گنبد ویران دارد
سامرا شهر عجیبی ست خدا می داندسامرا مهد غریبی ست خدا می داند
#آجرک‌الله‌یا‌صاحب‌الزمان #شهادت_امام_حسن_عسکری_ع#تسلیت_باد

۱۴:۵۴

thumnail

۱۷:۴۶

thumnail
بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است.از اعمال روز جمعه فرستادن صلوات است.جهت تعجیل فرج بر پیامبر و آل او صلوات میفرستیم.

۵:۰۴

thumnail

۵:۲۹

thumnail
یادش را گرامی میداریم .حاج داود از اعضا نیک و خیر هیئت بود که به دیار باقی شتافت.در روز سوم رحلت او فاتحه و صلواتی قرائت میکنیم.مجلسی هم بر سر مزار وی امروز جمعه ۹۹/۹/۲۸ ساعت ۱۴/۳۰ الی ۱۵/۳۰ با حضور صاحبان عزا برقرار است.قطعه ۳۲۶ردیف ۱۹۱ شماره ۹۵

۵:۳۰

thumnail

۵:۳۹

thumnail
روز عید جمعه است.باهم دعای سلامتی امام زمان عج الله را برای تعجیل در فرجش و سلامتیش بخوانیم.

۵:۳۹

thumnail
شهادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بر تمامی شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت بادundefinedخانه‌ی بی تو زهرا بیت‌الاحزان دنیاستundefinedغم چنان شد که گویا روز پایان دنیاست

۱۳:۱۵

thumnail
سالروز شهادت بزرگ بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر اکرم و همسر امیرالمومنین و مادر امام حسن و امام حسین علیهم السلام تسلیت باد

۵:۵۴