۱۷:۱۸
۱۷:۱۸
۱۷:۱۸
در مسیر رفت به فرودگاه
۱۷:۲۱
۱۷:۴۶
منتظر باز شدن کانتر
۱۸:۱۱
۱۹:۴۷
جلسه اختتامیه سفر اربعین در نمازخانه فرودگاه نجف اشرف
۱۹:۴۸
۲۲:۱۸
۲۲:۱۸
۲۲:۱۸
۲۲:۱۸
۲۲:۱۸
۲۲:۳۶
۲۳:۰۳
۲۳:۰۳
والسلام
آهی کشید زائرِ تازهرسیده... گفت:
یادش بخیر، هفتهی قبلی، حرم؛ حسین...
آهی کشید زائرِ تازهرسیده... گفت:یادش بخیر، هفتهی قبلی، حرم؛ حسین...
۰:۰۲
بازارسال شده از
سلام علیکمبسم الله...
#دیدار ،همهی هم و غممان شده بود...همهی گعده ها و دورهمی ها و جلسات و قرار های معنوی و کتاب خواندنمان و دغدغهمان...بالاخره این دیدار هم مثل هر دیداری آمادگی میخواست و بُرد با کسی بود که دستش را پر تر کرده باشد... با همهی شرایط مهیا شده و بالا و پایین ها، هرکس به اندازهی همت و دغدغه اش آماده شد...برای طی طریقبرای رسیدن به مقصدی که عمری برایش بیتاب بودیم...
یادش بخیر! 🥺🥺از اینکه بچه ها همراه با خانواده هایشان آرام آرام با هزار انگیزه و شوق و اضطراب در فرودگاه حاضر شدندومادران و پدرانی که نکات آخر را یادآوری میکردندو آیت الکرسی میخواندندتا رسیدن به عمود وسط راه و شروع پیاده رویو استفاده از پذیرایی های متعدد عراقی ها و موکب دار هاو دنبال جای خواب گشتن ها و خستگی های بین راه و استراحت های کل روز و ...و رسیدیم به جایی که در آخر خیابان،گنبدی از نور سرخ و طلایی، عالم و آسمان را تا جایی که چشم کار میکرد، منور کرده بودبه بچه هایی که زیارت اولشان بود، گفتم قدر بدانیدکه دیگر هیچگاه شیرینی این لحظه نابِ #دیدار_اول از زیر زبانتان نخواهد رفت و هیچگاه تکرار نخواهد شد.و همچنان آن لحظه، کاملا جلوی چشممان است...
و چهقدر شیرین بود سختی هایی که با لذت کشیدیمو انگار دنبال آن بودیم که هرکس خود را به سختی بیشتری بیندازد به بهانه آنکه مولا، نگاه و عنایت بیشتری به او داشته باشد.از بیماری جسم و تاول زدن ها، کمبود آب و برق کربلا و به سختی افتادن ها، آب آوردن برای زائرین خسته که مشغول استراحت بودند، به دوش کشیدن کوله همسفری ها، مشت و مال دادن پاهای خسته زائران، مهیا کردن وعده های غذایی و جمع کردن سفره ها، نظافت کردن ها و ...
و چه قدر به اذعان همه زووود گذشت و اکنون، تنها خاطره و #دلتنگی و #حسرتی برایمان بیشتر باقی نمانده است و گویی رویا و خیالی بیش نبود
و در آخردیداری #اثرگذار و مفید است که بعدش اتفاقی مثبت و رو به جلو برایمان رقم زند... نتیجه این دیدار را از حالا باید دید...شاکر باشیم بابت این دیدار به امید آنکه زنده باشیم و باز روزیمان شود...
از همه اولیا محترم و دانشآموزان عزیزم طلب حلالیت دارم.و خدارو شاکرم که در جمع چنین خوب هایی بودم و به واسطه بچه ها، بدی همچون من هم توفیق پیدا کردم
همچنین از طرف همه مربیان گرامی از شما بابت الطافتان کمال تشکر را دارم.
#دیدار ،همهی هم و غممان شده بود...همهی گعده ها و دورهمی ها و جلسات و قرار های معنوی و کتاب خواندنمان و دغدغهمان...بالاخره این دیدار هم مثل هر دیداری آمادگی میخواست و بُرد با کسی بود که دستش را پر تر کرده باشد... با همهی شرایط مهیا شده و بالا و پایین ها، هرکس به اندازهی همت و دغدغه اش آماده شد...برای طی طریقبرای رسیدن به مقصدی که عمری برایش بیتاب بودیم...
یادش بخیر! 🥺🥺از اینکه بچه ها همراه با خانواده هایشان آرام آرام با هزار انگیزه و شوق و اضطراب در فرودگاه حاضر شدندومادران و پدرانی که نکات آخر را یادآوری میکردندو آیت الکرسی میخواندندتا رسیدن به عمود وسط راه و شروع پیاده رویو استفاده از پذیرایی های متعدد عراقی ها و موکب دار هاو دنبال جای خواب گشتن ها و خستگی های بین راه و استراحت های کل روز و ...و رسیدیم به جایی که در آخر خیابان،گنبدی از نور سرخ و طلایی، عالم و آسمان را تا جایی که چشم کار میکرد، منور کرده بودبه بچه هایی که زیارت اولشان بود، گفتم قدر بدانیدکه دیگر هیچگاه شیرینی این لحظه نابِ #دیدار_اول از زیر زبانتان نخواهد رفت و هیچگاه تکرار نخواهد شد.و همچنان آن لحظه، کاملا جلوی چشممان است...
و چهقدر شیرین بود سختی هایی که با لذت کشیدیمو انگار دنبال آن بودیم که هرکس خود را به سختی بیشتری بیندازد به بهانه آنکه مولا، نگاه و عنایت بیشتری به او داشته باشد.از بیماری جسم و تاول زدن ها، کمبود آب و برق کربلا و به سختی افتادن ها، آب آوردن برای زائرین خسته که مشغول استراحت بودند، به دوش کشیدن کوله همسفری ها، مشت و مال دادن پاهای خسته زائران، مهیا کردن وعده های غذایی و جمع کردن سفره ها، نظافت کردن ها و ...
و چه قدر به اذعان همه زووود گذشت و اکنون، تنها خاطره و #دلتنگی و #حسرتی برایمان بیشتر باقی نمانده است و گویی رویا و خیالی بیش نبود
و در آخردیداری #اثرگذار و مفید است که بعدش اتفاقی مثبت و رو به جلو برایمان رقم زند... نتیجه این دیدار را از حالا باید دید...شاکر باشیم بابت این دیدار به امید آنکه زنده باشیم و باز روزیمان شود...
از همه اولیا محترم و دانشآموزان عزیزم طلب حلالیت دارم.
و خدارو شاکرم که در جمع چنین خوب هایی بودم و به واسطه بچه ها، بدی همچون من هم توفیق پیدا کردمهمچنین از طرف همه مربیان گرامی از شما بابت الطافتان کمال تشکر را دارم.
۱۲:۲۸
#خاطره#حرم_ارباب
جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم ...
جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم ...
۱۷:۴۵