عکس پروفایل 𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆

۱۳۳عضو
𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
هیونو میبینم که داره میره اتاقش - هیون ! هیون : بله ؟ من : وایسا لیسا میخواد باهات صحبت کنه رو به لیسا میکنم - برو پیشش زود
ها ؟

۱۱:۳۴

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
میبینم هیچکدومشون به هم هیچی نمیگن -میرم جلو -تو چشمای هیون نگاه میکنم -لیسا حاملست ! هیون : خب به من چه ؟ من آها ! ببین همین جاش بهت مربوطه دیگه !

۱۱:۳۶

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
میبینم هیچکدومشون به هم هیچی نمیگن - میرم جلو - تو چشمای هیون نگاه میکنم - لیسا حاملست ! هیون : خب به من چه ؟ من آها ! ببین همین جاش بهت مربوطه دیگه !
چیمیگی

۱۱:۳۶

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
همین که شنیدی !

۱۱:۳۶

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
همین که شنیدی !
من نمیفهمم ربطش به من چیه

۱۱:۳۶

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
لیسا رو تو حامله کردی بعد میگی ربطش بهت چیه ؟ ( داد ) فازتون چیه شما دوتا خدایی ؟

۱۱:۳۸

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
لیسا رو تو حامله کردی بعد میگی ربطش بهت چیه ؟ ( داد ) فازتون چیه شما دوتا خدایی ؟
خب که چی ؟!

۱۱:۳۸

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
وای از روی حرص میخندم -تو فقط بخاطر هَوست الان داری یه آدمو میکشی هیون مجبوریم بریم سقطش کنیم

۱۱:۳۹

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
وای از روی حرص میخندم - تو فقط بخاطر هَوست الان داری یه آدمو میکشی هیون مجبوریم بریم سقطش کنیم
من هوس کردم یکیو بکنم چونکه .. ربطش به تو چیه آخهمگه تورو کردم ؟؟آبکون

۱۱:۴۰

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
thumnail
𝙘𝙖𝙥𝙩𝙞𝙤𝙣 𖧧. ݁
لیسا رو میبرم اتاقش چون درد داشت و سختش بود خودش بره -
استراحت کن عزیزم
میرم اتاق خودم -
لباسامو عوض میکنم و کنار پنجره اتاقم میشینم -
اون از من متنفره مگه نه ؟
یه قطره اشک از چشم میریزه -
دوسم نداره بلکه ازم متنفرم هست
هیون : در میزنم -
رزی میتونم بیام تو ؟
من : اشکامو سریع پاک میکنم -
آ..آره بیا تو

𝙞𝙙𝙤𝙡`𝙨 𝙘𝙤𝙢𝙥𝙖𝙣𝙮 𓏲 https://ble.ir/lee_company
l͜͡e͜͡e͜͡ f͜͡a͜͡m͜͡i͜͡l͜͡y͜͡ c͜͡o͜͡m͜͡p͜͡a͜͡n͜͡y͜͡

۱۱:۵۷

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
undefined 𝙘𝙖𝙥𝙩𝙞𝙤𝙣 𖧧. ݁ لیسا رو میبرم اتاقش چون درد داشت و سختش بود خودش بره - استراحت کن عزیزم میرم اتاق خودم - لباسامو عوض میکنم و کنار پنجره اتاقم میشینم - اون از من متنفره مگه نه ؟ یه قطره اشک از چشم میریزه - دوسم نداره بلکه ازم متنفرم هست هیون : در میزنم - رزی میتونم بیام تو ؟ من : اشکامو سریع پاک میکنم - آ..آره بیا تو 𝙞𝙙𝙤𝙡`𝙨 𝙘𝙤𝙢𝙥𝙖𝙣𝙮 𓏲 https://ble.ir/lee_company l͜͡e͜͡e͜͡ f͜͡a͜͡m͜͡i͜͡l͜͡y͜͡ c͜͡o͜͡m͜͡p͜͡a͜͡n͜͡y͜͡
خب ..داشتی پشت سر من حرف میزدی ؟

۱۱:۵۸

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
چی ؟چرا باید پشت سر تو حرف بزنم ؟ زیرلب : من فقط داشتم میگفتم ازم بدت میاد مگه حقیقت نیست

۱۱:۵۹

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
چی ؟ چرا باید پشت سر تو حرف بزنم ؟ زیرلب : من فقط داشتم میگفتم ازم بدت میاد مگه حقیقت نیست
خوبه ..

۱۱:۵۹

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
اوهوم خب چیکار داشتی ؟

۱۲:۰۰

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
اوهوم خب چیکار داشتی ؟
هیچی

۱۲:۰۰

راستی رزی ..ببخشید ..

۱۲:۰۹

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
ا..او اشکالی نداره نگاش میکنم و لبخند میزنم که مطمئن بشه موردی نیست -

۱۲:۱۰

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
ا..او اشکالی نداره نگاش میکنم و لبخند میزنم که مطمئن بشه موردی نیست -
خوبه

۱۲:۱۰

بازارسال شده از 𝐑𝐎𝐒𝐄★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
لبخند -راستی لیسا رو بردم بیمارستان و کارشو انجام داد الان تو اتاقش داره استراحت میکنه اگه خواستی برو پیشش

۱۲:۱۳

𝐡𝐲𝐮𝐧𝐣𝐢𝐧★ ̶̲𝗹𝗲𝗲 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 𝗰𝗼𝗺𝗽𝗮𝗻𝘆
لبخند - راستی لیسا رو بردم بیمارستان و کارشو انجام داد الان تو اتاقش داره استراحت میکنه اگه خواستی برو پیشش
باشه

۱۲:۱۳