پاکت هدیه
گ
گلابتونی داوری
۱۶:۵۳
۱۹:۴۷
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
پاکت هدیه
گ
گلابتونی داوری
بازارسال شده از خاطرات هَمْسَـران 🌸🍃
۱۰:۰۱
بازارسال شده از قدس آنلاین
«رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت»
️ پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی و اعلام عزای عمومی در پی درگذشت شهادتگونه رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
️حضرت آیتالله خامنهای در پیامی شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی رئیسجمهور اسلامی ایران، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، حجتالاسلاموالمسلمین آلهاشم نماینده ولیفقیه در آذربایجان شرقی، دکتر رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند.
️متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:بسم الله الرّحمن الرّحیمانا لله و انا الیه راجعونبا اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونهی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادمالرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم.
این حادثهی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.
رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثهی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.
در این حادثهی سنگین شخصیتهای برجستهئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعهی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجهی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند.
اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوهی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.
در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانوادههای محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم.#شهید_جمهور@QudsOnline
️ پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی و اعلام عزای عمومی در پی درگذشت شهادتگونه رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
️حضرت آیتالله خامنهای در پیامی شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی رئیسجمهور اسلامی ایران، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، حجتالاسلاموالمسلمین آلهاشم نماینده ولیفقیه در آذربایجان شرقی، دکتر رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند.
️متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:بسم الله الرّحمن الرّحیمانا لله و انا الیه راجعونبا اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونهی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادمالرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم.
این حادثهی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.
رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثهی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.
در این حادثهی سنگین شخصیتهای برجستهئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعهی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجهی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند.
اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوهی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.
در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانوادههای محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم.#شهید_جمهور@QudsOnline
۱۰:۱۵
بازارسال شده از قدس آنلاین
تولیت آستان قدس رضوی شهادت آیتالله رئیسی و هیئت همراه را تسلیت گفت
مشروح پیام حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
شهادت خادم الرضا علیهالسلام و رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران؛ حضرت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و جمعی از خدمت گزاران ملت بزرگ ایران؛ بهویژه آیتالله سید محمدعلی آل هاشم، دکتر حسین امیرعبداللهیان، دکتر مالک رحمتی و سردار سید مهدی موسوی را به پيشگاه رفیع حضرت ولیعصر (عج) و محضر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و مردم قدرشناس ایران اسلامی تسلیت عرض مینمایم.
شهید آیتالله رئیسی با روحیهای جهادی و تلاشی خستگیناپذیر، عمر ارزشمند خویش را وقف خدمت به مردم و نظام مقدّس جمهوری اسلامی کرد. او نمونهای برجسته از تربیت شدگان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و شاگردی سرافراز برای امام عظیم الشأن(ره) و یاری دلسوز و بااخلاص برای رهبر معظّم انقلاب بود.
شهادت در شب میلاد امام رئوف، پاداش خدمت ماندگار او به آستان نورانی حضرت رضا علیهالسلام و یک عمر مجاهدت بیوقفه در مسیر خدمت به اسلام و مردم است.
امروز ملت شریف ایران، داغدار فقدان سنگین شهادت رئیسجمهور محبوب و جمعی از خادمان خود هستند؛ اما یاد و خاطره این شهدای عزیز در مسیر خدمت خالصانه به مردم هيچگاه از ذهن و تاریخ این ملت پاک نخواهد شد.
اینجانب در جوار مضجع نورانی حضرت ثامنالحجج علیه آلاف التحية والثناء، با قلبی آکنده از اندوه فقدان رفیق دیرینه و صادق خود و جمعی از خادمان ملت بزرگ ایران، از خداوند متعال علو درجات آن شهیدان راه خدمت را مسألت داشته و سلامتی و طول عمر باعزت رهبریِ بزرگوار را که همواره با هدایتهای داهیانه خود مایه آرامش ملت هستند، آرزومندم.#شهید_جمهور@QudsOnline
مشروح پیام حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
شهادت خادم الرضا علیهالسلام و رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران؛ حضرت آیتالله سیدابراهیم رئیسی و جمعی از خدمت گزاران ملت بزرگ ایران؛ بهویژه آیتالله سید محمدعلی آل هاشم، دکتر حسین امیرعبداللهیان، دکتر مالک رحمتی و سردار سید مهدی موسوی را به پيشگاه رفیع حضرت ولیعصر (عج) و محضر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و مردم قدرشناس ایران اسلامی تسلیت عرض مینمایم.
شهید آیتالله رئیسی با روحیهای جهادی و تلاشی خستگیناپذیر، عمر ارزشمند خویش را وقف خدمت به مردم و نظام مقدّس جمهوری اسلامی کرد. او نمونهای برجسته از تربیت شدگان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و شاگردی سرافراز برای امام عظیم الشأن(ره) و یاری دلسوز و بااخلاص برای رهبر معظّم انقلاب بود.
شهادت در شب میلاد امام رئوف، پاداش خدمت ماندگار او به آستان نورانی حضرت رضا علیهالسلام و یک عمر مجاهدت بیوقفه در مسیر خدمت به اسلام و مردم است.
امروز ملت شریف ایران، داغدار فقدان سنگین شهادت رئیسجمهور محبوب و جمعی از خادمان خود هستند؛ اما یاد و خاطره این شهدای عزیز در مسیر خدمت خالصانه به مردم هيچگاه از ذهن و تاریخ این ملت پاک نخواهد شد.
اینجانب در جوار مضجع نورانی حضرت ثامنالحجج علیه آلاف التحية والثناء، با قلبی آکنده از اندوه فقدان رفیق دیرینه و صادق خود و جمعی از خادمان ملت بزرگ ایران، از خداوند متعال علو درجات آن شهیدان راه خدمت را مسألت داشته و سلامتی و طول عمر باعزت رهبریِ بزرگوار را که همواره با هدایتهای داهیانه خود مایه آرامش ملت هستند، آرزومندم.#شهید_جمهور@QudsOnline
۱۰:۱۶
بازارسال شده از گلابتونی داوری
۱۵:۲۵
پاکت هدیه
گ
گلابتونی داوری
۵:۲۳
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
حکایت عبدالله دیوونه
اسمش عبدالله بود . .تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما. .
خونه ما
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما
رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما
رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما
رسید به خونه شب شده بود . .دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد
عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکردآخه یابن الحسن رو دیده بود
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه ...
میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اسمش عبدالله بود . .تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما. .
خونه ما
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما
رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما
رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما
رسید به خونه شب شده بود . .دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد
عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکردآخه یابن الحسن رو دیده بود
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه ...
میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
۷:۲۱
۵:۰۴
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
۱۴:۵۸
۱۹:۱۶
۱۷:۳۷