۳ فروردین ۱۴۰۲
۷:۱۳
تاثیر #پابوسی_مادر
خاطره ای از شهید مطهری و یک دانشجوی دکتری افغانستانی
مرحوم شهید مطهری در جای میگوید: «با عنایت به تاکید روایات و احادیث معتبره، در باب احسان و نیکی به والدین، خیلی دوست داشتم، پای مادرم را ببوسم با توجه به جایگاه و پایگاه که مثلا داشتم، همیشه خجالت می کشیدم که چطور و چگونه فرصت مهیا شود تا #پای_مادر را ببوسمش بالاخره روزی مادرم مریض شد و در بستر مریضی توانستم پاهایش را ببوسم. بعد از آن احساس کردم #جرقههای_نور رحمت و دانش به قلبم رسوخ کرده و احساس آرامش و یاد گرفتن در عرصهی علم و درسهای دینی و تحقیق و پژوهش.. دارم.
در پیوست به همین داستان، میخواهم خاطره را از خود به شما نقل کنم: من پس از فراغت ماستری(کارشناسی ارشد) از دانشگاه تهران، معلم دانشگاه در یکی از دانشگاههای معتبر و با نشان افغانستان بودم و در میان دوستان با کمترین سن(ناگفته نماند که خود فعلا هم یک سواد آموز مبتدی ام و تنفر دارم که از خود خدای نکرده تعریف کنم. و از باب شرح حال و روایت این اشاره می رود) با توجه به اینکه می دانستم دو مقطع (لیسانس و ماستری) را به رغم درسهای حوزوی در جمهوری اسلامی ایران، بورسیه خوانده بودم، میدانستم برایم محال و غیر ممکن است که برای دکتری باز هم جمهوری اسلامی بورسیه کند!
به هر ترتیب، از آنجا که از یک طرف از لحاظ روانی و ذهنی تحصیل در افغانستان برایم مساعد نبود و از جانب دیگر کشور های دیگر نیز، مورد پسند و پذیرشم برای تحصیل نبود، مطابق روایات موکده و بیرون رفت از حالت فعلی، به یاد حرف استادم دکتر اصلانی افتادم که در کلاس حقوق اساسی در دانشگاه تهران خاطره دانشجویی را نقل می کرد که با مادرش قهر شده بود و در زندگی گرفتار... استاد اصلانی میگفت: اگر گره به کار تان افتاد و یا مشکل داشتید فقط پای مادر تان را ببوسید و با دعای او است که رو سپید می شویم و همچنین به یادم آمد دعاها و نماز های والدین را که استاد دیگرم( دکتر موسوی) در کانال یاد خدا به اشتراک می گذاشت و به وفور در کلاس درسی حقوق بین الملل در دانشگاه تهران و در لابلای درس های اخلاقی شیرین و تفسیر ارزشمند شان به احترام والدین تاکید داشت.
به همین جهت، در زمستان این سال برای بیست روز خانه ام (مزار شریف/بلخ) زیارت والدین/ پدر و مادر رفتم، البته که برای حاجت گرفتن رفته بودم تا تفریح. به همین جهت، یک شب پس از مراسم عزاداری دهه فاطمیه، تصمیم گرفتم همه خواهران و برادران را به سکوت وا دارم و به نقل از روایتی خواهران و برادران خویش را در مجموع تشویق به پا بوسی والدین کردم و البته که برای آنها گفتم: خجالت نکشید اول از خودم شروع میکنم! همین باعث شد که غرور کاذب را زیر پا نهفته و همه با قلب آکنده از محبت و عشق پا بوس مادر و پدر شدیم!
اما حالا می خواهم نتیجه را اعلان کنم، که باور تان احتمالا نشود فردا ظهر، برایم تماس آمد که شما از بین پنج صد نفر درخواست دهنده نفر اول هستید که امسال در جمهوری اسلامی برای دکترا قبول شدید و یک هفته دیگر درسهای تان شروع می شود، لطفا ویزای تان را بگیرید و برای مصاحبه آماده باشید! با اینکه رویه این است که جمهوری اسلامی در دانشگاه دولتی اش دانشجویان خارجی را فقط برای یک مقطع بورسیه کند و غیر ممکن است که حتا دو مقطع پی هم بورس کند؛ اما پذیرش من فکر می کنید چه دلیل دارد؟ جز عنایت امام زمان عج، کمک ائمه معصومین( مخصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها) دعای مادر و پدر و اساتید مومنم و محبت مسولین جمهوری اسلامی ایران، در ضمن باور من این است کسی که دعای پدر و مادر، توسل و توکل و دعای خیر اساتیدش را دارد، بزرگترین نعمت را دارد که اصلا نمی شود برایش بدیل قائل شویم.خاطره این حقیر، که در سایت و کانال ایتایی تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار در دانشگاه تهران، بر خلاف انتظار توسط دکتر اصلانی نشر شد!
#دانشجوی_دوره_دکتری_حقوقامضا محفوظ
به قلم برادری از بسیجیان پایگاه بین المللی شهید شاطری
خاطره ای از شهید مطهری و یک دانشجوی دکتری افغانستانی
مرحوم شهید مطهری در جای میگوید: «با عنایت به تاکید روایات و احادیث معتبره، در باب احسان و نیکی به والدین، خیلی دوست داشتم، پای مادرم را ببوسم با توجه به جایگاه و پایگاه که مثلا داشتم، همیشه خجالت می کشیدم که چطور و چگونه فرصت مهیا شود تا #پای_مادر را ببوسمش بالاخره روزی مادرم مریض شد و در بستر مریضی توانستم پاهایش را ببوسم. بعد از آن احساس کردم #جرقههای_نور رحمت و دانش به قلبم رسوخ کرده و احساس آرامش و یاد گرفتن در عرصهی علم و درسهای دینی و تحقیق و پژوهش.. دارم.
در پیوست به همین داستان، میخواهم خاطره را از خود به شما نقل کنم: من پس از فراغت ماستری(کارشناسی ارشد) از دانشگاه تهران، معلم دانشگاه در یکی از دانشگاههای معتبر و با نشان افغانستان بودم و در میان دوستان با کمترین سن(ناگفته نماند که خود فعلا هم یک سواد آموز مبتدی ام و تنفر دارم که از خود خدای نکرده تعریف کنم. و از باب شرح حال و روایت این اشاره می رود) با توجه به اینکه می دانستم دو مقطع (لیسانس و ماستری) را به رغم درسهای حوزوی در جمهوری اسلامی ایران، بورسیه خوانده بودم، میدانستم برایم محال و غیر ممکن است که برای دکتری باز هم جمهوری اسلامی بورسیه کند!
به هر ترتیب، از آنجا که از یک طرف از لحاظ روانی و ذهنی تحصیل در افغانستان برایم مساعد نبود و از جانب دیگر کشور های دیگر نیز، مورد پسند و پذیرشم برای تحصیل نبود، مطابق روایات موکده و بیرون رفت از حالت فعلی، به یاد حرف استادم دکتر اصلانی افتادم که در کلاس حقوق اساسی در دانشگاه تهران خاطره دانشجویی را نقل می کرد که با مادرش قهر شده بود و در زندگی گرفتار... استاد اصلانی میگفت: اگر گره به کار تان افتاد و یا مشکل داشتید فقط پای مادر تان را ببوسید و با دعای او است که رو سپید می شویم و همچنین به یادم آمد دعاها و نماز های والدین را که استاد دیگرم( دکتر موسوی) در کانال یاد خدا به اشتراک می گذاشت و به وفور در کلاس درسی حقوق بین الملل در دانشگاه تهران و در لابلای درس های اخلاقی شیرین و تفسیر ارزشمند شان به احترام والدین تاکید داشت.
به همین جهت، در زمستان این سال برای بیست روز خانه ام (مزار شریف/بلخ) زیارت والدین/ پدر و مادر رفتم، البته که برای حاجت گرفتن رفته بودم تا تفریح. به همین جهت، یک شب پس از مراسم عزاداری دهه فاطمیه، تصمیم گرفتم همه خواهران و برادران را به سکوت وا دارم و به نقل از روایتی خواهران و برادران خویش را در مجموع تشویق به پا بوسی والدین کردم و البته که برای آنها گفتم: خجالت نکشید اول از خودم شروع میکنم! همین باعث شد که غرور کاذب را زیر پا نهفته و همه با قلب آکنده از محبت و عشق پا بوس مادر و پدر شدیم!
اما حالا می خواهم نتیجه را اعلان کنم، که باور تان احتمالا نشود فردا ظهر، برایم تماس آمد که شما از بین پنج صد نفر درخواست دهنده نفر اول هستید که امسال در جمهوری اسلامی برای دکترا قبول شدید و یک هفته دیگر درسهای تان شروع می شود، لطفا ویزای تان را بگیرید و برای مصاحبه آماده باشید! با اینکه رویه این است که جمهوری اسلامی در دانشگاه دولتی اش دانشجویان خارجی را فقط برای یک مقطع بورسیه کند و غیر ممکن است که حتا دو مقطع پی هم بورس کند؛ اما پذیرش من فکر می کنید چه دلیل دارد؟ جز عنایت امام زمان عج، کمک ائمه معصومین( مخصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها) دعای مادر و پدر و اساتید مومنم و محبت مسولین جمهوری اسلامی ایران، در ضمن باور من این است کسی که دعای پدر و مادر، توسل و توکل و دعای خیر اساتیدش را دارد، بزرگترین نعمت را دارد که اصلا نمی شود برایش بدیل قائل شویم.خاطره این حقیر، که در سایت و کانال ایتایی تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار در دانشگاه تهران، بر خلاف انتظار توسط دکتر اصلانی نشر شد!
#دانشجوی_دوره_دکتری_حقوقامضا محفوظ
به قلم برادری از بسیجیان پایگاه بین المللی شهید شاطری
۷:۴۷
۴ فروردین ۱۴۰۲
۱۶:۱۶
۹ فروردین ۱۴۰۲
۱۳:۵۲
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
۱۲:۵۴