بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
شعر کودکانه
لاک پشت




آهای خاله لاک پشته
لاکت خیلی درشته
لاکت قهوه ای رنگه
از چوب یا از سنگه
یواش یواش راه میری
به دور دنیا میری
از خشکی میای تو آب
از آب میری تو آفتاب
همیشه تو گلها باش
دوست بچه ها باش










کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
Join
@bazikhalaghaneh
لاک پشت
آهای خاله لاک پشته
لاکت خیلی درشته
لاکت قهوه ای رنگه
از چوب یا از سنگه
یواش یواش راه میری
به دور دنیا میری
از خشکی میای تو آب
از آب میری تو آفتاب
همیشه تو گلها باش
دوست بچه ها باش
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
۱۷:۲۱
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
#کاردستی
ببین و بساز*




وسايل مورد نياز:
کاغذ رنگی و مقوا
قيچى
*کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید...قلبو قرمز كن
Join
@bazikhalaghaneh
وسايل مورد نياز:
کاغذ رنگی و مقوا
قيچى
*کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید...قلبو قرمز كن
۱۷:۲۱
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
۱۹:۳۱
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
طرز ساخت لاک پشت کاغذی سه بعدی
در طی این فعالیت، کودکان یاد می گیرند که با استفاده از چند ورق کاغذ، یک قیچی و یک چسب، یک لاک پشت زیبا و سه بعدی بسازند. یک کاردستی سرگرم کننده و آسان که همه بچه ها می توانند در خانه انجام دهند!
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
Join
@bazikhalaghaneh
در طی این فعالیت، کودکان یاد می گیرند که با استفاده از چند ورق کاغذ، یک قیچی و یک چسب، یک لاک پشت زیبا و سه بعدی بسازند. یک کاردستی سرگرم کننده و آسان که همه بچه ها می توانند در خانه انجام دهند!
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
۱۹:۳۱
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
وسایلی که نیاز دارید:
کاغذهای رنگی A4
قیچی
چسب ماتیکی
یک جفت چشم عروسک 2.5 سانتی متری
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید*به دوستانتان معرفی کنید
Join
@bazikhalaghaneh
کاغذهای رنگی A4
قیچی
چسب ماتیکی
یک جفت چشم عروسک 2.5 سانتی متری
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید*به دوستانتان معرفی کنید
۱۹:۳۱
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
آموزش مرحله به مرحله ساخت لاک پشت کاغذی
*مرحله 1 : یک نوار کاغذی زرد را با لبه موج دار برش دهید. سپس آن را روی یک ورق کاغذ آبی بچسبانید تا دریا و شن و ماسه را نشان دهید.
مرحله 2 : قسمتهای بدن لاک پشت را از یک ورق کاغذ برش دهید:
یک دایره 7 سانتی متری (سر)یک دایره 14 سانتی متری (بدن)چهار عدد پایک دم
شما می توانید دایره بدن را با استفاده از یک پیاله و دایره سر را با استفاده از یک لیوان روی کاغذ بکشید.










کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید*به دوستانتان معرفی کنید
Join
@bazikhalaghaneh
*مرحله 1 : یک نوار کاغذی زرد را با لبه موج دار برش دهید. سپس آن را روی یک ورق کاغذ آبی بچسبانید تا دریا و شن و ماسه را نشان دهید.
مرحله 2 : قسمتهای بدن لاک پشت را از یک ورق کاغذ برش دهید:
یک دایره 7 سانتی متری (سر)یک دایره 14 سانتی متری (بدن)چهار عدد پایک دم
شما می توانید دایره بدن را با استفاده از یک پیاله و دایره سر را با استفاده از یک لیوان روی کاغذ بکشید.
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید*به دوستانتان معرفی کنید
۱۱:۳۸
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
۱۱:۳۸
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
مرحله 4 : 8 نوار از کاغذ رنگی برش بزنید
ابعاد نوار = 2*21 سانتی متر (عرض یک ورق A4)










کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
Join
@bazikhalaghaneh
ابعاد نوار = 2*21 سانتی متر (عرض یک ورق A4)
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنیدبه دوستانتان معرفی کنید
۱۱:۳۸
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
قصه کودکانه
گرگی که نگین انگشترش گم شد











آقا گرگه از جلوی خانه خانم بزی رد می شد. چشمش به یک عالمه کفش افتاد که جلوی در خانه خانم بزی بود.
آقا گرگه نفس عمیقی کشید، آب دهانش را قورت داد و گفت: چه خبره! حتما شنگول می خواهد عروسی کند که این قدر مهمان آمده.
آقا گرگه پشت در گوش داد. صدای شادی و بزن و بکوب می آمد. آرزو کرد کاش می توانست با خوردن یکی از بزغاله ها شکمی از عزا در آورد. تصمیم گرفت صبر کند تا عروسی تمام شود وقتی همه رفتند با کلکی که در ذهنش داشت، به آرزویش برسد.مدتی دور و بر خانه بزی رفت و آمد و نشست و بلند شد، اما عروسی تمام شدنی نبود. مدتی که گذشت حوصله آقا گرگه سر رفت اما دوباره صبر کرد. دوباره رفت و برگشت. دوباره بلند شد و نشست. تا این که یک دفعه در خانه خانم بزی باز شد. مهمان ها با سر و کله گل گلی و لباس های رنگی بیرون آمدند. خانم بزی هم همراه عروس و داماد رفت.او به منگول و حبه انگور سفارش کرد توی خانه باشند و در را برای هیچ کس باز نکنند.
کمی گذشت، آقا گرگه رفت و در زد. منگول گفت: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه صدایش را نازک کرد و گفت: منم خاله جان. کیفم را جا گذاشتم در را باز کن تا کیفم را بردارم.
منگول گفت: ببخشید خاله جان اجازه ندارم. صبر کنید خودم آن را پیدا کنم.منگول توی خانه را گشت و گفت: خاله جان این جا نیست. حتما جای دیگری گذاشتید.آقا گرگه رفت و کمی بعد آمد و در زد. حبه انگور پرسید: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه که صدایش را نرم کرد و گفت: منم منم عمه جان باز کن ساعتم را جا گذاشتم.
حبه انگور گفت: معذرت می خواهم. اجاره ندارم در را باز کنم. صبر کنید.آقا گرگه منتظر شد. کمی بعد حبه انگور گفت عمه جان خانم این جا نیست.
آقا گرگه دور و بر چرخی زد و دوباره در زد. منگول گفت: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه صدایش را نرم و نازک کرد و گفت: منم همسایه عزیزتان! نگین انگشترم توی خانه تان گم شده.منگول گفت: معذرت می خواهم همسایه جان نمی توانم. صبر کن بگردم نگین انگشترت را پیدا کنم.
آقا گرگه گفت: نگین انگشترم خیلی ریز است باید خودم دنبالش بگردم.منگول در را باز نکرد.منگول خیلی گشت اما آن را پیدا نکرد. جاروبرقی را روشن کرد. تمام خانه را جارو زد.
ناگهان صدای تیک تیک چیزی که از لوله جاروبرقی بالا می رفت را شنید. با خودش گفت حتما نگین انگشتر خانم همسایه است. بعد کیسه جارو برقی را که پر شده بود در آورد.کیسه را از بالای در بیرون انداخت و گفت: حتما نگین انگشتری توی این کیسه است.آقا گرگه که نتوانست بود سر منگول و حبه انگور کلاه بذارد کیسه جارو برقی را برداشت و به خانه اش رفت. فکر کرد حتما در کیسه چیز به درد بخوری پیدا خواهد کرد.
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید...قلبو قرمز كن
Join
@bazikhalaghaneh
گرگی که نگین انگشترش گم شد
آقا گرگه از جلوی خانه خانم بزی رد می شد. چشمش به یک عالمه کفش افتاد که جلوی در خانه خانم بزی بود.
آقا گرگه نفس عمیقی کشید، آب دهانش را قورت داد و گفت: چه خبره! حتما شنگول می خواهد عروسی کند که این قدر مهمان آمده.
آقا گرگه پشت در گوش داد. صدای شادی و بزن و بکوب می آمد. آرزو کرد کاش می توانست با خوردن یکی از بزغاله ها شکمی از عزا در آورد. تصمیم گرفت صبر کند تا عروسی تمام شود وقتی همه رفتند با کلکی که در ذهنش داشت، به آرزویش برسد.مدتی دور و بر خانه بزی رفت و آمد و نشست و بلند شد، اما عروسی تمام شدنی نبود. مدتی که گذشت حوصله آقا گرگه سر رفت اما دوباره صبر کرد. دوباره رفت و برگشت. دوباره بلند شد و نشست. تا این که یک دفعه در خانه خانم بزی باز شد. مهمان ها با سر و کله گل گلی و لباس های رنگی بیرون آمدند. خانم بزی هم همراه عروس و داماد رفت.او به منگول و حبه انگور سفارش کرد توی خانه باشند و در را برای هیچ کس باز نکنند.
کمی گذشت، آقا گرگه رفت و در زد. منگول گفت: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه صدایش را نازک کرد و گفت: منم خاله جان. کیفم را جا گذاشتم در را باز کن تا کیفم را بردارم.
منگول گفت: ببخشید خاله جان اجازه ندارم. صبر کنید خودم آن را پیدا کنم.منگول توی خانه را گشت و گفت: خاله جان این جا نیست. حتما جای دیگری گذاشتید.آقا گرگه رفت و کمی بعد آمد و در زد. حبه انگور پرسید: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه که صدایش را نرم کرد و گفت: منم منم عمه جان باز کن ساعتم را جا گذاشتم.
حبه انگور گفت: معذرت می خواهم. اجاره ندارم در را باز کنم. صبر کنید.آقا گرگه منتظر شد. کمی بعد حبه انگور گفت عمه جان خانم این جا نیست.
آقا گرگه دور و بر چرخی زد و دوباره در زد. منگول گفت: کیه کیه در می زنه. آقا گرگه صدایش را نرم و نازک کرد و گفت: منم همسایه عزیزتان! نگین انگشترم توی خانه تان گم شده.منگول گفت: معذرت می خواهم همسایه جان نمی توانم. صبر کن بگردم نگین انگشترت را پیدا کنم.
آقا گرگه گفت: نگین انگشترم خیلی ریز است باید خودم دنبالش بگردم.منگول در را باز نکرد.منگول خیلی گشت اما آن را پیدا نکرد. جاروبرقی را روشن کرد. تمام خانه را جارو زد.
ناگهان صدای تیک تیک چیزی که از لوله جاروبرقی بالا می رفت را شنید. با خودش گفت حتما نگین انگشتر خانم همسایه است. بعد کیسه جارو برقی را که پر شده بود در آورد.کیسه را از بالای در بیرون انداخت و گفت: حتما نگین انگشتری توی این کیسه است.آقا گرگه که نتوانست بود سر منگول و حبه انگور کلاه بذارد کیسه جارو برقی را برداشت و به خانه اش رفت. فکر کرد حتما در کیسه چیز به درد بخوری پیدا خواهد کرد.
کانال بازى خلاقانه را دنبال کنید...قلبو قرمز كن
۱۸:۱۸
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بازارسال شده از گسترده تـ🔝ـاپ " تاپ تبلیغ مشاوره آنلاین "
ارزانـسـرای فـاطِــمـه
خـریـ
ـد مُـسـتَـقـیم از تُـولـیـدی
شـارژ مدل های #پـاییـزه و #یـلـدایی ترند
#کــیـفـیـت_تـضـمـینـی
#تـنـوع_رنـگبندی_پـرطـرفـدار🌈
#دوخـت_سـفارشـی🧥
#ارســاال_رایــگان_فـوری🚀
مطمئن باش با یکبار خرید مشتری دائم میشی
ble.ir/join/ZTIxMWRkNGble.ir/join/ZTIxMWRkNG
برای دیدن مدل های بیشتر بیا اینجا
#کــیـفـیـت_تـضـمـینـی
#تـنـوع_رنـگبندی_پـرطـرفـدار🌈
#دوخـت_سـفارشـی🧥
#ارســاال_رایــگان_فـوری🚀
مطمئن باش با یکبار خرید مشتری دائم میشی
۱۴:۲۸
بازارسال شده از آرشيو اجرا🪻🪻
۱۴:۲۸
بازارسال شده از بازى خلاقانه🧩🎯
گیف
۰۰:۲۰
۱۶:۳۱
بازارسال شده از لینک بانک
طلاهای سبک ولی نمادار،اینجا خبری از دریافت مالیات نیست🟢 ارسال به کل کشور از تهران با پست رایگان خلاصه اگه دنبال يه طلافروشى معتبر با طلاهاى مينيمال و قيمت مناسبتر از مغازه ها هستى گالرى طلاى زروين رو داشته باش
حتما يه روز به كارت مياد
ble.ir/join/FPcy6FvSfYble.ir/join/FPcy6FvSfYble.ir/join/FPcy6FvSfY
۱۶:۳۲
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
بازارسال شده از گسترد تبلیغاتی هنر 🎨
میگن خیلی هم با دوام و با کیفیت هستن
دوستام یکی از بهترین بافنده هاشون رو به
من معرفی کرده کاراش و دیدم خیلی خاص
و بی نظیرن
میدونم تو هم دنبال کارهای خاص و با کیفیتی لینکش رو برات میزارم
ble.ir/join/Dpi443Jbac
ble.ir/join/Dpi443Jbac
۱۷:۴۴
بازارسال شده از آرشيو اجرا🪻🪻
این که غصه نداره اینجا پر از هدیه های خاص
ble.ir/join/Dpi443Jbac
ble.ir/join/Dpi443Jbac
۱۷:۴۴