بله | کانال بیدل‌کده
عکس پروفایل بیدل‌کدهب

بیدل‌کده

۷۵عضو
در این ویرانهٔ عبرت به رنگی بی‌تعلق زیکه خاکت نم نگیرد گر همه در آب ریزندت#بیدل
آشنایان ره عشق در این بحر عمیقغرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده#حافظ

۱۷:۴۲

دل تنگ آخر از جهان بردیمعقده‌ای داشتیم و کس نگشاد
#بیدل

۱۹:۴۴

خفته‌ای زیر سقف بی دیوارعیش این خانه‌ات مبارک باد!
#بیدل

۱۹:۴۵

کسی ز معنی چاک جگر چه شرح دهد؟خوشم که نامۀ عشاق تا دریدن رفت
#بیدل

۱۹:۴۴

از قماش بد و نیک دو جهان بی‌خبریمچون حیا، پیرُهن ما نظرِ دوخته است
#بیدل

۵:۵۴

جنس موهومم دکان آبرویی چیده استهیچ هم در عالم امّید می‌ارزیده است!
#بیدل

۶:۰۰

تا در کف نیستی عنانم دادنداز کشمکش جهان، امانم دادندچون شمع، سراغ عافیت می‌جستمزیر قدم خویش نشانم دادند
#بیدل#رباعی

۱۹:۰۶

سنگ هم به حال من‌ گریه‌ گر کند برجاستبی‌تو زنده‌ام! یعنی: مرگ بی‌اجل دارم
#بیدل

۲۰:۵۲

به صحرایی که دل محمل‌کش شوق تو بود آنجاغباری گر ز جا می‌جست، من پرواز می‌کردم
#بیدل

۱۷:۱۵

چه به جا شد.m4a

۰۸:۴۹-۸.۲۵ مگابایت
سال‌های وبا بود!به اجبار کوچ کرده بودم به شهرستان و کنار خانواده بودم.گاهی عصرها به همنشینی با برادرم امین می‌گذشت. یک روز سه‌تار می‌زد، یک روز تنبور. گاه صدای زخمی من هم ضمیمه نوازش زخمه او بر سازش می‌شد. این چند دقیقه حاصل یکی از همان همنشینی‌هاست. غزلی از بیدل که من می‌خوانم بازمینه ای از شعر حافظ و موسیقی سید خلیل عالی‌نژاد که امین می‌خواند.باشد که مقبول افتد!
#بیدل

۲۰:۳۲

بیدل‌کده
undefined سال‌های وبا بود! به اجبار کوچ کرده بودم به شهرستان و کنار خانواده بودم. گاهی عصرها به همنشینی با برادرم امین می‌گذشت. یک روز سه‌تار می‌زد، یک روز تنبور. گاه صدای زخمی من هم ضمیمه نوازش زخمه او بر سازش می‌شد. این چند دقیقه حاصل یکی از همان همنشینی‌هاست. غزلی از بیدل که من می‌خوانم بازمینه ای از شعر حافظ و موسیقی سید خلیل عالی‌نژاد که امین می‌خواند. باشد که مقبول افتد! #بیدل
گر چه تقریباً تمام ابیات این غزل بی‌نظیر است، اما اگر بخواهم از کل این غزل یک بیت اینجا بگذارم این را انتخاب می‌کنم:
چشمت به غلط سوی دل انداخت نگاهیتیری که از آن شست خطا شد، چه به جا شد!
#بیدل

۲۰:۴۳

غبار ما به صحرای عدم بالی دگر می‌زدفضولی در کجا انداخت یا رب از کجا ما را؟!
#بیدل

۱۰:۰۴

اندیشه فال وهم زد و عمر، نام‌ کردگرد رم به دام نفس واتپیده را
#بیدل

۱۱:۲۴

حضور آفتاب از سایه ریزد رنگ خورشیدیچو محو جلوه‌اش‌ گشتی دو عالم خودنمایی‌ کن
#بیدل

۱۴:۴۵

تمیز نام و ننگست آشیان عزت و خواریاگر زین دام وارستی مگس باش و همایی کن
#بیدل

۱۴:۴۵

در خاک تربتم نفسی می‌زند غباربیدل هنوز زندهٔ عشقم، نمرده‌ام
#بیدل

۱۹:۳۱

به اوج کبریا کز پهلوی عجز است راه آنجاسر مویی گر اینجا خم شوی بشکن کلاه آنجا
#بیدل

۱۳:۱۹

حجاب آشنایی قید خویش استز خود گر بگذری بیگانه‌ات کو؟
#بیدل

۱۳:۲۱

آرام عاشق آینه‌پردازیِ فناستمانند شعله‌ای که ز پا تا نشست، نیست!
#بیدل

۳:۱۲

از خویش هر چه بود شکستیم و ریختیمغیر از دل شکسته که نتوان شکست و ریخت
#بیدل

۱۱:۲۳