عکس پروفایل خاطرات خوشخ

خاطرات خوش

۲۸۱عضو
thumbnail
undefined
مثل همیشه دارم با خودم راه میرم و با خدا حرف میزنم...دو قدم تشڪر میڪنمصد قدم خواهش و تمنا ڪه این ڪارو بڪن و اون ڪارو بڪن...اما تهش تنها به یه چیزی می‌رسم...ڪه خُرده فرمایشات رو بذار ڪناربه الان نگاه ڪنچقدر مسیر رو اومدیچقدر خسته ای و به زور قدم برمیداریامـــــا بازم داری ادامه میدیآخرشبه این فڪر ڪن ڪه با تمام سختی هامی‌رسیم...من بهش یقین دارم... میدانم ڪه هست...



خاطرات خوش

۸:۰۴

thumbnail
کاش عمر همه ی مادرا جاودان بود واقعا🥺خونه ایی که مادر نباشه،چقدر ترسناکو دلگیره نه🥺
خاطرات خوش

۸:۰۵

thumbnail
هوش مصنوعی با کاراکترهای کارتونی چه کرد وقتی نقشای کارتونی واقعی بودن🥹undefined
کدومشون باحالتره بنظرم ملوان زبل undefinedundefined


خاطرات خوش

۸:۰۵

thumbnail
خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه :
چایی همیشه دم بود،روی سماور،توی قوری
در خانه همیشه باز بود مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست
غذاها ساده و خانگی بود،بویش نیازی به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه می رفت
کسی نان خشکه نداشت،نان برکت سفره بود
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد
بوی شب بو ها و خاک نم خورده حیاط غوغا میکرد
خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود،
نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود!
دلخوری ها مشاوره نمی خواست
دوستی ها حساب و کتاب نداشت
سلام ها اینقدر معنا نداشت
یادش بخیر......



خاطرات خوش

۸:۰۶

thumbnail
#حواسمان_باشد!
undefinedحواسمان به چروکهایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دستهای پدرانمان باشد
undefinedحواسمان به ترشدن های گاه و بیگاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد!
undefinedحواسمان باشد که آنها خیلی زود پیر میشوند! undefinedحواسمان باشد خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم از کنارمان می روند...
undefinedحواسمان باشد که آنها تمامِ عمر حواسشان به ما بوده...به آرام قد کشیدنمان بوده ، به نیازها ونازهایمان بوده....
undefinedآنها یک روز آنقدر پیر میشوند که حتی اسمهایمان را هم فراموش میکنند....
undefinedحواسمان به گرانترین و بی همتاترین عشقهایِ زندگیمان...به "بابا" به "مامان" ها خیلی باشد!undefined




خاطرات خوش

۸:۲۹

thumbnail
undefinedundefinedصدای کارتون های قدیمی اینجوری ایجاد میشد


خاطرات خوش

۸:۳۰

thumbnail
undefinedundefinedیه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدون اینکه بدونیم آخرین بار بوده...🥺شما چطور یادتونه آخرین بار کی بودundefined


خاطرات خوش

۸:۳۱

thumbnail
undefinedما نسلی بودیم که با یه آهنگ، کل دیالوگ‌های کارتون رو از بر می‌شدیم…


خاطرات خوش

۸:۳۴

.از اینکه زنی دیوانه وار با تو بحث می‌کند خوشحال باش، دنیای زن ها متفاوت و مرموز است؛ زن اگر سکوت کرد بدان سکوتش پایان توست.


خاطرات خوش

۸:۵۵

thumbnail
رادیوهای جعبه ای قدیمی


خاطرات خوش

۸:۵۵

thumbnail
undefinedتقدیم به دهه هفتادی ها

شماهم ازین عکسا دارینundefinedundefined

خاطرات خوش

۸:۵۶

thumbnail
undefinedاز کدوم مدل ساعت داشتید؟

خاطرات خوش

۸:۵۷

undefinedتا به خودمون اومدیم ،دیدیم سالها از کودکیمون گذشته...شعرهای بازیهای کودکیتون تو کوچه و خونه و مدرسه با خواهر برادرا ، همکلاسیها و دوستان و بچه‌های همسایه ،که با شنیدنشون خاطرات روزهای کودکی براتون زنده میشه کدوما هستن ؟



خاطرات خوش

۸:۵۷

thumbnail
همیشه رو این بند رخت پر بود از لباسایی که مادر شسته بود قربون دستات برم مادر🥺undefined


خاطرات خوش

۸:۵۸

thumbnail
undefinedundefinedدفتر خاطرات کیه لو رفته؟؟undefinedundefined

کیا داشتن undefined


خاطرات خوش

۵:۴۶

thumbnail
بعد میگن این نسل عصبی و پرخاشگر شدن!!خدایی اگه خودتون تو کودکی سرگرمی و تفریحت اینا بودن و با اینا بزرگ میشدی الان ابوبکر بغدادی بودیundefinedundefinedundefinedundefined



خاطرات خوش

۵:۴۶

thumbnail
برنامه به یاد ماندنی اجازه خانوم اجازه.


خاطرات خوش

۵:۴۶

کودکی جایی بود که شادی‌ها ساده بودند و ما نمی‌دانستیم که چقدر کوتاهند..




خاطرات خوش

۵:۴۷

thumbnail
زمانی که...آینه به رویم خندید، فهمیدم که غم‌ها، مرا به اقیانوسی تبدیل کرده‌اند که در سکوتش، آرامش و در طوفانش، قدرت نهفته است. هر چهره‌ای که در من نقش بست، داستانی بود که با خون دل نوشته شد، و هر قدمی که برداشتم، مرا به خودم نزدیک‌تر میکرد...



خاطرات خوش

۵:۴۸

thumbnail
خداییش ما چجور زبون اینا رو میفهمیدیمو می نشستیم تماشاشون میکردیمundefinedundefined



خاطرات خوش

۵:۴۹