۵ مرداد
برای اینکه بتوانید حرفهای خصوصی خود را به شیوهای مؤثر در یادداشتبرداری برای نوشتن داستان بیاورید و با خواننده ارتباط برقرار کنید، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
۱- تعیین موضوعات
ابتدا موضوعاتی را که فکر میکنید خوانندگان با آنها ارتباط برقرار میکنند، مشخص کنید. این موضوعات میتوانند شامل عشق، دوستی، ترس، امید، شکست و پیروزی باشند. با انتخاب این موضوعات، میتوانید بر اساس تجربیات شخصی خود یادداشتبرداری کنید.
۲- استفاده از احساسات
احساسات خود را با جزئیات در یادداشتهایتان بیان کنید. توصیف دقیق احساسات میتواند به خواننده کمک کند تا با شما همدردی کند و احساسات مشابهی را تجربه کند. به عنوان مثال، اگر در یادداشتهای خود از تجربهای دردناک صحبت میکنید، توصیف دقیق احساساتی مانند غم، ناامیدی یا خشم میتواند ارتباط قویتری با خواننده برقرار کند.
۳- داستانسرایی شخصی
تجربیات شخصی خود را به شکل داستانی بازگو کنید. میتوانید از ساختارهای داستانی مانند آغاز، اوج و پایان استفاده کنید تا تجربیاتتان را به شکلی جذاب و روان بیان کنید. این کار به خواننده کمک میکند تا با روند داستان همراه شود و ارتباط بهتری برقرار کند.
۴- جزئیات واقعی
استفاده از جزئیات واقعی و ملموس در یادداشتهایتان میتواند به خواننده کمک کند تا بهتر با داستان ارتباط برقرار کند. این جزئیات میتوانند شامل توصیف مکانها، افراد و اتفاقات باشند که به داستان شما واقعیت و عمق میبخشند.
۵- بیان صادقانه
صادقانه بودن در بیان احساسات و تجربیات میتواند به خواننده کمک کند تا با شما ارتباط برقرار کند. خوانندگان معمولاً از صداقت نویسنده قدردانی میکنند و این امر میتواند به ایجاد ارتباط عمیقتری منجر شود.
۶- استفاده از زبان ساده
استفاده از زبان ساده و قابل فهم میتواند به خواننده کمک کند تا به راحتی با داستان شما ارتباط برقرار کند. از اصطلاحات پیچیده و نامفهوم خودداری کنید و سعی کنید داستان را به زبانی روان و قابل فهم بیان کنید.
۷- تلفیق تجربیات شخصی با تخیل
تجربیات شخصی خود را با تخیل و داستانپردازی تلفیق کنید. این کار به شما اجازه میدهد تا داستانی جذاب و پربار خلق کنید که هم واقعیتهای شخصی شما را بیان میکند و هم خواننده را درگیر میکند.
۸- توجه به بازخوردها
یادداشتها و داستان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از بازخوردهایشان استفاده کنید. بازخوردها میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف داستانتان را شناسایی کنید و بهبود دهید.
مثال عملی:فرض کنید یادداشت روزانهای دارید که در آن به تجربهای از شکست در کار یا تحصیل پرداختهاید. میتوانید این یادداشت را به صورت زیر تغییر دهید:
یادداشت اصلی:"امروز در امتحان ریاضی شکست خوردم. احساس ناامیدی و ناراحتی میکنم."
تبدیل به داستان:"سارا با اضطراب و نگرانی وارد کلاس شد. امتحان ریاضی برایش مهم بود، اما در لحظهای که نتیجه را دید، احساس کرد دنیا بر سرش خراب شده است. اشکهایش را پنهان کرد، اما در دلش میدانست که باید از این شکست درس بگیرد و قویتر بازگردد."
با استفاده از این روشها، میتوانید یادداشتهای خصوصی خود را به داستانهایی تبدیل کنید که با خوانندگان ارتباط برقرار کنند و به آنها الهام بخشند.
dastannevis.com
۱- تعیین موضوعات
ابتدا موضوعاتی را که فکر میکنید خوانندگان با آنها ارتباط برقرار میکنند، مشخص کنید. این موضوعات میتوانند شامل عشق، دوستی، ترس، امید، شکست و پیروزی باشند. با انتخاب این موضوعات، میتوانید بر اساس تجربیات شخصی خود یادداشتبرداری کنید.
۲- استفاده از احساسات
احساسات خود را با جزئیات در یادداشتهایتان بیان کنید. توصیف دقیق احساسات میتواند به خواننده کمک کند تا با شما همدردی کند و احساسات مشابهی را تجربه کند. به عنوان مثال، اگر در یادداشتهای خود از تجربهای دردناک صحبت میکنید، توصیف دقیق احساساتی مانند غم، ناامیدی یا خشم میتواند ارتباط قویتری با خواننده برقرار کند.
۳- داستانسرایی شخصی
تجربیات شخصی خود را به شکل داستانی بازگو کنید. میتوانید از ساختارهای داستانی مانند آغاز، اوج و پایان استفاده کنید تا تجربیاتتان را به شکلی جذاب و روان بیان کنید. این کار به خواننده کمک میکند تا با روند داستان همراه شود و ارتباط بهتری برقرار کند.
۴- جزئیات واقعی
استفاده از جزئیات واقعی و ملموس در یادداشتهایتان میتواند به خواننده کمک کند تا بهتر با داستان ارتباط برقرار کند. این جزئیات میتوانند شامل توصیف مکانها، افراد و اتفاقات باشند که به داستان شما واقعیت و عمق میبخشند.
۵- بیان صادقانه
صادقانه بودن در بیان احساسات و تجربیات میتواند به خواننده کمک کند تا با شما ارتباط برقرار کند. خوانندگان معمولاً از صداقت نویسنده قدردانی میکنند و این امر میتواند به ایجاد ارتباط عمیقتری منجر شود.
۶- استفاده از زبان ساده
استفاده از زبان ساده و قابل فهم میتواند به خواننده کمک کند تا به راحتی با داستان شما ارتباط برقرار کند. از اصطلاحات پیچیده و نامفهوم خودداری کنید و سعی کنید داستان را به زبانی روان و قابل فهم بیان کنید.
۷- تلفیق تجربیات شخصی با تخیل
تجربیات شخصی خود را با تخیل و داستانپردازی تلفیق کنید. این کار به شما اجازه میدهد تا داستانی جذاب و پربار خلق کنید که هم واقعیتهای شخصی شما را بیان میکند و هم خواننده را درگیر میکند.
۸- توجه به بازخوردها
یادداشتها و داستان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از بازخوردهایشان استفاده کنید. بازخوردها میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف داستانتان را شناسایی کنید و بهبود دهید.
مثال عملی:فرض کنید یادداشت روزانهای دارید که در آن به تجربهای از شکست در کار یا تحصیل پرداختهاید. میتوانید این یادداشت را به صورت زیر تغییر دهید:
یادداشت اصلی:"امروز در امتحان ریاضی شکست خوردم. احساس ناامیدی و ناراحتی میکنم."
تبدیل به داستان:"سارا با اضطراب و نگرانی وارد کلاس شد. امتحان ریاضی برایش مهم بود، اما در لحظهای که نتیجه را دید، احساس کرد دنیا بر سرش خراب شده است. اشکهایش را پنهان کرد، اما در دلش میدانست که باید از این شکست درس بگیرد و قویتر بازگردد."
با استفاده از این روشها، میتوانید یادداشتهای خصوصی خود را به داستانهایی تبدیل کنید که با خوانندگان ارتباط برقرار کنند و به آنها الهام بخشند.
dastannevis.com
۵:۳۷
صحنه پردازی درست، نیمی از راه است و نکته بسیار مهم، تجسم صحنه از همه جنبههای آن است. یعنی در پردازش صحنهها بوها و صداها همان قدر مهم اند که ظاهر اشیاء! طعمها و حس ها هم به همین اندازه موثر هستند.
جان لوگان
dastannevis.com
dastannevis.com
۶:۳۹
اگر آنچه را که صادقانه فکر میکنید، احساس میکنید و به آن علاقه دارید بنویسید... دیگران هم به آن علاقهمند خواهند شد.
کورت ونهگات
dastannevis.com
dastannevis.com
۸:۲۴
۸:۴۴
نوشتن داستان با استفاده از مجموعهای از یادداشتهای روزانه میتواند یک روش بسیار خلاقانه و شخصی باشد. در اینجا چند مرحله برای ترکیب این یادداشتها به یک داستان منسجم آورده شده است:
۱- مرور یادداشتها
ابتدا تمامی یادداشتهای روزانه خود را مرور کنید و آنها را دستهبندی کنید. میتوانید یادداشتها را بر اساس موضوع، زمان، مکان یا هر دستهبندی دیگری که به نظرتان مناسب است، مرتب کنید.
۲- شناسایی الگوها و موضوعات مشترک
به دنبال الگوها و موضوعات مشترک بین یادداشتها باشید. این موضوعات میتوانند پایه و اساس داستان شما باشند. مثلاً اگر یادداشتهای شما اغلب درباره احساسات، روابط یا چالشهای خاصی هستند، این موضوعات میتوانند محور اصلی داستان شما شوند.
۳ - انتخاب شخصیتها
شخصیتهای اصلی و فرعی داستانتان را از بین افراد و توصیفهایی که در یادداشتهایتان آمدهاند، انتخاب کنید. این شخصیتها میتوانند بر اساس خود شما، دوستان، خانواده یا حتی ترکیبی از چندین نفر باشند.
۴ - ایجاد خط داستانی
با توجه به موضوعات و شخصیتهای انتخابی، یک خط داستانی ایجاد کنید. خط داستانی شامل شروع، میانه و پایان است:
شروع: معرفی شخصیتها و موقعیت اولیه.میانه: اتفاقات و چالشهایی که برای شخصیتها پیش میآید.پایان: نتیجهگیری و حل مشکلات.
۵- استفاده از جزئیات یادداشتها
از جزئیات یادداشتها برای پر کردن صحنهها و رویدادهای داستان استفاده کنید. این جزئیات میتوانند به واقعیتر و جذابتر شدن داستان کمک کنند. به عنوان مثال، اگر یادداشتی دارید که یک روز خاص را توصیف میکند، میتوانید آن را به عنوان یک صحنه کلیدی در داستان استفاده کنید.
۶- ساختاردهی
یادداشتهای خود را به صورت منطقی و داستانی سازماندهی کنید. ممکن است نیاز باشد که ترتیب زمانی آنها را تغییر دهید تا خط داستانی بهتر و جذابتری بسازید.
۷ - ویرایش و بازنویسی
پس از نوشتن داستان، آن را چندین بار ویرایش کنید تا مطمئن شوید که همه چیز به خوبی به هم متصل شده و داستانی منسجم و روان است.
۸ - اضافه کردن تخیل
اگرچه یادداشتهای روزانه شما پایه و اساس داستان هستند، اما از تخیل و خلاقیت خود برای اضافه کردن جزئیات، صحنهها و دیالوگها استفاده کنید تا داستانی جذاب و پربار ایجاد کنید.
۹- بازخورد گرفتن
داستان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از آنها بازخورد بگیرید. این بازخوردها میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف داستانتان را شناسایی کنید و بهبود دهید.
۱۰ - نهایی کردن داستان
پس از دریافت بازخوردها و انجام ویرایشهای نهایی، داستان خود را به صورت نهایی درآورید و برای انتشار یا به اشتراک گذاشتن آماده کنید.
با استفاده از این مراحل، میتوانید یادداشتهای روزانه خود را به یک داستان منسجم و جذاب تبدیل کنید.
dastannevis.com
۱- مرور یادداشتها
ابتدا تمامی یادداشتهای روزانه خود را مرور کنید و آنها را دستهبندی کنید. میتوانید یادداشتها را بر اساس موضوع، زمان، مکان یا هر دستهبندی دیگری که به نظرتان مناسب است، مرتب کنید.
۲- شناسایی الگوها و موضوعات مشترک
به دنبال الگوها و موضوعات مشترک بین یادداشتها باشید. این موضوعات میتوانند پایه و اساس داستان شما باشند. مثلاً اگر یادداشتهای شما اغلب درباره احساسات، روابط یا چالشهای خاصی هستند، این موضوعات میتوانند محور اصلی داستان شما شوند.
۳ - انتخاب شخصیتها
شخصیتهای اصلی و فرعی داستانتان را از بین افراد و توصیفهایی که در یادداشتهایتان آمدهاند، انتخاب کنید. این شخصیتها میتوانند بر اساس خود شما، دوستان، خانواده یا حتی ترکیبی از چندین نفر باشند.
۴ - ایجاد خط داستانی
با توجه به موضوعات و شخصیتهای انتخابی، یک خط داستانی ایجاد کنید. خط داستانی شامل شروع، میانه و پایان است:
شروع: معرفی شخصیتها و موقعیت اولیه.میانه: اتفاقات و چالشهایی که برای شخصیتها پیش میآید.پایان: نتیجهگیری و حل مشکلات.
۵- استفاده از جزئیات یادداشتها
از جزئیات یادداشتها برای پر کردن صحنهها و رویدادهای داستان استفاده کنید. این جزئیات میتوانند به واقعیتر و جذابتر شدن داستان کمک کنند. به عنوان مثال، اگر یادداشتی دارید که یک روز خاص را توصیف میکند، میتوانید آن را به عنوان یک صحنه کلیدی در داستان استفاده کنید.
۶- ساختاردهی
یادداشتهای خود را به صورت منطقی و داستانی سازماندهی کنید. ممکن است نیاز باشد که ترتیب زمانی آنها را تغییر دهید تا خط داستانی بهتر و جذابتری بسازید.
۷ - ویرایش و بازنویسی
پس از نوشتن داستان، آن را چندین بار ویرایش کنید تا مطمئن شوید که همه چیز به خوبی به هم متصل شده و داستانی منسجم و روان است.
۸ - اضافه کردن تخیل
اگرچه یادداشتهای روزانه شما پایه و اساس داستان هستند، اما از تخیل و خلاقیت خود برای اضافه کردن جزئیات، صحنهها و دیالوگها استفاده کنید تا داستانی جذاب و پربار ایجاد کنید.
۹- بازخورد گرفتن
داستان خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و از آنها بازخورد بگیرید. این بازخوردها میتوانند به شما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف داستانتان را شناسایی کنید و بهبود دهید.
۱۰ - نهایی کردن داستان
پس از دریافت بازخوردها و انجام ویرایشهای نهایی، داستان خود را به صورت نهایی درآورید و برای انتشار یا به اشتراک گذاشتن آماده کنید.
با استفاده از این مراحل، میتوانید یادداشتهای روزانه خود را به یک داستان منسجم و جذاب تبدیل کنید.
dastannevis.com
۸:۴۴
بنویس حتی اگر چیزی را که به دست میآوری دوست نداشته باشی، حتی اگر چیزی که مینویسی خوب نباشد.
آگاتا کریستی
dastannevis.com
dastannevis.com
۱۰:۱۲
ری بردبری از کودکی شروع به نوشتن کرد
اولین تجربه ادبی او در سن ۱۲ سالگی بود. بردبری دنبالهای بر رمان «جنگجوی بزرگ مریخ» نوشته ادگار باروز نوشت.
او به دلیل فقر نتوانسته بود جلد دوم رمان را بخرد، بنابراین مجبور شد از تخیل خود استفاده کند و جلد دوم آن را با تخیل خود بنویسد.
dastannevis.com
اولین تجربه ادبی او در سن ۱۲ سالگی بود. بردبری دنبالهای بر رمان «جنگجوی بزرگ مریخ» نوشته ادگار باروز نوشت.
او به دلیل فقر نتوانسته بود جلد دوم رمان را بخرد، بنابراین مجبور شد از تخیل خود استفاده کند و جلد دوم آن را با تخیل خود بنویسد.
dastannevis.com
۱۱:۱۵
۱۲:۰۹
زندگینامه احمد محمود
احمد محمود (Ahmad Mahmoud)، با نام اصلی احمد اعطا، ۴ دی ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد. پدر اصالت کردی داشت و مادرش اهل دزفول بود. خودش هم آنقدر به دزفول علاقه داشت که در کتابهایش هم از این گویش استفاده کرد. خانوادهی آنها پرجمعیت بود. احمد محمود پنج برادر و چهار خواهر داشت و پدر خانواده، با اینکه مردی زحمتکش بود، از عهدهی خرج و مخارج فرزندانش برنمیآمد. به همین دلیل هم احمد محمود از همان دوران نوجوانی، تابستانها کار میکرد تا کمکخرجی برای خانواده باشد.
احمد محمود در سال ۱۳۲۷ با دخترعمهاش، طاهره ناجی، ازدواج میکند. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای سعیده، سیامک، بابک و سارک است.
در همان دوران جوانی، احمد محمود گرفتار سیاست و بازیهای آن میشود. اما این بازی برایش به قیمت زندانی شدن و تبعید تمام میشود. در سال ۱۳۳۲، احمد محمود در زندان به بیماری ریه مبتلا میشود و این بیماری تا پایان عمر همراهش میماند. یک سال بعد هم سالهای تبعیدش آغاز میشود. هرچند این تبعید و زندانی شدن برایش ارمغانی به همراه دارد: پخته شدن متن و نوشتههایش و یادگارهایی که در داستانهایش از آنها استفاده میکند.
احمد محمود (Ahmad Mahmoud)، با نام اصلی احمد اعطا، ۴ دی ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد. پدر اصالت کردی داشت و مادرش اهل دزفول بود. خودش هم آنقدر به دزفول علاقه داشت که در کتابهایش هم از این گویش استفاده کرد. خانوادهی آنها پرجمعیت بود. احمد محمود پنج برادر و چهار خواهر داشت و پدر خانواده، با اینکه مردی زحمتکش بود، از عهدهی خرج و مخارج فرزندانش برنمیآمد. به همین دلیل هم احمد محمود از همان دوران نوجوانی، تابستانها کار میکرد تا کمکخرجی برای خانواده باشد.
احمد محمود در سال ۱۳۲۷ با دخترعمهاش، طاهره ناجی، ازدواج میکند. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای سعیده، سیامک، بابک و سارک است.
در همان دوران جوانی، احمد محمود گرفتار سیاست و بازیهای آن میشود. اما این بازی برایش به قیمت زندانی شدن و تبعید تمام میشود. در سال ۱۳۳۲، احمد محمود در زندان به بیماری ریه مبتلا میشود و این بیماری تا پایان عمر همراهش میماند. یک سال بعد هم سالهای تبعیدش آغاز میشود. هرچند این تبعید و زندانی شدن برایش ارمغانی به همراه دارد: پخته شدن متن و نوشتههایش و یادگارهایی که در داستانهایش از آنها استفاده میکند.
۱۲:۱۰
۱۲:۱۱
آغاز به نوشتن و ادامه زندگی احمد محمود
احمد محمود در سال ۱۳۳۳ اولین داستانش را به نام «صب میشه» در مجلهی امید ایران منتشر میکند. چند سال بعد تصمیم میگیرد که داستانهایش را که در مجلهها و نشریات مختلف منتشر کرده است، در یک مجموعه گردآوری کند و به این ترتیب، کتاب «مول» متولد میشود. چاپ این کتاب هم ماجراهای خودش را دارد. احمد محمود برای چاپ این کتاب از یکی از دوستانش پول قرض میکند و این نگرانی را دارد که کتاب فروش نرود و نتواند قرض را بپردازد. اما در نهایت، کتاب در هزار نسخه چاپ میشود و نگرانی نویسنده هم از میان میرود.
احمد محمود در طول زندگی خود، کارهای مختلفی را تجربه میکند، اما نوشتن برای او کاری است که در انجامش ثابتقدم است. بههرحال، انتشار کتاب «همسایهها» در نهایت احمد محمود را به یک ثبات مالی میرساند. هرچند این کتاب بعد از گذشت مدت زمان کمی، به دلیل درونمایهی سیاسی، ممنوع میشود. کتاب «زمین سوخته» کتابی است که احمد محمود در صفحهی اول، آن را به برادرش، محمد، که در جنگ شهید شده بود، تقدیم کرده است. شاید بتوان درد از دست دادن برادر را مایهی الهام برای نوشتن این رمان دانست.
احمد محمود بیش از بیست کار متنوع را تجربه میکند، اما در سال ۱۳۵۷ تصمیم میگیرد خودش را بازخرید کند. این کار فرصتی را برای او فراهم میکند تا بتواند به صورت تماموقت به نوشتن بپردازد. او با نشریات مختلفی مانند نشریهی هفتگی سازمان زنان ایران و رادیو ایران همکاری میکند و برایشان مطلب مینویسد. احمد محمود همچنین از فوتبال و سینما نیز لذت میبرد و نقاشی هم میکشید. با تمام اینها، نوشتن راه او بود.
احمد محمود در سال ۱۳۳۳ اولین داستانش را به نام «صب میشه» در مجلهی امید ایران منتشر میکند. چند سال بعد تصمیم میگیرد که داستانهایش را که در مجلهها و نشریات مختلف منتشر کرده است، در یک مجموعه گردآوری کند و به این ترتیب، کتاب «مول» متولد میشود. چاپ این کتاب هم ماجراهای خودش را دارد. احمد محمود برای چاپ این کتاب از یکی از دوستانش پول قرض میکند و این نگرانی را دارد که کتاب فروش نرود و نتواند قرض را بپردازد. اما در نهایت، کتاب در هزار نسخه چاپ میشود و نگرانی نویسنده هم از میان میرود.
احمد محمود در طول زندگی خود، کارهای مختلفی را تجربه میکند، اما نوشتن برای او کاری است که در انجامش ثابتقدم است. بههرحال، انتشار کتاب «همسایهها» در نهایت احمد محمود را به یک ثبات مالی میرساند. هرچند این کتاب بعد از گذشت مدت زمان کمی، به دلیل درونمایهی سیاسی، ممنوع میشود. کتاب «زمین سوخته» کتابی است که احمد محمود در صفحهی اول، آن را به برادرش، محمد، که در جنگ شهید شده بود، تقدیم کرده است. شاید بتوان درد از دست دادن برادر را مایهی الهام برای نوشتن این رمان دانست.
احمد محمود بیش از بیست کار متنوع را تجربه میکند، اما در سال ۱۳۵۷ تصمیم میگیرد خودش را بازخرید کند. این کار فرصتی را برای او فراهم میکند تا بتواند به صورت تماموقت به نوشتن بپردازد. او با نشریات مختلفی مانند نشریهی هفتگی سازمان زنان ایران و رادیو ایران همکاری میکند و برایشان مطلب مینویسد. احمد محمود همچنین از فوتبال و سینما نیز لذت میبرد و نقاشی هم میکشید. با تمام اینها، نوشتن راه او بود.
۱۲:۱۲
۱۲:۳۹
احمد محمود در ۱۲ مهر ۱۳۸۱ چشم از دنیا فرو بست. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج قرار دارد.
بهترین کتابهای احمد محمود
کتاب همسایهها (The Neighbors) در سال ۱۳۵۳ منتشر شد. این کتاب روایت به بلوغ رسیدن جوانی به نام خالد است. ماجرا در اهواز و حالوهوای سیاسی آن پیش از کودتای ۲۸ مرداد به وقوع میپیوندد. این اثر به زبانهای انگلیسی، روسی، کردی و آلمانی ترجمه شده است.
کتاب داستان یک شهر در سال ۱۳۶۰ چاپ شد. این کتاب در عین استقلال میتواند دنبالهی رمان همسایهها باشد. خالد از تجربهی زندان و تبعید نوشته است. احمد محمود برای پرداختن این داستان از تجربیات زندگی خودش استفاده کرده است.
کتاب زمین سوخته (The Scorched Earth) در سال ۱۳۶۱ انتشار یافت. داستان دربارهی جنگ و تأثیرات آن بر زندگی آدمهای عادی است. با شروع جنگ، خانوادههای بسیاری در اهواز دچار مشکل میشوند. برخی مهاجرت میکنند و آنهایی که میمانند تجربیات تلخی مانند ناامنی، کمبود غذا و... را از سر میگذرانند.
کتاب مدار صفر درجه (The Zero Degree Orbit) در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید. داستان دربارهی زندگی باران است، دختری از یک خانوادهی معمولی از قشر فرودست جامعه. پدر از دنیا رفته است و حالا دختر تلاش میکند به خانوادهاش برای امرار معاش کمک کند. او کمکم وارد سیاست میشود و...
کتاب زیر باران داستان کوتاهی است از زندگی مردی به نام محمود. محمود در آستانهی پدر شدن است، اما وضع بد مالی زندگیاش او را کلافه کرده است. حالا او برای بهبود وضعیتش، نقشههایی در سر دارد.
سبک نگارش و دیدگاههای احمد محمودآنچه همگان دربارهی آثار و سبک نگارش احمد محمود بر آن توافق دارند این است که او نویسندهای است پیرو سبک رئالیسم اجتماعی. واقعگرایی اجتماعی را باید جنبشی بینالمللی دانست که به بازنمایی شرایط روزمرهی زندگی مردمی از طبقهی کارگر میپردازد. این همان ویژگی بارز کارهای احمد محمود است. او برای خلق شخصیتهای داستانهایش چنان مایه میگذارد که در نهایت، مخاطب احساس میکند شخصیتها را میشناسد. وی همچنین بهخوبی از ویژگیهای مختلفی مانند زبان، فضا و جغرافیا استفاده میکند تا داستانش باورپذیرتر و حقیقیتر باشد.
جوایز و افتخارات احمد محمودکتاب «درخت انجیر معابد» در سال ۱۳۸۰ موفق به دریافت جایزهی هوشنگ گلشیری شد. در سال ۱۳۸۰، هیئت داوران پکا جایزهی مجموعه آثار را به دلیل تلاش خستگیناپذیر احمد محمود در خلق داستان و اعتلای داستاننویسی، به او اعطا کرد.قرار بود کتاب مدار صفر درجه در سال ۱۳۷۶ برندهی جایزهی بیست سال ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب باشد. اما دلایل سیاسی مانع از اعطای این جایزه به نویسنده شد. ظاهراً نقدی که محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) بر این اثر نوشته بود در این تصمیمگیری مؤثر بوده است. در سال ۱۳۹۶، محمد کامرانی، محمدحسن شهسواری و مهدی یزدانی خرم تصمیم گرفتند تا جایزهای را به نام احمد محمود بنیانگذاری کنند و به آثار برتر داستانی و رمان بدهند. در سال ۱۳۹۷، نشان احمد محمود نیز به این جایزه اضافه شد. احمد محمود از نگاه دیگرانمحمدعلی سپانلو، شاعر و روزنامهنگار و منتقد ادبی ایرانی، معتقد است احمد محمود از بنیانگذاران مکتب خوزستان در ادبیات داستانی است.فرج سرکوهی، روزنامهنگار و منتقد ادبی، احمد محمود را از انگشتشمار نویسندگانی میداند که رمانهای چندصدایی خلق کرده است. رضا امیرخانی، نویسندهی ایرانی، با اینکه اعتقاد دارد نمیتواند با اندیشهی پشت داستانها و نوشتههای احمد محمود همسو باشد، کارهای او را قابل ستایش و تحسین و او را دارای نگاهی جامع و آزاده میداند. عبدالعلی دستغیب، نویسنده و منتقد ادبی، احمد محمود را نویسندهای فراموشنشدنی میداند که در حوزهی قصهنویسی معاصر ایران آوازهای بلند دارد.
dastannevis.com
بهترین کتابهای احمد محمود
کتاب همسایهها (The Neighbors) در سال ۱۳۵۳ منتشر شد. این کتاب روایت به بلوغ رسیدن جوانی به نام خالد است. ماجرا در اهواز و حالوهوای سیاسی آن پیش از کودتای ۲۸ مرداد به وقوع میپیوندد. این اثر به زبانهای انگلیسی، روسی، کردی و آلمانی ترجمه شده است.
کتاب داستان یک شهر در سال ۱۳۶۰ چاپ شد. این کتاب در عین استقلال میتواند دنبالهی رمان همسایهها باشد. خالد از تجربهی زندان و تبعید نوشته است. احمد محمود برای پرداختن این داستان از تجربیات زندگی خودش استفاده کرده است.
کتاب زمین سوخته (The Scorched Earth) در سال ۱۳۶۱ انتشار یافت. داستان دربارهی جنگ و تأثیرات آن بر زندگی آدمهای عادی است. با شروع جنگ، خانوادههای بسیاری در اهواز دچار مشکل میشوند. برخی مهاجرت میکنند و آنهایی که میمانند تجربیات تلخی مانند ناامنی، کمبود غذا و... را از سر میگذرانند.
کتاب مدار صفر درجه (The Zero Degree Orbit) در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید. داستان دربارهی زندگی باران است، دختری از یک خانوادهی معمولی از قشر فرودست جامعه. پدر از دنیا رفته است و حالا دختر تلاش میکند به خانوادهاش برای امرار معاش کمک کند. او کمکم وارد سیاست میشود و...
کتاب زیر باران داستان کوتاهی است از زندگی مردی به نام محمود. محمود در آستانهی پدر شدن است، اما وضع بد مالی زندگیاش او را کلافه کرده است. حالا او برای بهبود وضعیتش، نقشههایی در سر دارد.
سبک نگارش و دیدگاههای احمد محمودآنچه همگان دربارهی آثار و سبک نگارش احمد محمود بر آن توافق دارند این است که او نویسندهای است پیرو سبک رئالیسم اجتماعی. واقعگرایی اجتماعی را باید جنبشی بینالمللی دانست که به بازنمایی شرایط روزمرهی زندگی مردمی از طبقهی کارگر میپردازد. این همان ویژگی بارز کارهای احمد محمود است. او برای خلق شخصیتهای داستانهایش چنان مایه میگذارد که در نهایت، مخاطب احساس میکند شخصیتها را میشناسد. وی همچنین بهخوبی از ویژگیهای مختلفی مانند زبان، فضا و جغرافیا استفاده میکند تا داستانش باورپذیرتر و حقیقیتر باشد.
جوایز و افتخارات احمد محمودکتاب «درخت انجیر معابد» در سال ۱۳۸۰ موفق به دریافت جایزهی هوشنگ گلشیری شد. در سال ۱۳۸۰، هیئت داوران پکا جایزهی مجموعه آثار را به دلیل تلاش خستگیناپذیر احمد محمود در خلق داستان و اعتلای داستاننویسی، به او اعطا کرد.قرار بود کتاب مدار صفر درجه در سال ۱۳۷۶ برندهی جایزهی بیست سال ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب باشد. اما دلایل سیاسی مانع از اعطای این جایزه به نویسنده شد. ظاهراً نقدی که محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) بر این اثر نوشته بود در این تصمیمگیری مؤثر بوده است. در سال ۱۳۹۶، محمد کامرانی، محمدحسن شهسواری و مهدی یزدانی خرم تصمیم گرفتند تا جایزهای را به نام احمد محمود بنیانگذاری کنند و به آثار برتر داستانی و رمان بدهند. در سال ۱۳۹۷، نشان احمد محمود نیز به این جایزه اضافه شد. احمد محمود از نگاه دیگرانمحمدعلی سپانلو، شاعر و روزنامهنگار و منتقد ادبی ایرانی، معتقد است احمد محمود از بنیانگذاران مکتب خوزستان در ادبیات داستانی است.فرج سرکوهی، روزنامهنگار و منتقد ادبی، احمد محمود را از انگشتشمار نویسندگانی میداند که رمانهای چندصدایی خلق کرده است. رضا امیرخانی، نویسندهی ایرانی، با اینکه اعتقاد دارد نمیتواند با اندیشهی پشت داستانها و نوشتههای احمد محمود همسو باشد، کارهای او را قابل ستایش و تحسین و او را دارای نگاهی جامع و آزاده میداند. عبدالعلی دستغیب، نویسنده و منتقد ادبی، احمد محمود را نویسندهای فراموشنشدنی میداند که در حوزهی قصهنویسی معاصر ایران آوازهای بلند دارد.
dastannevis.com
۱۲:۴۰
برای کشف حقیقت نیاز نیست نویسنده هر چه را میبیند بنویسد بلکه باید کشف کند که این انسان توانایی انجام چه کارهایی را دارد که به آنها دست نزده و آن وقت به منعکس کردن کارهایی بپردازد که بالقوه در این آدم هست و چنین است که شخصیت در کل داستان رنگینتر میشود.
#احمد_محمود
dastannevis.com
#احمد_محمود
dastannevis.com
۱۳:۲۰
پیتر آگوستوس دوچن سؤالات زیادی دارد، اما سؤالی وجود دارد که او آرزو دارد بیشتر از همه به آن پاسخ داده شود: "آیا خواهرش هنوز زنده است؟ و اگر چنین است، چگونه می تواند او را پیدا کند؟" پاسخی که او از فالگیر در میدان بازار شهر بالتس می یابد، پاسخی است که او باید باور کند. "یک فیل! یک فیل او را به آنجا خواهد برد!"
dastannevis.com
dastannevis.com
۱۵:۲۹
استیون کینگ ایده فیلم درخشش را در تعطیلات طرح کرد.
نویسنده گفت که کتاب درخشش را در حالی که با خانواده در تعطیلات در هتل استنلی استس پارک، به سر می برد، نوشته است.
کینگ گفت: ما یک روز قبل از پایان تعطیلات به آنجا رسیدیم. وقتی وارد شدیم که همه آنجا را ترک کرده بودند... در رستوران، همه میزها به جز میز ما با پلاستیک پوشانده شده بود و جنگلی از پایه های صندلی واژگون در اطراف وجود داشت.
این تجربه به من ایده داستان را داد: نویسندهای که در یک هتل برفی عقلش را از دست داد.
dastannevis.com
نویسنده گفت که کتاب درخشش را در حالی که با خانواده در تعطیلات در هتل استنلی استس پارک، به سر می برد، نوشته است.
کینگ گفت: ما یک روز قبل از پایان تعطیلات به آنجا رسیدیم. وقتی وارد شدیم که همه آنجا را ترک کرده بودند... در رستوران، همه میزها به جز میز ما با پلاستیک پوشانده شده بود و جنگلی از پایه های صندلی واژگون در اطراف وجود داشت.
این تجربه به من ایده داستان را داد: نویسندهای که در یک هتل برفی عقلش را از دست داد.
dastannevis.com
۱۶:۲۴
شروعهای نادرست را تجربه کنید، آزمون و خطا کنید، نوشته هایتان را بررسی و اصلاح کنید، با عدم اطمینان و ناامیدی کنار بیایید، و باز هم آن کار سخت و یکنواخت را انجام دهید، منظورم صاف نشستن پشت میز است، تا آمادهی حضور در رویداد اصلی شوید.
ویلیام پدن
dastannevis.com
ویلیام پدن
dastannevis.com
۱۸:۲۷
�ی_طنابش_ارزن_پهن_کرده_است.mp3
۰۳:۲۰-۱.۵۳ مگابایت
#داستان_شبانه ![undefined](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
داستان روی طنابش ارزن پهن کرده است
گوینده: #گلنازتقوایی
داستان نویس نوجوان![undefined](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7)
داستان نویس نوجوان
۱۹:۳۶