۱۱ شهریور ۱۴۰۲
بازارسال شده از
سلام و روز به خیر به همه دوستانان شاءالله زیارات محرمی همگی قبول باشد.
عزیزانی که در دو سه جلسه اخیر همراهمان بودند، در جریان مسیر جدید و طرح نوی نوشتن و تمرین دنباله داری را برای نوشتن یک صحنه داشته اند.در ادامه می خواهیم این مسیر را به یه رویداد بیرونی گره بزنیم.
حدود پنج ماه دیگر، یعنی انتهای دی ماه یک مسابقه برگزار می شود به نام داستان حماسیکه در چند رشته داستان کوتاه و رمان، آثار را بدون محدودیت سنی و تعداد می پذیرد.
به نظرم می رسد، این مسابقه مسیر و روش چهارچوب مندی برای نوشتن داستان برای همه کسانی است که می خواهند به طور جدی در عرصه داستان نویسی ورود پیدا کنند.
از طرف دیگر طرحی که هفته پیش شروع کردیم یعنی نوشتن یک صحنه از ماجرای یکی از جنگ های چریکی امیرالمومنین یک مصداق عالی برای این گونه ادبی است.
برای همین از همه دوستانی که تمایل به شرکت در این جشنواره و نوشتن یک داستان کوتاه را دارند، دعوت می کنم در جلسه طرح و برنامه ریزی برای نوشتن داستان شرکت کنند.
لطفا همه کسانی که چنین علاقه ای را دارند، اسامی خودشان را برای خانم بیگدلی بفرستند.
پی نوشت:1. در طول این دوره، علاوه بر بحث های کارگاهی، مشاوره فردی روی هم کار هم خواهیم داشت.2. جدیت و اهتمام به نوشتن تمرین ها و رفع اشکالات خیلی جدی تر از فضای عمومی کلاس پیگیری خواهد شد.3. کسانی که فعلا علاقه ای به شرکت در این جشنواره ندارند، سیر معمولی تمرینات نوشتن را در کلاس خواهند داشت
عزیزانی که در دو سه جلسه اخیر همراهمان بودند، در جریان مسیر جدید و طرح نوی نوشتن و تمرین دنباله داری را برای نوشتن یک صحنه داشته اند.در ادامه می خواهیم این مسیر را به یه رویداد بیرونی گره بزنیم. حدود پنج ماه دیگر، یعنی انتهای دی ماه یک مسابقه برگزار می شود به نام داستان حماسیکه در چند رشته داستان کوتاه و رمان، آثار را بدون محدودیت سنی و تعداد می پذیرد. به نظرم می رسد، این مسابقه مسیر و روش چهارچوب مندی برای نوشتن داستان برای همه کسانی است که می خواهند به طور جدی در عرصه داستان نویسی ورود پیدا کنند. از طرف دیگر طرحی که هفته پیش شروع کردیم یعنی نوشتن یک صحنه از ماجرای یکی از جنگ های چریکی امیرالمومنین یک مصداق عالی برای این گونه ادبی است.برای همین از همه دوستانی که تمایل به شرکت در این جشنواره و نوشتن یک داستان کوتاه را دارند، دعوت می کنم در جلسه طرح و برنامه ریزی برای نوشتن داستان شرکت کنند.
لطفا همه کسانی که چنین علاقه ای را دارند، اسامی خودشان را برای خانم بیگدلی بفرستند.پی نوشت:1. در طول این دوره، علاوه بر بحث های کارگاهی، مشاوره فردی روی هم کار هم خواهیم داشت.2. جدیت و اهتمام به نوشتن تمرین ها و رفع اشکالات خیلی جدی تر از فضای عمومی کلاس پیگیری خواهد شد.3. کسانی که فعلا علاقه ای به شرکت در این جشنواره ندارند، سیر معمولی تمرینات نوشتن را در کلاس خواهند داشت
۶:۲۷
بازارسال شده از
رونمایی از پوستر چهارمین جایزه ملی داستان حماسی در مراسمی با حضور معاون هنری و سرپرست مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی، از پوستر چهارمین جایزه ملی داستان حماسی رونمایی شد.دبیرخانه چهارمین جایزه ملی داستان حماسی، در محورهای حماسه های بومی، حماسه های دینی و حماسه های تاریخی در 2 بخش داستان کوتاه و رمان، نسبت به فراخوان آثار اقدام کرده و علاقمندان می توانند برای ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر، از طریق پورتال جایزه ملی داستان حماسی به نشانی www.honarhemasi.ir اقدام کنند.گفتنی است جوایز چهارمین جایزه ملی داستان حماسی در داستان کوتاه، 5 جایزه 20 میلیون تومانی برای برگزیدگان و بدون در نظر گرفتن رتبه است. در بخش رمان نیز برای نفر اول جایزه 150 میلیون تومانی، برای نفر دوم جایزه 100 میلیون تومانی و برای نفر سوم جایزه 50 میلیون تومانی در نظر گرفته شده استhttps://B2n.ir/dastanhamasi4
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی #داستان_حماسی
@hozehhonar_ir۶:۲۷
۲۰ مهر ۱۴۰۲
۲۵ مهر ۱۴۰۲
بازارسال شده از
دعوتید به هفتمین رویداد کتاب تهرانرویدادی برای نوجوان (برای پیشواز روز دانش آموز)با معرفی کتاب «سرباز کوچک امام»با حضور خانم فاطمه دوستکامی؛ نویسنده کتابخانم مریم انصاری؛ کارشناس سینمای کودک و نوجوان جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲ ۱۵ الی ۱۷ باغ کتاب تهران، سالن هشت سینما🟢 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
با ما همراه باشید @ruydadeketab۶:۲۸
بازارسال شده از
دعوتید به هفتمین رویداد کتاب تهرانرویدادی برای نوجوان (برای پیشواز روز دانش آموز)با معرفی کتاب «سرباز کوچک امام»با حضور خانم فاطمه دوستکامی؛ نویسنده کتابخانم مریم انصاری؛ کارشناس سینمای کودک و نوجوان جمعه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۲ ۱۵ الی ۱۷ باغ کتاب تهران، سالن هشت سینما🟢 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
با ما همراه باشید @ruydadeketab۶:۲۹
۷ آبان ۱۴۰۲
بازارسال شده از
پویش داستان نویسی و روایت نویسیطوفان به روایت تو.تا حالا به این فکر کردی که اگر یه نوجوان یا کودک فلسطینی بودی، این روزها و شب‌ها چه حال و روزی داشتی؟ می‌تونی خودت رو تو اون موقعیت و حال و هوا تصور کنی؟!طوفان الاقصی شروع شد و تندباد پر ماجراش هنوز هم ادامه داره، اما اینبار قراره تو طوفان رو روایت کنی...طوفان به روایت تو!.جهت شرکت در پویش، ارسال داستان و کسب اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه فرمایید!B2n.ir/Tofaneto.به برترین روایت و داستان‌ها جوایز نفیسی اعطا خواهد شد و در صورت امکان در کتابی با همین نام به نام شما به چاپ خواهد رسید.@ketabbaazi
۱۶:۲۴
۱۸ آذر ۱۴۰۲
بازارسال شده از
#بریده_کتاب رویداد کتاب آسِنا و راز کنیسه جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ١۵ الی ١٧ در سالن ٨ باغ کتاب تهران، برگزار میشود. نظرات و سوالات خود در ارتباط با این کتاب را با ما در میان بگذارید: @ruydadeketab_pr۹:۳۱
۴ فروردین
بازارسال شده از
بسم الله
دوران تلخیص و عصاره‌گیری
چند روز پیش کانال آیت الله حائری که رضوان خدا بر او باد؛ مطلبی گذاشت درباره نماز حضرت آقاوارد نماز شد!من با رهبر انقلاب، در زمان ریاست جمهوری، نماز مغرب و عشاء می خواندم. توی دفترشان دو نفر بودیم. ایشان امام جماعت بود. من هم تنها بودم. دیدم همین که گفت «الله اکبر»، رفت توی نماز! واقعاً #وارد_نماز_شد. من وقتی می‌گویم واقعاً وارد نماز شد، میفهمم دارم چه می گویم! وارد نماز شدن به این نیست که آدم عبارات و معنا را بفهمد. اینها وارد نماز شدن نیست. انسان چقدر باید در طول روز دقت کرده باشد که در معاشرتش حتی یک #مظلمه هم پیش نیاید تا بتواند اینطور وارد نماز شود! آن‌وقت اینهمه مسؤولیت‌ها را هم داشته باشد.
چند روز پیش؛ استاد اخوت در کلاس تدبر ادبی گفتند؛ هیچ سوره‌ای مانند سوره بقره کتاب بودن را بیان نکرده است. کتابی که ذلک الکتاب است و برای هدی للمتقین نازل شده است. خب تا وقتی کتاب را نفهمی، آن هدایت برای متقین را هم پیدا نمی‌کنی. هی قرآن را می‌خوانید که خوانده باشید؛ یک بار به نیت فهم کتاب سوره بقره را بخوانید.
حالا من آدم یک لاقبای معمولی چند روز است که دارم به همین چند خط کوتاه فکر میکنم.آن جور نماز خواندن و این جور قرآن خواندن به تمناهایم پا گذاشته‌اند.قسمتی هر چند کمرنگ از چهارچوب تفکرم رفته است به دنبال چگونگی این ماجرا.چه طور چنین اتفاقی افتاده است؟ چه طور چنین امور بی‌نظیری که تا همین دوران معاصر در میان سلسله عالمان و عارفان بود؛ به حوزه خواستن‌ها و نیازهای من معمولی رسیده است؟
https://ble.ir/mehr_o_ab
دوران تلخیص و عصاره‌گیری
چند روز پیش کانال آیت الله حائری که رضوان خدا بر او باد؛ مطلبی گذاشت درباره نماز حضرت آقاوارد نماز شد!من با رهبر انقلاب، در زمان ریاست جمهوری، نماز مغرب و عشاء می خواندم. توی دفترشان دو نفر بودیم. ایشان امام جماعت بود. من هم تنها بودم. دیدم همین که گفت «الله اکبر»، رفت توی نماز! واقعاً #وارد_نماز_شد. من وقتی می‌گویم واقعاً وارد نماز شد، میفهمم دارم چه می گویم! وارد نماز شدن به این نیست که آدم عبارات و معنا را بفهمد. اینها وارد نماز شدن نیست. انسان چقدر باید در طول روز دقت کرده باشد که در معاشرتش حتی یک #مظلمه هم پیش نیاید تا بتواند اینطور وارد نماز شود! آن‌وقت اینهمه مسؤولیت‌ها را هم داشته باشد. چند روز پیش؛ استاد اخوت در کلاس تدبر ادبی گفتند؛ هیچ سوره‌ای مانند سوره بقره کتاب بودن را بیان نکرده است. کتابی که ذلک الکتاب است و برای هدی للمتقین نازل شده است. خب تا وقتی کتاب را نفهمی، آن هدایت برای متقین را هم پیدا نمی‌کنی. هی قرآن را می‌خوانید که خوانده باشید؛ یک بار به نیت فهم کتاب سوره بقره را بخوانید.حالا من آدم یک لاقبای معمولی چند روز است که دارم به همین چند خط کوتاه فکر میکنم.آن جور نماز خواندن و این جور قرآن خواندن به تمناهایم پا گذاشته‌اند.قسمتی هر چند کمرنگ از چهارچوب تفکرم رفته است به دنبال چگونگی این ماجرا.چه طور چنین اتفاقی افتاده است؟ چه طور چنین امور بی‌نظیری که تا همین دوران معاصر در میان سلسله عالمان و عارفان بود؛ به حوزه خواستن‌ها و نیازهای من معمولی رسیده است؟
https://ble.ir/mehr_o_ab
۹:۵۱
بازارسال شده از
از روز سقیفه که دست شیعه از حکومت امامش کوتاه شد تا چند قرن برای احقاق آن حق قیام کرد و شهید شد و تبعید شد. همیشه در حال اختفا و فرار و در این زمان جنگ و گریز نماز هم کوتاه میشود به نماز خوف. در این دورانی که خلفا و حاکمان به دنبال محو نام ولی الله امیرالمونین بودند؛ هسته سخت شیعه تمام تلاشش را کرد برای حفظ اصل شیعه و بدیهی هست که آن چه در هسته سخت باقی می‌ماند اصلی ترین اعتقادات است.برای همین سال‌های دور که کتب اربعه را می‌خواندم همیشه متعجب بودم که چرا شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و باقی علما فقط از توحید و نبوت و ولایت گفته‌اند؟ این چیزها که بدیهی است. چرا این قدر تکرار کرده اند؟ مدتها بعد که فهمیدم علمای شیعه همیشه آن چیزی را که در دایره اصلی‌ترین خطر بود؛ باید حفظ می کردند و کردند بعد از حکومت آل بویه، شیعه اعتباری رسمی پیدا کرد و وارد ساحت حکومتی هم شد. دیگر امکان حذفش به طور مطلق وجود نداشت اما تعامل با سایر حکومت های سنی و مردمشان اصل بر حفظ مسلمانی و قرار گرفتن در کنار سایر مذاهب شد تا جان و مال و ناموس شیعه محفوظ بماند و بتواند بر اساس فقه جعفری، عبادات خود را انجام دهد. چند قرن در این میان گذشت اما زعمای شیعه گامی جلوتر آمده بودند و شاخه‌های مختلف علوم اسلامی را بر اساس روایات اهل بیت و سیره‌شان شاخ و برگ می‌دادند. هر چند در این میان فرق و مذاهب گوناگون هم سربرآورد اما تنه شیعه آنچنان مستحکم شده بود که در طول زمان بتواند شاخ و برگ‌های جدید را به بار بیاورد یا اضافات را هرس کندو هنوز فاصله‌ها بود تا درک جامعه کبیره و هنوز مسیر سلوک برای دستیابی به باطن ولایت تنها در میان اندک علما و عرفا وجود داشت؛ افرادی انگشت شمار که متعبد به آداب مراقبت‌های خاص و ادعیه ماثوره بودند. و مردم شیعه در دایره همان واجبات در زمان پیش می‌آمدند و هنوز بستری تکوینی برای عمومی شدن مسیر سلوک ایجاد نشده بود. از میانه‌های دوران قاجار و به شکلی واضح‌تر از دوران مشروطه پیوند متفاوتی میان علمای شیعه و مردم شکل گرفت. مردم به امر علمایشان به میدان‌های مختلف رفتند. میدان جنگ با روسیه، با استعمارگران تنباکو به دست، با سلطنت‌طلبان مشروطه، با قزاق‌های چادرپاره کن، با امضا کنندگان کاپیتولاسیون و ...این پیوند عرصه تکوین ارتباط با ملکوت را برای مردم شیعه تغییر داد. یک دفعه مفاتیح الجنان نوشته شد و به خانه‌های مردم رفت. آن قدر ساده و آن قدر عجیب و غریب، خانه‌های همه مردم بلا استثنا به روی دعاهای روزهای اهل بیت و نمازها و اعمال و مستحبات باز شد. اما عظیم ترین تحول در بهمن ۵۷ رخ داد و به معنای حقیقی کلمه انفجاری در عالم شکل گرفت که از جنس نور بود.یکباره آن ارتباط خاص ملکوتی که تا قرن‌ها شبیه جویباری کوچک در میان صخره‌های سخت زمانه در سلسله علما و عرفای شیعه جریان داشت و از ابتدای قرن عمومیتی هر چند اندک در میان خواص پیدا کرده بود و به رودی تبدیل شده بود به یکباره مبدل به آبشاری عظیم شد و نه تنها جمع کثیری از شیعیان که مردم فطری جهان را در میان گوارایی خودش گرفت.عرفای موی سپید کرده مکتب اهل بیت در جبهه‌های ایران به حال نوجوانان سیزده و چهارده ساله و جوانان برومند بیست و چند ساله حسرت می‌خوردند و می‌گفتند راه چند ده ساله ما را این جوانان در چند روز طی کردند.سن و سال مناجات شبانه و روزه‌داری و مراقبه و مشارطه از سنین میانسالی در این دوران به سنین نوجوانی رسید. و الان در همین دوران است که آرزوهایی که به خاص‌الخواص تعلق داشت و حتی گمانش به آدم‌های معمولی نمی‌رسید؛ تبدیل به فکر و ذکر و خواست و نیاز امثال مایی شده است.و این راز امید اصحاب آخرالزمان است. این راز قدرت گرفتن اصحاب حق است.این رمز نهایی ظهور است.https://ble.ir/mehr_o_ab
۱۰:۱۷
۲۵ فروردین
بازارسال شده از
امشب سه کتاب سارا ماس را تمام کردم؛ درباری از خار و رز و درباری از مه و خشم و درباری از بال و تباهی مدتهاست کتاب‌های فانتزی مختلفی را می‌خوانم و این مجموعه در میان آنها اثری متوسط بودبرای همین باز هم برگشتم به سوالی که گاهی در میان این خواندنها خودش را نشان می داد.در دوران معاصر اولین و البته قوی‌ترین مجموعه فانتزی ارباب حلقه‌هاست. تالکین جهانی عجیب و غریب را خلق کرد که بعد از نیم قرن همچنان مهیب و جذاب است. اما چرا؟تصور میکنم همه چیز به پایان جنگ جهانی دوم برمی‌گردد. اروپا با کمتر از نیم قرن دو جنگ را از سر گذارند که بیشتر در تمام تاریخ کشته به جا گذاشت. جنگی که نتیجه محتوم فلسفه لیبرالیسم در سه قرن اخیر بود. فاصله مرزهای کشورهای کوچک اروپایی کمتر از استان‌های یک کشور آسیایی بود و قرن‌ها انواع روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی خانوادگی داشتند. با این حال جنگی را در برابر هم شروع کردند که کشتارهای دهشتناکش همه چیز را با تکه‌پاره کردن ارتش‌ها از مردمش گرفت. پوچی و بی سرانجامی و بی معنا بودن این دو جنگ هر آنچه هویت انسانی را می‌ساخت از ان مردم گرفت. و از همه اینها بزرگ‌تر آنچه از دست رفت؛ معنا بود. در هنرهای تجسمی دادائیسم شکل گرفت و به اکسپرسیونیسم انتزاعی رسید اما در ادبیات اتفاق دیگری افتاد. ادبیات راه دیگری برای در امان ماندن از حفره تاریک و سیاه پوچی که جنگ ساخته بود؛ پیدا کرد. جهان دیگر. ادبیات فانتزی از همین‌جا جان گرفت. تالکین جهانی را ساخت که تجسم کابوس‌های شبانه میدان‌های جنگ و شهرهای بمباران شده بود و در این جهان انسان‌های معمولی کاری از دستشان برنمی‌آمد برای همین موجوداتی ساخته شدند که هر کدام قدرت فراانسانی داشتند. چون انسان قادر به غلبه بر وحشت دوران نبود و از همان جان جهان‌های فانتزی گوناگون ساخته شدند. انواع گوناگونی از قدرت های عجیب و غریب فراانسانی که خطر را از انسان‌ها دور می‌کنند.گاهی اوقات در میان چرخ زدن در جهان‌های موازی و لذت کشف آن به حقیقت دردناکی که پس زمینه خلق این جهان است؛ فکر میکنم و همین طعم گس و خاکستر گونه‌ای در کامم ایجاد می‌کند.
#کتاب_نگار#درباری_از_خار_و_رز#درباری_از_مه_و_خشم#درباری_از_بال_و_تباهی#درباری_از_شعله‌های_نقره‌ای
https://ble.ir/mehr_o_ab
#کتاب_نگار#درباری_از_خار_و_رز#درباری_از_مه_و_خشم#درباری_از_بال_و_تباهی#درباری_از_شعله‌های_نقره‌ای
https://ble.ir/mehr_o_ab
۱۳:۴۴
۱ اردیبهشت
بازارسال شده از
تفسیر سوره حمدانقلاب ایران ورای بسیاری از تغییراتی که در جامعه ایرانی خلق کرد، اتفاق شگفت انگیز متفاوتی را رقم زد که کمتر کسی به آن توجه می‌کند. در تاریخ پیش از انقلاب تلاوت قرآن به بخش اندکی از جامعه اختصاص داشت و از آن عمیق‌تر پرداختن به تفسیر، تنها در بخش کوچک‌تری از جامعه حوزوی جاری بود. مقایسه بخواهیم بکنیم از کل جمعیت ایران چه قدر مذهبی بودند. از آن جماعت مذهبی چه قدر حوزوی بودند و از آن جماعت حوزوی چه قدر اهل مطالعه قرآن و تفسیرش بودند؟ احتمالا عددی بسیار بسیار کوچک خواهد بود. تدبر قرآن به معنای مطالعه و پرسش و پاسخ و تتبع در آیات، مقوله‌ای بود که شاید پیش از این دوران نشود جز در میان خاص الخواص علما نشانی از آن پیدا کرد. ده سال از انقلاب گذشته است و هنوز این معنا رواج چندانی ندارد. هنوز موانع بسیاری برای انس با قرآن و تدبر در آن در جامعه وجود دارد؛ آن وقت سید علی آقای خامنه‌ای جلساتی را آغاز می‌کند که اتفاقا نه به قشر عامی جامعه تعلق دارد که تنها سخنرانی کند و نه به قشر حوزوی که در دایره نظرات و مطالعات پیشینیان متوقف شود و نتواند با متن قرآن ارتباط برقرار کند. جلسات تفسیر قرآن با دانشجویان که از همان ابتدا بنا را پویایی و مطالعه و تدبر قرار می‌دهد. دانشجویان باید مطالعه کنند، خلاصه بنویسند، گزارش بدهند، مطالب همدیگر را نقد کنند و ... آن هم در چه موضوعی؛ تدبر قرآن مجید.این روزها بسیاری از ملاحظات و نگرانی‌ها برای ورود به تدبر قرآن هنوز پابرجاست اما رشد جلسات تدبری در سراسر ایران می‌گوید که آن تک نهال نورس، امروز در سرزمین‌های زیادی از زمین سر بیرون آورده است در حال طی طریق برای ملحق شدن به ثقل دیگر قرآن است؛ امامی که اقامه کننده قرآن خواهد بود بعون الله تعالی.
#کتاب_نگار#تفسیر_سوره_حمد#آیت‌الله_سید_علی_خامنه‌ای#انتشارات_انقلاب_اسلامی
https://ble.ir/mehr_o_ab
#کتاب_نگار#تفسیر_سوره_حمد#آیت‌الله_سید_علی_خامنه‌ای#انتشارات_انقلاب_اسلامی
https://ble.ir/mehr_o_ab۶:۱۹
۳ خرداد
بازارسال شده از
بسم الله
زندگی در ایران اسلامی خیلی چیزها می‌سازد. شاید همه چیز را. در حوزه مورد علاقه خودم ادبیات و سینما، ژانری میان جنگ و ضدجنگ وجود نداشت تا این که ژانر دفاع مقدس خلق شد.در عرصه مستندسازی هم روایت فتح آمد که تا هنوز نمونه مشابه در دنیا ندارد. در ادبیات اولش تاریخ شفاهی و خاطرات و رمان بود مثل همه جای دنیا اما بعدش مستند داستانی آمد تا توصیفات، خاطرات را رنگ بزند و آن حدیث جان‌های شهدا به بهانه تصویری نبودن و داستانی نبودن، حذف نشوند.بعدش خرده روایت آمد تا آن تکه پاره‌های خاطرات که به درد یک روایت یک‌دست و کامل نمی‌خوردند از دست نرود.هنر و ادبیات ما پا به پای شهدا دارد جلو می‌آید، افتان و خیزان تا هیچ چیز را از دست ندهد.شهادت و روایت آن، میراث اهل آخر الزمان است که هیچ گوشه‌ای از آن نباید محو شود، چرا که دستگیره‌های بشریت هستند برای زنده ماندن برای گم نکردن راه شهادت.کم کم کرسی‌های نظریه پردازی و تئوری پردازی هم باید راهی برای تبیین غلبه محتوا بر فرم پیدا کنند. چرا که در اینجا معنا و محتواست فرم خاص خود را پدید می آورد. دیگر به دورانی نزدیک می‌شویم که می‌توانیم از لایتغیر نبودن فرم حرف بزنیم. از تناسب میان فرم و معنا، از همانندی‌شان به هم در طیب بودن یا خبیث بودن. و چه کسی می‌دانست که در چنین عرصه‌ای باز هم این خون شهید است که می‌تواند فرقان باشد.
#روز_نگار
https://ble.ir/mehr_o_ab
زندگی در ایران اسلامی خیلی چیزها می‌سازد. شاید همه چیز را. در حوزه مورد علاقه خودم ادبیات و سینما، ژانری میان جنگ و ضدجنگ وجود نداشت تا این که ژانر دفاع مقدس خلق شد.در عرصه مستندسازی هم روایت فتح آمد که تا هنوز نمونه مشابه در دنیا ندارد. در ادبیات اولش تاریخ شفاهی و خاطرات و رمان بود مثل همه جای دنیا اما بعدش مستند داستانی آمد تا توصیفات، خاطرات را رنگ بزند و آن حدیث جان‌های شهدا به بهانه تصویری نبودن و داستانی نبودن، حذف نشوند.بعدش خرده روایت آمد تا آن تکه پاره‌های خاطرات که به درد یک روایت یک‌دست و کامل نمی‌خوردند از دست نرود.هنر و ادبیات ما پا به پای شهدا دارد جلو می‌آید، افتان و خیزان تا هیچ چیز را از دست ندهد.شهادت و روایت آن، میراث اهل آخر الزمان است که هیچ گوشه‌ای از آن نباید محو شود، چرا که دستگیره‌های بشریت هستند برای زنده ماندن برای گم نکردن راه شهادت.کم کم کرسی‌های نظریه پردازی و تئوری پردازی هم باید راهی برای تبیین غلبه محتوا بر فرم پیدا کنند. چرا که در اینجا معنا و محتواست فرم خاص خود را پدید می آورد. دیگر به دورانی نزدیک می‌شویم که می‌توانیم از لایتغیر نبودن فرم حرف بزنیم. از تناسب میان فرم و معنا، از همانندی‌شان به هم در طیب بودن یا خبیث بودن. و چه کسی می‌دانست که در چنین عرصه‌ای باز هم این خون شهید است که می‌تواند فرقان باشد.
#روز_نگار
https://ble.ir/mehr_o_ab۵:۳۴
۲۸ خرداد
بازارسال شده از
خال سیاه عربی
کتاب خاطرات سفر حج اقای عسکری است. متنی ساده و روان که خیلی جاها می‌بندی‌اش تا با روضه هایش گریه کنی.برای من که این سفر را تجربه کرده‌ام، یک جور روایت ذهنی خاطره نگار بود و به طرز عجیبی آشنا، حتی بعضی جملاتی که در موقف‌های خاص نوشته شده بود دقیقا عین جملاتی بود که من هم در آن مواقف نوشته بودم.شاید همین نزدیک بودن باعث شده بود احساس ویژه‌ای نداشته باشم، مثل خاطرات جلال که هنوز هم خاص است و عجیب.نمی‌دانم مربوط به زمانه است یا دورانی که در آن هستیم نمی دانم این اختلاف با دوران جلال خوب است یا بددر خاطرات جلال یک جور بزرگ‌منشی در عین رها بودن داشت، خیلی زلال جاری شده بود و خود را در معرض دریافت قرار داده بودمن در نوشته‌های امثال خودمان این را نمی‌بینم، یک جور جدیت هست، یک جور حاضر به یراق بودن، انگار که برای دریافت فرمان رفته باشیم. حالا لیاقتش را داشته‌ایم یا نه چیز دیگری است.
چه قدر این اختلاف در زمان غریب است!!!!و عید اضحی مبارک
#کتاب_نگار#خال_سیاه_عربی#حامد_عسگری#انتشارات_امیرکبیر
https://ble.ir/mehr_o_ab
کتاب خاطرات سفر حج اقای عسکری است. متنی ساده و روان که خیلی جاها می‌بندی‌اش تا با روضه هایش گریه کنی.برای من که این سفر را تجربه کرده‌ام، یک جور روایت ذهنی خاطره نگار بود و به طرز عجیبی آشنا، حتی بعضی جملاتی که در موقف‌های خاص نوشته شده بود دقیقا عین جملاتی بود که من هم در آن مواقف نوشته بودم.شاید همین نزدیک بودن باعث شده بود احساس ویژه‌ای نداشته باشم، مثل خاطرات جلال که هنوز هم خاص است و عجیب.نمی‌دانم مربوط به زمانه است یا دورانی که در آن هستیم نمی دانم این اختلاف با دوران جلال خوب است یا بددر خاطرات جلال یک جور بزرگ‌منشی در عین رها بودن داشت، خیلی زلال جاری شده بود و خود را در معرض دریافت قرار داده بودمن در نوشته‌های امثال خودمان این را نمی‌بینم، یک جور جدیت هست، یک جور حاضر به یراق بودن، انگار که برای دریافت فرمان رفته باشیم. حالا لیاقتش را داشته‌ایم یا نه چیز دیگری است.
چه قدر این اختلاف در زمان غریب است!!!!و عید اضحی مبارک
#کتاب_نگار#خال_سیاه_عربی#حامد_عسگری#انتشارات_امیرکبیر
https://ble.ir/mehr_o_ab۶:۴۸
۸ تیر
بازارسال شده از
پیروز انتخابات ۸ تیر جمهوری اسلامی ایران،
قطعا حضرت بقیه‌الله اعظم روحی و ارواحنا له الفدا هستند
گذشته
۱. پیش از انقلاب ۵۷، مردم ایران صندوق رای ندیده بودند؛ تنها در حافظه تاریخی‌شان حرکت‌هایی از خواست جمعی‌شان در قضیه تنباکو و مشروطه و کشف حجاب وجود داشت که در ظاهر شکست خورده بودند. اینجا ملاک بقای اسلام بود.
۲. انقلاب اسلامی ایران و صندوق رای آری یا نه، رای به جمهوریت و انتخاب اسلام به عنوان یک ساختار سیاسی و اجتماعی بود. در اینجا شبهه‌ای وجود نداشت. رای اسلام بود.
۳. پس از انقلاب ۵۷، همه با نام اسلام و ظواهر اسلامی آمده بودند، حتی مجاهدین خلق. میدان عمل در میان کسانی بود که به هر شکل نامی از اسلام می‌بردند.مردم در انتخاب بین اسلام ناب و اسلام مارکسیستی، اسلام ناب را انتخاب کردند
۴. در گام بعد؛ جامعه از شعارهای اسلامی عبور کردند و ملاک انتخاب اجرای اسلام شد.از آنجا به بعد عرصه انتخاب به دوگانه‌های زیر تبدیل شداسلام ناب و اسلام سرمایه داریاسلام ناب و اسلام آمریکایی صد البته که دشمن مقابل در هر کدام از این عرصه‌ها با تمام توان تاخته است و از این سو ملاک‌های انتخاب، گام به گام در هر انتخابات جزئی‌تر و حقیقی‌تر شده است.این مردم در هر انتخاب مورد امتحان قرار گرفتند تا میزان انطباق خودشان را و نامزدها را با اسلام بسنجند و انتخاب کنند.
۵. تا رسیدیم به امروز که سخت‌ترین انتخاب است چون دیگر نمی‌شود با استنباط و استدلال و نظرسنجی و تکیه به ارای نخبگان سیاسی و حتی علما به نتیجه‌ای رسید که قلب را آرام کنداز امروز به بعد ملاک هر انطباقی قلبی است که مولفه‌های ایمان بیش از پیش بر آن وارد شده و مستقر شده باشد
قطعا حضرت بقیه‌الله اعظم روحی و ارواحنا له الفدا هستند
گذشته۱. پیش از انقلاب ۵۷، مردم ایران صندوق رای ندیده بودند؛ تنها در حافظه تاریخی‌شان حرکت‌هایی از خواست جمعی‌شان در قضیه تنباکو و مشروطه و کشف حجاب وجود داشت که در ظاهر شکست خورده بودند. اینجا ملاک بقای اسلام بود.
۲. انقلاب اسلامی ایران و صندوق رای آری یا نه، رای به جمهوریت و انتخاب اسلام به عنوان یک ساختار سیاسی و اجتماعی بود. در اینجا شبهه‌ای وجود نداشت. رای اسلام بود.
۳. پس از انقلاب ۵۷، همه با نام اسلام و ظواهر اسلامی آمده بودند، حتی مجاهدین خلق. میدان عمل در میان کسانی بود که به هر شکل نامی از اسلام می‌بردند.مردم در انتخاب بین اسلام ناب و اسلام مارکسیستی، اسلام ناب را انتخاب کردند
۴. در گام بعد؛ جامعه از شعارهای اسلامی عبور کردند و ملاک انتخاب اجرای اسلام شد.از آنجا به بعد عرصه انتخاب به دوگانه‌های زیر تبدیل شداسلام ناب و اسلام سرمایه داریاسلام ناب و اسلام آمریکایی صد البته که دشمن مقابل در هر کدام از این عرصه‌ها با تمام توان تاخته است و از این سو ملاک‌های انتخاب، گام به گام در هر انتخابات جزئی‌تر و حقیقی‌تر شده است.این مردم در هر انتخاب مورد امتحان قرار گرفتند تا میزان انطباق خودشان را و نامزدها را با اسلام بسنجند و انتخاب کنند.
۵. تا رسیدیم به امروز که سخت‌ترین انتخاب است چون دیگر نمی‌شود با استنباط و استدلال و نظرسنجی و تکیه به ارای نخبگان سیاسی و حتی علما به نتیجه‌ای رسید که قلب را آرام کنداز امروز به بعد ملاک هر انطباقی قلبی است که مولفه‌های ایمان بیش از پیش بر آن وارد شده و مستقر شده باشد
۹:۱۷
بازارسال شده از
حالهنوز در هیچ کجای عالم، انجام توسلات و تضرعات و ذکرها و نمازها و استغاثه به درگاه خدا برای تبدیل به خیر شدن یک اراده جمعی و تصمیم با اختیار جمع کثیر مردم، رخ نداده استو این اولین بار است که مردم آگاهانه و از روی اختیار تدبیر یک امر مدنی و مدرن مانند انتخابات ریاست جمهوری را از خداوند طلب می‌کنندبراب اولین بار پیوند شریعت و طریقت در جامعه ایرانی و همه دنیا آشکار شده است و این بار ملاک نه فقط رویه آشکار شریعت‌مداری نامزدها بلکه باطن عملکرد و نیاتشان محل مداقه و دقت قرار گرفته است و چه کسی است که نداند چنین امری چه قدر عظیم و چه قدر دشوار است. مردم ایران برای انتخابات ریاست جمهوری‌شان در معرض انتخاب بین کسانی قرار گرفته‌اند که شهره به اسلام خواهی و انقلابی بودن هستند و الان بین تطابق حقیقت وجودی آنان با حقیقت اسلام درگیر و آشفته‌اند. آزمونی بس سهمگین که برای اولین بار از امتی در اسلام گرفته میشود و این مردم هشیارانه به سراغ استغاثه رفته‌اند تا خداوند تدبیر امر غیبی این ماجرا را بکند.چنین رشد و تکاملی در جریان امت‌های موحد تاکنون نظیر نداشته است و گامی بزرگ در جهت شکل‌گیری امت آخرالزمانی حضرت حجت است.برای همین فارغ از نتیجه‌ای که فردا مشخص خواهد شد؛ پیروز این انتخابات؛ بقیه الله اعظم خواهد بود.
۹:۱۷
بازارسال شده از
آیندهبماند اثرات تمدنی و جهانی و منطقه‌ای این انتخابات که در همه جای دنیا چشم به آن دوخته‌اند. یعنی در باطن امر، همه مردم در دنیا از حقیقت عظیمی که در این انتخابات قرار گرفته است؛ آگاهند و این راز آشفتگی‌ها و دل آشوب‌ها و تشویش‌ها و نگرانی‌های همه ماست. پیدا کردن پاسخ این سوال که چه کسی برای جبهه انقلاب بهتر است، کار آسانی نیست.امر عظیمی در کار است و هیبت و سطوتش قلب‌ها را در تسخیر خود گرفته است.و در هنگام نزول یک امر عظیم چاره‌ای جز چنگ زدن به ریسمان خداوند به استغاثه نداریم تا خداوند به ضاغت الارض و منعت السماء که در آن گرفتاریم، رحم کند و آن عَلَمی که دست حضرت حجت را در مقابل هیمنه کفر گشوده می‌کند، در دستان ولی امر مسلمین جهان قرار دهددر آخر یادمان نرود که خداوند اجر خود را بر سعی گذاشته است. در طول این اربعین از شهادت شهید جمهور، سعی و مساعی بدنه مردم انقلابی بر پیدا کردن اصلح برای نظام جمهوری اسلامی بوده است و خداوند به پاداش این سعی، خیر و برکت را بر آن نیت باطنی خواهد گذاشت، فارغ از آن که نتیجه آن سعی بر روی برگه رای چه نامی باشد.
https://ble.ir/mehr_o_ab۹:۴۵
۲۶ شهریور
بازارسال شده از
نام تو چه زیباست اباعبدالله...
که باز می‌کند قفل‌های زنگ‌زده پوسیده قلب را
هستی شهادت می‌دهد و قلب ما که برای زنده شدن؛ نامی جز حسین، محیی نیست.مدتها به بهانه نوشتن داستانی درباره کربلا؛ بیشترین زمانم صرف خواندن کتاب‌های پژوهشی و روایی و داستانی درباره عاشورا می‌شد.ساعات بسیاری را به شنیدن روضه و مداحی می‌گذراندم. قرآن که می‌خواندم؛ دنبال وجهی از کربلا بودم، سوره به سوره را برای دیدن عاشورا می‌خواندم.آن روزها نمی‌دانستم که در بهشت تنفس میکنم و حالا بعد از سالها که در قطعه مردگان بهشت زهرا، زیسته‌ام میفهمم چرخ زدن در قطعه شهدا چه طعمی دارد.طعم حی بودن، حیات داشتن، بودن، هست بودن
که باز می‌کند قفل‌های زنگ‌زده پوسیده قلب را
هستی شهادت می‌دهد و قلب ما که برای زنده شدن؛ نامی جز حسین، محیی نیست.مدتها به بهانه نوشتن داستانی درباره کربلا؛ بیشترین زمانم صرف خواندن کتاب‌های پژوهشی و روایی و داستانی درباره عاشورا می‌شد.ساعات بسیاری را به شنیدن روضه و مداحی می‌گذراندم. قرآن که می‌خواندم؛ دنبال وجهی از کربلا بودم، سوره به سوره را برای دیدن عاشورا می‌خواندم.آن روزها نمی‌دانستم که در بهشت تنفس میکنم و حالا بعد از سالها که در قطعه مردگان بهشت زهرا، زیسته‌ام میفهمم چرخ زدن در قطعه شهدا چه طعمی دارد.طعم حی بودن، حیات داشتن، بودن، هست بودن
۵:۴۰