دلتنگ میشوم، وقتی اسم اولوالالباب میآید، وقتی از اهل بیت پیامبر حرف میزنند، وقتی ذیالقربی را در سوره ای میبینم، وقتی یتیم و اسیر سورهی انسان را یاد میکنم، چون...چون به این احساس نزدیکی کانون گرما و ولایت، نیاز دارم...چون... چون به این که احساس کنم به شما نزدیک هستم، احتیاج دارم... .
از یادداشت های بهار1403
از یادداشت های بهار1403
۱۸:۲۴
حال مالک اشتر را با روح و جانم خریدارم، آنگاه که امیرالمؤمنین خطاب به او فرمودند:أنتَ مِن آمَن أصحابی(تو یکی از با ایمان ترین اصحاب من هستی) و أوثقهم فی نفسی (و اعتماد من بر تو بیش از همه است) و انصحهم و أراهم عندی.
۷:۳۴
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَآ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
[یاد كن] هنگامی كه [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: ای پروردگارما رحمتی از نزد خود به ما عطا كن، و برای ما در كارمان زمینه هدایتی فراهم آور. (۱۰)کهف
[یاد كن] هنگامی كه [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: ای پروردگارما رحمتی از نزد خود به ما عطا كن، و برای ما در كارمان زمینه هدایتی فراهم آور. (۱۰)کهف
۸:۲۳
یادداشتهای دلتنگ قرن پانزدهم
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَآ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا [یاد كن] هنگامی كه [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: ای پروردگارما رحمتی از نزد خود به ما عطا كن، و برای ما در كارمان زمینه هدایتی فراهم آور. (۱۰)کهف
الهی اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ
خدایا، تویی پناه من هنگامی که درماندهام کنند راهها با همه وسعتی که دارند و زمین بر من تنگ گیرد با همه پهناوریش و اگر نبود رحمت تو بـطور حتم من هلاک شده بودم
امام حسین علیه السلام، دعای عرفه
خدایا، تویی پناه من هنگامی که درماندهام کنند راهها با همه وسعتی که دارند و زمین بر من تنگ گیرد با همه پهناوریش و اگر نبود رحمت تو بـطور حتم من هلاک شده بودم
امام حسین علیه السلام، دعای عرفه
۸:۲۴
میچکی مثل شبنمی بر خاکاز گُلِ سورههاش، بی امساک...
(از آن تک بیتهایی که تک بیت باقیماند.) ٢۴ آذر ١۴٠٣
(از آن تک بیتهایی که تک بیت باقیماند.) ٢۴ آذر ١۴٠٣
۱۹:۵۳
هر چند صد بیابان وحشیتر از غزالیمما را به گوشه چشمی، تسخیر میتوان کرد!
#صائب_تبریزی
#صائب_تبریزی
۲۰:۲۹
ای خوشا #برف که بر گُنبد تو بوسه زدهبی قرار است دلم، صحن و سرا می خواهد...
۸:۱۲
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبودعجب فتادن مرد است در کمند غزال...
سعدیِ جان
سعدیِ جان
۹:۱۷
بازارسال شده از نوش گوش
Mohammad.Saleh.Ala.2(WebAhang).mp3
۰۸:۰۲-۷.۵۱ مگابایت
۱۲:۰۲
یادداشتهای دلتنگ قرن پانزدهم
Mohammad.Saleh.Ala که بیحوا نه آدم است نه عاشق
محبوب من!تو را گم کرده ام!مدتهاست که گم کرده ام تو را و در هر چیزی که مایهای شبیهت داشته باشد، دنبالت میگردم، شاید طعم تو را به یادم بیاورد و بشود دوباره تو را تجربه کرد!محبوب من!هیچ کس و هیچ چیز جای تو را نمیگیرد و مثل تو، مرا گوارا نمیشود...
۱۲:۰۹
ای مثل روز آمدنت روشن!این روز ها که میگذرد هر روزدر انتظار آمدنت هستمامابا من بگو که آیا من نیزدر روزگار آمدنت هستم؟
۱۳:۰۰
۱۴:۳۲
یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار، یا به دیدار من ابری نیا... تر میشوی!
حامد عسکری
حامد عسکری
۱۷:۲۲
نه پنج روزهٔ عمرست عشق روی تو ما را،وجدت رائحة الودِّ إن شممت رفات...
#سعدی
#سعدی
۲۰:۱۳
سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم تو را..هرچقدر افشردهای دل را بیفشارم تو را...
... وی در حسرت ندیدن آقا میسوزد...
... وی در حسرت ندیدن آقا میسوزد...
۱۵:۰۰
هرجا که روم مهر دلم سوی تو باشدآهوهای شکارا همه در کوی تو باشدهردم که روم سوی مسجدگوشهی محرابم خم ابروی تو باشد
پ. ن:آن روزها، کسی را داشتم، هر روز و هر نماز که کشان کشان خودش را به مسجد میرساند و برمیگشت، از تهِ تهِ دلش این شعر را برایم میخواند... .آن روزها کسی را داشتیم که تنها توقعش از ما، این بود که بگذاریم بیشتر دوستمان داشته باشد...
پ. ن:آن روزها، کسی را داشتم، هر روز و هر نماز که کشان کشان خودش را به مسجد میرساند و برمیگشت، از تهِ تهِ دلش این شعر را برایم میخواند... .آن روزها کسی را داشتیم که تنها توقعش از ما، این بود که بگذاریم بیشتر دوستمان داشته باشد...
۱۹:۳۴
یادداشتهای دلتنگ قرن پانزدهم
هرجا که روم مهر دلم سوی تو باشد آهوهای شکارا همه در کوی تو باشد هردم که روم سوی مسجد گوشهی محرابم خم ابروی تو باشد پ. ن: آن روزها، کسی را داشتم، هر روز و هر نماز که کشان کشان خودش را به مسجد میرساند و برمیگشت، از تهِ تهِ دلش این شعر را برایم میخواند... . آن روزها کسی را داشتیم که تنها توقعش از ما، این بود که بگذاریم بیشتر دوستمان داشته باشد...
زد اگر کسی در خانهات، دل ماست کرده بهانهاتهمه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی... به چه حالتی...
۱۹:۵۴
مثل باران بهاری که نمیپرسد کِی؟سر زده در بزن و بیخبر از راه برس...
۱۹:۵۶
نَحنُ أَهلالآخرة، وَ نَسعى إِلَيها...#سیدحسننصرالله
۱۵:۳۳
یادداشتهای دلتنگ قرن پانزدهم
نَحنُ أَهلالآخرة، وَ نَسعى إِلَيها... #سیدحسننصرالله
.. و إنّ دنیاکم عندي لَأَهونُ من وَرَقةٍ فی فَمِ جرّادَةٍ تَقضَمُها.ما لِعَلیَّ و لِنَعیمٍ يَفنی، و لذّةٍ لا تَبقی؟!
مولایم امیر المؤمنين فرمود خطبه224
مولایم امیر المؤمنين فرمود خطبه224
۱۶:۰۶