عکس پروفایل بی تی اس✢سناریو✢رمان        cenarii 💜ᗷTS⟭⟬💜ب

بی تی اس✢سناریو✢رمان cenarii 💜ᗷTS⟭⟬💜

۳۰۲عضو
بریم اول ناشناس چک کنم بعد هم پارت دارممگ

۱۹:۰۴

وای دروددددد قنشگامممundefinedundefinedundefinedحال و احوال؟ببخشید چند وقت نبودم...داستانش خیلی طولانیه فقط فعلا مختصر و مفید بگم ۲ هفته اخراج بودم.و اینکه بعدشم یه اتفاقایی افتاد که اصن باورتون نمیشه و کلا همین الان هم تو شرایط روحی خوبی نیستم ولی مگه میشه شما هارو یادم بره؟#شارلوت

۱۹:۰۴

thumnail
دقیقا زدی تو خال..هم مریض بودم هم امتحان داشتم هم اخراج شدم...اصن نمیدونیسلام فداتشم بله حتماااواقعا هنوز باورم نمیشه اون فرشته مرده..سلام نفسم مرسی که درک میکنی منم واقعا باید زودتر میومدم ولی خب دیگه الان نوشتم و اومدمممادی که عکس و کلیپ و اینا میزاشت من نبودم زیبا رو

۱۹:۰۶

thumnail
سناریو؟؟؟عمم اوکی ایدشو بده اگر وقت گردم میزارمدرود خوش اومدی زیبارو!★من ادمین شارلوتم ..اسم واقعیم لعیا عه حالا هرجور میخوای صدام کن و اینکه فیک پسره بده من رو مینویسمم .درود...چشممعوا توو..عه عه عهه..چرا وا؟چون پارت نزاشتم..ببخشید دیگه هعی

۱۹:۰۸

thumnail
چراااا میدممSchool..و هزار درد و مرض دیگهاگه وقت کنم چشم رو چشمموای منم نمیدونی چقدر دلم براتون تنگ شدهundefinedاومدممundefinedundefined

۱۹:۰۹

thumnail
دلیلی که زیاد هست ولی خب بله دقیقا درسام ام به فاک دادهundefinedقطعا که تنگ شدههههدرود چطورییundefined🤍اوکیییاوکییییییدرود روالی..الان بله داری ولی ادمین نیستی دیگه؟

۱۹:۱۱

حالا اگه آماده‌اید برا پارت ری اکت بدید بیینم؟undefinedundefinedundefinedundefined#شارلوت

۱۹:۱۲

پسره بَده من★Part:24undefinedundefined
صبح با استرسی که از دیشب گرفته بودم از خواب بیدار شدم و زود لباسمو پوشیدم رفتم دانشگاه تا جونگ کوک رو ببینم ولی..وا چرا امروز نیومده بود؟ینی اتفاقی افتاده؟وای تهه چرا الکی نگران میشیکلاسام که تموم شد ظهر بود و من هنوز هیچی نخورده بودم به سومی پیشنهاد دادم که پاشیم بریم یه رستوران یه چیزی بخوریم اونم قبول کرد و راه افتادیم+سومیسومی:جونم+امشب بابای جونگ کوک دعوتم کرده خونشونمیسو:جدی میگییی وای دختر دلشو بردی مطمئنن خیلی ازت خوشش اومدهلبخند زورکی ای زدم+عم..ولی آخه چرا خوده جونگ کوک بهم نگفت؟چرا باباش پیام داد؟چرا امروز جونگ کوک نیومده دانشگاه؟میسو:وای حساس شدی هاا ا.ت بس کن بابا+هوففف اره ولش کن الکی حساس شدمرفتیم و ناهارمونو خوردیم بعدشم میسو رفت خونشون و منم زود رفتم خونه لباسای شیک و مجلسی و پوشیدم و با استرس از خونه زدم بیرون و به جیمین گفتم که تا اونجا برسونتمجیمین:رسیدیم همینه..فقط ا.ت، نمیخوای منم بیام؟مطمئنه دیگه؟ +اره بابا دیوونه چی میگی‌ برو نگران نباش میبینیمتاز جیمین خدافظی کردمو با خیال خوش زنگ در رو زدم.ویو کوکبعد از اون ماجرا که بابام رویه ا.ت گیر شده بود و میگفت باید باهاش کات کنی حالم اصلا خوب نبود..دیوونه شده یودم،رفتم خونه خودم و دانشگاه هم نیومدم ولی خب اشمب باید برمیگشتم و باهاش حرف میزدم تا شاید بتونم قانعش کنم اگرم که نشد اصلا برام مهم نیست فقط باید با ا.ت فرار میکردم تا نتونه دستش بهم برسهپایان ویو کوک/ویو ا.تدرو باز کردن و وارد خونه شدم..اینجا رو دیده بودم و برام جدید نبود ولی هنوزم بی نقص و قشنگ بودوارد خونه شدمبابای کوک:سلام دخترم حالت خوبه؟.تعلیم کردم و با لبخند سلام کرد+سلام پدر ممنونم شما خوبید..کوک ؟؟ب.ک:ممنونم.. کوک، اون امشب نمیاد من میخواستم با خودت حرف بزنم!استرسم هزار برابر شد منظورش چیه؟؟چرا جونگ کوک نیستب.ک:بشین برات قهوه ریختمنشستم و بابای کوک هم کنارم نشستب.ک:خب ببین دختر من باید یه سری حقیقت هارو برات روشن کنم!

۱۹:۱۷

پسره بَده من★Part:25undefinedundefined
چشام گرد شده بود، چیشده؟ب.ک:مادره تو..اومد حرف بزنه که زنگ آیفون به صدا در اومدب.ک:ببخشید وایسا رفت که درو باز کنه،مادر من؟چرا با همچنین کلمه ای شروع کرد یعنی چی ؟با عصبانیت آیفون رو انداخت و جونگ کوک وارد خونه شد و با دیدن من جوش اورد_اینجا چه خبره بابا ا.ت اینجا چیکار میکنه؟؟؟پا شدم و رفتم سمتش +جونگ کوک خوبی؟امروز دانشگاه نیومده بودی چیزی شده؟_تو حالت خوبه؟چرت و پرت که بهت نگفت نه+نه جونگ کوک این چه حرفیه مم قکر کردم تو خبر داری که..ب.ک:جونگ کوک باید از همین الان با حقیقت آشنا شهمیخواست ادامه بده که جونگ کوک پرید تو حرفش_ادامه ندهه بسهه دیگه*با داد*_ا.ت لطفا برو تو حیاط تا من بیام+ولی کو_گفتم برو بیرون ا.ت!!سرمو گرفتم پایین و با استرس از اونجا خارج شدم هنوز متوجه نمیشدم داره چه اتفاقی میفته و گیج بودم_آهان پس به من حقیقت رو نمیگی بعد به این دختر بیچاره میخوای بگی تا الیک مارو از هم دور کنی؟انقدر بوی منو میخوای؟؟ب.ک:تو هیچی نمیدونی جونگ کوک.._پس بگو که بدونم!!ب.ک:من مامان ا.ت رو میشناسم!_چیمیگی؟؟مادر خیلی وقته که کم شدهب.ک:حح گم شده..اون بهم بدهکار بود،_چرا چرت و پرت میگیب.ک:گفتم خفه شو کوک!ی.ک:بدهکاریم سنگین تر از چیزی که فکر میکنی یود چهره ا.ت یه مافیایی بود که حتی به مادرش هم رحم نمی‌کرد.. اونم پیش من پناه آورد تا از دست شوهرش نجات پیدا کنه ولی بعد چند وقت که برای خودش کاره ای شد نتونست دینش و بهم بده، ولی با جونش داد!بدن کوک سرد شده بود،نمیفهمید داره چه اتفاقی می‌افتد. چیشده؟پدرش مادره دوست دختر یا بهتره بگم کله زندگیش رو کشته؟اون دیگه چطور میتونست تو رویه ا.ت نگاه کنه؟مگه میشد..اون دختر مظلوم..._تو..تو دروغ میگی‌ب.ک:باید با ا.ت بهم بزنی وگرنه سرنوشت اونم مثل مادرش-_خفه شو حروم زاده فقط خفه شو!!!_تو به معنای واقعی یه آشغالی میدونستی؟ویو ا.تتویه حیاط بودم،ولی تمام صداهایی می‌شنیدم.. تمامشوباورش برام سخت بود،از شدت ترس و استرس و دیوونگی که کل بدنمون فرا گرفته بود فقط سرد و بی حرکت شده بودم و نمیدونستم باید گریه کنم یا فقط سکوت کنم که دومی رو انتخاب کردم..جونگ کوک پسر قاتل مادرم!..نه نه بدبختی من بی نهایته

۱۹:۱۷

منتظر نظراتون برای این پارت هستممممundefinedundefinedحمایت تو ناشناس یادتون نره-منم قول میدم زود زود پارت بزارممhttps://harfeto.timefriend.net/17242632800825#شارلوت

۱۹:۱۸

thumnail
عه درود..اوکیه بهش میگمفداتشمم..وای جر اصن عالی🤌undefinedundefinedundefinedوای خدااundefinedundefinedدقیقاا....تازه دیروز همه تعطیل شدن بعد ما نهمایه بدبخت باید پاشیم بریم امتحانامون رو بدیم

۱۱:۲۴

thumnail
کرم داری برادر؟؟هعییگوشیش هنگ کرده الان دیگه ادمین نیست باید به مالک بگم دوباره ادمینش کنهمن فقط تو چنل فیک مینویسم گلممundefined🤍ایده بدههپروردگارا..

۱۱:۲۵

thumnail
مرسی قربونت برم شما چطوری؟بله چشمم حمایت‌های یه کم دیگه زیاد شه شاید همین امروز فردا هم گذاشتمundefinedundefined🤍undefinedمرسیییییی جون‌گرفتم به خداundefinedundefinedکرم:هوفف

۱۱:۲۷

thumnail
باشه زیباسلام فداتشم باشه چشم میزارم تو چنلممنونن باشه حتماایکم دیگه حمایتا بیشتر شه بعد اوکییبلییی

۱۱:۲۹

بچه ها تازه چنلونو زدن حمایتشان کنیدundefined🤍Ble.ir/join/H42Meku2kj

۱۱:۳۰

thumnail
اره باحال میشه ولی خب من مالک چنل نیستم اینارو باید تو ناشناس یا پیوی مالک درخواست کنیددرستهundefinedundefinedشما ایده بده من میزارمم

۱۱:۳۵

thumnail
عواا طبیعیه قضیه این کامنتا رو نمیدونم و برام نمیاد یا چی؟undefinedundefinedعمم یه خورده ریدم..پاد اورده بودیم تو دستشویی کشیدیم..این دفه وثت نکردم ولی چشم بیبی سعی میکنم دفه بعد بیشتر بزارمباشههههعمم کرم بریزم نزارم نظرته؟کرم..

۱۲:۲۷

بی تی اس✢سناریو✢رمان cenarii 💜ᗷTS⟭⟬💜
منتظر نظراتون برای این پارت هستممممundefinedundefined حمایت تو ناشناس یادتون نره- منم قول میدم زود زود پارت بزارمم https://harfeto.timefriend.net/17242632800825 #شارلوت
نظرتون چیه یه خورده کرم بریزم و آخر این فیک رو بد تموم کنمundefinedundefined#شارلوت

۱۲:۳۴

بی تی اس✢سناریو✢رمان cenarii 💜ᗷTS⟭⟬💜
نظرتون چیه یه خورده کرم بریزم و آخر این فیک رو بد تموم کنمundefinedundefined #شارلوت
ععه ناراحت شدم فقط یه نفر باهام موافقه؟به خدا باحال میشه هاundefined#شارلوت

۱۵:۴۴

بی تی اس✢سناریو✢رمان cenarii 💜ᗷTS⟭⟬💜
نظرتون چیه یه خورده کرم بریزم و آخر این فیک رو بد تموم کنمundefinedundefined #شارلوت
اوکی ۶ نفر شدید افرینن..پیش به سویه بد تموم کردن رمان..#شارلوت

۱۸:۳۱