بله | کانال آموزش حرفه ای گرامر زبان انگلیسی (مبتدی تا پیشرفته)
عکس پروفایل آموزش حرفه ای گرامر زبان انگلیسی (مبتدی تا پیشرفته)آ

آموزش حرفه ای گرامر زبان انگلیسی (مبتدی تا پیشرفته)

۱۰۷عضو
اصطلاحات حقوقی:
undefinedPermanent marriage contractundefinedعقد نکاح دائم
undefinedHas the obligation toundefinedمکلف است که
undefinedMarriage registryundefinedدفتر ازدواج
undefinedConditions stipulated in marriage certificateundefinedشرایط مندرج در قباله ازدواج
undefinedSpousesundefinedزوجین
undefinedConditions stipulated through a separate binding contractundefinedشرایط ضمن عقد خارج لازم
undefinedJustice Administrationundefinedدادگستری
undefinedState Registry of Deeds and Landed-Estate Propertiesundefinedسازمان ثبت اسناد و املاک کشور
undefinedMarriage Certificateundefinedسند ازدواج
undefinedMarriage Registryundefinedحوزه ثبتی
undefinedEntry Numberundefinedشماره ترتیب
undefinedThe husbandundefinedزوج
undefinedThe wifeundefinedزوجه
undefinedParticularsundefinedمشخصات
undefinedMarriage portionundefinedصداق/مهر
undefinedA volume of the Holy Koranundefinedیک جلد کلام‌الله مجید

۷:۰۸

یک کلمه با معانی، نقش ها و تلفظ های متعدد:Contract:
He contracts Malaria:او مبتلا به مالاریا شد.He contracted to work in that office. او قرارداد منعقد کرد که در آن اداره کار کند‌Many workers do not have any written contracts.بسیاری از کارگران قرارداد مکتوبی ندارند‌.

۷:۲۴

چند اصطلاح انتخاباتی:
undefined ثبت نام انتخاباتی:electoral register
undefined سیستم انتخاباتی:electoral system
undefined قانون انتخاباتی:electoral law
undefined شکست انتخاباتی:electoral defeat
undefined دستاوردهای انتخاباتی:electoral gains
undefined اصلاحات انتخاباتی:electoral reforms

۵:۴۲

Most & the mostکلمه most در دو جایگاه کمیت نما برای اسم و صفت عالی ساز برای صفت می تواند استفاده شود.هرگاه the most به همراه صفت استفاده شود قطعا عالی ساز است مانند The most beautiful house زیباترین خانه
اگر most به همراه اسم ( فقط می تواند به همراه اسم قابل شمارش جمع و غیر قابل شمارش باشد) بیاید اکثر و یا بخش اعظم معنی می دهد:Most seasبخش اعظمی از دریاهاMost studentsاکثر دانش آموزانهرگاه the most به همراه یک اسم باشد معنی آن بیشترین است که معنی آن با بخش اعظم یا اکثر بسیار متفاوت است چرا که بخش اعظم یا اکثر منظور نسبتی از همه آن اشیا یا انسان ها مد نظر است اما بیشترین در جایی استفاده می شود که قصد ما مقایسه یک شی یا انسان با چند شی یا انسان از یک مجموعه مشخص باشد.The most Caspian seaبیشترین مقدار از دریای خزراین موضوع در ترجمه های تخصصی بسیار کاربرد دارد.مثال:Iran is intitled over(to) the most part of the Caspian sea.ایران نسبت به بیشترین بخش از دریای خزر محق است.( در اینجا در مقایسه با چند کشور بیشترین حق را دارد ممکن است ۲۰ درصد باشد یا بیشتر یا کمتر) اما اگر the را از جمله بالا حذف کنیم معنی آن می شود:ایران نسبت به بخش اعظمی از دریای خزر محق است.( منظور بیش از ۵۰ درصد است)Iran is intitled over(to) most Caspian sea.

۱۶:۰۰

تاملی در کاربردهای مختلف کلمه due :
۱. موعد، مقرر، مانند: موعد اتوبوس بعدی کی هست؟ کی می رسد؟
What time is the next bus due?
Their first baby is due in January.
When is the first payment due?
۲. وقتی قرار است بعد از due فعل استفاده شود از حرف اضافه to استفاده می کنیم: due to و اینگونه معنی می کنیم: قرار است
مثلا: قرار است او دوباره روز دوشنبه در دادگاه حاضر شود (حاضر شدن در دادگاه با فعل appear است)
He's due to appear in court again on Monday.
The next meeting is due to be held in three months' time.
The present chairman is due to retire next month.
۳. اگر بعد از due to فعل نیاید، بلکه اسم بیاید، به معنی به خاطر، به دلیل - because of - خواهد بود. مثلا - ناشادی زیاد او به دلیل/به خاطر خستگی است:
A lot of her unhappiness is due to boredom.
Due to computer problems, the checks will be late.
۴ . در ترکیب in due course به معنی در موعد مقتضی / در زمان مناسب در آینده - at a suitable time in the future؛ مثلا - شما نتایج را در زمان مقتضی دریافت خواهید کرد
You will receive notification of the results in due course.
In due course the business became a real money maker.
۵. گاهی due با حرف اضافه to به معنی دین به کار می رود، مانند اینکه مدیون کسی باشید و بخواهید تشکر کنید یا کسی مبلغی بدهکار باشد. در واقع، دین مادی و معنوی. دو مثال را ببینید:
Our thanks are due to everyone.
Our thanks are due to everyone who gave so generously.
£50 is due to me from the people I worked for last month.
I’m due a refund for the sweater I returned.
۶ . گاهی due به معنی لازم و ضروری - necessary- به کار می رود، مانند اینکه بگویند فلانی بدون توجه مراقبت لازم رانندگی می کرد:
He was found to have been driving without due (= the necessary) care and attention.
۷ . در جهت یابی، due به معنی مستقیم - straight - به سمت یکی از جهات است، مانند اینکه بگوییم: مستقیم به سمت شرق برو:
From here, you go due east until you get to the Interstate.

۸:۵۹

Consider & consideration Consider فعل است به معنی بررسی کردن ، ملاحظه و دقت کردن استHe Consider the case.او پرونده را ملاحظه کرد
Consideration اسم است و در زبان عمومی به معنای ملاحظه و بررسی و در زبان تخصصی حقوقی یعنی عوضین معامله
اصطلاح: To take something into consideration به معنی بررسی کردن چیزی با دقت بالا.Ex: we should take his statements into Consideration. باید اظهارات او را به دقت بررسی کنیم.
Consideration به معنی عوضین معاملهEx: one of the important elements of a valid contract is consideration.یکی از مهم ترین ارکان یک قرارداد معتبر عوضین ( ثمن و مثمن ) معامله می باشد.نکته گرامری:در این جمله فاعل کلمه one است که با فعل مفرد is مطابقت دارد.

۱۸:۰۲

Trustدر جایگاه اسمی به معنای اعتماد استPublic trust اعتماد عمومی
در جایگاه فعلی به معنای اعتماد کردن استTrust in God به خداوند اعتماد کن
در زبان تخصصی حقوق نهادی است شبیه به وقف.Trust is a relationship created at the order of an individual, in which one or more persons hold the individual's property subject to certain duties to use and protect it for the benefit of others( beneficiaries or cestui que trust) .در تراست با سه طرف روبرو هستیم:Settlor واقفTrustee شخصی که از مال موضوع وقف نگهداری می کند
Beneficiariy or beneficiaries(cestui que trust)ذینفع یا ذینفعان تراست( که می تواند هم خود واقف باشد و هم تراستی و یا سایر اشخاص)
نهاد تراست در حقوق کامن لا با وقف در حقوق اسلام تفاوت های بسیاری دارد، از جمله:
۱.وقف یک عقد است اما تراست یک ایقاع ۲.موضوع وقف باید قابل بقا باشد اما موضوع تراست هر نوع مالی می تواند باشد۳.مال موقوفه دارای شخصیت حقوقی مستقل است اما تراست فاقد شخصیت حقوقی مستقل۴. در وقف مالک نمی تواند ذی نفع منحصر باشد اما در تراست مالک می تواند ذی نفع منحصر باشد.منبع:The law of trusts (J E PENNER)این کتاب حدود ۵۰۰ صفحه است که به موضوع تراست در حقوق کامن لا پرداخته است و از انتشارات دانشگاه آکسفورد است.
نکته گرامری مهم متن:کلمه created که بعد از relationship استفاده شده است در واقع which is created یا that is created بوده است و برای توصیف کلمه relationship بکار رفته است که به اصطلاح به آن وجه وصفی می گویند با توجه به اینکه دارای ساختار مجهول است و به جهت کوتاه کردن جمله حرف ربط which و فعل is حذف شده است.

۲۰:۰۹

حروف ربط هم پایه (coordinating connector )And(و)Or(یا)So(بنابراین)But(اما)Yet(اما)هر زمان قصد داشته باشیم دو جمله را به یکدیگر ربط دهیم از این حروف استفاده می کنیم.Ali went to school, and his friend went to the gym.علی به مدرسه رفت اما دوستش به باشگاه رفت.
نکته ای که در این حروف ربط بسیار حائز اهمیت است این است که قبل از آنها حتما باید از یک کاما استفاده شود.حروف and,but,or علاوه بر اینکه می توانند حرف ربط باشند می توانند حرف عطف هم باشند با این تفاوت که قبل از آنها کاما قرار نمی‌گیرد یا بیش از یک کاما دارند.Ex: he bought a beautiful and big suitcase.او یک چمدان زیبا و بزرگ خرید.Reza like spicy,salt,and bitter food.باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل و بعد از حروف عطف هم ساختار باشند یعنی مثلا اگر بعد از حرف عطف صفت استفاده کردیم قبل از آن هم باید صفت استفاده شود، اما بعد از حرف ربط یک جمله کامل داریم.کلمه yet علاوه بر اینکه حرف ربط است قید نیز می باشد به معنای هنوز اما جایگاه آن در جمله متفاوت است که به راحتی قابل تشخیص است.He haven't yet eaten his breakfast.او هنوز صبحانه اش را نخورده است.

۱۰:۰۰

 چند اصطلاح حقوقی:
سند عادي :ordinary / private document .
اداره ثبت اسناد و املاك:State Organization for the Registration of Properties / Real Estate
 دفاتر اسناد رسمي :Notary Public Office
 نزد مامورين رسمي: before authorities / officers / officials 
در حدود صلاحيت آنها: within their competency / competen
در صورتي معتبر است که:it is authentic / valid if = in case = provided that
مخالف قوانين:against / contrary to 
قانون مدني :civil code/civil law

۱۷:۵۸

thumbnail

۱۳:۴۷

taught گذشته فعل درس دادنthough هر چندthought گذشته فعل فکر کردنthrough از میان throughout سراسر thorough کامل و دقیقtough سخت و محکم

۱۵:۳۸

بین دو جمله فارسی زیر چه تفاوتی می بینید؟
۱. او داروهای خود را خورد.
۲. او با کمک پسرش داروهایش را خورد.
در جمله اول انجام عمل به صورت مستقیم است و در جمله دوم به صورت غیرمستقیم و با واسطه
همین تفاوت در ساختارهای زبان انگلیسی هم هست: جملات سببی. یکی از ساختارهای جملات سببی چنین است:
get + sb + to do sth
undefinedمثال: Alex took the medicine.
Alex got his son to take the medicine.

۶:۳۳

تفاوت responsibility با liability در چیست؟

در ظاهر هر دو به معنی «مسئولیت» ترجمه می شود اما در یک نگاه دقیق تر، responsibility به معنی مسئولیت فعلی برای انجام یا عدم انجام است و liability یعنی مسئولیت در قبال ترک انجام فعل یا عدم انجام آن! فهم تفاوت کمی دقت می خواهد... با مثال توضیح می دهیم:
اگر کسی مسئولیت دارد که کاری را انجام دهد، مثلا بر حسن انجام پروژه نظارت کند، در واقع responsibility دارد اما اگر این وظیفه را ترک کند و در قبال تبعات ناشی از ترک آن liability دارد.
It's her responsibility to ensure the project finishes on time.
He denies any liability for the damage caused.
برخی هم معتقدند که liability همان responsibility است اما به حکم قانون.
لکن در عمل، به جای هم به کار می روند و چندان دقتی در تفاوت آن دو نمی شود.
حرف اضافه responsibility عبارت از to و برای liability عبارت از for می باشد.

۱۶:۴۷

تاملی در کاربردهای being
being در انگلیسی از آن دسته کلماتی است که کاربردهای مختلف و متنوعی دارد و از فعل be درست شده است با افزودن ing
۱. در مقام اسم n به معنی موجود است مانند انسان و حیوان و ... مثال:
human/living beings
A nuclear war would kill millions of living beings.
Renovations are being done at the moment.
Strange beings from outer space are still a popular subject for sci-fi movies.
۲. حالت به وجود آمدن، مانند چیزی که نبود و اینک وجود دارد. مثال:
We do not know exactly how life first came into being (= began to exist.)۳. برای بیان زمان استمرای در حالت مفعولی به کار می رود - مانند این جمله: کیک در حال پختن است.
The cake is being made.
The cake is being baked.
The roof is being repaired.
The cliff was being eroded (by the sea).
تفاوت جمله بالا را با پایین ببینید:
I am making a cake.
جمله بالا زمان استمراری در حالت فاعلی است یعنی کسی دارد کاری را انجام می دهد. اما جمله قبلی زمان استمرای در حالت مفعولی است یعنی کاری روی کسی یا چیزی انجام می شود که being به کار رفت.
۴. در زمان گذشته استمراری مفعولی هم being استفاده می شود مانند: ساختمان در حال بازسازی بود:
The building was being renovated.
۵. برای بیان وضعیت در ابتدای جمله یا وسط جمله، مثلا: استاد بودن نیازمند به دانش زیادی است:
Being a university pofessor requires a lot of knowledge.
Do you like being a student?
I enjoy being nice to people.
Why are you being so silly?
You are being cruel when you hurt others with your words or actions.
۶. اگر بخواهیم وضعیت الان فاعل را توصیف کنیم قبل از صفت به کار می رود: مثلا می گوییم او دارد دیوانه می شود/گذشته: او داشت بد می شد:
He is being mad
I am being patient.
He is being nice.
He is being careful.
She was being bad.
۷. برای بیان علت یک چیز استفاده می شود که قبل از صفت می آید - مثال: به دلیل بیماری، تصمیم گرفتم بخوابم
Being sick, I decided to sleep.
Being angry he threw his bag against the wall, but no one seemed to care
Being in a foreign land, I felt lonely and isolated.
Being afraid of snakes, I did not go to the forest that afternoon.
Being disappointed, she decided not to attend the event.
Being confused, he asked for clarification from the teacher.
Despite being tired, he managed to finish the project ahead of schedule.
Being late, he couldn’t watch the show.
Being too greedy, I kept the money all to myself

۱۶:۴۲

سوال: اگر مخاطب ما بیش از یک نفر باشد باز هم you استفاده می شود یا کلمه دیگری وجود دارد؟ مثلا در زبان انگلیسی برای یک نفر از انت و برای دو نفر از انتما و برای سه و بیشتر از انتم/انتن استفاده می شود.
پاسخ: در انگلیسی می توان از ye با تلفظ /jiː/ استفاده کرد که البته قدیمی است و در متون ترجمه آثار قدیمی دیده می شود - امروزه همان you استفاده می شود خواه مخاطب یک نفر باشد یا بیشتر:
a word meaning "you", used when talking to more than one person:
مثال:
Ye cannot serve God and mammon.
کلمه mammon با تلفظ /ˈmæm.ən/ به معنی ثروت و دولت است: نمی توان هم خدا و هم خرما را داشت !

۲۰:۳۷

برای تقویت شنیداری آکادمیک، پیشنهاد اکید می شود که BBC انگلیسی گوش دهید.
راه ساده: اپلیکشن رادیو BBC را نصب کنید و مراحل زیر را طبق تصویر بالا بروید تا به کانال فوق برسید:
BBC Radio StationundefinedBBC National Radio StationundefinedBBC World Service
موقعی که رانندگی می کنید، پیاده روی دارید، مترو هستید، یا کاری انجام می دهید که تمرکز ذهن نمی‌خواهد، این رادیو را باز کنید حتی اگر دقیق گوش نمی دهید!
کثرت گوش دادن، موجب خوابیدن تلفظ واژه ها و آهنگ زبان و گرامر و صداهای مختلف گفتاری از زن و مرد ... در ذهن شما می شود.
حتما و حتما و حتما در دستور کارتان قرار دهید.
undefinedحتی و حتی اگر در ابتدای راه هستید و معانی واژه ها را متوجه نمی شوید. حتما در برنامه تان قرار دهید.

اپلیکیشن فوق از مایکت در لینک زیر قابل نصب است: undefinedundefinedundefined
«‏All BBC Radio & UK Radio Live» در مایکت:https://myket.ir/app/all.bbcradio

۶:۳۷

قوانین ۱۵ روز پس از انتشار در روزنامه رسمی لازم الاجرا می باشند.

Acts enter into force on the 15th day after its publication in the Official Gazette.

۱۴:۱۳

..عبارت burn (something) to the ground
یعنی کاملا در آتش سوختن و از بین رفتن:
to completely destroy a building by fire:
مثال:undefinedThe building was burned to the ground ten years ago.
undefinedThe local police station was recently burned to the ground.

۱۳:۵۵

undefinedundefinedundefined
هر آنچه یاد می گیرید با مرور و تکرار ملکه کنید:
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
Many a little, makes a mickle

undefined In learning a new skill, consistent practice and small improvements can lead to mastery, as many a little makes a mickle.

۱۴:۴۹