بله | کانال اِشـــراق✨
عکس پروفایل اِشـــراق✨ا

اِشـــراق✨

۵۲عضو
دوش گفتم: ساقیا امشب چه داری؟ گفت: زهرگفتمش:کج‌ کن قدح را. دید می‌نوشم ، نریخت

۸:۱۳

Omid Saeedi - Vaveyla Leily (320).mp3

۰۳:۰۹-۲.۹۴ مگابایت
مبادا روزی مالِ کسی باشی!

۱۷:۲۳

وقتی به دستش آوردی ، یادت نره چقدر می‌خواستیش.

۱۱:۵۶

چرا ادبیات؟چون ما میگیم طرف مودیه ولی استاد شهریار میگه:
گه مرا پـس می‌زنی ، گه باز پیـشم می‌کَشیآنچه دستت داده‌ام نامش دل است افسار نه!

۷:۵۶

چرا من همیشه فکر می‌کنم رِفیق از رَفیق صمیمی تره؟همونطور که مَهدی ها بچه خوبی‌ان ولی مِهدی ها اهل دعواچرا؟!

۲۰:۲۴

میان تو جمله های انگیزشیشون میگن رویاهات تاریخ انقضا ندارن، ادامه بده.
چرا ،دارن!!!!من خودم فاسد شدن خیلیاشونو با چشم هام دیدمundefined

۱۵:۲۹

با این جمله ها خودتونو سرگرم نکنینخودتون رو جمع و جور کنید وقتو هدر ندید!

۱۵:۲۹

بازارسال شده از •جـان‌کلاݦ•
‏گفتم یکمم اون تلاش کنه، بعدش دیگه همو ندیدیم.

۱۰:۱۰

شما هم یه وقتایی روز تولدتون کسایی بهتون تبریک میگن که فکرش هم نمی‌کردید بدونن تولدتون کِیهو‌کسایی که درباره این فکر میکردید که قراره چه مدلی تبریک بگن ، اصلا تبریک نمیگنundefinedundefined

۱۲:۵۹

thumbnail

۱۸:۲۶

من اصلا از این بچه فَن ها نیستم که تا بچه میبینن از خود بی خود میشن امادیدن بچه ها با لباس فرم پیش دبستانیشون یه جور عجیبی برام دیوونه کنندستundefined🫠

۱۵:۴۵

thumbnail
و چه فضاسازی ای میکند فردوسیاز مرگ آن جوان ،سهراب
اگر تــند بـادی برآید ز کــنجبه خاک افگند نارسیده ترُنج

۱۰:۵۱

ادبیات خوندن اینطوریه که همون اول کاری استادت یه بیت میده میگه ۱۲ تا آرایه ازش درآرundefinedundefinedundefined

۱۶:۱۴

اِشـــراق✨
ادبیات خوندن اینطوریه که همون اول کاری استادت یه بیت میده میگه ۱۲ تا آرایه ازش درآرundefinedundefinedundefined
قابیلیان بر قامت شب می‌تنیدندهابیلیان بوی قیامت می‌شنیدند
کمکم کنیدundefined
پ.ن : ۱۱ تا پیدا کردم🫠

۱۶:۱۵

سلام بر آنان که در دیدار اندک‌اندو در یاد بسیار …
#محمود_درویش

۱۰:۵۰

اِشـــراق✨
هم دلم هم دل تو بود پر از تاریـــــکی... من به یکباره دلم خواست که «اشراق» شوم
تو یکی مثل جوانه به کنار من باشundefinedقول من حالا همین است که «اشراق» شومundefined

۲۱:۲۸

منم مثلِ معین ، دلم میخواد به اصفَهان برگردم...

۱۱:۵۵

اِشـــراق✨
منم مثلِ معین ، دلم میخواد به اصفَهان برگردم...
خیلی باید سعادتمند باشی که از فعل برگشتن به جای رفتن استفاده کنیااundefinedundefined

۱۱:۵۵

عشق مثل پسر بچه‌ای چموش ، ناگهان وقتی داری بند کفشت را باز میکنی، یک پسی به تو می‌زند و فریاد می‌زند « یک دو سه رو!» و شروع به دویدن می‌کند.و تو که تا آن زمان فکر می‌کردی که دیگر چقدر بالغ شدی ، می‌بینی که چطور حرف یه بچه تو را بهم می‌ریزد و می‌دویمی‌دویبا بند کفش باز می‌دویتا آن طرف دیوار
عـــشق بی‌مقدمه می‌آید و به تو ثابت می‌کند که هیچ هم بالغ نیستیundefinedundefined

۱۰:۲۸

من زمانی فهمیدم که بزرگ شدم که دیگر کندن سفیدی های روی نارنگی برایم مهم نبود...!

۱۸:۱۱