ف

فارسی دهم

۶۱عضو
ابتدا متن شعر نو را بخوانید و سپس آن را به فارسی روان بنویسید.

۴:۳۸

آیا دانستید شعر درباره‌ی چه کسی است؟

۴:۴۵

اگر فهمیدید اعلام کنید.

۴:۴۶

بله درست فهمیدید، شعر درباره ی امام حسین علیه السلام است.

۴:۵۴

حال به معنی آن می پردازیم.

۴:۵۴

درختان را دوست می‌دارم * که به احترام تو قیام کرده‌اند
درختان که برای احترام به تو ایستاده اند و قیام کرده‌اند را دوست دارم
و آب را * که مهر مادر توست
و آب را دوست دارم زیرا که مهریه مادر تو است. (اشاره به مهریه حضرت زهرا که آب بود )
خون تو شرف را سرخگون کرده است
به شهادت رسیدن تو باعث سربلندی تو است.
شفق آینه‌دار نجابتت * و فلق، محرابی * که تو در آن * نماز صبح شهادت گزارده‌ای
تو همچون شامگاه و بامداد پاک و زیبایی و خونت مانند سرخی شفق و فلق زیبا است.
*
در فکر آن گودالم * که خون تو را مکیده است
به آن گودالی که خون تو در آن فرو رفته است فکر می‌کنم
هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم
هیچ گودال و جای پستی را این چنان بلند و مرتفع ندیده بودم
در حضیض هم می‌توان عزیز بود * از گودال بپرس
در فرود و پستی هم می‌توان عزیز و با شکوه بود، این را از گودال بپرس
(مفهوم کلی: هر چیزی که به تو مرتبط باشد ارزشمند می‌گردد. مانند گودال بی‌ارزشی که با شهادت تو در آن ارزشمند شد.)

۴:۵۵

شمشیری که بر گلوی تو آمد * هر چیز و همه چیز را در کاینات * به دو پاره کرد:
شمشیری که بر گلوی تو فرود آمد، همه چیز در جهان هستی را به دو قسمت تقسیم کرد:
هر چه در سوی تو، حسینی شد * دیگر سو یزیدی … * آه، ای مرگ تو معیار!
مرگ تو مانند معیار و وسیله سنجش است و هر چیزی که در سمت تو ماند حسینی شد و هر چه در سمت دیگر ماند یزیدی شد.
(مفهموم کلی: تو معیار حق و باطلی، هر کس سوی تو باشد حق است و سوی دیگر باطل خواهد بود.)
مرگت چنان زندگی را به سخره گرفت * و آن را بی قدر کرد
که مردنی چنان * غبطه بزرگ زندگانی شد
مرگ تو ارزشمندتر از زندگی است و زندگی را بی‌ارزش کرد. مرگ تو چنان زندگی را تحقیر کرد که زندگان در آرزوی مردن مانند تو هستند.
خونت * با خون بهایت حقیقت * در یک تراز ایستاد
خون تو عین حقیقت است و هر دو هم ارزش‌اند.
و عزمت، ضامن دوام جهان شد * ـ که جهان با دروغ می‌پاشد ـ
و خون تو، امضای «راستی» است …
اراده تو برای شهید شدن باعث شد جهان از تباهی رهایی یابد؛ زیرا بیشتر کشورداران به دروغ فرمانروایی کرده‌اند. جان باختن تو راستی را تثبیت کرد و از نابودی رهانید.
*
تو تنهاتر از شجاعت * در گوشه روشن وجدان تاریخ ایستاده‌ای * به پاسداری از حقیقت * و صداقت
تو تنها کسی هستی که به تنهایی در طول تاریخ بر جای مانده‌ای و به نگهبانی از حقیقت و راستی می‌پردازی. دیگر تاریخ‌سازان همه در راه دروغ گام نهادند.
شیرین‌ترین لبخند * بر لبان اراده توست
عزم و اراده تو استوار و لبریز از شادابی است.
چندان تناوری و بلند * که به هنگام تماشا * کلاه از سر کودک عقل می‌افتد
روح تو به اندازه‌ای بزرگ و بلندمرتبه است که خرد و عقل ما توانایی شناختن آن را ندارد.
*
بر تالابی از خون خویش * در گذرگه تاریخ ایستاده‌ای
در گذرگاه تاریخ، بر برکه‌ای از خون خودت ایستاده‌ای
با جامی از فرهنگ * و بشریت رهگذار را می‌آشامانی * ـ هر کس را که تشنه شهادت است. ـ
و در طول تاریخ، هر کس را که به شهادت تشنه است و مشتاق شهید شدن است، با جامی که شامل نوشیدنی فرهنگ است، سیراب میکنی.
(مفهوم کلی: تو با شهادتت سبب شدی که مردم از نادانی برهند و از فرهنگ و دانش سیراب گردند. )

۴:۵۶

اکنون به حل تمرین های کارگاه درس پژوهی می پردازیم

۵:۵۱

سوال ۱- مترادف: بلند متضاد: حضیض

۵:۵۳

حال برای حل سؤال ۲ باید با مفهوم گروه اسمی، هسته وغیره آشنا شوید

۵:۵۷

thumnail

۵:۵۸

thumnail

۵:۵۹

پاسخ سوال ۲: ۲-        سر            کودک           عقل

۶:۳۲

۳- درختان را دوست می‌دارم که به احترام تو قیام کرده‌اند. کلاه از سر کودک عاقل می افتد.

۶:۳۳

۴-  در این شعر  قافیه کمتر  بکار رفته است. بندها نظم خاصی ندارند و بصورت کوتاه و بلند کنار هم قرار گرفته اند. از زبان محاوره و فرهنگ عامه زیاد استفاده کرده است.

۶:۳۴

سوال پنج را بخوانید و نکته مهم آن را پیدا کنید. ( حسن تعلیل )

۶:۳۷

۵- درختان را دوست می‌دارم که به احترام تو قیام کرده‌اند. در این بیت حسن تعلیل بکار رفته است، زیرا شاعر ایستادگی درخت را به سبب احترام دانسته است.

۶:۵۹

۶- مرگی که زندگی را به سخره بگیرد و آن را بی قدر گرداند.

۷:۰۳

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.

در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمی‌شود.