پلی کپی تمرین املا
۱۶:۱۶
بازارسال شده از
تفاوت متن ادبی با متن علمی۱۶:۲۵
تعریف_ کلمه های_ متشابه_ از نوع هم آوابه کلمه هایی می گویند که از نظر تلفـّظ یکسان هستند امّا از نظر معنی و شکل املایی با هم فرق دارند️نمونه هایی از کلمات متشابه از نوع هم آواخوار = کم ارزش و کوچکخار = تیغ گل یا خاشاکسد = دیواری برای جمع کردن آبصد = عددی در ریاضیثری = خاک و زمینسرا = خانهخیش = گاو آهنخویش = خود ، فامیلخاست = بلند شدخواست = میل ، آرزو ، طلبثواب = پاداش اخرویصواب = ذرستغازی = جنگجوقاضی = قضاوت کنندهعَلَم = پرچماَلَم =درد و رنجحاسد = حسودحاصد = درو کنندهغریب = بیگانهقریب = نزدیکنواحی = ناحیه هانواهی = نهی شده هاآری = بلهعاری = بدون چیزقوس = کمانغوث =فریادغوص = فرو رفتن در آبعرض = پهناارض = زمینارز = پول خارجینصر = پیروزینسر = کرکسنثر = نوشته ای که شعر نیستغزا = جنگقضا = تقدیر الهیغذا = خوردنیسیف = شمشیرصیف= تابستانعمارت = آبادانیامارت =فرمان رواییحیات = زندگیحیاط = زموین با حد و حدود ،حصاراساس = بنیاد و پایهاثاث =لوازم خانهخان = سرور ، رئیسخوان = سفرهراضی = خشنود ، قانعرازی = نام دانشمند ایرانی ، چیز پنهانیحال = چگونگی ، کیفیّتحوال = حائل میان دو چیزخـُرد = کوچک که در مقابل بزرگ استخورد= خوراکباز= دوبارهباز= باز کردن (مثلا دفتر)کلمات هم نویسه یا هم شکل:این کلمات از نظر نوشتاری مثل هم ولی از نظر آوایی فرق می کنند.کلمات هم نویسه یا هم شکلگـُل - گـِلکـُشتی - کِشتیمَشک - مُشکمی بـَرَد - می بُردکِشت - کـُشتسَحـَر - سِحرتـَنگ - تـُنگکِرم - کـَرَم - کِرِم - کرُمشِکـَر - شـُکرسَم - سُمچَشم -چـِشمنِشـَسته - نـَشـُستهمِلک - مُلک - مَلِک - مَلَکمی کَنـَد - می کُنـَد
️️️کلمه های هم آوا و هم نویسه:این کلمات هم از نظر آوایی و هم از نظر نوشتاری ولی از نظر معنی متفاوت می باشند. کلمه های هم آوا و هم نویسهسیر = نوعی پیازچهسیر = کسی که گرسنه نیستشیر = حیوان وحشیشیر = شیر خوردنی ریش = زخمریش = موی صورتسیر =سیر =زَهر = گل وشکوفهزَهر = سَمدوش = دیشبدوش = شانهبادیه = کاسه ی مسیبادیه = بیابانشارع = راهشارع = قانون گزاررسته = صف - بازاررسته = رها شدهزبان = عضوی در دهانزبان = زبان گفتارپیچ = میخ فلزی دندانه دارپیچ = خم وتابخبر = نهخیر = خوبیگاز = انبر (گاز انبر)گاز = به دندان گرفتنگور = گور خرگور = قبردَر= دَرِ ساختماندَر = داخل️️️️۱۷:۵۱
کلمات هم آوا با تفاوت شکلخوار = کم ارزش و کوچکخار = تیغ گل یا خاشاکسد = دیواری برای جمع کردن آبصد = عددی در ریاضیثری = خاک و زمینسرا = خانهخیش = گاو آهنخویش = خود ، فامیلخاست = بلند شدخواست = میل ، آرزو ، طلبثواب = پاداش اخرویصواب = ذرستغازی = جنگجوقاضی = قضاوت کنندهعلَم = پرچمالَم =درد و رنجحاسد = حسودحاصد = درو کنندهغریب = بیگانهقریب = نزدیکنواحی = ناحیه هانواهی = نهی شده هاآری = بلهعاری = بدون چیزقوس = کمانغوث =فریادغوص = فرو رفتن در آبعرض = پهناارض = زمینارز = پول خارجینصر = پیروزینسر = کرکسنثر = نوشته ای که شعر نیستغزا = جنگقضا = تقدیر الهیغذا = خوردنیسیف = شمشیرصیف= تابستانعمارت = آبادانیامارت =فرمان رواییحیات = زندگیحیاط = زمین با حد و حدود ،حصاراساس = بنیاد و پایهاثاث =لوازم خانهخان = سرور ، رئیسخوان = سفرهراضی = خشنود ، قانعرازی = نام دانشمند ایرانی ، چیز پنهانیحال = چگونگی ، کیفیّتحوال = حائل میان دو چیزخـُرد = کوچک که در مقابل بزرگ استخورد= خوراکباز= دوبارهباز= باز کردن (مثلا دفتر)باز=نوعی پرنده۱۷:۵۲
#ویژه‌برنامه سال‌تحصیلی
بسم الله الرحمن الرحیم
نماهنگ های تولید شده مربوط به تعدادی از سوره های فهم قرآن دبستان:دوره دوم دبستانپایه چهارم:سوره مبارکه بلدhttps://www.aparat.com/v/oRdms
سوره مبارکه فجرhttps://aparat.com/v/wayT6
سوره مبارکه طارقدخترانهhttps://www.aparat.com/v/m6rtWپسرانهhttps://www.aparat.com/v/ZP2hB
سوره مبارکه بروجhttps://www.aparat.com/v/b83m01j
پایه پنجم:سوره مبارکه انشقاقhttps://aparat.com/v/XGgjZ
بسم الله الرحمن الرحیمنماهنگ های تولید شده مربوط به تعدادی از سوره های فهم قرآن دبستان:دوره دوم دبستانپایه چهارم:سوره مبارکه بلدhttps://www.aparat.com/v/oRdmsسوره مبارکه فجر
https://aparat.com/v/wayT6سوره مبارکه طارق
دخترانهhttps://www.aparat.com/v/m6rtWپسرانهhttps://www.aparat.com/v/ZP2hBسوره مبارکه بروج
https://www.aparat.com/v/b83m01jپایه پنجم:سوره مبارکه انشقاقhttps://aparat.com/v/XGgjZ۱۸:۰۱
نمونه انشاء
۱۸:۱۴
پوستر سوره بلد
۱۸:۱۵
بودجه بندی دروس
۱۸:۱۸
بیشتر بدانیم..تفاوت بین دو کلمه طوفان و توفان
بعضی به گمان اینکه کلمه ی طوفان اصلا فارسی است آن را به صورت توفان می نویسند و حتی بعضی از فضلا توصیه کرده اند که صورت اخیر به کار رود. اما اصل این دو کلمه و معنای آنها یکی نیست. طوفان کلمه ی عربی (ظاهرا از اصل یونانی) و به معنای «باد و باران بسیار شدید» است. ولی واژه ی فارسی توفان صفت است و به معنای «غران، دمان» است و ربطی به «باد و باران بسیار شدید» ندارد. این واژه صفت فاعلی از مصدر توفیدن به معنای «فریاد بلند کشیدن» یا «غریدن و خروشیدن» است:ز آواز گردان بتوفید کوهزمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی)واژه ی توفنده به معنای «غرنده و خروشنده» نیز از همین فعل مشتق شده است.
طوفان
یک پدیده ی طبیعی می باشد.توفان عصبانی ،خشمگینکدام صحیح است؟ توفان یا طوفان؟دو واژه توفان و طوفان با تلفظی یکسان ریشه‌های متفاوتی دارند و به کار بردن آنها برای یک معنی کار غلطی است. همچنان که در لغت‌نامه معین هم به این موضوع اشاره شده است. واژه طوفان ریشه‌ای عبری و یونانی دارد و به زبان عربی وارد شده و با «ط» نوشته می‌شود. این واژه در زبان انگلیسی به صورت «Typhoon» نوشته می‌شود و به معنی حادثه‌ای طبیعی است، همراه با باد و باران که خرابی و خسارت به بار می‌آورد. در ترکیب‌هایی مانند طوفان نوح، طوفان کاترینا و طوفان تهران باید از واژه طوفان استفاده کنیم زیرا در غیر این صورت معنی واژه غلط خواهد شد.
توفان: توفیدن و توپیدن
از سوی دیگر واژه «توفان»، یک واژه فارسی است که از ترکیب کلمات توفیدن یا توپیدن ریشه گرفته است. این دو واژه که معنی یکسانی دارند به معنی داد زدن، غرش کردن و غران بودن هستند که کلمه «توفان» نیز از این ریشه‌ها نشات گرفته است و به کار بردن واژه توفان به معنی یک حادثه طبیعی همراه با باد و باران درست نیست و از نظر نگارشی غلط محسوب می‌شود.توفان: توفیدن شکسته شدن کشتیدرهم شکسته شدن
۲۰:۴۲
۱۸:۳۷
بازارسال شده از
فعالیت سوره فجر در پایه چهارمقابل اجرا در کلاس مجازی از دانش‌آموزان میخواهیم با گِل سفال وسایلی درست کرده، صبر کنند تا خشک شود. سپس آنها را رنگ‌آمیزی و تزیین کنند. از آنجایی که خشک شدن گِل سفال نیاز به گذشت زمان دارد این فعالیت سبب تقویت صبر در دانش‌آموزان می‌شود.از دانش‌آموزان میخواهیم تا ضرب‌المثل‌های دارای محدودیت‌های شرعی، عقلی و طبیعی را به صورت پانتومیم اجرا کنند. پس از اجرای پانتومیم هر ضرب المثل به دانش‌آموزان فرصت می‌دهیم تا برای هر مورد دو مثال کاربردی برای رعایت در زندگی‌شان بزنند. برای مثال می‌توانیم از موارد زیر استفاده کنیم:- پا را از گلیم خود درازتر کردن (رعایت محدودیت عقلی)- سحر خیز باش تا کامروا شوی (محدودیت عقلی)- گر صبر کنی زِ غوره حلوا سازی (محدودیت طبیعی)- نزن در کسی را با انگشت، میزنند دَرَت را با مشت (محدودیت عقلی)- نان خودت را مي‌خوري، حرف مردم را چرا مي‌زني؟ (محدودیت شرعی پرهیز از غیبت)و برای مشاهده فعالیتهای مختلف، فیلم و نماهنگ، محتوای صوتی و ادبی، کاربرگو نمونه اجرای مربوط به سوره فجر به صفحه زیر مراجعه بفرمایید:http://dabestan.fahmeghoran.ir/?page_id=1069
#پایه_چهارم #فعالیت #سوره_فجر #مجازی@fahmeghoran_dabestan
۸:۰۹
بازارسال شده از
سوره مبارکه فجر برای آموزش سوره فجر به دانش آموزان پایه چهارم می گوییم: «سوره فجر به ما می‌گوید برای درست انجام دادن هر کاری باید چهارچوب‌هاي آن را رعایت کنیم. »️برای دانش‌آموزان، بحث ابتلا در پس‌زمینه قرار می‌گیرد، یعنی نباید مستقیماً به آنها گفته شود که دنیا محل ابتلاء است؛ یک چیزی به انسان می‌دهند یک چیزی می‌گیرند و ... . اما در پس‌زمینه یک بازی می‌توان غیرمستقیم این را القا کرد. مثلاً ممکن است در یک بازی برنده و در بازی بعدی بازنده شود، و یا در امتحانی، می‌تواند موفق و در امتحان دیگر ناموفق شود. هدف آموزش سوره فجردرك اولويت‌هاي انجام يك كار به واسطه شناخت چهارچوب‌هاي آنبرای دریافت کتاب پایه چهارم که سوره فجر را نیز شامل می‌شود، می‌توانید به آدرس زیر مراجعه کنید:http://dabestan.fahmeghoran.ir/?page_id=366 برای مشاهده فیلم چگونگی ارائه سوره فجر به دانش‌آموزان پایه چهارم، به آدرس زیر مراجعه بفرمایید:http://dabestan.fahmeghoran.ir/?page_id=25396 منتظر دریافت نمونه اجراهای شما معلمان و مربیان عزیز هستیم...@fahmeghoran_dabestan_support#فهم_قرآن_دبستان #پایه_چهارم #سوره_فجر@fahmeghoran_dabestan
۸:۱۰
بازارسال شده از
فعالیت سوره بلد در پایه چهارمقابل اجرا در کلاس مجازیفعالیت: کاردستی تبدیل شکل مارپیچ به یک گل زیبابه هر یک از دانش‌آموزان کاغذ رنگی ترجیحاً براقی می‌دهیم و از آنها میخواهیم که یک مارپیچ دایره‌ای روی آن رسم کنند. سپس از روی خطوط مارپیچ با قیچی برش بزنند و در نهایت با رول کردن نوار مارپیچی، آن را به یک گل زیبا تبدیل کنند. در پایان به دانش‌آموزان می‌گوییم، بعضی از کارها ممکن است پیچ در پیچ و پیچیده به نظر بیایند و یا سخت باشند ولی تلاش کردن برای آنها ارزشمند و لذتبخش است. فعالیت: داستان نویسیداستانی نیمه تمام که دانش‌آموزان را در موقعیتی برای یاری رساندن به دیگران قرار می‌دهد، در اختیار آنها قرار می‌دهیم. سپس از دانش‌آموزان میخواهیم تا آن داستان را ادامه داده و در کلاس بخوانند یا در صورت امکان نمایش آن را اجرا کنند. برای مثال: ️در حیاط مدرسه صف بسته بودیم. سعید خیلی دیر کرده بود، نگرانش شدم. ناگهان وسط زنگ اول با عصا و پای گچ گرفته وارد کلاس شد ...️امروز ریاضی داریم، دوستم راضیه که دختری مهربان و خوش اخلاق است نگران به نظر میرسد ...#پایه_چهارم #فعالیت #سوره_بلد #مجازی@fahmeghoran_dabestan
۸:۱۳
بازارسال شده از
پایه چهارم آموزش سوره فجر در پایه چهارمانسان باید در بستر مراجعه به عقل، محدودیت‌های عقلی و شرعی را رعایت کند تا ذی‌حجر گردد. انسان ذی‌حجر قدرت شناسایی مرزها، محدودیت‌ها و رعایت آن را برای رسیدن به وضعیت پایدار و مستحکم دارد.
️ «ذی‌حجر» یعنی تشخیص ترک؛ یعنی چگونه انسان عقل خود را فعال کند! فعالیتهایی که در این سوره برای دانش‌آموزان طراحی می‌شود، بیشتر درباره موضوع «نبایدها» است؛ اینکه چه کارهایی نباید انجام شود. یعنی از مسیر نبایدها به یک تشخیصی رسیدن.و یا تعیین محدودیت و محدوده در انجام یک کار توسط خود فرد. مثل تعیین مدت زمان انجام یک کار و تعیین قوانین و ضوابط انجام یک فعالیت.طبق محدودیت‌هایی که داریم، برنامه‌ریزی کنیم.برای مثال، مریض شده‌ام و احتیاج به استراحت بیشتری دارم؛ پس فرصت کم است و فقط می‌توانم کارهای بسیار ضروری را انجام دهم.برای ارتقای عملکرد محدوده زمانی ایجاد کنیم. برای مثال، فقط یک ساعت فرصت دارم مطالعه کنم. آنچه دانش‌آموز در مورد سوره فجر می‌آموزد، حفظ الویتهای برنامه در هنگام بدست آوردن یا از دست دادن نعمت است.جهت مشاهده و دریافت توضیحات بیشتر به همراه فلیم، صدا و فعالیتهای مختلف به آدرس زیر مراجعه کنید:http://dabestan.fahmeghoran.ir/?page_id=1069#پایه_چهارم #سوره_فجر@fahmeghoran_dabestan
۲۰:۰۱
بازارسال شده از
فعالیت سوره فجر در پایه چهارمفعالیت اول: بازی مرزیابی
️توجه دانش آموزان را به مرزهایی که در آن فضا هستند جلب می کنیم. بچه‌ها مرزهای مختلف اشیا و وسایل کلاس را نسبت به هم و نسبت به خودشان پیدا می کنند، سپس هر نفر سریع یک مرز را بیان کند تا نوبت نفر بعدی برسد. مثلا نفر اول می‌گوید مرز نمازخانه با راهرو این در است، مرز سکو و کف نمازخانه پله است، مرز کلاس با راهرو در ورودی است.بچه ها بگردند و انواع محدوده ها و دیوارهای فرضی اطراف خود را بگویند.سپس توجه آنها را به دیوارها و حریم‌های فرضی دیگری جلب می کنیم مثل مسجدالحرام که به ظاهر دیوار ندارد ولی محدوده و حریمش به حرمت آن است. یا نامحرم و حدودش، کیف شخصی هر کس که حریم آن شخص است، حریم زبان، حریم چشم، حریم گوش، حریم پا و حریم دست و ... از دانش آموزان می خواهیم موارد دیگری را هم برشمارند.فعالیت دوم: پانتومیم عنوان‌هایی مانند کمینگاه (مرصاد)، خط قرمز، خطر و ... را که برای قوانین و چهارچوب‌ها و مرزها می‌توان استفاده کرد، روی کاغذهایی می‌نویسیم و درون ظرفی قرار می‌دهیم. دانش‌آموزان در گروه‌های دو نفره این عنوان‌ها را طوری اجرا کنند که بقیه بتوانند حدس بزنند. #پایه_چهارم #فعالیت #سوره_فجر@fahmeghoran_dabestan
۲۰:۰۱
ضرب المثل :نابرد رنج گنج میسر نمی شود.نام داستان: مسابقه ی دو
روزی روزگاری در جنگلی سر سبز ، می خواستند مسابقه ی دو برگزار کنند.در این مسابقه، گوزن و اسب می خواستند باهم مسابقه دهند. ۱۰ روز تا مسابقه مانده بود.اسب که خیلی پر تلاش بود ، هر روز یک دور ،دور جنگل می دوید و تمرین می‌کرد. یک روز اسب ناگهان گوزن را دید که دارد غذا می خورد. اسب از گوزن پرسید :《چقدر تمرین کرده ای؟》گوزن پاسخ داد :《هیچی.》اسب با تعجب پرسید:《هیچی؟چطوری بدون تمرین می خواهی برنده شوی؟》گوزن به اسب گفت:《من وقتی که می دانم برنده می شوم ،چرا باید تمرین کنم؟》اسب گفت:《باشه ممنون.》اسب رفت. روز مسابقه فرا رسید . گوزن پشت سر هم پُز می داد و می گفت که من برنده می شوم. مسابقه شروع شد. تا چند دقیقه گوزن جلوتر از اسب بود. ولی چون تمرین نکرده بود و خودش را گرم نکرده بود ،پایش پیچ خورد و از مسابقه بیرون آمد.دکتری که پای گوزن را نگاه می کرد، گفت که تا یک ماه دیگر نمی شود تند راه برود.در همان لحظه اسب گفت:《نابرد رنج گنج میسر نمی شود.》
نویسنده داستان: زینب رمضانعلی مدرسه غیرانتفاعی فرهنگ#سوره_فجر#فارسی_داستان‌نویسی
روزی روزگاری در جنگلی سر سبز ، می خواستند مسابقه ی دو برگزار کنند.در این مسابقه، گوزن و اسب می خواستند باهم مسابقه دهند. ۱۰ روز تا مسابقه مانده بود.اسب که خیلی پر تلاش بود ، هر روز یک دور ،دور جنگل می دوید و تمرین می‌کرد. یک روز اسب ناگهان گوزن را دید که دارد غذا می خورد. اسب از گوزن پرسید :《چقدر تمرین کرده ای؟》گوزن پاسخ داد :《هیچی.》اسب با تعجب پرسید:《هیچی؟چطوری بدون تمرین می خواهی برنده شوی؟》گوزن به اسب گفت:《من وقتی که می دانم برنده می شوم ،چرا باید تمرین کنم؟》اسب گفت:《باشه ممنون.》اسب رفت. روز مسابقه فرا رسید . گوزن پشت سر هم پُز می داد و می گفت که من برنده می شوم. مسابقه شروع شد. تا چند دقیقه گوزن جلوتر از اسب بود. ولی چون تمرین نکرده بود و خودش را گرم نکرده بود ،پایش پیچ خورد و از مسابقه بیرون آمد.دکتری که پای گوزن را نگاه می کرد، گفت که تا یک ماه دیگر نمی شود تند راه برود.در همان لحظه اسب گفت:《نابرد رنج گنج میسر نمی شود.》
نویسنده داستان: زینب رمضانعلی مدرسه غیرانتفاعی فرهنگ#سوره_فجر#فارسی_داستان‌نویسی
۱۶:۵۴