طلا کوب کردن آینه، زشتیاش را نکاهید اما قوت قلبش را زیاد کرد.
۲۰:۵۳
خودنمایی، لباسی زرین اما از جنس آتش است؛ هر چه بیشتر به تن کنی، بیشتر میسوزی.
۲۰:۵۵
هر بار که چراغی را برایِ خودش روشن میکرد، فقط سایهاش بود که بزرگتر می شد.
۲۰:۵۵
آنقدر وجود نفرتانگیزی داشت که حتی قبر هم از به آغوش گرفتنش آزرده می شد.
۲۲:۱۴
در سکوتِ کنارِ او، صدایِ شکستنِ استخوانهایِ صبوریام را میشنیدم. او غافل از این سمفونیِ درد، به آرامشِ مصنوعیِ من سرگرم بود.
۲۲:۱۸
کفشهایش را جفت کردم، بند آخر را گره نزدم؛ راهِ رفتنش باز بماند.
۲۲:۱۸
برایِ تولدش کیک پختم، اما در دل، برایِ نزدیکتر شدن مرگش شمع صورتی روشن کردم.
۲۲:۱۹
جسارت، نُتی فالش و ناهنجار در موسیقی عادت بود؛ اما آغازی شد بر سمفونی حرکت.
۲۰:۳۲
آنکه اول برخاست، جایگاهش در صف نبود؛ اما ردِ پاهایش، راه شد برای بقیه.
۲۰:۳۲
جسارت، کبریتیست در دست کودک؛ خطرناک بهنظر میرسد، اما شاید تنها راه روشن کردنِ شب باشد.
۲۰:۳۲
بدرقه رفتنش معامله دو سر بردی بود از جنس راحتی من و بیچارگی او
۱۹:۴۰
سمج بودنش در مسیج، به مزاجم جفا کرد.
#پارتیزانی
#پارتیزانی
۱۹:۴۶
گرمای اشتیاقم به طمع باران نگاهش بود که تگرگ بیتوجهیش قلبم را یخ کرد.
۲۱:۴۳
مهمدرباره کانال 


۱۷:۲۱
۱۴۰۱ که تولد این کانال رو جشن گرفتیم، قرار بود یه فکری کنیم برای بهتر نوشتن و این رو از مسیر مرور فرمهای نوشتار و حتی تمسخر اونها پیگرفتیم تا از دلش خلاقیت بیرون بیاد.
شما رو نمیدونم اما حالا بعد از ۴ سال به یکی از فرمهای با ثبات رسیدم که این مدت داشتم صورتبندی و تمرینش میکردم.
یه شعاری تا قبل از این داشتیم با عنوان "نه به مضمون و محتوا" تا دست ما رو در تجربه فرمها و گفتهها باز بذاره، منتهی از اون جایی که مار از پونه بدش میاومد و این پونه نامرد در خونهاش سبز میشد، فرم جدید کاملاً مضمونمحوره.
و حالا من مشتاقم که یه تجربه جدید داشته باشیم و اون هم اینه که کانال رو تعاملی اداره کنیم. یعنی شما مضمون پیشنهاد بدین و من دربارهاش بنویسم.
شما رو نمیدونم اما حالا بعد از ۴ سال به یکی از فرمهای با ثبات رسیدم که این مدت داشتم صورتبندی و تمرینش میکردم.
یه شعاری تا قبل از این داشتیم با عنوان "نه به مضمون و محتوا" تا دست ما رو در تجربه فرمها و گفتهها باز بذاره، منتهی از اون جایی که مار از پونه بدش میاومد و این پونه نامرد در خونهاش سبز میشد، فرم جدید کاملاً مضمونمحوره.
و حالا من مشتاقم که یه تجربه جدید داشته باشیم و اون هم اینه که کانال رو تعاملی اداره کنیم. یعنی شما مضمون پیشنهاد بدین و من دربارهاش بنویسم.
۱۷:۲۱
واقعیت اینه معانی که من در طول زندگی درک میکنم همقد تعداد جملاتی که میخوام بنویسم نیست و خب اینجا لازمه اداراکات و مضمونیابی خودمون رو با هم به اشتراک بگذاریم.
انشاالله بهزودی توضیح فرم و سازوکار ارتباط رو عرض میکنم.
انشاالله بهزودی توضیح فرم و سازوکار ارتباط رو عرض میکنم.
۱۷:۲۴