درود دوستان حالتون چطوره من 04 هستم بازم ببخشید برای این چند روز که نبودم چون واقعاً حالم خوب نبود ولی از فردا به امید خدا پر انرژی شروع میکنم 
۲۰:۳۵
ماینکرفت[۱۷] یا ماینکرافت[۱۸] (به انگلیسی: Minecraft) یک بازی ویدیویی سندباکس و جهان باز است که توسط موجانگ استودیوز ساخته و برای رایانه، موبایل و کنسول منتشر شده است.[۱۹] این بازی توسط مارکوس پرسون خلق و با زبان برنامهنویسی جاوا نوشته شده است. پس از چندین نسخهٔ آزمایشی خصوصی اولیه، ماینکرفت اولین بار در ماه مه سال ۲۰۰۹ منتشر شد و قبل از انتشار کامل آن در نوامبر ۲۰۱۱، ینس برگنستن توسعه را به دست گرفت.[۲۰] ماینکرفت از آن زمان به چندین سیستم عامل دیگر نیز منتقل شده است و با فروش بیش از ۲۳۸ میلیون نسخه و با داشتن بیش از ۱۴۸ میلیون کاربر فعال ماهانه، از سال ۲۰۲۰ پرفروشترین بازی ویدئویی است.[۲۱] در سال ۲۰۱۴با خرید شرکت موجانگ توسط مایکروسافت، مالکیت فکری این بازی دست مایکروسافت افتاد.[۲۲][۲۳][۲۴]
در ماینکرفت، بازیکنان در دنیای سه بعدی تولید شده از نظر رویه و زمینی تقریباً بینهایت را کاوش میکنند و ممکن است مواد اولیه، ابزارها و وسایل را کشف یا استخراج کنند که با استفاده از آنها سازههای مختلف و متفاوتی بسازند. بسته به حالت بازی، بازیکنان میتوانند حال بقا که بازیکنان باید منابعی را برای ساختن جهان و حفظ سلامتی خود بهدست آورند و یک حالت خلاقانه که بازیکنان منابع و جان نامحدود دارند و میتوانند پرواز کنند. بازیکنان میتوانند برای ایجاد مکانیک، آیتمها و داراییها و گیم پلی بازی را با افزونهها (ماد و ادآن) و برای شکل بلاک و آیتمها و بلاکها از تکسچر پک استفاده کنند.
ماینکرفت تاکنون بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است، تا جایی که چندین جایزه را از آن خود کرده و به عنوان یکی از برترین بازیهای ویدئویی در تمام دورانها معرفی شده است. شبکههای اجتماعی، هجوها، اقتباسها، کالاها و کنوانسیونهای سالانهٔ ماینکان (به انگلیسی: MineCon) نقش زیادی در محبوبیت بازی داشتند. همچنین در محیطهای آموزشی، به ویژه در حوزهٔ سیستمهای محاسباتی، مورد استفاده قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۴، موجنگ و مالکیت معنوی ماینکرفت توسط مایکروسافت به مبلغ ۲٫۵ میلیارد دلار خریداری شد. همچنین تعدادی بازی اسپینآف مانند ماینکرفت: حالت داستانی، ماینکرفت دانجنز، ماینکرفت ارث، ماینکرفت لجندز و همچنین یک مستند با نام ماینکرفت: داستان موجنگ تولید شده است.
در ماینکرفت، بازیکنان در دنیای سه بعدی تولید شده از نظر رویه و زمینی تقریباً بینهایت را کاوش میکنند و ممکن است مواد اولیه، ابزارها و وسایل را کشف یا استخراج کنند که با استفاده از آنها سازههای مختلف و متفاوتی بسازند. بسته به حالت بازی، بازیکنان میتوانند حال بقا که بازیکنان باید منابعی را برای ساختن جهان و حفظ سلامتی خود بهدست آورند و یک حالت خلاقانه که بازیکنان منابع و جان نامحدود دارند و میتوانند پرواز کنند. بازیکنان میتوانند برای ایجاد مکانیک، آیتمها و داراییها و گیم پلی بازی را با افزونهها (ماد و ادآن) و برای شکل بلاک و آیتمها و بلاکها از تکسچر پک استفاده کنند.
ماینکرفت تاکنون بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است، تا جایی که چندین جایزه را از آن خود کرده و به عنوان یکی از برترین بازیهای ویدئویی در تمام دورانها معرفی شده است. شبکههای اجتماعی، هجوها، اقتباسها، کالاها و کنوانسیونهای سالانهٔ ماینکان (به انگلیسی: MineCon) نقش زیادی در محبوبیت بازی داشتند. همچنین در محیطهای آموزشی، به ویژه در حوزهٔ سیستمهای محاسباتی، مورد استفاده قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۴، موجنگ و مالکیت معنوی ماینکرفت توسط مایکروسافت به مبلغ ۲٫۵ میلیارد دلار خریداری شد. همچنین تعدادی بازی اسپینآف مانند ماینکرفت: حالت داستانی، ماینکرفت دانجنز، ماینکرفت ارث، ماینکرفت لجندز و همچنین یک مستند با نام ماینکرفت: داستان موجنگ تولید شده است.
۱۲:۳۹
کریپیپاستا و شایعاتهمچنین ببینید: کریپیپاستاچند سال پس از انتشار بازی، شایعاتی منتشر شد مبنی بر این که بازیکنان شخصیتهایی عجیب و غریب در دنیای خود میدیدند و اتفاقات عجیبی در حین بازی برای آنها رخ میداد. از سه شخصیت معروف این شایعات میتوان به هیروبراین (به انگلیسی: Herobrine)، نال (به انگلیسی: Null) و اِنتیتی ۳۰۳ (به انگلیسی: Entity 303) اشاره کرد. پس از گسترده شدن این شایعات، مادسازها و برنامهنویسان کنجکاو شدند بدانند آیا این شایعات واقعیت دارد یا خیر اما پس از استخراج و بازکردن فایلهای بازی و خط به خط بازبینی کردن آنها هیچ فایل یا نشانهای از این شخصیتها پیدا نکردند. در آخر معلوم شد که تمامی این شخصیتها خیالی بوده و برای محبوبیت و تولید محتوا ساخته شدهاند.[۲۵] هیروبراین کاراکتری مانند استیو (کاراکتر اصلی بازی) با چشم های سفید بوده که توانایی ناپدید شدن دارد. در بسیاری از انیمیشن های ماینکرافتی از این شخصیت ها استفاده های فراوانی شده است.
۱۲:۴۱
۱۲:۴۵
۱۲:۴۶
۱۲:۴۶
۱۲:۴۶
اینم چند عکس اچ دی
۱۲:۴۶
ble.ir/join/BmhCjSQHog
درود دوستان این گروه دورهمی هست میتونید توش دوست و رفیق جدید پیدا کنید پس سریع جویین شید #04
درود دوستان این گروه دورهمی هست میتونید توش دوست و رفیق جدید پیدا کنید پس سریع جویین شید #04
۱۲:۱۱
دوستان من #04 هستم از چهار شنبه فعالیت پر قدرت شروع میشه با تشکر از صبر شما
۲۱:۵۰
درود دوستان فعالیت آغاز میشه#04
۱۲:۲۹
بازی دوم اتک ان تایتان، یا حمله به تایتانها، تقریبا همان بازی اول است که چند ویژگی جدید در اینجا آنجا به آن اضافه شدهاند. آیا با استفادهی اعظم بخش داستانی قسمت اول، بازی میتواند به یک بازی خوب تبدیل شود؟ با نقد و بررسی بازی Attack on Titan 2: Final Battle با گیمفا همراه باشید.
۱۲:۲۹
این سری بازیها با اقتباس از روی سری مانگا و انیمهی اتک ان تایتان اثر آقای هاجیمه ایسایاما ساخته شدهاند. انیمه یک سبک پویانمایی ژاپنی است که برای توضیح سادهی آن، میتوان از لفظ انیمیشن ژاپنی استفاده کرد. مانگا نیز مشابه انیمه، یک کمیک ژاپنی است. اولین سری از انیمهی اتک ان تایتان در سال ۲۰۱۳ بر روی آنتن رفت و موفق شد به واسطهی داستان به شدت درگیر کننده، طراحی عالی و نکات ریز و درشت دیگر، به یکی از موفقیتهای این صنعت تبدیل شود و موفقیت بزرگی برای آقای ایسایاما رقم بزند. در سال ۲۰۱۶، اولین بازی از روی این سری ساخته شد که وقایع فصل اول را در بازی به تصویر میکشید. جذابیت اصلی بازی اول، در کشتن تایتانها و کنترل افراد مختلف داستان از جمله ارن و میکاسا و آرمین در طول بازی بود که جذابیت خاصی به بازی میداد. نخستین نسخه از این سری، به هیچوجه یک اثر کامل نبود اما با کمک گیمپلی جذاب و موزیک خوب و داستان پردازی مناسب، موفق شد خود را به عنوان یک اثر قابل قبول ارائه کند و با وجود مشکلاتی که داشت، به عنوان یک موفقیت ظاهر شود. حال به نسخهی دوم این سری میرسیم. نسخهی دوم در اکثر مواقع همان نسخهی اول است و در بعضی مواقع، تنها کمی بیشتر از آن.
۱۲:۳۰
برای توضیح جملهی بالا، بهتر است از داستان شروع کنیم. مانند هر فرد دیگری، من هم زمانی که فهمیدم بازی دومی در حال ساخت است، فکر کردم که این بازی وقایع فصل دوم انیمه را در بر میگیرد. هر چه نباشد فصل دوم نیز به تازگی به اتمام رسیده بود و انتخاب منطقیای بود که سازندگان از محبوبیت این عنوان استفاده کنند و بازی خود را از لحاظ تبلیغاتی کمی تضمین کنند. هر چه نباشد بازیای که کمی بعد از پخش شدن انیمه به بازار میآید، در وضعیت شناخته شدهتری قرار دارد. در هر صورت، فرض من اشتباه بود و نکتهای که در ادامه عرض خواهد شد، یکی از نکات منفی بازی به حساب میآید. در ده ساعت نخست بازی، که چیزی حدود نصف آن را تشکیل میدهد، شما به عنوان یک شخصیت جدید که خودتان آنرا میسازید، بازی خواهید کرد و اتفاقات فصل اول انیمه و بازی اول را دوباره تجربه خواهید کرد. با اینکه بازی کردن به عنوان یک شخصیت جدید و ناشناخته، موفق میشود کمی تازگی به نیمهی اول اضافه کند، اما به عنوان کسی که فصل اول انیمه را دیده و بازی اول را نیز تجربه کرده، تجربهی دوبارهی این قسمت از داستان، اصلا جذاب نبود. در نیمهی دوم داستان، قضیه کمی عوض میشود و داستان تازگی پیدا میکند و بازی فصل دوم از انیمه را نیز میپوشاند. هر چند در نیمهی اول، داستان میتواند به شدت برای کسانی که بازی اول را تجربه کردهاند خسته کننده باشد، اما بازی برای کسانی که اولین بار است بازی را تجربه میکنند یا با این عنوان آشنایی ندارند، به شدت راضی کننده است به دلیل اینکه داستان را از ابتدا پوشش میدهد. مورد بعدی، انتخاب دیالوگ در داستان و سیستم دوستی است که پس ازمدتی تازگی خود را از دست میدهد. این سیستم به این نحو کار میکند که شما با انتخاب دیالوگ درست، با شخصیتهای مختلف بیشتر دوست میشوید و هر چه لول دوستیتان بالاتر برود، تواناییهای جدیدی از آنها یاد میگیرید. هر چند، انتخاب درست پس از مدتی به شدت واضح میشود و معلوم است که کدام گزینه برای افزایش دوستی باید انتخاب شود. با آنکه این مکانیزم جدید جذاب است، اما به دلیل اجبار بازیکنان برای انتخاب سخن درست، موفق نمیشود پتانسیل خود را شکوفا کند.
۱۲:۳۱
گیمپلی، جوهر درخشان بازی در هر دو قسمت آن است. بازی کردن به عنوان یک سرباز و کشتن تایتانها، واقعا جذاب و لذت بخش است. شما با کنترل شخصیتتان در بازی، شروع به کشتن تایتانها میکنید. با کنترل دستگاه او دی ام، به اینور و آنور میروید و از ساختمانها عبور میکنید. در طول بازی، استفاده از این دستگاه و سفر کردن در طول نقشهی بازی و تجربه کردن دنیای آن، لذت خوبی به بازیباز میدهد و حس و حال دنیای انیمه را به خوبی بازسازی میکند. برای کشتن تایتانها، باید یک ضربهی مستقیم و عمیق به گردنشان بزنید که اغلب، پیدا کردن یک فرصت برای فرود آوردن این ضربه کار مشکلی است و شاید مجبور شوید اول دست یا پای تایتان را قطع کنید و سپس او را نابود کنید. نابود کردن تایتانها به شما جوایزی از جمله مواد اولیهای میدهد که میتوانید با استفاده از آنها، سلاحهای خود را آپگرید کنید. انتظار یک سیستم آپگرید پیچیده مانند ویچر را نداشته باشید، این سیستم بسیار ساده است، اما همین نیز به جذابتر شدن بازی کمک زیادی میکند. کشتن تایتانها، یک ویژگی جالب دیگر نیز دارد و آن این است که میتوانید با کمک یک دوربین، از پشت یک حملهی مخفیانه به تایتان بکنید و او را با یک حمله از بین ببرید. هر چند ممکن است تایتان متوجه شما شود و در این صورت وارد یک حالت خشم میشود و کشتن او بسیار سختتر میشود. هر چه بیشتر در طول بازی پیش روید کشتن تایتانها نیز بسیار سختتر میشود و در اواخر بازی، باید تمام توان خود را برای نابود کردن آنها به کار بگیرید. در کل، با وجود چند نوآوری تازه، کشتن تایتان ها از بازی قبل بسیار جذابتر شده است. شما میتوانید از شخصیتهای موجود در انیمه نیز استفاده کنید تا در طول بازی به شما کمک کنند و نسبت به بازی قبل، شخصیتهای کناری شما بسیار پراستفادهتر شده اند. تنها مشکلی که این بخش دارد، این است که بعد از مدتی، ماموریتهای بازی تکراری و خسته کننده میشوند.
۱۲:۳۴
۱۲:۳۵
۱۲:۳۵
۱۲:۳۵
۱۲:۳۵
اینم چند عکس اچ دی
۱۲:۳۶