ستارخان در خاطراتش می گوید:
من هیچوقت گریه نکردم ، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد
اما یک بار گریستم و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا
از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد
با خودم گفتم الان مادر کودک مرا ناسزا می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ...
قنـ
لایـــ
۹:۴۲
قنـ🍭ــد و پــــند(داستان)

﷽

ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم ، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد اما یک بار گریستم و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد با خودم گفتم الان مادر کودک مرا ناسزا می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... قنـ
ــد و پــــــند
͜͡❥ [ble.ir/join/MDRmMDFhOT]•
⃟
لایـــ
ــڪ فراموش نشه

خوشت اومدفورواردڪن
عزیز دل کنار مطلب کلیک کن گزینه پیشنهاد برای مجله رو بزن 🥰
۹:۴۶
پیرمرد لبخندی زد و گفت: “علی، بیا با هم به باغ برویم.”
علی با تعجب گفت: “نه، حتماً روزهایی بوده که درخت کوچک بوده و با باد و باران مبارزه کرده است.”
علی به فکر فرو رفت و پرسید: “اما اگر درخت در برابر طوفانها نمیایستاد، چه میشد؟”
پیرمرد پاسخ داد: “اگر درخت تسلیم میشد، هرگز نمیتوانست به این زیبایی و بزرگی برسد. ما نیز باید در برابر مشکلات زندگی ایستادگی کنیم و از آنها درس بگیریم. خداوند در قرآن میفرماید: ‘وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ’ (بقره، 155). این آزمایشها برای رشد و تعالی ماست.”
پند آموزی:
زندگی پر از چالشها و سختیهاست، اما هر یک از این چالشها فرصتی برای رشد و یادگیری است. ایستادگی در برابر مشکلات و استفاده از آنها به عنوان درس، ما را قویتر و باارزشتر میکند.
قنـ
لایـــ
۸:۱۶
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
کشاورزی اسب پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد،
کشاورز هر ...چه سعی کرد نتوانست اسب را از درون چاه بیرون بیاورد...
برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا اسب زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود!
مردم با سطل روی سر اسب خاک می ریختند اما ...
اسب هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد...
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن اسب بیچاره ادامه دادند و اسب هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد!
مشکلات، مانند خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.
قنـ
لایـــ
۱۸:۰۷
من در آن لحظات آرزو داشتم بار دیگر به دنیا برگردم و این بار خالصانه تر از قبل فقط برای رضای خدا قدم بردارم. دیگر یقین من کامل شده بود که هیچ چیزی در این عالم به اندازه قدم برداشتن در مسیر رضای خدا با ارزش نیست. دنیا حقیرتر از آن است که انسان کارهایش را برای به دست آوردن آن انجام دهد. هزاران برابر دنیا و ثروت دنیا در خزائن الهی موجود است و کافی است خداوند مهربان اراده کند که کسی از مواهب دنیا بهره مند شود. اما من در آن تجربه ها فهمیدم که کمال یک انسان، رسیدن به مواهب و ثروت دنیایی نیست. چرا که اگر کمال ما در ثروت و دنیا بود اهل بیت باید الگوی ثروت اندوزی میشدند. کمال انسان در این است که چقدر در مسیر خداوند متعال و در راه عمل به وظیفهاش قدم بر می دارد. آن وقت اگر مطیع فرمان خداوند شویم خدا آنچه نادیدنی است و برای ما اهمیت دارد به ما نشان خواهد داد. حتی چیزهایی به انسان نشان میدهد که به حرکت در مسیر الهی #دلگرم شود.
قنـ
لایـــ
۱۸:۰۸
🪨
🟢امام صادق علیه السلام فرمودند: بدبخت کسی است که برای لذت نفس خود، معصیت الهی کند و از او بدبخت تر کسی است که برای لذتِ دیگران نافرمانی و معصیتِ خدا را نماید.
قنـ
لایـــ
۱۸:۰۹
بازارسال شده از امام حــــســــــ😇ـــــنۍ ام
⚘﷽⚘
رسول خدا ( صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
هر کس نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد.
اعضای محترم کانال های فاطمیون، عرض سلام و ادب، یه بنده خدایی دچار دوتا بیماری شدن و هرچه زودتر باید عمل بشن، هرچی داشتن فروختن ولی باز ۷۰ میلیون کم آوردن، بخاطر خدا در حدتوان بهشون کمک کنیم که یه ذره از بار غمشون کم بشه ، شاید خدا خواسته گره کار این مومن به دست شما باز بشه ...
یا علی بگید ....
حتما فیش واریزی رو برام بفرستید
@hobolhosein314
۶۰۳۷۹۹۸۲۱۷۰۵۰۳۳۴ ( کریمی )
اجرتون با مادر سادات
گزارش کارِ هزینه ها به همراه تصویر در کانال زیر
درج خواهد شد. #وابستهبهتیمفاطمیون
ble.ir/join/3wd9HwjxbG
┏
هر کس نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد.
اعضای محترم کانال های فاطمیون، عرض سلام و ادب، یه بنده خدایی دچار دوتا بیماری شدن و هرچه زودتر باید عمل بشن، هرچی داشتن فروختن ولی باز ۷۰ میلیون کم آوردن، بخاطر خدا در حدتوان بهشون کمک کنیم که یه ذره از بار غمشون کم بشه ، شاید خدا خواسته گره کار این مومن به دست شما باز بشه ...
یا علی بگید ....
حتما فیش واریزی رو برام بفرستید
@hobolhosein314
۶۰۳۷۹۹۸۲۱۷۰۵۰۳۳۴ ( کریمی )
اجرتون با مادر سادات
گزارش کارِ هزینه ها به همراه تصویر در کانال زیر
ble.ir/join/3wd9HwjxbG
┏
۷:۲۹
قنـ🍭ــد و پــــند(داستان)
⚘﷽⚘
رسول خدا ( صلیاللهعلیهوآله) فرمود: هر کس نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد. اعضای محترم کانال های فاطمیون، عرض سلام و ادب، یه بنده خدایی دچار دوتا بیماری شدن و هرچه زودتر باید عمل بشن، هرچی داشتن فروختن ولی باز ۷۰ میلیون کم آوردن، بخاطر خدا در حدتوان بهشون کمک کنیم که یه ذره از بار غمشون کم بشه ، شاید خدا خواسته گره کار این مومن به دست شما باز بشه ... یا علی بگید ....
حتما فیش واریزی رو برام بفرستید
@hobolhosein314 ۶۰۳۷۹۹۸۲۱۷۰۵۰۳۳۴ ( کریمی ) اجرتون با مادر سادات
گزارش کارِ هزینه ها به همراه تصویر در کانال زیر
درج خواهد شد. #وابستهبهتیمفاطمیون ble.ir/join/3wd9HwjxbG ┏
این پست ۷۰۰۰ نفر تو کانال های مختلف بازدید داشته و هنوز فقط یک نفر کمک کرده ، اگر همین ۷۰۰۰ نفر هرکدوم یه مبلغ کمی کمک میکردن، همه ی ۷۰ میلیون جمع میشد و هزینه عمل اون بنده خدا واریز میشد اما افسوس.....
۱۷:۲۷
در حال حاضر نمایش این پیام پشتیبانی نمیشود.
در این میان عدهای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت میزدند و لباسهای خود را خاکی میکردند و در صف میایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند.
وقتی نوبت به آنان میرسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکردههای رند را خوب میشناختند، به پادشاه ندا میدادند و کارگران خاکمالیشده را با فحش و بد و بیراه بیرون میانداختند.
أمّا شاه عباس آنها را صدا میزد و به آنها نیز دستمزد میداد و میگفت: من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم!
مدتهاست در بساط شما خودمان را خاکمالی کردهایم!
گاهی در نیمهی شعبان؛
گاهی جمعهها؛
گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز؛ دعایتان کردهایم!
میدانیم این کارها کار نیست و خودمان میدانیم کاری نکردهایم
ولی خوب یاد گرفتهایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم.
ای پادشاه مُلک وجود!
این دستهای نیازمند،
این چشمهای منتظر،
این نگاههای پرتوقع،
گدای یک نگاه شمایند!
یک نگاه!
اللهم عجل لولیک الفرج
قنـ
لایـــ
۱۸:۱۹
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه ی گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت: «ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد. من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج می شوم». سلیمان به مورچه گفت: «وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می بری آیا سخنی از او شنیده ای؟» مورچه گفت آری او می گوید:
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
قنـ
لایـــ
۱۸:۲۰
شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد...
چاهی داشت پر از آب زلال زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقهای زندگی میکرد، بقیهی اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد...
یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید.!
چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگریزهای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگریزهها چاه به مشکلی بر نمیخورد.!
مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود تا اینکه سنگریزههای کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد.!
"دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد و نه آبی در کار بود..."
مطمئن باشید؛ تکرار اشتباهات کوچک و اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد شد...
قنـ
لایـــ
۱۸:۲۰
قنـ
لایـــ
۱۸:۲۱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
۱۵:۱۴
بازارسال شده از لبّیـــڪ یا مهـــدۍ (عـج)✊
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
۱۵:۱۷
بازارسال شده از عجـــــــایبِ دُنیــ🌏ـــا
۱۸:۵۰
بازارسال شده از عجـــــــایبِ دُنیــ🌏ـــا
🟩 نحوه دریافت بسته اینترنت ویژه عید نوروز
ثبتنام: مراجعه به سایت my.gov.ir و ثبت شماره تلفن همراه
مهلت ثبتنام: تا ۲۹ اسفند
زمان فعالسازی: از اول فروردین
مهلت استفاده: تا عید فطر
حجم بسته: ۵ گیگابایت بینالمللی یا ۱۲ گیگ ترافیک داخلی
۱۸:۵۱
بازارسال شده از عجـــــــایبِ دُنیــ🌏ـــا
۱۹:۰۵
بازارسال شده از عجـــــــایبِ دُنیــ🌏ـــا
بسته های ویژه ماه رمضان همراه اول با شماره گیری *10*42#و ایرانسل
*4444*1*2#
*4444*1*2#
۱۹:۰۵