ت

تحلیل های یک جنرالیست

۲۲۲عضو
ت
۲۲۲ عضو

تحلیل های یک جنرالیست

جنرالیست ها اشخاصی هستند که بیشتر تمایل دارند در حوزه های مختلف نظر دهند و متمرکز بر یک موضوع تخصصی نباشند. البته من سعی میکنم نظراتم تا حد امکان تخصصی باشد.

۸ مرداد

thumnail

۱۲:۴۸

دیباچه ای بر پنل تنظیم گری رسانه های مجازی/دیجیتال/اینترنتی undefinedسید آرش وکیلیان
در عصر رسانه های جمعی یعنی سده بیستم ، مدل ارتباط خطی با محوریت سازمان های حرفه ای رایج بود و دولت ها مستقیما یا از طریق این سازمان ها تنظیم گری را انجام می دادند از جمله ان حدود آزادی بیان و رعایت حقوق کودک بود.
اما با توسعه فضای مجازی در سده بیستم عصری نوین در عرصه رسانه آغاز شد که دیگر مدل ارتباطی خطی از سمت سازمان حرفه ای تولید و نشر به سمت مخاطب نیست. بلکه چندین تحول مهم رخ داده است:۱- پیدایش سکوهای رسانه های اجتماعی به مثابه بازیگر جدید: این سکوها در اصل مسیولیت فراهم سازی بستر فنی ارتباطات و تعاملات را برعهده دارند اما از طرق مختلف بر چگونگی تولید، انتشار و مصرف محتوا اثر می‌گذارند و قاعده گذاری فنی آنها از جمله مهمترین طرق تنظیم گری محسوب میشود. اما در خصوص میزان مسیولیت آنها از حیث محتوا و فعالیت رسانه ای اختلاف فراوان است.۲- تکثر بازیگران حرفه ای: اگر در عصر رسانه های جمعی به جهت هزینه های هنگفت ایجاد و نگهداری این سازمان ها، تعداد آنها محدود بود، در عصر جدید انبوهی از درگاه های نشر از درگاه های پخش محتواهای تصویری مثل کانال های یوتیوب تا درگاه های تبلیغاتی اینفلوئنسرها و درگاه های خبری شخصی و حرفه ای شکل گرفته است. این تنوع و تکثر کار تنظیمگری را به شدت دشوار کرده است.۳- تبدیل مخاطب منفعل به کاربر فعال : در عصر رسانه های جمعی حداکثر فعالیت مخاطب این بود که انتخاب کند چه شبکه یا رسانه ای را ببیند یا آنکه چطور محتوا را تفسیر کند . اما در عصر جدید هر کاربر ، خود یک دروازه بان محتواست و به طرق مختلف بر دریافت، تفسیر، واکنش و نشر محتوا اثر دارد. کاربران علاوه بر نقش فعال رسانه ای، از طریق شبکه سازی یک زیست بوم ارتباطاتی جدید را نیز خلق می کنند‌.۴- شخصی سازی محتوا: در عصر رسانه های جمعی پیام واحد و یکنواخت از رسانه منتشر می‌شد.اما در عصر جدید هر درگاه نشر می تواند پیام های متکثری را تولید کند و فراتر از آن هر کاربری پیام ها را گزینش کند. سکو با استفاده از هوش تجاری به هر کاربر پیام متناسب با ویژگی های وی را ارایه می دهد. حتی با توسعه هوش مصنوعی این امکان هست که رسانه های مجازی مثل بازی های اجتماعی پیام ها را حسب تحلیل علایق کاربر بازتولید کند به طوری که مثلا دو نفر بتواند یک محتوا را به زبان های مختلف ببینند بلکه حتی پوشش و‌ آرایش بازیگران فیلم ها نیز با نظر کاربر تعیین شود.
این حجم از تغییرات پرسش های بزرگی را در برابر نهاد تنظیم گری رسانه پدید می آورد:۱- نقش ذی ربطان مختلف اعم از دولت ها، سکوها، درگاه های نشر و کاربران در تنظیمگری چیست؟۲- هر یک از بازیگران چه حقوق و تکالیفی را در راستای تنظیم گری بر عهده دارد؟۳- تنظیم گری در محیط جدید چطور می تواند بین ارزش ها و مصالح عمومی نسبتا ثابت با تکثر فعالان و محتواها جمع کند؟۴- چگونه فناوری های نوین میتواند تنظیم گری را آسان یا دشوار نماید؟۵- نهاد تنظیمگر باید در حکومت مستقر باشد و به شیوه دستوری عمل کند یا در بازار (صنف) مستقر باشد و به شیوه مشارکتی عمل کند یا ترکیبی از این ها؟۶- تنظیمگری در فضای جدید چه امکانات و محدودیت های نوینی دارد ؟ آیا روش های سنتی مثل پالایش هنوز کارآمد است یا روش های دیگری باید جایگزین شود؟
و سوالاتی از این دست که نیازمند پاسخ جدی است.

۱۲:۴۸

۱۳ مرداد

thumnail
فلسطینی خوب، فلسطینی مرده است.عرب خوب، گاو شیره است.
به یاد حنظله. undefined
راستش این چند روز داشتم فکر میکردم از چه بنویسم، اما واقعیت مشخص تر از آن است که بتوان آن را پشت حفره امنیتی فجیع جمهوری اسلامی ایران یا عملیات ۷ اکتبر حماس یا خباثت نتانیاهو مخفی کرد.
اما این واقعیت آشکار را پشت پروژه های تبلیغاتی از میزبانی جام جهانی گرفته تا پروژه شهر نئوم پوشانده اند تا من و شما حسرت کنیزی دیگران را بخوریم و استقلال خود را بی ارزش تلقی و به رایگان حراج نماییم.
#صهیونیسم#اسرائیل#گاو_شیرده#یاسر_عرفات#هنیئه

۱۲:۲۳

۱۶ مرداد

thumnail
چطور دختران سواری مجانی می دهند؟!undefinedسید آرش وکیلیانقسمت اول
تازگی ها برایم سوال شده چرا دختران حاضر به رابطه آزاد و بی قاعده با مردی می شوند ، بدون آنکه عقد زناشویی منعقد کنند؟!
این پرسش را صرفا از منظر امنیت اجتماعی و منفعت طلبی بلندمدت زنان مطرح می کنم، نه از جهت شرعی و ...
با توجه به اینکه زن با مرد وارد رابطه ای میشود که از جهت طبیعی برابر نیست ، یعنی اگر فرزندی شکل بگیرد بار آن بر دوش زن است، اگر هم فرزند شکل نگیرد مرد راحت تر می تواند از رابطه خارج شود حال آنکه عاطفه زن خیلی بیشتر درگیر می شود، اگر هم مرد منصف و اخلاق مداری باشد ، بعد از ۲۰ سال ، زمان میانسالی که زن جذابیت جوانیش را از دست داد دلیلی برای ادامه این رابطه معمولا وجود ندارد.
در واقع عقد زناشویی مرد را متعهد می کند که هزینه های زن و فرزند احتمالی وی را تا حدی تقبل کند و تعاملات وی با زن در چارچوب شرایطی باشد و جامعه با ابزارهای نرم خویشاوندی یا ابزارهای سخت قانونی آن را کنترل می کند.
حال دختران جدیدا وارد رابطه ای می شوند که از نظر مرد نوعا یک رابطه بی قاعده و بسیار کم هزینه است. مرد آزاد است که هر وقت بخواهد از رابطه خارج شود و در مقابل دست زن به هیچ جا بند نیست و نه می تواند سراغ دادگاه برود چون رابطه اش رسمیت نداشته و نه می تواند حمایت اقوام خود را جلب کند؟!
من نمی توانم کنش این دختران یعنی سواری مجانی دادن را با عقل ناقص جامعه شناختی ام درک کنم!واقعا از بانوان خواهشمندم به من در فهم این معما کمک کنند!

۵:۲۲

thumnail
چرا دختران سواری مجانی میدهند؟
undefinedسید آرش وکیلیانقسمت دوم
در قسمت اول یک طرح مسأله انجام دادم و در این قسمت می خواهم تحلیل جامعه شناختی خودم را بگویم. تحلیل من با رویکرد کارکردگرایی ساختی و نزدیک به چارچوب تحلیلی مرتون است. لذا پیشاپیش بگویم تا حدی ادبیات متن تخصصی است.
احتمالا طرفداران رویکردهای لیبرال فردگرا و مساوات طلب چپ گرا این وضعیت جدید را در خدمت شکوفایی اراده فرد و کاهش سلطه نهاد خانواده بر وی تلقی می کنند. اما در رویکردهای کارکردگرای جمع گرا بقای جامعه و پایداری بلندمدت زندگی افراد ارزشی بسیار بیشتر دارد. از این منظر ولو اینکه اکنون افراد احساس آزادی عمل بیشتری داشته باشند، اما اگر این همراه با یک وفاق و ثبات کلی برای جامعه نباشد ، حکایت «یکی بر سر شاخ و بن می برید» را دارد.
لذا، چه وضعیت روابط جنسی نسل جدید در ایران را دچار بی هنجاری بدانیم و چه آن را یک هنجار جدید قلمداد کنیم، در هر صورت این مسأله مطرح است که تمایل و امید به فرزندآوری در این روابط کمتر از خانواده است. یعنی در شرایطی که نرخ باروری کل نکاحی در کشور حدود سطح جانشینی است (TFR=۲.۱) روابط در خارج از نهاد خانواده چنین کارکردی ندارد و این یعنی بقای نسل به طور جدی تهدید می کند، لذا می توان هنجار جدید را برای کل جامعه یک کژکارکرد تلقی کرد. همچنین، از حیث ایجاد ثبات و امنیت پایدار برای بانوان در بلندمدت در شرایطی که نرخ مشارکت اقتصادی آنها ۱۵ درصد است، یک چالش بزرگ دیگر ایجاد می کند. یعنی قشری از بانوان به سمت یک آینده نامعلوم می روند که بهترین سناریوی نیروی کار خدماتی بسیار ارزان است.
در تحلیل موضوع برای تجویز راهکار، میتوان علل نزدیک مثل ترویج سبک زندگی غربی یا ضعف جمهوری اسلامی در فراهم سازی معیشت خانوادگی را برشمرد. اما اگر فراسوی علل مستقیم برویم و پدیده تضعیف نهاد خانواده را در ابعاد جهانیش مطالعه کنیم ، باید علل اساسی تری را جست. یعنی وقتی پدیده در کشورهای متعدد با اوضاع اقتصادی اجتماعی متفاوت دارد رخ می دهد، نمیتوان با ساده انگاری به علل نزدیک اکتفا کرد و پنداشت مثلا ممنوعیت رسانه های خارجی یا بهبود وضعیت معیشت به تنهایی مشکل را حل میکند.
تز من این است که ریشه مسأله در خود خانواده هسته ای نهفته است. این نهاد به جهت تعداد اندک اعضا، تعدد نقش های هر عضو و محدودیت های امکانات، عملا کفایت و قدرت کمی در بازتولید مستقل خودش دارد. یعنی در پرورش فرزندان تا رساندن آنها به بلوغ اقتصادی اجتماعی برای تشکیل یک خانواده هسته ای دیگر به تنهایی ضعیف است. (فیلم مادر) لذا در جهان دولت ها حمایت های متعددی از آن می کنند. همچنین خانواده هسته ای در حذف الگوهای رقیب خود هم ضعیف است، لذا بر خلاف خانواده گسترده عشیره ای که اشخاص محکوم به رعایت هنجارهای آهنین آن هستند (مثل فیلم عروس آتش) سلطه خانواده هسته ای بر اعضایش کم است.
شاید ساده ترین مواجهه آن باشد که با اصلاح نظام تعلیم و تربیت و رسانه افراد را به رفتارهای بهنجار خانوادگی ترغیب کنیم و از تکنیک های اقتصاد رفتاری تا تبلیغات دینی را برای آن به کار بگیریم. اما وقتی سطح تحلیل را از فرد به خانواده و جامعه بالا بردیم، رفتارهای کژکارکرد دختران جوان چندان غیرطبیعی نیست و نمی توان آن را صرفا با تمرکز بر خود آنها چاره کرد و باید در سطوح نهادی بالاتر مثل اصلاح الگوی توسعه ضدخانواده تدبیر نمود.
این وضعیت چون بقای جامعه را به خطر می اندازد، چیزی نیست که بتواند به امید یک آینده پایدار رها شود بلکه ضرورت مداخله دولت ها به نفع حفظ و تقویت خانواده را ایجاب میکند. البته ، حفظ و تقویت خانواده لزوما به شکل حمایت مستقیم مالی نیست و این روش ها چندان هم جواب نمی دهد بلکه لازم است نهادهای اجتماعی خانواده محور توسعه یابد و خانواده هسته ای برای ایفای نقش هایش توسط نهادهای دیگر یاری داده شود.

۱۵:۳۴

۱۸ مرداد

thumnail
فلسطین به ما چه؟! با اسراییل چطور تعامل کنیم؟!
undefinedسید آرش وکیلیانبعد از ترور اسماعیل هنیه ، از رهبران فلسطینی، در تهران عده ای یادشان افتاده که خطرات هر گونه انتقام از اسراییل برای کشور خیلی زیاد است!!! عجب، این بزرگواران تا حالا کجا بودند؟!
اگر اسراییل دو سه تا فلسطینی را در تهران ترور کرده، قبلا یک دوجین فقط از دانشمندان فیزیک هسته ای کشورمان را در روز روشن ترور کرده. مثل این می ماند که آلمان نازی دانشمندان دخیل در پروژه منهتن مثل اوپنهایمر ، فرمی و لارنس را ترور می کرد!
خب با چنین موجودیتی که هیچ حد و مرزی برای دشمنی نمی‌شناسد چه باید کرد؟لابد عده ای می گویند مثل زمان شاه برویم دوست بشویم تا شرش به ما نرسد!
سوال این است که آیا این موجود دوستی یا حتی داد و ستد را می فهمد ؟! یعنی الان با متحد استراتژیکش، امریکا، چه تعاملی دارد؟ آیا غیر از این است که با ایجاد لابی آیپک سیاست خارجی اش را بر خلاف منافع ملی آمریکا به گروگان خود گرفته و مجبورش کرده مدام در خاورمیانه هزینه های اسراییل را بپردازد ؟!
واقعا با کشوری که تنها درکش از سیاست در قالب نفوذ، سلطه، تجاوز و اشغال خلاصه می شود چه باید کرد. شدت عداوت این سرطان سیاسی تا جایی است که وقتی نخست وزیر خودش، اسحاق رابین، قصد صلح با فلسطین را می کند ، خودشان ترورش می کنند؟!
در واقع تنها سوال معتبر این است که با دشمنی اسراییل چطور باید مقابله کرد؟
#صهیونیسم#اسرائیل#آمریکا#ایران#اشغال#نسل_کشی#تروریسم

۷:۰۲

۲۲ مرداد

thumnail
دفاع از کلیت کابینه جناب پزشکیانundefinedسید آرش وکیلیان
این روزها گروهی از حامیان جناب پزشکیان از کابینه ناراضی هستند و آنها که طرفدار تحریم بودند، زبان به طعنه گشوده اند. اما به عنوان کسی که سیاست را عرصه انتخاب بین امکان های محدود می دانم و نه عرصه دستیابی به کمال مطلوب ، کابینه جناب پزشکیان را بهتر از کابینه جناب رئیسی و روحانی می دانم.
در گزینش این کابینه تخصص و تجربه کاری رعایت شده، سعی شده افراد مواضع معتدل سیاسی اصلاح طلب یا اصولگرا داشته باشند، مطالبات اصناف ، نهادها و مراکز قدرتمند هم لحاظ شده است. طبعا افراد بیشینه خواه هر دو سوی طیف، تا حدی معترض هستند اما همان طور که جناب محسن هاشمی حدود دو هفته پیش در یک برنامه تلویزیونی گفت، اتفاقا بنا بر این بود که این کابینه تلفیقی (نه ائتلافی) از جریان های مختلف باشد و رضایت نسبی (نه حداکثر) همه را تامین کند.
چنانکه جناب ظریف گفتند از ۱۹ وزیر پیشنهادی ۳ نفر گزینه نخست کمیته های مشورتی، ۶ نفر گزینه دو یا سوم و یک نفر گزینه پنجم بوده‌اند.
دو یا سه وزیر با توجه به نظرات رهبر انتخاب شده اند و جناب پزشکیان ادعا کرده بود، اگر حمایت ایشان نبود اصلا نام جناب پزشکیان از صندوق در نمی آمد. دو یا سه وزیر بر اساس نظر اصناف ذی نفوذ حوزه کاری آن وزارتخانه تعیین شده اند و دو یا سه نفر نزدیک به جناب قالیباف هستند چون به هر حال جلب حمایت مجلس برای کسب رای اعتماد حداکثری لازم است. مگر وزیر کشور جناب روحانی شخصی مرضی الطرفین بین وی و رییس مجلس وقت نبود. یک وزیر طبق روال با توافق با رییس قوه قضاییه انتخاب شده است.
در مجموع ۵ وزیر که اتفاقا در وزارتخانه های کلیدی اقتصادی هستند، گرایش به اصلاح طلبان و کارگزاران دارند. حدودا ۴ وزیر که عمدتا فرهنگی هستند مواضع اعتدالی دارند. ۶ وزیر گرایش معتدل اصولگرایی دارند. ۲ وزیر که جوان تر هستند بر اساس ارجحیت تخصص انتخاب شده اند. ۲ وزیر مورد حمایت صنف بوده اند.
در مجموع جناب پزشکیان علی رغم آنکه از قبل مهیای انتخابات نبود و مثل آقای خاتمی یا روحانی یک تیم قوی همراه خود نداشت، توانست یک ترکیب نسبتا متوازن و متعادل را فراهم کند. رای اعتماد مجلس برای اکثریت قریب به اتفاق آنها مسلم است و البته برخی نیاز به قدری تلاش برای جلب حمایت نمایندگان میانه طیف مجلس دارند.از سوی دیگر انتظار دارم اکثریت اصولگرایان مجلس حداکثر همکاری و همراهی را در شرایط حساس با دولت جناب پزشکیان داشته باشند تا دولت با قوت کار خود را آغاز کند.
با توجه به اینکه تشکیل این کابینه به تعبیری تحقق شعار وفاق جناب پزشکیان در سیاست داخلی بوده است، موفقیت آن در گرو کارآمدی خواهد بود که به شدت به ستاد نهاد ریاست جمهوری و تلاش افرادی نظیر جناب عارف و حاجی میرزایی بستگی دارد.
در خاتمه من به افرادی که برای انتخاب جناب پزشکیان کوشیدند ، حق می دهم در مقابل انتظار داشته باشند چند وزیر جوان، زن و تحولگرای اصلاح طلب در کابینه حضور یابند اما نه جنس جناب پزشکیان از سنخ تعارض با حاکمیت بوده است نه بدنه اجتماعی حامی ایشان مثل جناب خاتمی و روحانی قدرتمند است و نه وی و اطرافیانش حامل ایده های تحولی ویژه بوده اند. ممکن است برخی به این نتیجه برسند که این خواسته آنها نبوده و جناب پزشکیان را تنها گذارند، اما این رفتار نشانه بلوغ سیاسی نیست. بلکه، در فضای واقعی سیاست ورزی، کیفیت همه دولت ها را باید بر اساس نمره ۱۰ در چارچوب امکانات جمهوری اسلامی ارزیابی کرد نه نمره ۲۰ بر اساس انتظارات آرمانی فعالان سیاسی.

۴:۰۸

۲۳ مرداد

thumnail
دفع پیوند عضو نامتجانس از منطقهundefinedسید آرش وکیلیان
مقدمه ۱- در اخبار آمده بود که چندین کشور غربی شامل آمریکا، بریتانیا، فرانسه ، آلمان و ایتالیا اعلام کرده اند از اسراییل در برابر حملات احتمالی ایران دفاع می کنند. به علاوه برخی از این کشورها اسراییل را برای نسل کشی فلسطینی ها تجهیز می کنند.
مقدمه ۲- می پرسند اسراییل هم یک کشور عادی در منطقه است و چرا ایران این قدر با آن درگیر میشود و در نهان یا آشکار ، مثل سایر کشورها با اسراییل معامله نمیکند؟! مگر ترکیه و عربستان و ... که با اسراییل در خفا بسته اند و در ظاهر گاه محکومش میکنند یا اردن و امارات که با آن متحد شده اند ، چه اشتباهی کرده اند؟!
برای تحلیل وضعیت، شما را به حدود هزار سال قبل می برم. بعد از صدور حکم جنگهای صلیبی در سال ۱۰۹۵ توسط پاپ اوربان دوم در اجابت درخواست بیزانس ، سپاهیان ممالک اروپایی راهی سرزمین مقدس شدند و در اثر اختلافات داخلی امیران مسلمان، موفق گشتند در سال ۱۰۹۹ بیت المقدس را فتح کنند و چهار قلمرو پادشاهی را بنا نهادند که در شکل زیر می بینید. طی دویست سال آینده علی رغم حدودا ۹ لشکرکشی اروپایی در حمایت از این دولت ها، آنها تدریجا شکست خوردند و نهایتا در سال ۱۲۷۱ بیبرس بندقداری طومار آخرین دولت های آنها را در هم پیچید.
در سال ۱۹۱۷ در خلال جنگ جهانی اول، امپراتوری بریتانیا موفق شد مجددا با شکست عثمانی، قدس را تصرف کند و علی رغم وعده های داده شده به حسن، حاکم هاشمی حجاز ، منطقه فلسطین را به وی نداد و قلمروش محدود به عراق و اردن ماند. در مقابل بریتانیا با تبانی قبلی با یهودیان اروپایی به آنها کمک کرد تا کلونی خود را در اینجا مستقر کنند و آنها نهایتا با دسیسه، آواره سازی و قتل ساکنان بومی توانستند در سال ۱۹۴۸ اسراییل را تأسیس کنند و طی چندین جنگ دول متحد عربی را شکست دهند و سرزمین خود را از رود اردن تا دریای مدیترانه بگسترانند.
اما برای اینکه یک جامعه نامتجانس از مستعمره نشینان یهودی عمدتا اروپایی در منطقه ای با جمعیت بومی عرب مسلمان تقریبا صد برابر آنها دوام آورد ، هم اسراییل و هم غربی ها بناچار در حکومت های منطقه در قالب استعمار جدید مداخله کردند و توانستند خصلت طبیعی دفاع در برابر تجاوز را از کار بیندازند.
با این حال زیادی خواهی مستمر یهودیان ، مانع از هرگونه طرح صلح واقعی شد تا جایی که خود آنها اسحاق رابین را برای ممانعت از صلح با عرفات ترور کردند و تا جایی که توانستند با شهرک سازی و زندانی کردن و کشتن فلسطینیان جلوی تاسیس دولت واقعی توسط آنها را گرفتند.
تاریخ نشان می دهد یک دولت نامتجانس در یک سرزمین با زیست بوم فرهنگی اجتماعی متخاصم، ممکن است با دخالت و حمایت های خارجی تا مدتی دوام آورد و دفاع طبیعی سرزمین های مجاور را از کار بیندازد، اما در بلندمدت این رویه نمی تواند استمرار داشته باشد. اولا کشورهای حامی همیشه در یک وضعیت تفوق نیستند و محتمل است که تدریجا قدرت یا انگیزه حمایت را از دست بدهند. ضمنا مداخله در سیاست خارجی کشورهای غربی برای تضمین استمرار حمایت، تولید تعارض میکند. ثانیا کشورهای منطقه همیشه در وضعیت ضعف نمی مانند و شدت تعارض که به شکل کشتار و آزار نمود می یابد، روح مقاومت را در آنها برمی انگیزاند. ثالثا تحولات ناشی عدم تجانس سبب تغییر ماهیت این دولت جدید از یک قدرت متعارف و معقول مستعمراتی به یک دولت فاشیستی نژادگرا میشود که نتیجتا یک بازخورد منفی مستمر در جهان و منطقه ایجاد میکند.
لذا، زود است که عربها مجددا قیام کنند.
#اسراییل#صهیونیسم#فلسطین#اشغالگری#نسل_کشی#استعمار

۶:۲۲

۲۹ مرداد

thumnail
«ما یا از تاریخ درس می‌گیریم و آینده نو می‌سازیم یا اسیر تاریخ می‌شویم و آینده را ویران می‌کنیم»

۷:۲۹

thumnail
در دفاع از وفاق ملیundefinedسید آرش وکیلیان
میدری: «یا از تاریخ درس می‌گیریم و آینده نو را می‌سازیم یا درس نمی‌گیریم و آینده را نابود می‌کنیم. با وفاق ملی همه در کنار یکدیگر می‌توانیم دوره جدیدی را آغاز کنیم.»
دیروز دکتر میدری در جلسه رای اعتماد مجلس شورای اسلامی در پاسخ به انتقادات مطرح شده درباره گذشته سیاسیش نکات بسیار مهمی فراتر از انتخاب شخص خودش ، برای تداوم نظام سیاسی و بلکه برای تداوم تمدنی ایران گفت. صرفنظر از اینکه وی شایسته وزارت باشد و در عمل خودش پایبند به این سخنان بماند یا نماند، این سخنان بسیار حائز اهمیت است.
صورت‌بندی وی از مسأله معاصر سیاست در ایران از صدر مشروطه تا کنون ناتوانی در ایجاد وفاق بین جریان های تحول خواه بوده است؛ به این ترتیب که جریان های سیاسی مثلا جریان دموکرات و اعتدالی مشروطه خواه یکدیگر را حذف کردند و در نهایت کل پروژه مشروطه شکست خورد. مشابه آن در سال ۱۳۳۲ رخ داد و جریان مختلف عضو ائتلاف ملی شدن صنعت نفت طی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ درگیر حذف یکدیگر شدند و کل جنبش شکست خورد. در ادامه طرفداران نوسازی دوره محمدرضا شاه در پی حذف هم برآمدند و نه تنها طرفداران الگوی کاپیتالیستی و سوسیالیستی در حذف هم کوشیدند بلکه حتی افرادی نظیر عالیخانی علی رغم موفقیت از گردونه سیاست و اداره کشور حذف شدند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، تلاش برای حذف محدود به مخالفان حکومت اسلامی باقی نماند و طی چند دهه راستی ها و چپی ها و بعد اصلاح طلب ها و اصولگرایان در حذف هم کوشیدند . بدتر انکه هر جناحی که پیروز شود باز در اثر غلبه منطق حذف، منازعه تمام نمیشود. تا وقتی طرحی برای ایجاد وفاق در دست نباشد ، این منازعه پایان ندارد. حتی اگر یک دیکتاتور مدتی غلبه کند ، به محض ضعف وی دوباره منازعه شعله ور می شود. علاوه بر آن وحدتی که با حذف گسترده جریان های اجتماعی ایجاد شود، چون فاقد یک پایه اجتماعی فراگیر می باشد بسیار ضعیف و شکننده است.
از دید میدری، در سنت سیاست ورزی ایرانی چنین قابلیتی وجود داشته اما در دوره معاصر در نتیجه نزاع میان روشنفکران و دولتمردان فراموش شده است. روشنفکران با طرح های رادیکال علیه نظام سیاسی مستقر فراتر از ظرفیت های واقعی جامعه ایران شرایط را برای تنش مخرب آماده کرده اند و دولت با حذف احزاب و جامعه مدنی در استقرار یک نظم تک صدایی ضعیف و شکننده کوشیده است.
پیشنهاد میدری گذر از یک طرح سیاسی معطوف به منازعه و حذف افراد غیرهمسو با یک طرح رفع تعارض از طریق مذاکره میان ذی نفعان برای کسب حداکثر توافق میان آنهاست. این توافق از طریق اندیشه ورزی برای پذیرش تنوع بیشتر به دست می آید نه از کنش سیاسی معطوف به ساده سازی وضعیت با حذف مخالفان. به این ترتیب مطالبات نامحدود و مخرب سیاسی جای خود را به مطالبات محدود و معین اقتصادی می دهد و مذاکره به عنوان الگوی اصلی تعامل برای دستیابی به یک وضعیت بهینه تر جایگزین منازعه می شود.
البته اگر مطالبه همگونی حداکثری یا کسب منافع بیشینه توسط یک گروه یا دیدگاه باشد، در هیچ حالتی این امر محقق نخواهد شد. اما از طریق این الگوی مواجهه با تعارضات می توان به طور نسبی به رضایت یا کسب منفعت بیشتر رسید که در آن هر گروه سهم بیشتری نسبت به وضعیت پیش از مذاکره دارد اما نه آن قدر که به حذف یا شکست دیگر گروه ها و درنتیجه تضعیف کلی سیستم بیانجامد.
متن کامل سخنرانیhttps://www.irna.ir/news/85572048/میدری-با-وفاق-ملی-دوره-جدیدی-در-تاریخ-آغاز-خواهد-شد

۷:۳۸

۷ شهریور

بازارسال شده از مسایل اجتماعی ایران
این خبر جعلی است. کانال اخ فی ا... در مورد جعلی بودنش توضیح داده و نوشته این اخبار جعلی هر چند رضایت کاذب ایجاد می‌کند، اما در نهایت به سلب اعتماد مخاطب می‌انجامد.

۲۳:۵۵

بازارسال شده از رفقا
thumnail
اسرائیل به مرگ مهندس هوش مصنوعی و فرمانده واحد 8200 "یوسی ساریل" اعتراف کرد.او در حمله حزب الله به همراه دیگر افسران این واحد کشته شد.
undefined محمدسام

۲۳:۵۵

بازارسال شده از رفقا
thumnail

۲۳:۵۵

۹ شهریور

thumnail
آبی یا قرمزوضعیت انتخابات آمریکا در پایان آگوست (یک ماه و پنج روز قبل از انتخابات اصلی)undefinedسید آرش وکیلیان
مقدمه- انتخابات آمریکا فدرالی، حزبی و غیرمستقیم است. یعنی هر ایالت جداگانه چند نفر نماینده حزب (الکترال ها) را انتخاب می کند تا آنها رییس جمهور را برگزینند. آنها معمولا از نظر رای دهندگان ایالت خود تبعیت می کنند. برنده آرای هر ایالت (جز ۲ تا) همه آرای الکترال آن را تصاحب می کند. توزیع آرای الکترال بیشتر ایالتی است تا جمعیتی و ایالات کوچک سهم آرای بیشتری دارند. این وضع به نفع حزب جمهوریخواه است که تعداد ایالات بیشتر اما کم جمعیت تر دارد. با اینکه امکان حضور حزب سوم هست اما در ندرت رقیب جدی از حزب سوم ظاهر شده است.
وضعیت آرا- چنانکه در نقشه سایت 270towin می بینید هر حزب که اکثریت (۲۷۰ یا بیشتر آرای الکترال ) را کسب کند، برنده است. ایالات آبی مایل به دموکراتها و ایالات قرمز مایل به جمهوریخواهان هستند و ایالات خاکی وضعیت نامشخص و متغیر دارند. در حال حاضر بر اساس میانگین نظرسنجی های ماه آگوست دموکرات‌ها ۲۲۶ رای و جمهوری‌خواهان ۲۱۹ رای تقریبا مطمئن دارند و ۷ ایالت هم کارزار رقابت است.
اگر دموکرات سه ایالت شمالی (دیوار آبی) را ببرند با ۲۷۰ رای برنده می شوند. در حال حاضر ایالت های نوادا، آریزونا، میشیگان، پنسیلوانیا، جورجیا و کارولینای شمالی اختلاف آرا کمتر از ۲ درصد و در محدوده خطای نظرسنجی است.
انتخابات های کنگره و فرمانداری هم همزمان با ریاست جمهوری برگزار میشود. جالب توجه است که وضعیت فعلی به جهت جمعیتی به نفع دموکرات هاست و احتمالا اکثریت مجلس نمایندگان را به دست می آورند ، اما چون از جهت ایالتی وضع به نفع جمهوری‌خواهان است و در چند ایالت قرمز سناتورهای آبی باید رقابت کنند، احتمالا سنای بعدی با ترکیب ۵۱ به ۴۹ به نفع جمهوری خواهان است. این موضوع بیش از آنکه بر ترکیب دولت احتمالی هریس اثر بگذارد، قوه قضاییه را تحت تاثیر قرار می دهد.
یادم باشد بعدا مطلبی بگذارم که چرا در سده ۲۱ دولت بیشتر وجه لیبرال و قوه قضاییه وجه محافظه کار سیاست در آمریکا را نمایندگی می کند و اثرش بر زندگی آمریکایی ها چیست.
لینک وضعیت نظرسنجی ها:https://www.270towin.com/2024-presidential-election-polls/

۵:۳۰

۱۰ شهریور

thumnail
پایان ماه عسل سکوها و دولت هاundefinedسید آرش وکیلیان
۱- در بریتانیا با تصویب «قانون ایمنی اینترنت» سکوها در موارد متعددی نسبت به حفظ ایمنی کاربران به خصوص کودکان و نوجوانان مسئول شناخته شده اند و باید تمهیدات مشخصی را اجرا کنند.۲- در فرانسه ، مدیر عامل تلگرام به علت نقض قوانین تحت پیگرد قرار گرفت و بازداشت شد.۳- در آمریکا یک قاضی فدرال علیه استفاده سکوهای اجتماعی از سکشن ۲۳۰ برای تبرئه خود حکم صادر کرد و احتمالا به زودی موضوع به دیوان عالی ایالات متحده می رود.۴- دیوان عالی برزیل دستور «تعلیق فوری و کامل» فعالیت شبکه اجتماعی ایکس، توییتر سابق، مادامی که از قوانین تبعیت نکند را صادر کرده است!
البته همه کشورها قدرت یکسانی ندارند و طبعا امریکا، چین و اتحادیه اروپا دست بازی در برخورد با سکوها دارند که کشورهای دیگر مثل ترکیه یا ایران ندارند. اما به هر حال جهان به سمت وضعیتی می رود که سکوها باید ملاحظات دست کم برخی دولت ها را مدنظر قرار دهند.
گرچه سکوها مدعی هستند که مثل اپراتورهای ارتباطی نقش و در نتیجه مسئولیتی در قبال فعالیت کاربران ندارند و فقط یک واسطه و مجرای ارتباط هستند، اما دولت ها چنین نظری را ندارند و معتقدند که سکوها در قبال فراهم سازی شرایطی برای ایمنی فعالیت کاربران و نوع محتوای مبادله شده مسئول هستند.
این تلقی که ما می توانیم اجازه بدهیم سکویی مثل اینستاگرام در ایران بدون رعایت هیچ قانونی فعالیت کند یعنی عملا حق حاکمیت ملی بر بخش بزرگی از فضای مجازی را از خود سلب کرده ایم ، چون سایر سکوها از جمله سکوهای داخلی هم انتظار برخورد مشابهی دارند.
در پست های قبلی ام توضیح داده بودم که سکوهای فراملی نمی توانند همچون گذشته بدون توجه به قوانین ملی فعالیت کنند.

۶:۳۹

۱۱ شهریور

thumnail
اربعین امسال ، یک تجربه خوشمزه در منزل عراقی هاundefinedسید آرش وکیلیان
از رشته پلوی عراقی با بادام به همراه مرغ و گوشت تا ماهی تنوری و صبحانه هایی شامل تخم مرغ، انواع پنیر، مربا و ... بخشی از سفره های آراسته ای بود که میزبان ما در بغداد برایمان تدارک دید.
اما چطور شد به جای موکب سر از مضیف (مهمانسرا) درآوردیم؟ تصویر عمومی از اربعین آن است که عده ای از افراد شب و روز پیاده روی می کنند و در موکب ها به استراحت می پردازند. البته همان ها هم انواع مختلفی از غذاهای ایرانی و عراقی از خورش قرمه سبزی ما تا خورش قیمه آنها را در طول راه تناول می کنند. اما اگر قسمت شود و میهمان یک خانواده عراقی بشوید ماجرا فرق می کند.
ما هم به واسطه یکی از رفقا که همسفرمان بود چنین توفیقی یافتیم و من برای اولین بار کارکرد قبیله را درک کردم. دوست ما با یکی از شیوخ قبیله خزرج در خوزستان آشنایی داشت و آنها را قبلا یک شب به منزل ما در تهران آورده بود. خلاصه آنها هم سنگ تمام گذاشتند و سفارش ما را به هم قبیله ای هاشان در عراق کردند. آنجا بود که دریافتیم یک قبیله یا عشیره چقدر حمایت اجتماعی برای اعضای خود فراهم می کند.
البته در نجف به طور غیرمترقبه میهمان خانه یک نفر بقال در منطقه ای فقیرنشین شدیم که خالصانه با خورش قیمه عراقی و تخم مرغ آب پز از ما پذیرایی کرد. در کربلا منزل شیخ قبیله خزرج رفتیم و یک مضیف (مهمانسرا) در اختیار ما گذاشت با گنجایش ۴۰ نفر! ولی اصل پذیرایی که در بالا شرح دادم، در بغداد انجام شد.
خانواده میزبان ما که نسبتا متمول و ساکن یکی از محلات اصطلاحا بالاشهر بغداد بودند، در هر وعده گوشه ای از غذاهای عراقی را برای ما ارایه کردند. به نظرم خیلی از این غذاها ریشه های مشترکی با غذاهای ما دارد. مثلا رشته پلوی آنها قدری ظاهرش متفاوت بود. اما برخی غذاها مثل مرق کبه نمونه ای در ایران ندارد. البته خود کبه در برخی رستوران های عربی در تهران هم هست اما مرق کبه نوعی خورش بسیار خوشمزه تر است.
نکته جالب سفر این بود که در هر سه منزلی که ساکن بودیم میزبانان ما در پذیرایی در حد وسع و فرهنگشان سنگ تمام گذاشتند و کوشیدند به ما خوش بگذرد و موفق شدند. آنها این کار را از باب خدمت به زائران اربعین با جان و دل و بی چشمداشت انجام دادند.
برای آشنایی با این وجه از زندگی مردم عراق، به آنها که اهل مسافرت هستند پیشنهاد می کنم این سفر را هم در برنامه خود بگذارند و تا حد امکان سراغ مسافرخانه و هتل نروند. البته تقریبا تا ده سال آتی، اربعین مصادف با ایام بسیار گرم عراق است و همزمان با استفاده از پذیرایی ها میتوانید سونا را هم به رایگان تجربه کنید. چیزی که در ایران جز مناطق جنوبی و کویری در دسترس نیست.
@generalist

۲:۲۲

۱۳ شهریور

thumnail
 وقتی مسأله ما و حکمرانی بر اینترنت گم می شودundefinedسید آرش وکیلیان
این مطلب را در کوران انتخابات ریاست جمهوری برای ایرنا نگاشتم و متن کامل آن در لینک زیر در دسترس است.
از منظر سیاست‌گذار «مسأله بودگی پالایش» ناشی از یک گسست ادراک مسأله بین حاکمیت و جامعه است. از منظر حاکمیت مسأله «اعمال حکمرانی ملی بر فضای مجازی» است و یک راهکار استفاده شده «پالایش» است که نارضایتی گسترده‌ای را هم ایجاد کرده است. بنابراین سه سوال اصلی مطرح می‌شود:
۱- اعمال حکمرانی ملی بر فضای مجازی چیست؟
۲- چرا از میان راهکارها، راهکار پالایش، انتخاب و اتخاذ شده است؟
۳- آیا پالایش تأثیر مثبتی داشته یا بیشتر تولید نارضایتی اجتماعی کرده است؟
https://www.irna.ir/news/85519854/وقتی-صورت-مساله-ما-و-اینترنت-گم-می-شود

۶:۴۱

۱۴ شهریور

thumnail
تجدید عهدundefinedسید آرش وکیلیان
در ایام عاشورا و اربعین عده ای میپرسند این همه مراسم و مناسک از برای چیست و چرا برای کسی که 1400سال پیش کشته شده این مقدار توجه و هزینه میشود ، در حالی که مثلاً در سیستان و بلوچستان ظلم وجود دارد و مورد کم توجهی قرار میگیرد. در حالی که هیچ منافاتی بین آن عزاداری و کمک به مظلومان حال حاضر وجود ندارد، در زیارت امام حسین حقیقتی نهفته است که در اشکال روزمره حمایت از مظلومان وجود ندارد.
مسأله توجه به زیارت امام حسین برای آن نیست که وی صرفا مظلوم بوده، چرا که عده بسیاری در تاریخ مظلوم کشته شده اند و کسی برای آنان هر ساله سوگواری نمی کند. مسأله آن است که حسین امامی بوده که برای دعوت به حق، اقامه عدل و احیای اسلام در برابر بازتولید سنن جاهلیت در پوست دیانت قیام کرده است و مظلومانه به شهادت رسیده است. لذا عهدی بین او و دیگر طالبان حق و عدل برقرار است که هر ساله بناست با این مناسک تجدید گردد. علاوه بر آن از طریق این تجدید عهد، افراد با وجدان یا روح جمعی کل جامعه مرتبط و متصل میشوند و آن ارزش ها در وجودشان درونی می گردد. یعنی کلیتی از مردم در مقیاسی بسیار از بزرگتر از یک محله ، شهر و حتی کشور در گستره وسیعی از فرهنگ های محلی با وجدان حقیقتی مشترک، یعنی قیام و شهادت حسین بن علی، به هم می پیوندند.
البته واضح است که از بین حدود ۷۰ درصد مردمان ایرانی که همه ساله در مناسک شرکت می کنند، میزان ارتباط و عمق تأثیر یکسان نیست و برخی فقط فرم مناسک را به جا می آورند و از زندگی روزمره خود منفک نمی گردند. برخی نیز می کوشند تا تشبه کامل به امام حسین پیش روند.
اگر بخواهم برای تقریب به ذهن افرادی که این موضوع را عجیب می دانند مثالی بزنم - با صرفنظر از وجوه خاص قدسی و معنوی زیارت عاشورا و اربعین - تجدید عهد اختصاصی به این موضوع و جامعه ما ندارد و همه جوامع زنده ساختارهایی برای تجدید عهد دارند. برای نمونه المپیک مناسکی جمعی است که انسان مدرن هر چهار سال به نوعی از طریق آن با ارزش هایی نظیر ملی گرایی، تندرستی، برابری و خودشکوفایی تجدید عهد می کند و هیچ‌ شکلی از ورزش روزمره یا حرفه ای نمی تواند آن ارزش ها را به شکل عمیق در وجدان افراد و جوامع برانگیزاند و همبستگی جمعی ایجاد کند.
در خاتمه، حتما لازم است که زیارت امام حسین نظیر هر مناسک دیگر از گرد تحریفات و اشکالات پیرایش شود و ارتباط آن با اقامه حق و عدل تقویت گردد تا مناسک دچار نوعی ظاهرگرایی و تقلید بی حاصل نباشد و در سطح احساسات گذرا باقی نماند. اتفاقا تنها از این رهگذر است که جامعه می تواند تلاش جمعی برای رفع ظلم‌های بزرگ انجام دهد، وگرنه کوشش های فردی نمی تواند ظلم های بزرگ ساختاری را برطرف کند.

۶:۳۷

۱۵ شهریور

thumnail
آیا مرگ #برجام فرا رسیده است؟undefinedسید آرش وکیلیان
اخیرا دویچه وله عربی کلیپی از پیشرفت برنامه هسته ای ایران و مرگ برجام منتشر کرده است که بسیار دیرهنگام به نظر می رسد و نشان می دهد بالاخره آنچه همه حتی خواجه حافظ شیرازی می دانستند، آشکارا اعلام شده است.
این خبر قبلا از طریق مقاله دو سال پیش ایهود باراک در تایمز مستند به اطلاعات موساد رسما اعلام شده بود.
اما گویا اروپایی ها گمان داشتند که از طرق مختلف فشار بر ایران در غالب حوادث سال ۱۴۰۱ و یا تهدید به #مکانیسم_ماشه، جلوی ایران را خواهند گرفت.
همان طور که باراک در مقاله اش گفته بود خروج آمریکا از برجام بدون یک پلان B واقعی، عملا دست تهران را برای پیش روی به سمت #نقطه_گریز هسته ای باز کرد و اکنون ایران از نقطه گریز گذشته است. لذا برجام که برای بازدارندگی و ممانعت از دستیابی به این نقطه طراحی شده بود، عملا به کار نمی آید.
از سوی دیگر جنگ اوکراین (حمله روسیه به کشوری که قبلا خود را خلع سلاح کرده بود) و جنگ غزه (درگیری مستقیم و‌ محدود اسراییل و ایران) ایران را در وضعیت #صلح_مسلح قرار داده است و بعید است که در چنین وضعی ایران مهمترین اهرم امنیت خارجی خود را واگذار کند، حتی اگر اصلاح طلبان بر سر کار باشند. (ضمنا پروژه آماد یا عماد قبلا در زمان هاشمی و خاتمی اجرا شده بود.)
لینک مقاله ۱۴۰۱ باراک https://time.com/6199552/iran-nuclear-power-ehud-barak/
پ.ن.:انتشار این پست در لینکدین بازخوردهای خوبی داشت و به نظرم نه تنها طرفداران حکومت، بلکه سکولارها و حتی براندازان کم کم دارند به اهمیت برخورداری از سلاح هسته ای برای حفظ امنیت خارجی پی می برند ولو آنکه حکومت را قبول نداشته باشند.
#برنامه_هسته_ای#پسابرجام#رقابت_هسته_ای

۶:۱۶

۲۶ شهریور

راهبرد توجه به حدود نقاط حیاتی در خصوص نیل به وفاق در حوزه پالایش بر اساس رئال پالیتیک undefinedسید آرش وکیلیان
با فرض اینکه موضوع رفع پالایش یا فیلترینگ سکوهای بزرگ تبدیل به یک معیار درباره دستاورد سیاسی دولت جناب پزشکیان تبدیل شده
و صرفنظر از اینکه پالایش چقدر در عرصه عمل و دستیابی به اهداف خود موثر و موفق بوده، چقدر با حقوق اساسی سازگار است و چقدر نارضایتی و هزینه جانبی ناخواسته تحمیل کرده
نیل به وفاق در یک موضوع مورد تعارض میان ذی نفعان قوی نیازمند راهبرد توجه به حدود نقاط حیاتی است. توجه به تجربه برجام نشان می دهد که یک توافق ظاهراً برد-برد به علت عدم توجه به برخی موضوعات حیاتی مورد انتظار، چنانکه ریچارد هاس رییس شورای روابط خارجی آمریکا پیش بینی کرده بود، پایدار باقی نماند.
در عرصه بسیار حساس فضای مجازی ما به توافقی نیاز داریم که محدود به ماه عسل دولت جدید نباشد و در روزهای سخت و بحرانی نیز به کار آید.
یعنی موضوعاتی وجود دارد که برای بازیگران قوی و مسلط جنبه حیاتی و ناموسی دارد و حاضر به عدول از آن نیستند یا هر نتیجه که برخلاف آن باشد را عملا برهم می زنند، در رئال پالتیک این نقاط باید مورد شناسایی و احترام قرار گیرد تا یک توافق پایدار به دست آید.
در خصوص موضوع پالایش اگر مطالبه دولت را محدود به سکوهای پرکاربرد خارجی (اینستاگرام ، تلگرام، واتسا‌پ، یوتیوب و گوگل پلی ) بدانیم نه هر سایتی حتی سایت های هرزه نگاری
در این صورت می توان نقاط حیاتی سیستم اینها هستند:۱- عدم شکل گیری امکان سازماندهی اجتماعی سیاسی علیه ارکان نظام و جناح های حاکمبرای این منظور باید این تضمین داده شود که از طریق ترافیک شیپینگ ، تعرفه گذاری ترافیک خارجی یا هر روش دیگر، جامعه فعال کاربری سکوهای بزرگ از ۳۰ درصد تجاوز نخواهد کرد. (یعنی همان حدود که الان برای تلگرام و اینستاگرام هست، بیشتر نخواهد شد.)
۲- امکان برخورد قضایی و امنیتی در موضوعات حادیعنی سکوها تبدیل به یک عرصه فعالیت های مجرمانه یا امنیتی سازمان یافته نمی شود و دولت با ابزارهایی نظیر احراز هویت و ... از برخورد شدید قوه قضاییه و فراجا با کاربران مجرم و چهره های شاخص سیاسی اجتماعی اقتصادی ضدنظام همکاری می کند. برای مثال در امارات و عربستان این سکوها باز هستند اما شهروندان این کشورها می دانند اگر خطوط قرمز خاصی را نقض کنند، هر گونه برخورد شدید با آنها انجام خواهد شد.
۳- حفظ سکوهای ملی به عنوان یک دستاورد حکومتیسکوهای برتر که با انواع حمایت های حکومتی و غیرحکومتی توانسته اند به جایگاه مسلط دست یابند، سرمایه ملی هستند که توان و پایداری کشور در عرصه حکمرانی را افزایش می دهند.دولت باید بتواند نشان دهد که این سکوها همچنان مورد حمایت بوده و بلکه این حمایت ها گسترش خواهد یافت تا جلوی انحصار سکوهای خارجی بر بازار کشور گرفته شود. این می تواند شامل فعالیت نمادین چهره های اصلاح طلب در سکوهای داخلی تا حمایت های زیرساختی و تضمین های امنیتی را شامل شود.
۴- تکمیل پروژه شبکه ملی اطلاعاتتا کنون حدود ۶۰ درصد از پروژه شبکه ملی اطلاعات انجام شده که عمدتا در لایه هایی بوده که از جهت فناوری و سرمایه گذاری آسانتر بوده است.اما لایه های پیچیده تر نظیر سیستم عامل پیشرفت مورد انتظار را نداشته است. دولت باید تعهد دهد با روش های مختلف از سرمایه گذاری گرفته تا جلب همکاری خارجی می تواند بخش های ناقص پروژه شبکه ملی اطلاعات را در زمان مشخصی محقق کند.
با توجه به مطالب فوق یکی از راهبردهای کم هزینه برای رفع پالایش استفاده از ظرفیت سکوهای حاکمیت پذیر نظیر پوسته هاست که قبلا در شورای‌عالی فضای مجازی مصوب شده و شرکت های مشخص فناورانه هم توان اجرای آن را دارند اما به علت اهمال و تاخیر تنظیمگران بخشی در مقررات گذاری از یک سو و نیز کمبود سرمایه گذاری عملا راه اندازی نشده است.

۱۶:۰۳