بله | کانال گفتگو با قرآن | ghorangoft
عکس پروفایل گفتگو با قرآن | ghorangoftگ

گفتگو با قرآن | ghorangoft

۱,۵۷۹عضو
عکس پروفایل گفتگو با قرآن | ghorangoftگ
۱.۶هزار عضو

گفتگو با قرآن | ghorangoft

🧩برش‌ها و برداشت‌هایی مبتنی بر نگاه تدبری
undefinedهدف ارائه امکان‌هایی برای گفتگو با قرآن بر سر مسائل اجتماعی-انسانی معاصر
undefinedمسئولیت مطالب بر عهده مؤلفان است.
گفتگو با قرآن | ghorangoft
undefined undefined#یادداشت | منتظر قدرتمند شدن بمانیـم؟ undefinedزمان مطالعه: ۳ دقیقه undefined<img style=" />undefinedتولید: حلقه مسائل عمومی؛ اندیشکده قرآن‌گفت undefined اشــــاره undefinedوقتی هنوز همه‌چیز در درون یک جامعه یا یک نهضت شکل نگرفته و ستون‌های فکری، فرهنگی، و سازمانی آن محکم نشده‌اند، در برابر جهان بیرون چه باید کرد؟ undefinedآیا عاقلانه‌تر است که همهٔ ظرفیت‌ها درون‌زا و آرام آرام تقویت شوند و تا رسیدن به حدی از قدرت و انسجام، درهای تعامل بیرونی بسته بماند؟ undefinedیا این‌که فرآیند ساخت درونی و نقش‌آفرینی بیرونی باید هم‌زمان پیش برود، حتی اگر این ورود زودهنگام با خطر شکست همراه باشد؟ undefinedاگر یک جنبش یا جامعه همهٔ انرژی خود را بر ساخت درون متمرکز کند، آیا در این فاصله میدان بیرون را به رقیبان واگذار نکرده است؟ برعکس، اگر خیلی زود وارد صحنه شود، آیا فرصت ساختن ستون‌های پایدار از دست نخواهد رفت؟ undefinedاین پرسش‌ها مختص زمان ما نیستند. بسیاری از جنبش‌ها و جوامع در طول تاریخ با همین تردیدها روبه‌رو بوده‌اند: از لحظه‌های آغازین دعوت‌ها و نهضت‌ها گرفته تا دوران گذار و شکل‌گیری تمدن‌ها. undefinedقرآن کریم که از دیرباز «کتاب زندگی» خوانده شده است، با تجربه‌های تاریخی و پیام‌هایش، برای این دوگانه چه پاسخی دارد؟ آیا الگویی روشن ارائه می‌کند که میان ساخت درونی و نقش‌آفرینی بیرونی تعادل برقرار کند؟ undefinedمتن کامل یادداشت را در وبگاه اندیشکده قرآنگفت به نشانی زیر مطالعه کنید: undefinedghorangoft.ir/daron-biron undefined صفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت @ghorangoft_ir
‌‌undefinedمنتظر قدرتمند شدن بمانیـم؟undefined<img style=" />undefinedنقدی قرآنی بر استراتژی درون آنگاه بیرون
🧾 نسخه خلاصه + نسخه تفصیلی یادداشت
undefinedقسمت ۱ از ۲
undefinedنگاه قرآنی و به تبع آن نگرش انقلابی، مخاطب را به سمت اثرگذاری بیرونی و تحقق آرمان‌های جهانی و تمدنی سوق می‌دهد؛ اما سؤال این است برای این کار آیا باید منتظر قدرتمند شدن خود بمانیم یا نه؟
undefinedپیش از این در نوشتارهایی ( ۱ و ۲ ) روشن شد که انسان و جامعه قرآنی، هویتی تمدنی و جهان‌اندیش دارد و مسائل داخلی خود را بدون لحاظ مسائل بیرونی حل نمی‌کند و در اینجا نیز تبیین شد که تعامل صحیح درون و بیرون باید به شکل اثرگذاری بیرونی «مستقیم» و با به عهده گرفتن نقش «رهبر-پیشران» باشد. اما در این نوشتار توجه خود را به دو خوانش ظریف اما متفاوت از اثرگذاری بیرونی مستقیم معطوف می‌کنیم که در جامعه انقلابی معاصر وجود دارد. این دو خوانش یا دو رهیافت هر دو در لزوم اثرگذاری بیرونی متفق‌القول هستند، اما تفاوت آنها در پاسخ به این است که آیا قبل از این کار باید به یک کشور پیشرفته و پیشرو تبدیل شویم یا چنین چیزی لازم نیست:
undefinedرهیافت اول. تقویت آنگاه اثرگذاریundefinedاین رهیافت کنش بیرونی را متوقف بر قوت درونی می‌داند. معتقد است بدون وجود یک درون‌مایه قوی، امکان شکل دادن به کنش‌های موفق بیرونی وجود ندارد. مطابق این رهیافت، ابتدا لازم است کشور به مسائل داخلی بپردازد، با کسب استحکام و قدرت درون‌زا، به ساخت درونی محکمی دست یابد و پس از طی این مرحله، بر مسائل منطقه‌ای و جهانی تمرکز کند و کنش و اثرگذاری بیرونی داشته باشد. این گروه تلفیقی از نقش الگو و رهبر را ارائه می‌دهند و قائل‌اند اول باید پیشرو(الگو) شویم و بعد پیشران(رهبر) باشیم. undefinedاستدلال این جریان این است: کشوری که خودش قوت درونی لازم را ندارد هم در تعامل بیرونی ناموفق خواهد بود و هم تهدیدات بیرونی به درونش سرازیر می‌شود. نباید اشتباه کرد؛ سخن از رهاسازی بیرون یا سخن از اثرگذاری ضمنی یا غیرمستقیم نمی‌زند، بلکه تنها تقویت درونی را از جهت زمانی مقدم بر اثرگذاری مستقیم بیرونی می‌داند. اگر به تعبیر فلسفی بگوییم، هسته مرکزی استدلال این گروه این گزاره است که «فاقد شیء معطی شیء نمی‌تواند باشد». این رهیافت یک سیر درون بـه بیرون را پیشنهاد می‌دهد.
undefinedرهیافت دوم. تقویت ضمن اثرگذاریundefinedاین رهیافت بجای آنکه اثرگذاری بیرونی را نتیجه تقویت درونی بداند، تقویت درونی را ملازم با اثرگذاری بیرونی تلقی می‌کند. بدین معنا که بدون درگیر شدن در سطح منطقه‌ای و جهانی، امکان تقویت بنیه درونی کشور به شکل واقعی وجود ندارد. در حقیقت این گروه قائل است پیشرو(الگو) بودن بدون پیشران(رهبر) بودن ممکن نیست. زیرا مسائل درونی و بیرونی تا حدود زیادی متصل به هم است و مسیر حل و فصل موضوعات داخلی و تأمین استحکام درونی از اثرگذاری بیرونی و جایابی صحیح و مؤثر خود در بیرون می‌گذرد. در این نگاه، برای ورود به عرصه‌های جهانی نباید منتظر قوی شدن کشور ماند؛ بلکه برعکس، برای قوی شدن کشور باید به عرصه‌های منطقه‌ای-جهانی وارد شد و اثرگذاری فعالانه کرد. این رهیافت سیر دوطرفه بین بیرون و درون را پیشنهاد می‌دهد.
undefinedسبک قرآن به کدام رهیافت نزدیک است؟undefinedممکن است رهیافت اول بسیار دینی و پرمعنا جلوه کند. این نگرش که اول خود را سامان بده بعد سراغ دیگری برو، واجد یک روحیه اخلاقی جذاب است. اما نگاهی به سبک قرآن در هدایت جامعه ایمانی، چندان این رهیافت را تأیید نمی‌کند. سبک قرآن به رهیافت تقویت ضمن اثرگذاری نزدیک است. در این راستا هم باید به سبک هدایت سور مکی توجه نمود و هم سور مدنی. سور مکی در مرحله اول بعثت نازل شده‌اند و ممکن است برخی اینطور تصور کنند بخاطر ضعف درونی جبهه ایمانی توجه به تقویت درونی جبهه است تا بستری مهیا برای کنش بیرونی در مدینه فراهم شود؛ اما قضیه برعکس است. در این سوره‌ها پرداخت به جبهه درونی و بیرونی توأمان بوده و سیر خطی از درون به بیرون طی نشده است؛ از قضا امتزاج پرداخت به جبهه درونی و جبهه بیرونی مشهود است. گرچه طبیعی است که در مراحل پایانی رسالت، امکان و گستره کنش بیرونی بیشتر شده باشد.#درون_بیرون
undefinedپایان قسمت اول
undefined ادامه یادداشت
undefinedصفحه گفتگو با قرآن | قرآنگفت@ghorangoft_ir

۸:۱۴