کریم مطلق
تو کریم مطلق و من گدا چه کنی جز اینکه بخوانیامدر دیگری بنما که من به کجا روم چو برانیام؟
کسی از محیط عدمکران چه ز قطره واطلبد نشان؟ز خودم نبردهای آنچنان، که دگر به خود برسانیام
به کجاست آن قدرم بقا که تأملی کُنَدَم وفا؟عرق خجالت فرصتم، نم انفعال زمانیام
به فسردنم همهتن الم، به تردّد آبله در قدمچو غبار داغ نشستنم، چو سرشک ننگ روانیام
سحر طلسم هواقفس همهجاست منفعل هوسچهقَدَر عرق کُنَدَم نفس، که به شبنمی بستانیام
ز کدورت من و ما پُرم، غم بار دل به که بشمرمستم است سنگ ترازویی که نفس کشد ز گرانیام
ز حضور پیریام اینقَدَر اثرامتحان قبول و ردکه رساند بر در نیستی خم پشت پای جوانیام
نه به نقش بسته مشوّشم نه به حرف ساخته سرخوشمنفسی به یاد تو میکشم چه عبارت و چه معانیام!
همهعمر هرزه دویدهام، خجلم کنون که خمیدهاممن اگر به حلقه رسیدهام، تو برون در ننشانیام
ز طنین پشهٔ بینفس خجل است بیدل هیچکس!به کجایم و کیام و چیام؟ که تو جز به ناله ندانیام
#بیدل_دهلوی
تو کریم مطلق و من گدا چه کنی جز اینکه بخوانیامدر دیگری بنما که من به کجا روم چو برانیام؟
کسی از محیط عدمکران چه ز قطره واطلبد نشان؟ز خودم نبردهای آنچنان، که دگر به خود برسانیام
به کجاست آن قدرم بقا که تأملی کُنَدَم وفا؟عرق خجالت فرصتم، نم انفعال زمانیام
به فسردنم همهتن الم، به تردّد آبله در قدمچو غبار داغ نشستنم، چو سرشک ننگ روانیام
سحر طلسم هواقفس همهجاست منفعل هوسچهقَدَر عرق کُنَدَم نفس، که به شبنمی بستانیام
ز کدورت من و ما پُرم، غم بار دل به که بشمرمستم است سنگ ترازویی که نفس کشد ز گرانیام
ز حضور پیریام اینقَدَر اثرامتحان قبول و ردکه رساند بر در نیستی خم پشت پای جوانیام
نه به نقش بسته مشوّشم نه به حرف ساخته سرخوشمنفسی به یاد تو میکشم چه عبارت و چه معانیام!
همهعمر هرزه دویدهام، خجلم کنون که خمیدهاممن اگر به حلقه رسیدهام، تو برون در ننشانیام
ز طنین پشهٔ بینفس خجل است بیدل هیچکس!به کجایم و کیام و چیام؟ که تو جز به ناله ندانیام
#بیدل_دهلوی
۱۶:۵۶
2096.mp3
۰۳:۴۷-۸۸۷.۵۸ کیلوبایت
۱۷:۰۳
۱۷:۰۳
۱کریم مطلق (Cover).mp3
۰۷:۳۱-۱۰.۳۷ مگابایت
۱۷:۰۴
تصویر بهار را در شعر ببینیم...با خوانش استاد حسن حسینی و نگاه انتقادی استاد طباطبایی به بیتی دشوارخوان
آهنگی شاد از دلِ هوش مصنوعی،تا لبخند شعر در گوشتان بماند. 
#گرافیکو #شادانه #شعر_بیدل #هوش_مصنوعی
__
سرزده!
از جیب هزار آینه سر برزدهای بازای گل! ز چه رنگ اینهمه ساغر زدهای باز؟
تمثال چو خون میچکد از آینه امروز!نیش مژهای بر رگ جوهر زدهای باز
در خلوتِ شرمت اثر ضبط تبسمقفلیست که بر حُقّهٔ گوهر زدهای باز
افروختهای چهره ز تاب عرق شرمدر کلبهٔ ما آتش دیگر زدهای باز
مجروح وفا بیاثر زخم، شهید استکم بود تغافل که تو خنجر زدهای باز!
ای خط! ادبیکن! مشکن خاطر رنگشزین شوخزبانی به چه رو سرزدهای باز؟
با تیرهدلی کس نشود محرم چشمشای سرمه! چرا حلقه بر این در زدهای باز؟
احرام گلستان تماشای که داری؟ای دیده! به حیرت مژهای برزدهای باز
خون کرد دلت سعی فسردن، چه جنون است؟خاکی و به آرایش بستر زدهای باز!
بیدل چه خیال است در این راه نلغزی؟اشکی و قدم بر مژهٔ تر زدهای باز
#بیدل_دهلوی
#گرافیکو #شادانه #شعر_بیدل #هوش_مصنوعی
__
سرزده!
از جیب هزار آینه سر برزدهای بازای گل! ز چه رنگ اینهمه ساغر زدهای باز؟
تمثال چو خون میچکد از آینه امروز!نیش مژهای بر رگ جوهر زدهای باز
در خلوتِ شرمت اثر ضبط تبسمقفلیست که بر حُقّهٔ گوهر زدهای باز
افروختهای چهره ز تاب عرق شرمدر کلبهٔ ما آتش دیگر زدهای باز
مجروح وفا بیاثر زخم، شهید استکم بود تغافل که تو خنجر زدهای باز!
ای خط! ادبیکن! مشکن خاطر رنگشزین شوخزبانی به چه رو سرزدهای باز؟
با تیرهدلی کس نشود محرم چشمشای سرمه! چرا حلقه بر این در زدهای باز؟
احرام گلستان تماشای که داری؟ای دیده! به حیرت مژهای برزدهای باز
خون کرد دلت سعی فسردن، چه جنون است؟خاکی و به آرایش بستر زدهای باز!
بیدل چه خیال است در این راه نلغزی؟اشکی و قدم بر مژهٔ تر زدهای باز
#بیدل_دهلوی
۱۶:۲۱
1715.mp3
۰۳:۱۸-۷۷۴ کیلوبایت
۱۶:۲۲
۱۶:۲۳
سرزده۱۱.mp3
۰۶:۴۸-۹.۱۴ مگابایت
۱۶:۲۴
گیف
۰۰:۰۵
۲۰:۰۱
«جهان از نگاه آغاز میشود…»
غزلی تازه از بیدل دهلوی.غزلی که «نگاه» را از یک فعل ساده، به جهان هستی تبدیل میکند...
در این شعر، نگاه نه فقط دیدن،بلکه *بلوغ، دعا، حیا، و حتی صدا**ست.
خوانش: استاد حسن حسینی
تصحیح: استاد مهدی طباطبایی
همراه با موسیقی ساختهشده با هوش مصنوعی
امشب؛ نگاه را دوباره معنى کنیم…
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
*نگاه
بس که ما را بر آن لقاست نگاهعالمی را به چشم ماست نگاه
حیرت امروز بیبلایی نیستاز مژه دست بر قفاست نگاه
مایهٔ بینش است ضبط نفسگر به شبنم رسد هواست نگاه
بیصفا، زنگ برنمیخیزدمژهٔ بسته را عصاست نگاه
حرص معنیشکار عبرت نیستدیدهٔ دام را کجاست نگاه
فکر رحلت خجالتی دارددم رفتن به پیش پاست نگاه
غنچه شو! چشم از این و آن بربندکه در این باغ خونبهاست نگاه
بال شوق رساتری نکشدهمچو شبنم سرشک ماست نگاه
بزم ما بس که محو جلوهٔ اوستشیشه گر بشکنی صداست نگاه!
حسرت حسن نو خطی داریمطالب جنس توتیاست نگاه
مژده دستی بلند خواهد کردچشم وا میکنم، دعاست نگاه!
بیدل افسانهٔ دگر متراشبا همین رنگ آشناست نگاه
#هوش_مصنوعی #شعر_بیدل #حسن_حسینی #طباطبایی
غزلی تازه از بیدل دهلوی.غزلی که «نگاه» را از یک فعل ساده، به جهان هستی تبدیل میکند...
در این شعر، نگاه نه فقط دیدن،بلکه *بلوغ، دعا، حیا، و حتی صدا**ست.
خوانش: استاد حسن حسینی
تصحیح: استاد مهدی طباطبایی
همراه با موسیقی ساختهشده با هوش مصنوعی
امشب؛ نگاه را دوباره معنى کنیم…
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
*نگاه
بس که ما را بر آن لقاست نگاهعالمی را به چشم ماست نگاه
حیرت امروز بیبلایی نیستاز مژه دست بر قفاست نگاه
مایهٔ بینش است ضبط نفسگر به شبنم رسد هواست نگاه
بیصفا، زنگ برنمیخیزدمژهٔ بسته را عصاست نگاه
حرص معنیشکار عبرت نیستدیدهٔ دام را کجاست نگاه
فکر رحلت خجالتی دارددم رفتن به پیش پاست نگاه
غنچه شو! چشم از این و آن بربندکه در این باغ خونبهاست نگاه
بال شوق رساتری نکشدهمچو شبنم سرشک ماست نگاه
بزم ما بس که محو جلوهٔ اوستشیشه گر بشکنی صداست نگاه!
حسرت حسن نو خطی داریمطالب جنس توتیاست نگاه
مژده دستی بلند خواهد کردچشم وا میکنم، دعاست نگاه!
بیدل افسانهٔ دگر متراشبا همین رنگ آشناست نگاه
#هوش_مصنوعی #شعر_بیدل #حسن_حسینی #طباطبایی
۹:۰۲
2640.mp3
۰۳:۱۳-۷۵۵.۶۴ کیلوبایت
۹:۰۲
۹:۰۴
نگاه۳ (1).mp3
۰۶:۲۰-۸.۱۷ مگابایت
۹:۰۴
جهان، وقتی از شیشهی دل دیده شود، شکل دیگری دارد…در این غزل، بیدل، درد را روایت نمیکند؛فقط نگاه میکند.
با خوانش استاد حسن حسینی
تصحیح استاد مهدی طباطبایی
و موسیقی ساختهشده با هوش مصنوعی 
هر غزلِ بیدل، یک جهان مستقل است؛اما این غزل، جهانِ تماشا است.
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
__
سیر قفس*
دل گداخته بر ششجهت بغل واکردجهان به شیشه گرفت، این پری چه انشا کرد
ستمنصیب دلم، من کجا و درد کجا؟نفس به کوچهٔ نی رفت و ناله پیدا کرد
ز شرم چشم تو دارد خیالم انجمنیکه باید از عرقم سیر جام و مینا کرد
چه سحر بود که افسون بینیازی عشقمرا به خاک نشاند و تو را تماشا کرد
به فکر کار دل افتادم از چکیدن اشکشکست شیشه به رویم در حلب واکرد
از این بساط گذشتم، ولی نفهمیدمکه وضع پیکر خم با که این مدارا کرد؟
چو شمع صورت بیداریام چه امکان داشتسری که رفت ز دوشم، اشارت پا کرد
نهفت معنی مکشوف، بیتاملیامنبستن مژه، آفاق را معما کرد
جنون بیخودیی پیش برد سعی املکه کار عالم امروز نیز فردا کرد
فسردن است سرانجام عافیتطلبانمحیط این گره از رشتهٔ گهر واکرد
خیال اگر همه فردوس در بغل داردقفای زانوی حسرت نمیتوان جا کرد
دلیل الفت اسباب غیر عجز نبودپر شکستهٔ ما سِیر این قفسها کرد
نداشت ظاهر و مظهر جهان یکتاییجنون آینه در دست، خنده بر ما کرد!
در این هوسکده از من چه دیدهای بیدل؟به عالمی که نیام، بایدم تماشا کرد
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
با خوانش استاد حسن حسینی
هر غزلِ بیدل، یک جهان مستقل است؛اما این غزل، جهانِ تماشا است.
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
__
سیر قفس*
دل گداخته بر ششجهت بغل واکردجهان به شیشه گرفت، این پری چه انشا کرد
ستمنصیب دلم، من کجا و درد کجا؟نفس به کوچهٔ نی رفت و ناله پیدا کرد
ز شرم چشم تو دارد خیالم انجمنیکه باید از عرقم سیر جام و مینا کرد
چه سحر بود که افسون بینیازی عشقمرا به خاک نشاند و تو را تماشا کرد
به فکر کار دل افتادم از چکیدن اشکشکست شیشه به رویم در حلب واکرد
از این بساط گذشتم، ولی نفهمیدمکه وضع پیکر خم با که این مدارا کرد؟
چو شمع صورت بیداریام چه امکان داشتسری که رفت ز دوشم، اشارت پا کرد
نهفت معنی مکشوف، بیتاملیامنبستن مژه، آفاق را معما کرد
جنون بیخودیی پیش برد سعی املکه کار عالم امروز نیز فردا کرد
فسردن است سرانجام عافیتطلبانمحیط این گره از رشتهٔ گهر واکرد
خیال اگر همه فردوس در بغل داردقفای زانوی حسرت نمیتوان جا کرد
دلیل الفت اسباب غیر عجز نبودپر شکستهٔ ما سِیر این قفسها کرد
نداشت ظاهر و مظهر جهان یکتاییجنون آینه در دست، خنده بر ما کرد!
در این هوسکده از من چه دیدهای بیدل؟به عالمی که نیام، بایدم تماشا کرد
#بیدل #گرافیکو #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی #حسن_حسینی #طباطبایی
۱۸:۴۵
۱۸:۴۷
1274.mp3
۰۳:۳۹-۸۵۷.۱۵ کیلوبایت
۱۸:۴۷
سیر قفس۰۱ ۱.mp3
۰۴:۴۰-۴.۲۹ مگابایت
۱۸:۴۸
«جهان وارونهی بیدل»
در این شعر، بیدل جهان را وارونه روایت میکند.جایی که ظاهر، جای حقیقت را میگیرد و معنا جابهجا میشود.در باغ ما، پرریزی از آنِ «ناله» است، نه بلبل.درد، نقش زیبایی را گرفته و ناله هویت آوا پیدا کرده است.هم لبخند تقلیدیست، هم آواز بدل است.این جهان، جهانیست که در آن “همهچیز، شبیه چیزیست… اما خودش نیست.”
خوانش استاد حسن حسینی
تصحیح استاد مهدی طباطبایی
و موسیقی ساختهشده با هوش مصنوعی 
#گرافیکو #بیدل #پارادوکس_بیدل #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی#جهان_وارونه_بیدل #گرافیکو
__
ناله میافشاند پر در باغ ما، بلبل نبودعبرتی بر رنگ عشرت خنده میزد، گل نبود
سِیر این باغم، نفس در پیچ و تاب جهد سوختموج خشکی داشت جوی آرزو، سنبل نبود
وضع ترتیب تعلق غیر دردسر نداشتخوشهبند دانهٔ زنجیر، جز غلغل نبود
رنگ حال هیچکس بر هیچکس روشن نشدرونق این انجمن غیر از چراغ گل نبود
زین خمستان هیچکس سرشار معنی برنخاستجامها بسیار بود، اما یکی پر مُل نبود
عالمی بر وهم رعنایی بساط ناز چیدموی چینی دستگاه طرّه و کاکل نبود!
پردهها برداشتیم از اعتبارات غروردر میان خواجه و خر، حایلی جز جُل نبود
خلق بر خود تهمتی چند از تخیّل بستهاندورنه سرو آزاد، یا قمری اسیر غل نبود
پیکر خاکی جهانی را غریق وهم کرداز سرِ آبی که نگذشتیم ما، جز پل نبود
مستی اوهام بیدل بیدماغم کرد و رفتفرصتی میزد نفس در شیشهها، قلقل نبود
در این شعر، بیدل جهان را وارونه روایت میکند.جایی که ظاهر، جای حقیقت را میگیرد و معنا جابهجا میشود.در باغ ما، پرریزی از آنِ «ناله» است، نه بلبل.درد، نقش زیبایی را گرفته و ناله هویت آوا پیدا کرده است.هم لبخند تقلیدیست، هم آواز بدل است.این جهان، جهانیست که در آن “همهچیز، شبیه چیزیست… اما خودش نیست.”
خوانش استاد حسن حسینی
#گرافیکو #بیدل #پارادوکس_بیدل #شعر_فارسی #هوش_مصنوعی#جهان_وارونه_بیدل #گرافیکو
__
ناله میافشاند پر در باغ ما، بلبل نبودعبرتی بر رنگ عشرت خنده میزد، گل نبود
سِیر این باغم، نفس در پیچ و تاب جهد سوختموج خشکی داشت جوی آرزو، سنبل نبود
وضع ترتیب تعلق غیر دردسر نداشتخوشهبند دانهٔ زنجیر، جز غلغل نبود
رنگ حال هیچکس بر هیچکس روشن نشدرونق این انجمن غیر از چراغ گل نبود
زین خمستان هیچکس سرشار معنی برنخاستجامها بسیار بود، اما یکی پر مُل نبود
عالمی بر وهم رعنایی بساط ناز چیدموی چینی دستگاه طرّه و کاکل نبود!
پردهها برداشتیم از اعتبارات غروردر میان خواجه و خر، حایلی جز جُل نبود
خلق بر خود تهمتی چند از تخیّل بستهاندورنه سرو آزاد، یا قمری اسیر غل نبود
پیکر خاکی جهانی را غریق وهم کرداز سرِ آبی که نگذشتیم ما، جز پل نبود
مستی اوهام بیدل بیدماغم کرد و رفتفرصتی میزد نفس در شیشهها، قلقل نبود
۵:۲۶
1555.mp3
۰۳:۱۶-۷۶۷.۷۸ کیلوبایت
۵:۲۶
1_21955315466.mp3
۰۴:۵۷-۴.۵۴ مگابایت
۵:۲۷