"چرا به قتل رسوندیش؟"داشت از احساساتم سوءاستفاده میکرد.#Hephaestus #Archetypes
۸:۰۴
"چرا به قتل رسوندیش؟"بهم گفت حوصله سر بر.#Dionysus #Archetypes
۸:۰۵
"چرا به قتل رسوندیش؟"داشت از چیزایی که بهش گفتم، علیه خودم استفاده میکرد.#Poseidon #Archetypes
۸:۰۶
"چرا به قتل رسوندیش؟"نمیدونم، حوصلم سر رفته بود.#Ares#Archetypes
۸:۰۶
"چرا به قتل رسوندیش؟"به یکی دیگه گفت خوشگل.#Aphrodite #Archetypes
۴:۳۹
"چرا به قتل رسوندیش؟"بهم گفت بی مصرف.#Artemis#Archetypes
۴:۴۱
"چرا به قتل رسوندیش؟"قبل حرف زدن فکر نمیکرد.#Athena#Archetypes
۴:۴۲
"چرا به قتل رسوندیش؟"به آدمای نزدیکم آسیب رسونده بود.#Demeter #Archetypes
۴:۴۲
"چرا به قتل رسوندیش؟"به قولاش عمل نمیکرد.#Hera#Archetypes
۴:۴۴
"چرا به قتل رسوندیش؟"وجودش سودی نداشت.#Hestia#Archetypes
۴:۴۵
"چرا به قتل رسوندیش؟"با یکی دیگه مقایسم کرد.#Persephone #Archetypes
۴:۴۶
𝖦𝗋𝖾ə𝗄 𝗆𝗒𝗍𝗁𝗈𝗅ø𝗀𝗒
Saga 5 , Underworld Saga #Odysseus #Polites #Tiresias
۱۳:۵۶
11 - Suffering - Jorge Rivera-Herrans Anna Lea (320).mp3
۰۲:۳۰-۵.۹۱ مگابایت
۱۴:۰۷
12_Different_Beast_Jorge_Rivera_Herrans_Anna_Lea_Cast_of_EPIC_The.mp3
۰۳:۳۰-۸.۲ مگابایت
۱۴:۰۷
13_Scylla_Jorge_Rivera_Herrans_KJ_Burkhauser_Armando_Julián_Cast.mp3
۰۲:۵۴-۶.۸ مگابایت
۱۴:۰۸
14_Mutiny_Jorge_Rivera_Herrans_Armando_Julián_Cast_of_EPIC_The.mp3
۰۴:۵۳-۱۱.۳۴ مگابایت
۱۴:۰۹
15_Thunder_Bringer_Jorge_Rivera_Herrans_luke_holt_Anna_Lea_Armando.mp3
۰۴:۰۹-۹.۶۹ مگابایت
۱۴:۰۹
آتیش هاش بالای 7 نره فعالیتی در کار نیست @all
۱۲:۲۸
𝖦𝗋𝖾ə𝗄 𝗆𝗒𝗍𝗁𝗈𝗅ø𝗀𝗒
#Vulcan_2 هفاستوس از کودکی کار با فلزات را یاد میگیرد و در زمان اندکی به بهترین آهنگر تاریخ تبدیل میشود که قادر است ابزارهای مختلفی را با ظرافتی غیر قابلتصور ساخته و به آنها قدرتهایی جادویی ببخشد. قدرت خداگونه هفاستوس و مقاوم بودن پوست بدنش به حرارت شعلههای آتش به او اجازه میداد پیچیدهترین اشکال و اشیا را از سختترین فلزات دنیا خلق کند اما سقوطش از کوهستان خدایان منجر شده بود پاهایش نیز صدمه دیده و حالا هفاستوس نه تنها زشت، بلکه علیل هم شده و ظاهری کاملا نفرتانگیز و حتا ترسناک پیدا کرده بود. هفاستوس که خدایی آرام، مهربان و وفادار توصیف میشود، همیشه در حسرت بازگشتن به میان خدایان بود و میدانست راهی جز نشان دادن اندکی خشونت برای پس گرفتن جایگاهش نخواهد داشت و به همین ترتیب نقشهای کشیده و فورا به سراغ کوره آهنگری خود میرود تا وسایل لازم را آماده کند. به کوهستان برمیگردیم که تمام خدایان به دور هرا حلقه زدهاند و سعی میکنند با روشهای مختلفی بازوهای قدرتمند صندلی طلایی را از دور او باز کرده و آزادش کنند. زئوس که تمام راههای ممکن را امتحان کرده بود و فریادهای هرا داشت به شنوایی خدای خدایان آسیب وارد میکرد فورا تصمیمی گرفته و آن را به تمام موجودات هستی ابلاغ میکند: هر کسی که بتواند هرا را از بند این صندلی نفرینشده آزاد کند، بلافاصله همسر آفرودیت زیبا، خدای عشق خواهد شد. آرس که از این موضوع بسیار عصبانی شده بود بیش از پیش با تمام توانش سعی میکند با زور هرا را از بند صندلی آزاد کند اما هر چه با زور بیشتری به صندلی ضربه وارد میکرد صندلی فشرده و فشردهتر میشود و تمام تلاشهای آرس بیثمر مانده بود. خدایان دیگر، هادس و پوسایدن نیز حتا سعی کردند برای رسیدن به آفرودیت هم شده تلاش بیشتری کنند اما هیچیک موفق به آزاد کردن ملکه نشدند. #Myths #Hephaestus #Aphrodite #Ares #Hera #Zeus #Hades #Poseidon
در این همهمه و الم شنگه راه افتاده در میان خدایان ناگهان زئوس صدای تک سرفهای آرام و خجالتی را میشنود و همه خدایان به سمت صدا برگشته و هفاستوس را میبینند که آرام در درگاه تالار بزرگ خدایان ایستاده و سپس لنگانلنگان به سمت هرا میآید.آفرودیت اخمی کرده و آرس سعی میکند به او حملهور شود اما زئوس مانع او میشود و خدایان راه را برای این موجود زشت باز میکنند. هفاستوس نزد مادرش رسیده و تنها با اشاره دستی بازوهای صندلی باز شده و دوباره به دستههای ظریف و زیبا تبدیل میشوند و همین لحظه آفرودیت با وحشت فریادی سرمیدهد.ممکن است با خود فکر کنید این لحظه بهترین موقعیت برای هفاستوس است تا هرا را تحقیر کند و بابت پاهای شکسته و سالها سختی و دوری از جایگاهش او را سرزنش کند و از او انتقامی سخت بگیرد، اما هفاستوس چنین خدایی نیست، او تنها میخواهد به نزد خدایان بازگردد و در میان آنها باشد. او تنها میخواهد خدایان را شاد و راضی نگه دارد و میداند با ازدواج با آفرودیت، که هرگز ذرهای علاقه به او نشان نخواهد داد، ممکن است مانع رسیدن او به آرس شود اما هرگز قادر نخواهد بود جلوی خیانتهای آفرودیت را بگیرد اما هفاستوس از خوشحالی که به بالاخره به خانه بازگشته است در پوست خود نمیگنجید.هفاستوس موفق میشود بدون نیاز به خشونت براساس قول زئوس به عنوان همسر آفرودیت انتخاب شود و از آنجا که او از نسل خدایان بود، نهمین صندلی بارگاه خدایان متعلق به او میشود. هفاستوس از همین لحظه شروع به ساخت هدایای فراوانی برای آفرودیت و سایر خدایان میکند تا به آنها نشان دهد قدردان خدایان است که به او اجازه دادهاند به حق طبیعی خود برسدزئوس کوهستانی کامل را به هفاستوس میبخشد که در آن بتواند به آهنگری مشغول شود و در اعماق آن کوره عظیمی فرآهم میکند تا آتش خالصی در اختیار هفاستوس قرار گیرد. سپس سایکلوپسها (هیولاهایی تکچشم با سرهای کوچک) که با یکی کردن قدرتهایشان موفق به ساخت سلاح مخصوص زئوس، آذرخش شده بودند نیز با هفاستوس همراه شده تا با همکاری یکدیگر اشیایی را بسازند که دنیا را برای همیشه تغییر خواهد داد#Myths#Hephaestus #Aphrodite #Ares#Hera#Zeus
۱۴:۳۵
𝖦𝗋𝖾ə𝗄 𝗆𝗒𝗍𝗁𝗈𝗅ø𝗀𝗒
‹ ꙰⍣ اولین چنل با موضوع خدایان یونانی و ارکیتایپ در بله › 𝖦𝗋𝖾ə𝗄 𝗆𝗒𝗍𝗁𝗈𝗅ø𝗀𝗒 خوشحال میشم جزوی از ما بشین⭑ 𝖰𝗎𝖾𝗌𝗍ı𝗈𝗇𝗌?
بیاید درخواستی بدید بگید چی بذارم
۴:۲۵