۵ فروردین
مهارت های زندگی برای غارنشینی که آپارتمان نشین شده است!-قسمت اول
مقدمه
مغز بشر قدمتی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار ساله دارد. در این دوران چند صد هزار ساله، فیزیولوژی مغز بشر تغییرات اندکی داشته است در حالی که شرایط زندگی بشر آنقدر دگرگون شده است که نه بشر سیصد هزار سال پیش می توانست زندگی در دنیای امروزی را تصور کند و نه بشر امروز می تواند تصور کاملی از زندگی در دنیای غارنشینی و جنگل نشینی داشته باشد.
آیا مغز -این ابزار باستانی- می تواند ابزار مناسبی برای زندگی پیچیده شهری باشد؟ جواب هم بلی هست هم خیر!
اگر مغز به حال خود رها شود و "تعلیم نبیند" توان بالفعلی برای مدیریت زندگی امروزی ندارد. اما خوشبختانه مغز انسان ظرفیت بالقوه وسیعی برای یادگیری دارد که اگر این ظرفیت فعال شود انسان می تواند به شکل موثری زندگی خود را اداره کند، از رنج های خود بکاهد و بر لذت هایش بیافزاید.
تفاوت کشورهای توسعه یافته ای همچون ژاپن، سنگاپور، استرالیا و فنلاند با کشورهای توسعه نیافته ای که رکورد دار خشونت، فقر، تصادفات رانندگی و آسیب های اجتماعی هستند نه در "ژنتیک" مردم آن کشورها، بلکه در "نحوه تربیت مغز" در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته است. "مهارت های زندگی" یعنی تبدیل کردن یک مغز غارنشین به یک مغز آپارتمان نشین و تبدیل کردن یک جامعه توسعه نیافته به یک جامعه توسعه یافته. طبقه بندی های مختلفی راجع به مهارت های زندگی وجود دارند ولی من مهارت های زندگی را در سه بخش زیر قرار می دهم: مدیریت افکار، مدیریت احساسات و مدیریت روابط.
۱- مدیریت افکار ما مرتب در حال فکر کردن هستیم ولی بخش زیادی از افکار ما، افکار غلطی هستند! "تفکر تربیت نشده" نمی تواند بین خبر و دروغ، تاریخ و اسطوره، علم و شبه علم و جمع بندی و سوء برداشت فرق بگذارد. بسیاری از تصمیمات بزرگ روزانه ما تحت تاثیر قصه هایی است که در کودکی شنیده ایم یا شایعاتی است که هر روز می شنویم. مدیریت افکار یعنی غربال کردن دائمی فکرها و به چالش کشیدن آنها. "در عصر رسانه" داشتن مهارت مدیریت افکار اهمیت بیشتری می یابد چرا که ما به طور مستمر زیر بارانی از خبر قرار داریم که گفتگوی درونی و تصمیمات ما را شکل می دهند. تبلیغات داروهای ماهواره ای، تحریفات خبری رسانه های گروهی و چرخش شایعات در شبکه های اجتماعی مغز تربیت نشده را در خود غرق می کند.
"تفکر نقاد" روشی است برای کشف سفسطه ها، مغلطه ها و پیش فرض هایی که سعی در فریب ما دارند. "تفکر خلاق" مهارت فکری دیگری است که باعث می شود ما در انجماد و تحجر فکری گذشتگان گیر نیفتیم و خلاق، پویا و کارآفرین باشیم.
ادامه دارد....دکتر محمدرضا سرگلزایی(+)
@Habitp@Habitp@Habitpایتا قدرت عادت
حمایت از ما🧮
اینستاگرام رهبر خراسان
مقدمه
مغز بشر قدمتی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار ساله دارد. در این دوران چند صد هزار ساله، فیزیولوژی مغز بشر تغییرات اندکی داشته است در حالی که شرایط زندگی بشر آنقدر دگرگون شده است که نه بشر سیصد هزار سال پیش می توانست زندگی در دنیای امروزی را تصور کند و نه بشر امروز می تواند تصور کاملی از زندگی در دنیای غارنشینی و جنگل نشینی داشته باشد.
آیا مغز -این ابزار باستانی- می تواند ابزار مناسبی برای زندگی پیچیده شهری باشد؟ جواب هم بلی هست هم خیر!
اگر مغز به حال خود رها شود و "تعلیم نبیند" توان بالفعلی برای مدیریت زندگی امروزی ندارد. اما خوشبختانه مغز انسان ظرفیت بالقوه وسیعی برای یادگیری دارد که اگر این ظرفیت فعال شود انسان می تواند به شکل موثری زندگی خود را اداره کند، از رنج های خود بکاهد و بر لذت هایش بیافزاید.
تفاوت کشورهای توسعه یافته ای همچون ژاپن، سنگاپور، استرالیا و فنلاند با کشورهای توسعه نیافته ای که رکورد دار خشونت، فقر، تصادفات رانندگی و آسیب های اجتماعی هستند نه در "ژنتیک" مردم آن کشورها، بلکه در "نحوه تربیت مغز" در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته است. "مهارت های زندگی" یعنی تبدیل کردن یک مغز غارنشین به یک مغز آپارتمان نشین و تبدیل کردن یک جامعه توسعه نیافته به یک جامعه توسعه یافته. طبقه بندی های مختلفی راجع به مهارت های زندگی وجود دارند ولی من مهارت های زندگی را در سه بخش زیر قرار می دهم: مدیریت افکار، مدیریت احساسات و مدیریت روابط.
۱- مدیریت افکار ما مرتب در حال فکر کردن هستیم ولی بخش زیادی از افکار ما، افکار غلطی هستند! "تفکر تربیت نشده" نمی تواند بین خبر و دروغ، تاریخ و اسطوره، علم و شبه علم و جمع بندی و سوء برداشت فرق بگذارد. بسیاری از تصمیمات بزرگ روزانه ما تحت تاثیر قصه هایی است که در کودکی شنیده ایم یا شایعاتی است که هر روز می شنویم. مدیریت افکار یعنی غربال کردن دائمی فکرها و به چالش کشیدن آنها. "در عصر رسانه" داشتن مهارت مدیریت افکار اهمیت بیشتری می یابد چرا که ما به طور مستمر زیر بارانی از خبر قرار داریم که گفتگوی درونی و تصمیمات ما را شکل می دهند. تبلیغات داروهای ماهواره ای، تحریفات خبری رسانه های گروهی و چرخش شایعات در شبکه های اجتماعی مغز تربیت نشده را در خود غرق می کند.
"تفکر نقاد" روشی است برای کشف سفسطه ها، مغلطه ها و پیش فرض هایی که سعی در فریب ما دارند. "تفکر خلاق" مهارت فکری دیگری است که باعث می شود ما در انجماد و تحجر فکری گذشتگان گیر نیفتیم و خلاق، پویا و کارآفرین باشیم.
ادامه دارد....دکتر محمدرضا سرگلزایی(+)
@Habitp@Habitp@Habitpایتا قدرت عادت
حمایت از ما🧮
اینستاگرام رهبر خراسان
۲:۲۹
۱۱ فروردین
حفظ تغییر بیشتر از جنس هوشمندی است تا اراده.
اتکا صرف بر مفهوم اراده کارساز در نمی آیدپس اگر اعتیادت را آگاهانه و عامدانه داری کنترل می کنی، و یکی از بیرون بیاید و عادتت را بشکند، با این سرسره حسابی تا ته خط میروی.
به صورت فعال و عامدانه نمیتوانید عادت معمول خود را کنترل کنید، چون اگر این کار را بکنید شکست میخورید، یکی از اولین کشفیات تئوری اعتیاد این بود که به صورت فعال با زور زدن نمی توانی، عادت خود را کنترل کنی.
بخشی از سخنرانی دکتر آذرخش مکری@Habitp@Habitp@Habitp
https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
اتکا صرف بر مفهوم اراده کارساز در نمی آیدپس اگر اعتیادت را آگاهانه و عامدانه داری کنترل می کنی، و یکی از بیرون بیاید و عادتت را بشکند، با این سرسره حسابی تا ته خط میروی.
به صورت فعال و عامدانه نمیتوانید عادت معمول خود را کنترل کنید، چون اگر این کار را بکنید شکست میخورید، یکی از اولین کشفیات تئوری اعتیاد این بود که به صورت فعال با زور زدن نمی توانی، عادت خود را کنترل کنی.
بخشی از سخنرانی دکتر آذرخش مکری@Habitp@Habitp@Habitp
https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
۳:۱۵
۱۰ اردیبهشت
۱۸:۴۶
قدرت عادت
https://vrgl.ir/gSyQE https://hamibash.com/alitalk http://instagram.com/ahh.1380
برگزیده ای از مقاله پورن، هرگز هرگز هرگز
صنعت هرزه نگاری جنسی یا چیزی که اصطلاحاً پورن نامیده می شود. یکی از گسترده ترین، پرسود ترین و پر طرفدار ترین صنایع موجود در جهان است.
محتوای پورن از داستان های تخیلی تا رمان های اروتیک، از عکس ها کلیپ های آماتور تا فیلم های حرفه ای با استاندارد های سطح بالا، از مجله و انیمیشن و بازی و چت زنده با ... تا حضور در فیلم های سینمایی غیر پورن به دلایل و بهانه های مختلف، همه و همه بخشی از این صنعت پرسود بدون محدودیت در سرتاسر جهان هستند.
قبح برهنه نمایی کاملاً در جوامع غربی شکسته شده و کسی از لخت بودن شرمسار نیست. وضعیت ناهنجاری های جنسی که هم روشن است.
امر جنسیهمانطور که همه می دانیم، امر جنسی در ساحت غریزه ی ذهن قرار دارد یعنی از آنجایی که اگر انسان به امر جنسی مبادرت نورزد، نسلش منقرض می شود و خود انسان هم از این مسئله آگاه نیست لازم بوده تا امر جنسی ماهیتی غریزی آن هم با بالاترین پاداش (لذت) را داشته باشد تا بقای نسل بشر به صورت طبیعی تضمین شود.
به خودمان انسان های مدرن با این همه دانش نسبت به هزاران سال پیش نگاه نکنیم انسان های اولیه حتی از ارتباط رابطه ی جنسی با بارداری هم بی خبر بودند و بارداری زن را مستقل از مرد تصور می کردند.مانند سایر مکانیزم های غریزی دیگر که بیان شد، امر جنسی هم به همین شکل کار می کند. اما اینجا تفاوت مهمی وجود دارد. اگر شما گرسنه باشید، با فکر کردن به غذا یا دیدن عکس آن سیر نمی شوید. اما اگر از لحاظ جنسی نیاز داشته باشید، می توانید بدون دسترسی به رابطه ی جنسی از طریق فیلم یا عکس شهوت انگیز ارضا شوید! اینجا جایی است که صنعت پورن متولد می شود.یعنی کسانی که محتوای پورن تولید می کنند می توانند از یک نقطه در یک زمان باعث ارضای غریزه ی هزاران نفر در سرتاسر جهان تا زمان نا محدود شوند.
چیزی که صنعت غذایی خوابش را هم نمی تواند ببیند که با تولید مثلاً 100 پرس غذا در یک نقطه بتواند هزاران نفر را در سرتاسر جهان سیر کند.خب اشکال پورن چیست؟ دقیقاً چه مشکلی دارد؟
ادامه دارد....
@Habitp@Habitp
https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
رسانه شمایید اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
صنعت هرزه نگاری جنسی یا چیزی که اصطلاحاً پورن نامیده می شود. یکی از گسترده ترین، پرسود ترین و پر طرفدار ترین صنایع موجود در جهان است.
محتوای پورن از داستان های تخیلی تا رمان های اروتیک، از عکس ها کلیپ های آماتور تا فیلم های حرفه ای با استاندارد های سطح بالا، از مجله و انیمیشن و بازی و چت زنده با ... تا حضور در فیلم های سینمایی غیر پورن به دلایل و بهانه های مختلف، همه و همه بخشی از این صنعت پرسود بدون محدودیت در سرتاسر جهان هستند.
قبح برهنه نمایی کاملاً در جوامع غربی شکسته شده و کسی از لخت بودن شرمسار نیست. وضعیت ناهنجاری های جنسی که هم روشن است.
امر جنسیهمانطور که همه می دانیم، امر جنسی در ساحت غریزه ی ذهن قرار دارد یعنی از آنجایی که اگر انسان به امر جنسی مبادرت نورزد، نسلش منقرض می شود و خود انسان هم از این مسئله آگاه نیست لازم بوده تا امر جنسی ماهیتی غریزی آن هم با بالاترین پاداش (لذت) را داشته باشد تا بقای نسل بشر به صورت طبیعی تضمین شود.
به خودمان انسان های مدرن با این همه دانش نسبت به هزاران سال پیش نگاه نکنیم انسان های اولیه حتی از ارتباط رابطه ی جنسی با بارداری هم بی خبر بودند و بارداری زن را مستقل از مرد تصور می کردند.مانند سایر مکانیزم های غریزی دیگر که بیان شد، امر جنسی هم به همین شکل کار می کند. اما اینجا تفاوت مهمی وجود دارد. اگر شما گرسنه باشید، با فکر کردن به غذا یا دیدن عکس آن سیر نمی شوید. اما اگر از لحاظ جنسی نیاز داشته باشید، می توانید بدون دسترسی به رابطه ی جنسی از طریق فیلم یا عکس شهوت انگیز ارضا شوید! اینجا جایی است که صنعت پورن متولد می شود.یعنی کسانی که محتوای پورن تولید می کنند می توانند از یک نقطه در یک زمان باعث ارضای غریزه ی هزاران نفر در سرتاسر جهان تا زمان نا محدود شوند.
چیزی که صنعت غذایی خوابش را هم نمی تواند ببیند که با تولید مثلاً 100 پرس غذا در یک نقطه بتواند هزاران نفر را در سرتاسر جهان سیر کند.خب اشکال پورن چیست؟ دقیقاً چه مشکلی دارد؟
ادامه دارد....
@Habitp@Habitp
https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
رسانه شمایید اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
۱۸:۴۹
۱۱ اردیبهشت
دکتر اوحدی@Habitp.mp3
۰۱:۰۷:۲۱-۶۲.۳۴ مگابایت
۴:۵۱
۱۴ اردیبهشت
۲۰:۰۴
۱۵ اردیبهشت
انحرافات جنسی دکتر اوحدی@Habitp.mp3
۰۱:۲۲:۳۳-۳۷.۷۹ مگابایت
۷:۲۴
۱۷ اردیبهشت
پورنوگرافی مزاج رو تغییر میدهد.mp3
۰۲:۵۶-۶۹۰.۹۴ کیلوبایت
۱۹:۴۶
۱۹ اردیبهشت
مصیبت پورن
وقتی شما با محتوای پورن مواجه می شوید اتفاقی که می افتد این است که یک تجربه ی جنسی در ذهن شما ایجاد می شود.
مانند همان تجربه ی کافه رفتن که در ناخوداگاه شما ایجاد می شود.
و از آنجایی که امر جنسی در ساحت غریزه است و اساس کار غریزه به عنوان یک ساحت پیشا خوداگاه آن هم بدون هیچ گونه آگاهی، مقایسه است، ذهن شما این تجربه را به صورت غیر ارادی و بدون امکان دخالت شما و حتی اگاهی شما در حافظه ذخیره کرده و بعد از تجربه ی بعدی شروع به مقایسه می کند. یعنی ذهن کسی که با محتوای پورن از هر نوعی و در هر سطحی (سافت، هارد، کوفت!) تعامل داشته، در حال مقایسه ی این تجربه ها با یکدیگر است بدون آنکه خودش متوجه باشد ذهنش در ساحت غریزه مشغول چه کاری است. اما مقایسه در ساحت غریزه از آنجایی که آگاهی در آن وجود ندارد، یک تفاوت جدی و هولناک با مقایسه در ساحت ناخوداگاه دارد:
مقایسه در ساحت غریزه هیچوقت به پایان نمی رسد
یعنی ذهن در ساحت غریزه بدون رسیدن به نتیجه ی خاصی به صورت مداوم در حال مقایسه ی تجربه های جنسی است که داشته و از هر کدام، قسمتی که پاداش بیشتری گرفته (لذت بیشتری برده) را بر می دارد و به عنوان تصویر ایده آل تجربه ی جنسی در نظر می گیرد. کی فرد متوجه این مقایسه می شود؟ تا زمانی که وارد تجربه ی جنسی فیزیکی شود و آنجا نتایج این مقایسه را به شکل عدم کشش و میل و رضایت جنسی مشاهده می کند. چرا؟ زیرا ذهن در ساحت غریزه تصویر ایده آل پر لذتی دارد که این تجریه ی جنسی واقعی فاصله ی بسیار زیادی با آن دارد. همانطور که گفته شد، غریزه آگاهی ندارد. من ازدواج کردم، مرد/زن متشخص آبرو داری هستم، بچه دارم، زندگی دارم و... نمی فهمد فقط به دنبال همان تصویر ایده آل است و از آنجایی که آن تصویر کذایی هیچوقت در عالم واقع وجود ندارد، غریزه ی جنسی عملاً از کار می افتد و نمی تواند مانند شرایط یک انسان سالم عمل کند. این هیچ ربطی به اینکه میزان پورن وارد شده در ذهن چه میزان است ندارد. متاسفانه، امکان دستکاری عمدی حافظه یعنی مثلاً پاک کردن ارادی یک خاطره وجود ندارد و آن محتوای پورن برای همیشه در حافظه ی شما ثبت شده است و شما از ساحت خوداگاه، نمی توانید این جنس محتوا را پاک کنید یا جلوی دسترسی ساحت غریزه به آن ها بگیرید.
متاسفانه در عمل هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تنها کاری که از دستتان برمی آید این است که در وهله ی اول، هرگز هرگز و هرگز به سراغ پورن نروید. شما شاید با پورن لذت آنی رضایت بخشی بدست بیاورید اما ضربه ای که در ازای این پاداش به خود و آینده ی خود می زنید بسیار هولناک و کوبنده است و می تواند (حتماً می تواند) باعث منهدم شدن زندگی مشترک و صفر شدن شانس شما برای داشتن یک ذهن سالم شود. مقایسه در ساحت غریزه، فاجعه بار است و پورن دقیقاً این فاجعه را ایجاد می کند. فقط این نیست، اثر مخدرگونه ی لذت پورن که همواره سطح بالاتری از لذت را طلب می کند، شما را به درون سیاهچاله ی بی انتهایی از لذت طلبی بی معنا می کشد که گرانش بسیار شدید آن اجازه نمی دهد شما از پورن دست بکشید و با هر پورن جدید، سوژه ی مقایسه بیشتر می شود و تصویر ایده آل دست نیافتنی تر و اعتیاد عمیق تر. دختر و پسر و زن و مرد سن کم و زیاد هم ندارد. پورن شما را نابود می کند.
رسانه شمایید اگر می پسندید به اشتراک بگذارید@Habitp@Habitp
وقتی شما با محتوای پورن مواجه می شوید اتفاقی که می افتد این است که یک تجربه ی جنسی در ذهن شما ایجاد می شود.
مانند همان تجربه ی کافه رفتن که در ناخوداگاه شما ایجاد می شود.
و از آنجایی که امر جنسی در ساحت غریزه است و اساس کار غریزه به عنوان یک ساحت پیشا خوداگاه آن هم بدون هیچ گونه آگاهی، مقایسه است، ذهن شما این تجربه را به صورت غیر ارادی و بدون امکان دخالت شما و حتی اگاهی شما در حافظه ذخیره کرده و بعد از تجربه ی بعدی شروع به مقایسه می کند. یعنی ذهن کسی که با محتوای پورن از هر نوعی و در هر سطحی (سافت، هارد، کوفت!) تعامل داشته، در حال مقایسه ی این تجربه ها با یکدیگر است بدون آنکه خودش متوجه باشد ذهنش در ساحت غریزه مشغول چه کاری است. اما مقایسه در ساحت غریزه از آنجایی که آگاهی در آن وجود ندارد، یک تفاوت جدی و هولناک با مقایسه در ساحت ناخوداگاه دارد:
مقایسه در ساحت غریزه هیچوقت به پایان نمی رسد
یعنی ذهن در ساحت غریزه بدون رسیدن به نتیجه ی خاصی به صورت مداوم در حال مقایسه ی تجربه های جنسی است که داشته و از هر کدام، قسمتی که پاداش بیشتری گرفته (لذت بیشتری برده) را بر می دارد و به عنوان تصویر ایده آل تجربه ی جنسی در نظر می گیرد. کی فرد متوجه این مقایسه می شود؟ تا زمانی که وارد تجربه ی جنسی فیزیکی شود و آنجا نتایج این مقایسه را به شکل عدم کشش و میل و رضایت جنسی مشاهده می کند. چرا؟ زیرا ذهن در ساحت غریزه تصویر ایده آل پر لذتی دارد که این تجریه ی جنسی واقعی فاصله ی بسیار زیادی با آن دارد. همانطور که گفته شد، غریزه آگاهی ندارد. من ازدواج کردم، مرد/زن متشخص آبرو داری هستم، بچه دارم، زندگی دارم و... نمی فهمد فقط به دنبال همان تصویر ایده آل است و از آنجایی که آن تصویر کذایی هیچوقت در عالم واقع وجود ندارد، غریزه ی جنسی عملاً از کار می افتد و نمی تواند مانند شرایط یک انسان سالم عمل کند. این هیچ ربطی به اینکه میزان پورن وارد شده در ذهن چه میزان است ندارد. متاسفانه، امکان دستکاری عمدی حافظه یعنی مثلاً پاک کردن ارادی یک خاطره وجود ندارد و آن محتوای پورن برای همیشه در حافظه ی شما ثبت شده است و شما از ساحت خوداگاه، نمی توانید این جنس محتوا را پاک کنید یا جلوی دسترسی ساحت غریزه به آن ها بگیرید.
متاسفانه در عمل هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تنها کاری که از دستتان برمی آید این است که در وهله ی اول، هرگز هرگز و هرگز به سراغ پورن نروید. شما شاید با پورن لذت آنی رضایت بخشی بدست بیاورید اما ضربه ای که در ازای این پاداش به خود و آینده ی خود می زنید بسیار هولناک و کوبنده است و می تواند (حتماً می تواند) باعث منهدم شدن زندگی مشترک و صفر شدن شانس شما برای داشتن یک ذهن سالم شود. مقایسه در ساحت غریزه، فاجعه بار است و پورن دقیقاً این فاجعه را ایجاد می کند. فقط این نیست، اثر مخدرگونه ی لذت پورن که همواره سطح بالاتری از لذت را طلب می کند، شما را به درون سیاهچاله ی بی انتهایی از لذت طلبی بی معنا می کشد که گرانش بسیار شدید آن اجازه نمی دهد شما از پورن دست بکشید و با هر پورن جدید، سوژه ی مقایسه بیشتر می شود و تصویر ایده آل دست نیافتنی تر و اعتیاد عمیق تر. دختر و پسر و زن و مرد سن کم و زیاد هم ندارد. پورن شما را نابود می کند.
رسانه شمایید اگر می پسندید به اشتراک بگذارید@Habitp@Habitp
۱۸:۱۸
۲۲ اردیبهشت
خلاصه کتاب مارپیچ رو به بالا.pdf
۵۴۹.۲۹ کیلوبایت
این کتاب به زبان ساده به شما میگوید که:
چرا مغز خیلی وقت ها منطقی تصمیم نمیگیرد؟
ساختار مغز افراد افسرده چگونه است؟
عادت ها چگونه شکل میگیرند؟
آیا امکان حذف عادت های بد هست؟
و....
خلاصه وقسمتی ازکتابمارپیچ رو به بالا(کاربست علوم اعصاب برای معکوس کردن روند افسردگی)https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
چرا مغز خیلی وقت ها منطقی تصمیم نمیگیرد؟
ساختار مغز افراد افسرده چگونه است؟
عادت ها چگونه شکل میگیرند؟
آیا امکان حذف عادت های بد هست؟
و....
خلاصه وقسمتی ازکتابمارپیچ رو به بالا(کاربست علوم اعصاب برای معکوس کردن روند افسردگی)https://hamibash.com/alitalkhttp://instagram.com/ahh.1380
۳:۴۸
۲۴ اردیبهشت
قدرت عادت
خلاصه کتاب مارپیچ رو به بالا.pdf
این کتاب به زبان ساده به شما میگوید که:
چرا مغز خیلی وقت ها منطقی تصمیم نمیگیرد؟
ساختار مغز افراد افسرده چگونه است؟
عادت ها چگونه شکل میگیرند؟
آیا امکان حذف عادت های بد هست؟
و....
خلاصه وقسمتی ازکتابمارپیچ رو به بالا(کاربست علوم اعصاب برای معکوس کردن روند افسردگی).
چرا مغز خیلی وقت ها منطقی تصمیم نمیگیرد؟
ساختار مغز افراد افسرده چگونه است؟
عادت ها چگونه شکل میگیرند؟
آیا امکان حذف عادت های بد هست؟
و....
خلاصه وقسمتی ازکتابمارپیچ رو به بالا(کاربست علوم اعصاب برای معکوس کردن روند افسردگی).
۲۰:۵۲
۲۸ اردیبهشت
۱۳:۰۶
۳۱ اردیبهشت
۷:۲۱