به نام او که دلها را از ترنم عشق سرشار ساخت... 
۱۷:۲۳
توی این شلوغی های زندگیتوی این دور دور چرخ و فلک پر تکرارتوی این دور شدن از خودها و خودی هاتوی این سخت نفس کشیدن ها و نفس نفس زدن هاتوی این زمزمه های عجیب و غریب روزمرگیو میون همه ی خستگی ها و دل مردگی هایی که هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه مرهمی باشه براشیکی هست که همیشه هست، که همه جا هستیکی که خسته نمیشه از شنیدن صداتیکی که وقتی باهاش حرف میزنی، همه ی کائنات رو نگه میداره و با جون و دل فقط به تو گوش میدهکه همیشه منتظره تا فقط صداش کنیتا فقط یه قدم بری به سمتشفقط یه قدمحتی خیلی آرومخیلی خیلی آرومو اون با آغوش بازو با کلی ذوق و شوقبه سمتت بدوهو تو روآره خود خود خود توبغلت کنه و با صدای بلند بگه:عزیزم؛ هرچی که تو بگیهرچی که تو بخوای...
منتظر چی هستی؟بلند شوفکرشو نکن! با زبون سادهخیلی خودمونیباهاش حرف بزنخیلی وقته منتظره...
منتظر چی هستی؟بلند شوفکرشو نکن! با زبون سادهخیلی خودمونیباهاش حرف بزنخیلی وقته منتظره...
۱۸:۰۳