سلام من امروز اومدم تا براتون رومان های جذاب بزارم 
۳:۳۶
رومان تنهایی های من #پارت ۱سلام من زینب زهیری هستم متولد سال ۱۳۸۸ . من زیاد اهل خنده و شوخیم . من دوتا خواهر و یه برادر دارم .صمیمی ترین دوستمم یکتا ست که از بله رفته ولی تو بله صمیمی ترین دوستم بهار هست . خب بقیه توضیحات برای بعد .
من از اولین روزی که بله رو نصب کردم دوستام رو دیدم . حالا یه ساله که به بله معتاد شدم . وقتی از مدرسه برگشتم خونه گوشی رو یه چک کردم . بعدش با هزار زحمت لباسامو دراوردم و رویه تختم خودمو انداختم . اینقدر خستم بود . لبام خشک شده بودن دیگه برام توانی وجود نداشت .+مامان بیا نهار بخور اخه کی حالا دلش می خواد نهار بخوره مامان -مامان گرسنم نیست پا شدم یه ابی به دست و صورتم زدم . باهمون حال مشقامو نوشتم . احساس کردم خوابم میاد بدون اینکه بفهمم خوابم برد . ساعت ۶ بیدار شدم . رفتم در یخچال یه پتی بور پیدا کردمو با چایی خوردم . من می تونم با تقلید صدام با گربه با گربه ها ارتباط برقرار کنم . هم میو می کردم هم مشامو نوشتم . ساعت ۸ برا خودم نودل درست کردم و خوابیدم . اینکار هیچ اتفاقی نیفتاده بودباصدای زنگ گوشیم بیدار شدم . اخه کی اول صبح زنگ می زنه . گوشیرو برداشتم مثل اینکه یکتا بود . اماده شدم و به مدرسه رفتم . تو مدرسه جفت یکتا نشستم .زنگ تفریح یکتا با یکی لج کرد . منم هی بهش می گفتم یکتا بسه بسه می گفت نه . اگه دیوار بشنوه یکتا هم می شنوهادامه دارد...
#پارت ۱سلام من زینب زهیری هستم متولد سال ۱۳۸۸ . من زیاد اهل خنده و شوخیم . من دوتا خواهر و یه برادر دارم .صمیمی ترین دوستمم یکتا ست که از بله رفته ولی تو بله صمیمی ترین دوستم بهار هست . خب بقیه توضیحات برای بعد . من از اولین روزی که بله رو نصب کردم دوستام رو دیدم . حالا یه ساله که به بله معتاد شدم . وقتی از مدرسه برگشتم خونه گوشی رو یه چک کردم . بعدش با هزار زحمت لباسامو دراوردم و رویه تختم خودمو انداختم . اینقدر خستم بود . لبام خشک شده بودن دیگه برام توانی وجود نداشت .+مامان بیا نهار بخور اخه کی حالا دلش می خواد نهار بخوره مامان -مامان گرسنم نیست پا شدم یه ابی به دست و صورتم زدم . باهمون حال مشقامو نوشتم . احساس کردم خوابم میاد بدون اینکه بفهمم خوابم برد . ساعت ۶ بیدار شدم . رفتم در یخچال یه پتی بور پیدا کردمو با چایی خوردم . من می تونم با تقلید صدام با گربه با گربه ها ارتباط برقرار کنم . هم میو می کردم هم مشامو نوشتم . ساعت ۸ برا خودم نودل درست کردم و خوابیدم . اینکار هیچ اتفاقی نیفتاده بودباصدای زنگ گوشیم بیدار شدم . اخه کی اول صبح زنگ می زنه . گوشیرو برداشتم مثل اینکه یکتا بود . اماده شدم و به مدرسه رفتم . تو مدرسه جفت یکتا نشستم .زنگ تفریح یکتا با یکی لج کرد . منم هی بهش می گفتم یکتا بسه بسه می گفت نه . اگه دیوار بشنوه یکتا هم می شنوه
ادامه دارد...۳:۳۶
رومان تنهایی های من #پارت دوماون روز امتحان ریاضی داشتیم شروع کردیم به جواب دادن . استرس امونم نمی دادولی بعدا عالی گرفتم . وقتی رفتم خونه مشقامو نوشتم و نهارمو خوردم . بعد با یکتا تماس گرفتم .+سلام یکتا خوبی ؟-سلام زینب مرسی تو خوبی ؟ +نه -چرا +خستمه دارم تنها می شم -اشکال نداره تا ابد پیشت هستم +یکتا تو بهترین دوست دنیایی -مرسی من برم بای+خواهش بای بعد با خالم رفتیم بازار . وقتی برگشتیم گوشی رو چک کردم . یه کانال زده بود به یک ادمین نیاز مندیم منم رفتم پیویش و ادمینم کرد . ادمیناش مهربون بودن دوسشون داشتم . از اون روز فعالیتم رو شروع کردم . بعد یه ماه باهم لج کردیم و از ادمینی برکنارم کرد . اولش ناراحت شدم ولی بعد با یکتا مشاوره گرفتم-زینب بیا باهم یه چنل درست کنیم +باش من برم درستش کنم بای مرسی بهترین دوست دنیا خداحافظی کردیم. منم یه چنل درست کردم یکتا هم ادمین کردم . بعد یکتا با یه چنل دیگه تب زد(تب به معنای تبادله) . دوماه گذشت به یکتا گفتم +من مالکیت رو به تو می سپارم و من می خوام بله رو پاک کنم و به درسم برسم تازه کلاس زبان ثبت نام کردم . بله رو حذف کردم . به درسام رسیدم ولی هنوز با یکتا تو واتساپ ارتباط داشتم .ادامه دارد ...
#پارت دوماون روز امتحان ریاضی داشتیم شروع کردیم به جواب دادن . استرس امونم نمی دادولی بعدا عالی گرفتم . وقتی رفتم خونه مشقامو نوشتم و نهارمو خوردم . بعد با یکتا تماس گرفتم .+سلام یکتا خوبی ؟-سلام زینب مرسی تو خوبی ؟ +نه -چرا +خستمه دارم تنها می شم -اشکال نداره تا ابد پیشت هستم +یکتا تو بهترین دوست دنیایی -مرسی من برم بای+خواهش بای بعد با خالم رفتیم بازار . وقتی برگشتیم گوشی رو چک کردم . یه کانال زده بود به یک ادمین نیاز مندیم منم رفتم پیویش و ادمینم کرد . ادمیناش مهربون بودن دوسشون داشتم . از اون روز فعالیتم رو شروع کردم . بعد یه ماه باهم لج کردیم و از ادمینی برکنارم کرد . اولش ناراحت شدم ولی بعد با یکتا مشاوره گرفتم-زینب بیا باهم یه چنل درست کنیم +باش من برم درستش کنم بای مرسی بهترین دوست دنیا خداحافظی کردیم. منم یه چنل درست کردم یکتا هم ادمین کردم . بعد یکتا با یه چنل دیگه تب زد(تب به معنای تبادله) . دوماه گذشت به یکتا گفتم +من مالکیت رو به تو می سپارم و من می خوام بله رو پاک کنم و به درسم برسم تازه کلاس زبان ثبت نام کردم . بله رو حذف کردم . به درسام رسیدم ولی هنوز با یکتا تو واتساپ ارتباط داشتم .ادامه دارد ...۳:۳۷
دو پارت برای امروز امیدوارم خوشتون بیاد
۳:۳۷