بله | کانال ايثارگران بدانند
عکس پروفایل ايثارگران بدانندا

ايثارگران بدانند

۶۴۴عضو
thumbnail
مزایای رفاهی و خدماتی اعم از نقدی و غیر نقدی که وفق مقررات به مستخدمین شاغل تعلق می‌گیرد به جانبازان مشمول قانون حالت اشتغال و شهید نیز قابل پرداخت می‌باشد اما چرا پرداخت نمی‌شود باید مسئولان پاسخگو باشند.

۱۵:۰۰

thumbnail
این هم رای شعبه تجدید نظر دیوان عدالت اداری که بر دریافت خدمات رفاهی اعم از نقدی و غیر نقدی مشمولان قانون حالت اشتغال دلالت دارد .

۱۵:۱۵

نیم‌میلیون دیدار یا نیم‌میلیون عدد؟
نقدی کارشناسی بر آمار اعلامی «طرح سپاس»
بر اساس خبر منتشرشده، مدیرکل مددکاری و مشاوره بنیاد شهید و امور ایثارگران از انجام ۵۸۲٬۹۸۲ دیدار حضوری در قالب «طرح سپاس» تنها در سال جاری خبر داده و تصریح کرده است که این دیدارها به‌صورت میز خدمت در منازل خانواده‌های ایثارگران انجام شده است.
این عدد، در نگاه نخست قابل توجه و حتی تحسین‌برانگیز است؛ اما وظیفه رسانه و نهادهای ناظر، عبور از ظاهر عدد و سنجش امکان‌پذیری آن بر مبنای منطق اجرایی است.
۱. سنجش عدد با واقعیت زمان
۵۸۲٬۹۸۲ دیدار در یک سال (که هنوز پایان نیافته) یعنی:
حدود ۱٬۶۰۰ دیدار در هر روز تقویمی
و بیش از ۲٬۲۰۰ دیدار در هر روز کاری
این محاسبه بدون احتساب تعطیلات رسمی، جمعه‌ها، شرایط جوی و پراکندگی جغرافیایی انجام شده است.
۲. هر «دیدار در منزل» چقدر زمان می‌برد؟
طبق تعریف خود خبر، دیدارها:
حضوری
در منزل
با ماهیت «میز خدمت»
حداقل اجزای هر دیدار:
ورود و احراز
گفت‌وگو و استماع
ثبت یا پاسخ
خروج
undefined حداقل زمان واقعی هر دیدار: ۲۰ دقیقه
بر این اساس:
مجموع زمان لازم: بیش از ۱۹۴ هزار ساعت کاری خالص
۳. این حجم کار، چه زیرساختی می‌خواهد؟
برای تحقق این عدد، حداقل نیاز است:
۸۰ تا ۱۰۰ تیم عملیاتی فعال در تمام سال
۱۶۰ تا ۲۰۰ نیروی انسانی تمام‌وقت
حداقل ۸۰ تا ۱۰۰ خودرو عملیاتی روزانه
بودجه مستمر برای مأموریت، سوخت، استهلاک و ثبت اطلاعات
در خبر منتشرشده:
هیچ اشاره‌ای به تعداد تیم‌ها
نیروی انسانی
خودرو
یا بودجه اجرایی
نشده است.
۴. مسئله اصلی: تعریف «دیدار»
ابهام اصلی در اینجاست:دیدار دقیقاً به چه معنا تعریف شده است؟
آیا:
تماس تلفنی؟
حضور چند دقیقه‌ای؟
دیدار گروهی؟
یا تجمیع چند خدمت در یک مراجعه؟
بدون تعریف عملیاتی شفاف، عدد بزرگ الزاماً به معنای خدمت بزرگ نیست؛ بلکه می‌تواند حاصل تجمیع آماری یا تعریف موسع باشد.
۵. نتیجه‌گیری رسانه‌ای
این نقد، نفی اصل «طرح سپاس» یا ارزش تکریم ایثارگران نیست؛بلکه تأکید بر یک اصل بدیهی است:
آمار بزرگ، نیازمند شفافیت بزرگ‌تر است.
اعلام عددی با این ابعاد، بدون ارائه:
تعریف دقیق
مستندات اجرایی
گزارش نفر ـ ساعت
و ظرفیت عملیاتی
نه‌تنها اعتماد عمومی را تقویت نمی‌کند، بلکه زمینه تردید و پرسش را فراهم می‌سازد.
۶. پرسش‌هایی که پاسخ آن حق افکار عمومی است
تعریف بنیاد از «دیدار» چیست؟
میانگین زمان هر دیدار چقدر بوده؟
چند تیم و چند خودرو درگیر بوده‌اند؟
مستند ثبت این دیدارها کجاست؟
پاسخ به این پرسش‌ها، نه تهدید، بلکه تقویت‌کننده اعتبار سازمانی است.

۱۷:۱۶

شرح حقوقی
آرای صادره از دیوان عدالت اداری اعم از:
شعب بدوی
شعب تجدیدنظر
هیئت عمومی
در چارچوب قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری واجد اعتبار حقوقی‌اند و صرف گذشت زمان یا قدیمی بودن رأی، موجب زوال اثر حقوقی آن نمی‌شود.
اعتبار رأی دیوان زمانی از بین می‌رود که:
رأی معارض معتبر از مرجع صالح صادر شود؛ یا
قانون یا مقرره لاحق که به‌طور صریح یا ضمنی ناسخ مبنای رأی پیشین باشد، به تصویب برسد.

۱۷:۲۲

thumbnail
بنیاد را هم با همین ادعاها اداره می کرد .ایثارگران گرفتار چه مدیرانی هستند .

۱۷:۴۶

thumbnail

۱۸:۱۳

یارانه برای معاند، فشار برای مقیم؛ این عدالت است؟
در کدام منطق حکمرانی، دولت از جیب مردم مقیم و وفادار، به کسانی یارانه می‌دهد که سال‌هاست کشور را ترک کرده‌اند و بعضاً علیه کشور فعالیت خصمانه دارند؟
پاسخ روشن است: در هیچ جای دنیا.اما در ایران، این اتفاق می‌افتد.
یارانه، صدقه نیست؛ ابزار سیاست عمومی است.در همه نظام‌های حقوقی معتبر، یارانه به کسانی تعلق می‌گیرد که:
در کشور زندگی می‌کنند
در اقتصاد مشارکت دارند
و علیه کشور خود اقدام خصمانه نمی‌کنند.
در آمریکا، فرانسه، آلمان و بریتانیا، یک اصل بدیهی حاکم است:غیرمقیمِ متخاصم = قطع فوری مزایا
اما در ایران، یارانه نه بر اساس «اقامت مؤثر»، نه بر پایه «تعهد شهروندی»، بلکه صرفاً بر مبنای باقی‌ماندن یک کد ملی در پایگاه داده‌ها پرداخت می‌شود.
نتیجه چه شده است؟
کارگر، بازنشسته و کارمند مقیم کشور، زیر فشار تورم و مالیات،هزینه یارانه‌ای را می‌دهد که به حساب کسی واریز می‌شود که:
نه در این کشور زندگی می‌کند
نه مالیات می‌دهد
و گاه در رسانه‌های معاند علیه همین مردم سخن می‌گوید.
این دیگر «خطای آماری» نیست؛بی‌عدالتی ساختاری است.
هیچ قانون معتبری در جهان نمی‌گوید:
«هر که روزی تابعیت داشت، تا ابد از منابع عمومی سهم دارد؛ حتی اگر علیه همان کشور فعالیت کند.»
این قاعده نه حقوقی است، نه عقلانی، نه قابل دفاع.
ادامه این وضعیت، سه پیام خطرناک دارد:
۱. بی‌معنا شدن مفهوم عدالت اجتماعی
۲. تنبیه شهروند مقیم و مسئول
۳. تشویق خروج، بی‌تعهدی و حتی خصومت
اصلاح این روند، حذف حق نیست؛احقاق حق است.
یارانه باید به:
اقامت واقعی
تعهد شهروندی
و عدم اقدام خصمانه
پیوند بخورد؛ درست همان‌طور که در همه دنیا عمل می‌شود.
غیر از این، هر نامی بر آن بگذاریم،عدالت نیست.

۶:۵۵

thumbnail

۸:۰۸

کمیته ماده۱۵ را اصلاح کنید
تا قبل از تصویب قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان، رسیدگی به فوت ناشی از عوارض مجروحیت جانبازان فاقد قانون بود و به همین دلیل، علت فوت اغلب آنان توسط خانواده‌های‌شان پیگیری نمی‌شد. از دلایل مهم این عدم‌پیگیری، عدم‌وجود قانون مشخصی بود تا تکلیف خانواده را برای پیگیری روشن و نهاد متولی را موظف به رعایت آن کند. با تصویب ماده۱۵ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان، این خلأ پر شد.جانبازانی که فوت می‌کنند وضعیت آنان در کمیته ماده۱۵ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان، بررسی می‌شود تا مشخص شود آنان به‌دلیل عوارض ناشی از مجروحیت شهید شده‌اند یا به‌صورت عادی فوت کرده‌اند.ماده۱۵ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان بیان می‌دارد: آن دسته از جانبازان انقلاب اسلامی که بنا به تشخیص کمیته تخصصی، متشکل از نمایندگان بنیاد (بنیاد جانبازان وقت) و بنیاد شهید انقلاب اسلامی، به‌دلیل ضایعات ناشی از جانبازی فوت می‌نمایند شهید محسوب شده و خانواده و افراد تحت تکفل آنان طبق ضوابط مورد عمل در بنیاد شهید انقلاب اسلامی تحت پوشش بنیاد مزبور قرار می‌گیرند.تا قبل از تجمیع نهادهای ایثارگری در بنیاد شهید و امور ایثارگران، ترکیب این کمیته متشکل از نمایندگان بنیاد جانبازان و بنیاد شهید بود، لذا هنگام طرح پرونده پزشکی جانبازان متوفی، نقش بنیاد جانبازان غالبا دفاع از حقوق جانباز فوت‌شده و خانواده آنها بود. با تجمیع نهادهای ایثارگری، این ترکیب سال‌هاست وجود ندارد و تمام اختیارات در این زمینه به بنیاد شهید و امور ایثارگران واگذار شده است که این موضوع می‌تواند شائبه ‌نبوددقت در رسیدگی به پرونده پزشکی جانبازان متوفی را به‌دنبال داشته باشد. با تجمیع نهادهای ایثارگری، لزوم تغییر در ترکیب این کمیته ضروری به‌نظر می‌رسد. انحصار این موضوع در بنیاد شهید و امور ایثارگران به‌عنوان تنها نهاد تصمیم‌گیرنده درباره تشخیص شهادت جانبازان را مناسب ندانسته و اصلاح آن ضروری است . البته شایسته است بنیاد به‌عنوان متولی امور ایثارگران، خود پیشنهاد اصلاح این ماده را در قالب لایحه و پس از طی مراحل آن در هیأت دولت به مجلس تقدیم کند. ترکیب قبلی نیز به‌دلیل اینکه یک ترکیب دونفره بود گاهی اوقات به‌دلیل اختلاف ناشی از تصمیم هر یک از نهادهای متولی با مشکل مواجه می‌شد. مناسب است مجلس شورای اسلامی نسبت به اصلاح این ماده اقدام کند و با ایجاد ترکیب سه‌نفره در این کمیته، هم مشکل گذشته را مرتفع سازد و هم نسبت به اصلاح مشکل فعلی اقدام کند. مناسب‌ترین ترکیب برای کمیته ماده۱۵ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان، ترکیب نمایندگانی از ستاد کل نیروهای مسلح به‌عنوان مسئول نهادهای نظامی اعزام‌کننده نیروها، پزشکی قانونی به‌عنوان نهاد تخصصی بی‌طرف و بنیاد شهید و امور ایثارگران به‌عنوان نهاد رسیدگی‌کننده به امور ایثارگران است. با این ترکیب هر دو مشکل مطروحه مرتفع و امر مهم تشخیص شهادت جانبازان متوفی به گروهی کاملا تخصصی واگذار خواهد شد.

۸:۳۶

به اسب شاه نگویید یابو؛
مشکل برخی مقامات، کمبود قدرت نیست؛ فقدان ظرفیت شنیدن نقد است.غرور و ، خود شفتگی خودبزرگ‌بینی، وقتی با مسئولیت جمع می‌شود، نتیجه‌اش اصلاح نیست؛ انتقام‌جویی سازمان‌یافته است.
در چنین وضعیتی، به‌جای پاسخ شفاف، شاهد شکل‌گیری شبکه‌هایی هستیم از عناصر مطیع در بخش‌های اداری، اجرایی، قضایی، قانون‌گذاری و حتی امنیتی؛ شبکه‌هایی که مأموریت‌شان نه خدمت، بلکه حذف منتقد، بستن مسیر پرسش و لابی علیه حقیقت است.
اما یک واقعیت ساده را نمی‌توان دور زد:
هیچ ساختاری بالاتر از قضاوت عمومی نیست.
اگر همه را هم با خود همراه کنید،اگر همه مهره‌ها را هم بچینید،باز هم زیر پای داوری افکار عمومی و جامعه ایثارگری دوام نخواهید آورد.
قدرت واقعی در بخشنامه و دستور نیست؛در اعتماد عمومی است،و آن را نمی‌شود با تهدید، پرونده‌سازی یا فشار اداری حفظ کرد.
ما نه شعار می‌دهیم، نه فحاشی می‌کنیم.راه ما روشن است:انتشار مستندات، روندها، تصمیم‌ها و نتایج.
وقتی اسناد روی میز بیاید،دیگر نیازی به قضاوت شخصی نیست؛خود واقعیت حکم می‌دهد.
این متن تهدید نیست؛اعلام یک اصل است:
هر جا نقد خاموش شود،افشاگری آغاز می‌شود.
و هر جا پاسخ‌گویی نباشد،قضاوت عمومی بی‌رحم اما عادل خواهد بود.اگر پرونده قضایی خود را با رشوه ، لابی ... کنترل کنید ، با افکار عمومی چه می کنید ؟!

۱۰:۲۹

یادداشت حقوقی
عدالت کیفری در ترازوی قانون
مقایسه تطبیقی رویکرد صدام حسین و امام خمینی (ره) در اجرای عدالت و حکمرانی
بحران‌های اقتصادی همواره لحظه‌های سرنوشت‌ساز برای سنجش ماهیت واقعی حکومت‌ها بوده‌اند. در چنین بزنگاه‌هایی، حاکمان یا قانون را سپر عدالت می‌کنند یا عدالت را بهانه اعمال قدرت. واقعه تابستان ۱۹۹۲ عراق و در مقابل، تبیین عمیق امام خمینی از جایگاه قضا، نمونه‌ای گویا از این دو مسیر کاملاً متفاوت است.
۱. برخورد قهری با احتکار؛ مسأله چیست؟
در تابستان ۱۹۹۲، عراق در شرایط محاصره شدید اقتصادی قرار داشت. کمبود کالا و افزایش قیمت‌ها، فشار طاقت‌فرسایی بر اقشار ضعیف وارد کرده بود. در واکنش، صدام حسین دستور بازداشت و اعدام ۴۰ تاجر را به اتهام احتکار و گران‌فروشی صادر کرد. این اقدام با مصادره اموال و اجرای مجازات در ملأ عام همراه شد.
از منظر اجتماعی، احتکار در شرایط بحران، نقض آشکار حقوق عمومی است و مقابله با آن نه‌تنها مجاز، بلکه ضروری است. اما مسأله حقوقی اینجاست که شیوه مقابله، خود بخشی از عدالت است.
۲. نقد حقوقی اقدام صدام حسین
اقدام یادشده از چند جهت با اصول بنیادین عدالت کیفری در تعارض است:
الف) فقدان دادرسی عادلانه
هیچ نشانه‌ای از:
دادگاه صالح و مستقل
رعایت حق دفاع و وکیل
رسیدگی علنی و مستند
امکان اعتراض و تجدیدنظر
وجود ندارد. در چنین شرایطی، مجازات نه «حکم قضایی»، بلکه فرمان حکومتی محسوب می‌شود.
ب) نقض اصل تناسب جرم و مجازات
در تمام نظام‌های حقوقی معتبر، از جمله فقه اسلامی:
احتکار ← جرم اقتصادی
مجازات متناسب ← مصادره، جریمه، حبس، محرومیت اقتصادی
اعدام، شدیدترین واکنش کیفری است و برای جرائم علیه جان یا امنیت بنیادین جامعه پیش‌بینی می‌شود، نه تخلفات اقتصادی.
ج) تزلزل امنیت حقوقی
وقتی جان انسان‌ها تابع اراده مستقیم حاکم شود، هیچ شهروند احساس امنیت حقوقی نخواهد کرد.
۳. تبیین امام خمینی (ره)؛ عدالت در چارچوب قانون
در نقطه مقابل، امام خمینی (ره) در بیان جایگاه قاضی، تصویری دقیق از عدالت حقوقی ارائه می‌دهند:
«قاضی باید قسی‌القلب باشد… نه تحت تأثیر گریه، نه انتقام‌جو… اگر برادرش را آوردند همان‌طور حکم کند که اگر دشمنش را آوردند.»
این بیان، چهار اصل بنیادین عدالت را تثبیت می‌کند:
استقلال قاضی
بی‌طرفی مطلق
پرهیز از احساسات و انتقام
برابری مطلق افراد در برابر قانون
در این نگاه، حتی شدیدترین مجازات‌ها نیز فقط از مسیر قانون مشروعیت دارند.
۴. تشریح تطبیقی جدول مقایسه‌ای دو رویکرد
۱️⃣ مبنای تصمیم‌گیری
صدام حسین: تصمیم‌گیری مبتنی بر اراده شخصی و فرمان حاکم بود. قانون در خدمت تصمیم قرار گرفت.
امام خمینی: قانون و شرع، معیار تصمیم هستند؛ حتی حاکم، بالاتر از قانون قرار نمی‌گیرد.
undefined تفاوت بنیادین: حکومت فردمحور در برابر حکومت قانون‌محور.
۲️⃣ جایگاه قاضی
در نظام صدام: قاضی ابزار اجرای اراده قدرت است.
در نگاه امام: قاضی مستقل، بی‌طرف و مصون از فشار سیاسی است.
undefined بدون قاضی مستقل، عدالت صرفاً یک شعار است.
۳️⃣ دادرسی عادلانه
رویکرد صدام: سرعت و نمایش، جایگزین رسیدگی حقوقی شد.
رویکرد امام: دادرسی عادلانه شرط مشروعیت هر حکم است، حتی اگر نتیجه آن شدید باشد.
undefined عدالت بدون تشریفات قانونی، عدالت نیست.
undefined تناسب جرم و مجازات
صدام: مجازات حداکثری برای جرم اقتصادی.
امام: هر جرم، مجازات متناسب خود را دارد؛ افراط، خود ظلم است.
undefined شدت مجازات، نشانه عدالت نیست؛ تناسب آن نشانه عدالت است.
undefined هدف و نتیجه
هدف ظاهری صدام: حمایت از مردم
نتیجه واقعی: ایجاد ترس، سرکوب و اقتصاد زیرزمینی
هدف امام: احقاق حق در چارچوب قانون
نتیجه: اعتماد عمومی و نظم حقوقی پایدار
۵. جمع‌بندی نهایی
undefined مقابله قاطع با احتکار و فساد اقتصادی ضروری استundefined اما اجرای عدالت خارج از قانون، خود بزرگ‌ترین بی‌عدالتی است
تفاوت رهبر عادل با حاکم مستبد در همین نقطه آشکار می‌شود:
یکی حتی در بحران، قانون را رها نمی‌کند؛
دیگری قانون را قربانی بحران می‌کند.
عدالت اگر از مسیر قانون عبور نکند، دیر یا زود به ظلمی سازمان‌یافته تبدیل خواهد شد؛ حتی اگر در آغاز، به نام مردم و برای مردم انجام شود.

۴:۵۳

thumbnail
undefined اعتراف «علیرضا امیرقاسمی» مجری لس‌آنجلسی و از حامیان فتنه «زن زندگی آزادی»: اوضاع امروز در کانادا خراب است و همه چیز راکد است؛ در آمریکا هم خیلی از مردم غذا برای خوردن ندارند! فریب این رسانه‌ها را نخورید!

۵:۱۰

وقتی دادیار و ضابط می‌لغزند، قاضی می‌ایستد

خدا را شکر که هنوز در دستگاه قضا، قضات پاکدست و شریفی حضور دارند که در واپسین لحظات، آنجا که برخی با ساخت‌وپاخت و تبانی در پی قربانی‌کردن عدالت‌اند، به یاری قانون می‌شتابند و اجازه نمی‌دهند حقیقت ذبح شود.قضاتی که با وجود فشارها، تهدیدها و فضاسازی‌ها، تن به ذلت و عدالت‌فروشی نمی‌دهند و شأن قضا را پاس می‌دارند.
در شرایطی که گاه دادیار به نمایندگی از دادستان، با همدستی بازپرس و ضابط خاص قضایی، مسیر رسیدگی را از قانون منحرف کرده و به جای صیانت از حق، به تثبیت ظلم و بازتولید بی‌عدالتی می‌پردازد، حضور همین چند قاضی شریف مانع از تکمیل یک رسوایی قضایی می‌شود.
این ایستادگی‌ها نه لطف، که انجام تکلیف قانونی است؛و این انحراف‌ها نه خطای اداری، که نقض آشکار اصول دادرسی عادلانه و خدشه به اعتماد عمومی است.
پیگیری حقوقی، مطالبه شفافیت و ثبت مستندات قانونی ادامه خواهد داشت.قانون، حافظه دارد؛ و عدالت را گرچه دیر، ولی هرگز فراموش نمی‌کند.

۵:۱۰

thumbnail
بدون شرح برای رعایت

۵:۱۶

thumbnail
یک آدم با شرافت در این جمع نبود تا تو دهان این مردک بزنه

۸:۳۱

اطلاع‌رسانی بدون تضمین؛ هشدارهای بی‌اثر و ترک فعل در پوشش گزارش اداری
undefinedاطلاع‌رسانی اخیر بنیاد شهید و امور ایثارگران درباره واردات خودرو جانبازان، هرچند با اعلام آمار، اشاره به جلسات متعدد و ارسال پیامک‌های هشدار همراه بوده، اما از منظر حقوقی فراتر از یک گزارش اداری باقی نمانده و واجد آثار حمایتی مؤثر برای جانبازان معزز نیست. اشاره کوتاه به هشدار نسبت به «مقاصد سوء، فعالیت افراد سودجو و اقدامات غیرقانونی» زمانی معنا دارد که به اقدام عملی و پیشگیرانه منتهی شود، نه آنکه صرفاً به‌عنوان رفع مسئولیت بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
undefinedاعلام اینکه بیش از ۱۵ هزار خودرو در آستانه تحویل است و ۹۰ درصد ارز تخصیص یافته، بدون تعیین زمان دقیق ترخیص و تحویل، بدون اعلام وضعیت هر پرونده و بدون معرفی مرجع پاسخگوی تأخیرها، نقض حق جانبازان بر اطلاع‌رسانی شفاف و مؤثر است. اطلاع‌رسانی‌ای که صرفاً آمار می‌دهد اما امکان مطالبه حق را فراهم نمی‌کند، در عمل کارکرد حمایتی ندارد.
undefinedدر متن اطلاع‌رسانی، بنیاد شهید با ارسال پیامک و انجام مصاحبه‌های رسانه‌ای، جانبازان را نسبت به سوءاستفاده احتمالی افراد منفعت‌طلب هشدار داده و از آنان خواسته در صورت بروز تخلف، به اتاق خودرو بنیاد یا بازرسی وزارت صمت مراجعه کنند. این رویکرد، اگرچه در ظاهر هشداردهنده است، اما در ماهیت خود انتقال مسئولیت نظارت و پیگیری از نهاد حاکمیتی به ایثارگر محسوب می‌شود؛ در حالی که بنیاد به موجب قانون، مکلف به نظارت فعال، پیشگیری از تخلف و صیانت عملی از حقوق جانبازان است، نه صرفاً اعلام خطر پس از وقوع یا در آستانه وقوع.
undefinedنکته مهم و قابل تأمل آن است که وقتی بنیاد از وجود دلالی، قراردادهای صوری و مسیرهای سوءاستفاده آگاه است و هم‌زمان از قدرت و ابزار مداخله برخوردار می‌باشد، صرف هشدار دادن، رافع مسئولیت حقوقی نیست. طبق اصول مسلم حقوق عمومی، علم به خطر همراه با توان جلوگیری، مسئولیت‌آور است و بی‌عملی در این وضعیت، مصداق روشن ترک فعل نهادی تلقی می‌شود.
undefinedدر نهایت، اطلاع‌رسانی‌ای که فاقد زمان‌بندی الزام‌آور، ضمانت اجرا، شفافیت فرآیند و پاسخگویی مشخص باشد، نمی‌تواند کرامت و حقوق جانبازان را تضمین کند. هشدارهای کلی و توصیه به شکایت پسینی، جایگزین ایفای تکلیف قانونی بنیاد شهید در حمایت مؤثر از ایثارگران نیست و این شیوه، بیش از آنکه نشانه تعهد باشد، پوششی اداری بر یک مطالبه معوق و حقی تضییع‌شده است.

۸:۴۷

وکیلِ غایب؛ استیفای حقوق ایثارگران یا مترسکی برای رفع تکلیف؟
در اساسنامه بنیاد شهید و امور ایثارگران، در بخش «امور حقوقی و قضایی»، تکلیف روشنی بر عهده بنیاد نهاده شده است؛ تلاش در جهت حل‌وفصل امور حقوقی و قضایی جامعه هدف از طریق همکاری با مراجع ذی‌ربط و به‌ویژه حضور کارشناسان حقوقی بنیاد در محاکم ذی‌صلاح به‌عنوان وکیل، برای دفاع و استیفای حقوق ایثارگران، بنا به درخواست آنان. این حکم، صرفاً یک اختیار اداری یا توصیه اخلاقی نیست، بلکه تکلیف صریح و الزام‌آور قانونی است.
با این حال، عملکرد بنیاد در پرونده‌هایی نظیر واردات خودرو جانبازان، نشان می‌دهد که این وظیفه مهم، عملاً به سطح اطلاع‌رسانی، هشدارهای کلی و ارجاع ایثارگران به طرح شکایت فردی تقلیل یافته است. بنیاد به‌جای آنکه در مقام وکیل و مدافع حقوق ایثارگران وارد میدان شود، نقش خود را به ناظر منفعل یا گزارش‌دهنده اداری فروکاسته است؛ رویکردی که با روح اساسنامه و فلسفه وجودی بنیاد در تعارض آشکار قرار دارد.
در چنین شرایطی، رفتار بنیاد در استیفای حقوق ایثارگران، بیش از آنکه یادآور یک نهاد حقوقی فعال و مسئول باشد، به مترسک مزرعه‌ای می‌ماند که کلاغ‌ها سال‌هاست به بی‌خطری آن پی برده‌اند؛ حضوری ظاهری که نه مانع تخلف می‌شود و نه تضمین‌کننده امنیت و حقوق صاحبان حق است. وقتی متخلفان از نبود اقدام حقوقی قاطع و پیشینی اطمینان دارند، هشدارهای بعدی نه بازدارنده است و نه جبران‌کننده خسارت.
از منظر حقوق عمومی، بنیاد نمی‌تواند با استناد به ارسال پیامک یا توصیه به مراجعه به مراجع دیگر، از مسئولیت خود در دفاع حقوقی شانه خالی کند. عدم ورود فعال کارشناسان حقوقی بنیاد به فرآیندهای اختلافی و قضایی، در حالی که ابزار، اختیار و تکلیف قانونی وجود دارد، مصداق ترک فعل نهادی و تخطی از اساسنامه محسوب می‌شود.
استیفای حقوق ایثارگران با بیانیه و هشدار محقق نمی‌شود. انتظار مشروع جامعه ایثارگری آن است که بنیاد، مطابق اساسنامه خود، از موضع وکیل و مدافع حقوقی وارد عمل شود؛ چراکه حضور صوری و بی‌اثر، نه تنها حق را احیا نمی‌کند، بلکه اعتماد عمومی را نیز فرسوده و مفهوم حمایت قانونی را به شعاری بی‌خاصیت تقلیل می‌دهد.

۸:۵۶

حقوق ایثارگران یا بده‌بستان‌های اداری؟
undefinedنکته تأسف‌بار در عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران آن است که بخش حقوقی آن در گذشته، از معاون بنیاد تا مدیرکل حقوقی و کارشناسان، به جای ایفای تکالیف قانونی در احقاق حقوق ایثارگران، در پرونده‌سازی علیه خود ایثارگران مشارکت داشته‌اند. اکنون که برخی از این مسئولان از سمت‌های قبلی کنار گذاشته شده و در معرض شکایت و پیگیری قرار دارند، همچنان با بهره‌گیری از اعتبارِ سوابق گذشته نزد بازپرس‌ها، ساعت‌ها با ایشان به تعامل و «دل و قلوه دادن» می‌پردازند، نهار مشترک صرف می‌کنند و با همراهی کارچاق‌کن‌های سابق که هنوز در بنیاد فعال‌اند، بر روند پرونده‌ها نفوذ می‌کنند.
undefinedهمچنین شواهد نشان می‌دهد افرادی از اعتبار و بودجه بنیاد برای پرداخت هدایا، هبه یا آنچه به ظاهر رشوه تلقی می‌شود، به صاحبان نفوذ در پرونده‌ها اقدام کرده‌اند تا اهداف شخصی و غیرقانونی خود را پیگیری کنند، نه حقوق ایثارگران را. این وضعیت، نقض آشکار اساسنامه و مأموریت بنیاد و مصداق روشن سوءاستفاده از منابع و موقعیت حقوقی است.
undefinedجامعه ایثارگری و عموم ناظران حق دارند بپرسند: چگونه نهادی که مکلف به دفاع و استیفای حقوق جانبازان است، به بستری برای منافع شخصی و پرونده‌سازی علیه صاحبان حق تبدیل شده بود و آثار آن همچنان وجود دارد؟
undefinedمطالبه اصلی این است که بنیاد شهید، مطابق تکالیف قانونی و اساسنامه، نظارت مستقل و مؤثر بر عملکرد بخش حقوقی اعمال کند، مسیر سوءاستفاده‌ها را ببندد و مسئولان خاطی را در چارچوب قانون پاسخگو نماید. تنها در این صورت است که اعتماد ایثارگران به نهاد متولی حمایت از خود بازسازی خواهد شد و شعار حمایت، به عمل واقعی تبدیل می‌شود.

۹:۰۸

thumbnail
آیه ۲۸ سوره شوری
وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
و اوست که باران را پس از اینکه [مردم از آمدنش] نومید شدند، نازل می کند و رحمتش را می گستراند، و او سرپرست و یار [واقعی] و ستوده است.

مطمئن باشید در این نمازهای باران ، تعدادی مؤمن حضور داشته اند که خدا به ما رحم کرد ...

۹:۱۷

سبدمحصول ویژه جامعه ایثارگری در بانک دی ابلاغ می‌شود
undefinedروح‌الله اکبری، رئیس بانکداری ویژه اشخاص بانک دی، در گفت‌وگو با حیات اظهار داشت: ان‌شاءالله در دی‌ماه، یک سبد محصول کامل ویژه جامعه ایثارگری در قالب همه محصولات بانکی اعم از سپرده، تسهیلات، ال‌سی، ضمانت‌نامه و بیمه ابلاغ خواهد شد تا جامعه ایثارگری بتواند از آن بهره‌مند شود. این سبد در آینده به کل مشتریان بانک نیز تعمیم خواهد یافت.

۱۳:۳۶