عنایت خاص امام حسین علیه السلام به مرحوم دربندی مرحوم ملا آغا دربندی، فقیه، اصولی، رجالی، محقق و مدقق، معاصر شیخ انصاری، از شاگردان شریف العلماء مازندرانی، مدت متمادی در کربلا اقامت نموده، به ایران آمد، مدتی در تهران اقامت کرد و در تهران وفات نمود. جنازه اش را به رسم امانت در تابوت نهادند که خشک شود، پس از شش ماه باز کردند، دیدند تر و تازه است، پس به کربلا منتقل نمودند، در مقبره ای که صاحب ریاض و صاحب فصول در آن مدفون بودند، به خاک سپردند. مرحوم دربندی عاشق شیفته و دلباخته ی سالار شهیدان بود و در راه احیای مراسم عزاداری تلاش فراوان نمود و چند مجلّد مقتل نوشت.آیة اللّه حاج میرزا عبدالحمید شربیانی مقیم مشهد مقدّس از جدّ بزرگوارش آیة اللّه فاضل شربیانی نقل میکند که یکی از طلاّب نجف اشرف در عالم روءیا کاخ بسیار باعظمتی میبیند که چشم از دیدنش خیره و عقل از وصفش مبهوت میباشد، میپرسد: این کاخ از آنِ کیست؟ میگویند: شیخ مرتضی انصاری. سپس کاخ بسیار باشکوه تری را مشاهده میکند و میپرسد: این کاخ از آنِ کیست؟ میگویند: ملاّ آغا دربندی.می گوید: شیخ انصاری که مقامش از وی بالاتر است، پس چگونه است که کاخ او باشکوه تر میباشد؟ می گویند: این امتیاز از الطاف و عنایات امام حسین علیه السلام میباشد که او همه ی عمر عاشق شیدای امام حسین بود و هر روز در جلسه ی درس به ذکر مصیبت آن حضرت میپرداخت و در هر زمان و مکان از آن حضرت یاد میکرد._جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام، ص۳۳ https://ble.ir/inhoseinkist
حواله حسین علیه السلام : عنایت امام حسین علیه السلام به نظام رشتی مرحوم حاج آقا قدرت لطیفی، سرپرست هیأت امنای مسجد مقدس جمکران نقل میکرد که در تهران واعظی بود به نام: «نظام رشتی» که منبر بسیار باحالی داشت، به هنگام روضه خوانی شور و شعف عجیبی ایجاد میکرد. از او پرسیدم که این شور و حال را چگونه به دست آوردی؟ گفت: با کاروانی به زیارت عتبات عالیات رفتم، به هنگام بازگشت به ایران، پولی برای هدیه و سوغاتی نداشتم و نمی خواستم از کسی قرض کنم. به حرم مطهّر مشرّف شدم، در کنار ضریح به حضرت عرض کردم: مولا! من نوکر شما هستم، نوکر و ارباب گفته اند، نوکر هر وقت گرفتار شود، به ارباب مراجعه میکند. شب در عالم روءیا دیدم که حبیب بن مظاهر با جمعی از شهدا در محضر مقدّس امام حسین علیه السلام نشسته اند و من پشت سر حبیب قرار داشتم. امام حسین علیه السلام به من فرمود: نظام چه گفتی؟من سخن خود را تکرار کردم، فرمود: بلندتر بگو، همه بشنوند. سپس فرمودند: تو کی نوکر ما بودی؟ تو نوکر پول هستی، فلانی پنج ریال به تو میدهد، برایش روضه ی مفصّل میخوانی، ولی بی بی مریم یک ریال به تو میدهد، آخر شب میروی، جلسه اش را سرسری برگزار میکنی!سپس فرمود: حالا که خود را به ما منتسب کردی، حبیب! برایش حواله ای بنویس.حبیب نامه ای نوشت و به دستم داد. از خواب بیدار شدم، دیدم که نامه در دستم هست. حواله ای بود به آدرس پشت خیمه گاه. صبح رفتم به پشت خیمه گاه، سیّدی در کسوت روحانی نبود، ولی عمامه بر سر داشت، به استقبالم آمد و گفت: حواله ات را بده. حواله را گرفت، بر دیدگانش نهاد و مرا با خودش به منزل برد. مقداری انگور آورد، خوردم، دو کیسه پول آورد، که در هر یکی پنجاه دینار عراقی بود. گفت: یکی از کیسهها حواله ی امام حسین علیه السلام میباشد، کیسه ی دیگر را به خاطر این که مورد عنایت امام حسین علیه السلام قرار گرفته ای، از خود افزودم. پولها را گرفتم و به مسافرخانه آمدم، یک مرتبه گفتم: چرا فقط پول خواستم؟ به آن محل برگشتم و هر چه جستجو کردم، آن منزل را پیدا نکردم. از آن روز هر وقت منبر میروم به پول توجّه نمی کنم، حتی پولی را که به من می دهند، نمی شمارم. این داستان در حدود ۹۰ سال پیش اتّفاق افتاده است.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــجرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام، ص۴۱https://ble.ir/inhoseinkist
این حسین کیست؟ قسمت هجدهم : آغاز محرم سخنان امام خمینی ( ره ) و رهبر انقلاب درباره ی اهمیت محرمhttps://ble.ir/inhoseinkist
۱۶:۵۳
موانع اشک بر امام حسین علیه السلام ️ اول : معصیت و نافرمانی خداامیرالمومنین علیه السلام : چیزی نیست که فسادش زیادتر باشد برای قلب ، از گناه و نافرمانی خدا. ️ دوم : خوردن حرامپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : یاعلی ، کسی که حرام بخورد دلش سیاه می شود. ️ سوم : درازی آرزوخداوند به موسی علیه السلام فرمود : ای موسی ! دراز مکن در دنیا آرزویت را که قسی القلب و سنگدل می شوی. ️ چهارم : به فکر دنیا بودن و هم آن را در دل داشتنمعصوم علیه السلام می فرماید : فارغ و آسوده کنید خودتان را از هم و فکر دنیا و علاقه به آن ، هر چه می توانید ! به درستی که هر کس همت او برای دنیا است دلش سنگ و سخت می شود و احتیاج او در مقابل دو چشم او است ، جز دنیا چیزی را نمی بیند. ️ پنجم : ترک مجالست و همنشینی با علماءپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : یاعلی ! اگر چهل صباح بر مومن بگذرد و با علما ننشیند، قسی القلب و سنگدل می گردد و جری میشود بر گناهان بزرگ. ️ ششم : ترک ذکر خداخداوند به موسی علیه السلام فرمود : یا موسی ! وا مگذار یادکردن مرا در هر حال ، ترک کردن ذکر من دل ها را سخت می کند. ️ هفتم : زیاد سخن گفتنعیسی علیه السلام : زیاد سخن نگویید که دل ها را سنگ و سخت می کند و کسی که زیاد سخن می گوید عقل او کم می شود و دل او سخت می شود. ️ هشتم : زیاد خوردن و زیاد آشامیدنچنان چه معصومین علیهم السلام فرمودند : نمیرانید دل ها را به خوردنی زیاد و آشامیدنی زیاد ، زیرا که دل مانند زرع است که با آب دادن زیاد فاسد می شود. ️ نهم : همچنین در روایات آمدهتاخیر در نماز ، خوابیدن بعد از طعام ، زیاد گوشت خوردن ، نشست و برخاست با اغنیا ، گوش دادن به موسیقی و غنا و صدای لهو ، زیاد خندیدن ، مجالست با نااهلان موجب قساوت قلب می شود. ️ دهم : راه علاجپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: یا علی! ۵ چیز است که قلب را جلا میدهد :۱. نشستن با علما ۲. دست کشیدن به سر یتیم ۳. طلب آمرزش کردن در اوقات سحر ۴. شب بیدار بودن و کم خوابیدن ۵. روزه گرفتن در روز.__بکاء للحسین علیه السلام، ص ۱۳۰-۱۳۷ https://ble.ir/inhoseinkist
۱:۱۲
زیارت عاشورا و برطرف شدن مشکل ازدواج یکی از روحانیون مورد وثوق در نامه ای برای من نوشته اند: چند سال پیش یکی از دوستان پاک و جوانم، رازی را که در دل داشت، از روی ناچاری با من در میان گذاشت و گفت: من برای امر ازدواج با مشکلاتی برخورد کردهام که مایه غم و اندوه خود و خانوادهام شده است. مشکل من این است که هر جا برای خواستگاری میروم، کار به بن بست میخورد و خانواده ما جواب منفی میگیرند. وقتی سخنان دوستم را شنیدم به او گفتم: شاید شما از کسانی خواستگاری میکنید که شأن و موقعیت خود و خانواده شان از شما بالاتر است. او در پاسخ من گفت: نه این چنین نیست. اگر صحبت من را باور ندارید، خودتان واسطه شوید و از خانواده ای که هم شأن ما هستند، برای من خواستگاری نمایید. من این کار را به عهده گرفتم و دختر یکی از دوستانی که یقین داشتم جواب رد به من نمی دهد را برای این جوان مؤمن خواستگاری کردم. آنها جواب مثبت دادند و من از این که توانسته بودم مشکل برادر ایمانی خویش را رفع نمایم، خوشحال گشتم. چندی بعد خانواده دختر در تماس تلفنی به من گفتند: برای اطمینان قلبی تصمیم گرفتیم استخارهای بکنیم و متأسفانه استخاره برای ازدواج این دو جوان بد آمده است. این داستان من را به شدت غمگین کرد. دوست من هم میگفت که دیدید حق با من بود. به او گفتم: اگر برای حل مشکلتان کاری به شما پیشنهاد کنم، آن را انجام خواهید داد؟ دوستم پاسخ داد: آری. به ایشان گفتم که چهل روز صبح بعد از نماز و تعقیبات، زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانید. دوست من از فردای همان روز مشغول خواندن زیارت عاشورا شد. بیست و هفت روز بعد ، دوستم نزد من آمد و با خوشحالی گفت که از خانواده ای خواستگاری کرده است و آنها هم با کمال میل و رغبت قبول کرده اند و امروز عصر هم قرار است، صیغه عقد ازدواج جاری شود، دوست دارم که شما هم در برنامه اجراء عقد شرکت کنید. عصر همان روز در جلسه عقد به دوستم گفتم که یادت باشد که تعهد خود را حتما انجام دهی و سیزده روز دیگر زیارت عاشورا را بخوانی. در موقع خداحافظی هم به او گفتم: هیچ گاه یادت نرود که به برکت این زیارت به خواسته قلبیت رسیده ای و برای هر حاجت دیگری هم که در آینده داشتی، میتوانی از برکات و فیوضات این زیارت استفاده نمایی.__زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص۱۲۱ https://ble.ir/inhoseinkist
۱:۴۷
همنشینی با بزرگان در بهشت، بواسطه مداومت بر زیارت عاشورا شخصی برای من نقل میکرد که شبی مرحوم آیة الله حاج آقا حسین خادمی، مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قمی و مرحوم حاج شیخ عبدالجواد مداحیان (روضه خوان امام حسین علی) را در عالم خواب دیدم. آنها در غرفههای بهشتی نشسته بودند و با یکدیگر گفتگو میکردند. با آیة الله خادمی سلام و احوالپرسی کردم و از ایشان پرسیدم: به چه مناسبتی شما سه نفر در یک چنین جایگاهی قرار گرفته اید؟ شما و محدث بزرگوار حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد که فقط روضه خوان امام حسین علیه السلام بوده است؟ آیة الله خادمی جواب دادند: ما همگی مداومت بر قرائت زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم و به همین دلیل در این عالم، در کنار یکدیگر قرار گرفته ایم. زیارت عاشورا و آثار شگفت،ص۱۳۳ https://ble.ir/inhoseinkist
۱۴:۱۶
این حسین کیست؟ قسمت نوزدهم : نردبان برائت وقتی برای رد شدن از تمام راه ها فقط یک رمز عبور وجود دارد.... رمز عبوری که خدا به انبیاء خود یاد داد... https://ble.ir/inhoseinkist
۱۴:۲۴
مداومت به زیارت عاشورا برای بدست آوردن علم کیمیا آقای شیخ محمد سمامی حائری نوشته اند که مرحوم سید موسی..... در نجف اشرف، درباره آثار شگفت زیارت عاشورا، این حکایت را برای من نقل کردند: شخصی جهت فراگرفتن علم کیمیا به حضرت سیدالشهداء علا متوسل گردید و سه سال بطور پیوسته زیارت عاشورای معروفه و غیر معروفه را در زمان مشخصی، در حرم مطهر سیدالشهداء الا خواند. پس از سه سال، امام حسین علیه السلام را در خواب دید. امام حسین علیه السلام از او پرسیدند: برای چه این قدر توسل پیدا میکنی و چه میخواهی؟ آن شخص پاسخ میدهد: طالب علم کیمیا هستم. حضرت سید الشهداء عل به او میفرمایند: این علم به درد تو نمی خورد. او عرض میکند: ولی من طالب این علم هستم. حضرت در پاسخ او میفرمایند: حال که اصرار میکنی، به تو خواهیم گفت. صبحها، مرد نابینایی در کنار قبر حبیب بن مظاهر میایستد. او دارای علم کیمیا است. این شخص از خواب بیدار شده و فورا به طرف حرم مطهر سید الشهداء حرکت میکند و منتظر باز شدن حرم میشود. بعد از گشوده شدن درب حرم، متوجه میشود که شخصی که در خواب به او معرفی شده، مرد فقیری است که بالای سر قبر حبیب بن مظاهر میایستد و مردم به او کمک میکنند. این شخص پیش آن مرد رفته و خواسته خود را برای او بیان میکند، ولی آن مرد فقیر دانستن علم کیمیا را انکار مینماید. این شخص بعد از این که از اصرار به آن مرد فقیر مأیوس میشود، به توسل خود ادامه میدهد. برای مرتبه دوم حضرت سید الشهداء طلا را در خواب میبیند. حضرت به او میفرمایند: خواسته تو پیش همان شخص است. بالاخره در مرتبه سوم هم حضرت سید الشهداء علیه السلام همان شخص را به او معرفی نموده و به او میفرمایند: دیگر مرا در خواب نخواهی دید. آن شخص بار دیگر از آن مرد فقیر میخواهد که علم کیمیا را به او بیاموزد و اصرار و پافشاری بسیاری انجام میدهد. مرد فقیر، آن شخص را همراه خود به مقبره ابن أبی فهد حلی میبرد و چند نوع ماده شیمیایی و دستورات لازم را به او میدهد و میگوید: این مس را که با این مواد مخلوط کنی، به طلا تبدیل میشود و این مقدار طلا برای خود و بچه هایت کفایت میکند. آن شخص این مواد و دستورات را قبول نمی کند و میگوید: من طالب علم کیمیا هستم و احتیاجی به این مواد ندارم. 🥲 مرد فقیر به او میگوید: حال که چنین است، سه روز دیگر مراجعه کن تا علم کیمیا را به تو بیاموزم. روز سوم که آن شخص مراجعت میکند، متوجه میشود مرد فقیر فوت نموده و تمام اسباب و اثاثیه اش را از اطاق خارج کرده اند و دور ریخته اند. زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص۱۴۰https://ble.ir/inhoseinkist
۱۴:۵۴
این حسین کیست؟ قسمت بیستم : لعن شیر و اشک آهو این بار نوبت عیسی نبی است که برای حسین اشک بریزد.... https://ble.ir/inhoseinkist
۱۵:۱۳
این حسین کیست؟ قسمت بیست و یکم : عطش حسین وقتی رئیس جنیان می پرسد : حسین علیه السلام از چه چیز سیر نشد ؟ وقتی پاسخش را بشنوی خدا خدا میکنی که کاش پاسخ همان آب بود.... https://ble.ir/inhoseinkist
۱۵:۲۷
این حسین کیست؟ قسمت بیست و دوم : برادر حسین آمد به یُمن منصب بابالحوائجیمشکلگشای این همه نوکر شود همین#ویژه_شب_تاسوعا https://ble.ir/inhoseinkist
۱۷:۰۳
این حسین کیست؟ قسمت بیست و سوم : صف جنیان در کربلا همه بودند . از ملائکه و جنیان گرفته تا انبیاء . افسوس که آنکه جایش خالی بود ، ما بودیم.#ویژه_شب_عاشورا https://ble.ir/inhoseinkist
۱۶:۲۲
این حسین کیست؟ قسمت بیست و چهارم : خریدار امت وقتی کسی خریدارمان نبود و حسین پیش قدم شد و با تمام گناهانمان ما را خرید.این بار خدا از حسین می گوید... https://ble.ir/inhoseinkist
۲۱:۱۷
این حسین کیست؟ قسمت بیست و پنجم : دختر حسین معجزه حضرت رقیه سلام الله و سالم بودن بدن ایشان بعد از چند قرن https://ble.ir/inhoseinkist
۱۹:۰۶
این حسین کیست؟ قسمت بیست ششم : تسلی زهرا علیها السلام وقتی ملائکه از تقدیس و تسبیح خدا باز می ایستند.هر که گرید بر حسین با خود دلیلی آورد یا که بر مظلومیت یا بر مصیبت بنگرد من که گریم بر حسین تنها دلیلش فاطمه است فاطمه خندان شود اشک روان را خاتمه است https://ble.ir/inhoseinkist
۱۳:۰۷
این حسین کیست؟قسمت بیست هشتم : مهمان صومعهوقتی یک صومعه تنها برای یک شب میزبانی از حسین ساخته می شود.https://ble.ir/inhoseinkist