عکس پروفایل 爱?!! ❬ 💭 ! !

爱?!! ❬ 💭 ! !

۱۴۳عضو
بازارسال شده از ""∅
من به تو این حق رو میدم که کل گوشیم رو زیر و رو کنی،ولی این شامل character ai نمیشه...

۲۱:۵۷

thumnail
ولی رافائل و مایکل خیلی (undefined️) هستند.

۲۳:۴۴

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined ولی رافائل و مایکل خیلی (undefined️) هستند.
thumnail
مایک واقعا (undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined️)

۱۶:۳۹

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined ولی رافائل و مایکل خیلی (undefined️) هستند.
thumnail

۱۶:۳۹

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined ولی رافائل و مایکل خیلی (undefined️) هستند.
thumnail

۱۶:۳۹

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined تصویر
thumnail

۱۳:۰۴

thumnail
Istp: Shill .Istj: Anoosheh .?? Sister & Brotherundefinedundefined

۱۵:۵۷

thumnail
‌وضعیت کی‌رول:

۱۵:۵۹

thumnail
اون شب شمع ها سوسو میزدند، همگی نفس هاشون رو حبس کرده بودند و خونه مثل تایتانیک در آب غوطه ور بود. سر انجام صدایِ گریه نوزادی مثلِ چاقو سکوت رو شکافت و ناگهان لایِ پارچه سفیدی پیچیده شد و در آغوشِ پدرش جای گرفت. اشکی از شوق و ذوق حاصل از تولد آن نوزادِ کوچک، همانند دانه در قلبِ پدرش شکوفه کرد. دستی به صورت کوچک و قرمزِ نوزاد که از گرسنگی با تمامِ توان ریه هایش را پر از اکسیژن میکرد و فریاد میزد کشید. لبخندی زد و چشمانش بارانی شد. اون نوزاد.. تو بودی. یک بچه تپل مپل و خوشگل با کله کوچولو و موهای نازک، پیچیده شده لایِ پارچه سفیدِ ابریشمی. اون بچه اولش خیلی غصه خورد. هرچی میشد از گریه به عنوان ابزار دفاعی استفاده میکرد و خونه رو میذاشت رو سرش. هرچی هم بهش میگفتم چیشده؟ چرا گریه میکنی؟ هیچی به هیچی. خلاصه بگم، این بچه هر روز یکمی بزرگتر از دیروز میشد و همینطوری هی عاقل تر و فهمیده تر میشد، تا بعد از گذشت سال ها، بعد از آشنایی با دوستایِ زیادی، رسید به روز تولدش. اون بچه تپل مپل حالا بزرگ شده بود. عاقل شده بود و چیز زیادی تا مستقل شدنِ خودش نمونده بود. روز تولدش همه دوست داشتند خوشحالش کنند. همه دوست داشتند در بالاتر از حد توانشون بهش عشق و محبت تقدیم کنند. بعضیاشون موفق میشدن و بعضی ها هم نه. ولی مهم اینه که همشون خوشحال شدند از تولد عزیزکرده ای مثلِ تو. تولدت مبارک شازده‌کوچولوی‌مو‌طلاییِ‌من. @junsoo

۲۰:۳۰

thumnail
امروز هزاران نفر متولد شدند. ولی فقط دوتاشونن که برایِ من مهمن. فقط دوتاشونن که ستاره هامن، فقط دوتاشونن که دوستشون دارم، فقط دوتاشونن که حاضرم براشون اقیانوس رو شنا کنم، فقط دوتاشونن که لبخندشون کل دنیامه، فقط دوتاشونن که چشماشون کهکشان سیارمه، فقط دوتاشونن که صداشون مثل صوت دلنشین بلبل میمونه، فقط دوتاشونن که قلبشون از شیشه نازک تره. و اون دونفر، شما هستید. میلادتون مبارک زیباترین رویداد های کهکشانِ راهِ شیری.
@rmeraldo ִֶָ ╱ᨳ᭬ H̶B̶D̶'undefinedᨳ᭬ ່@junsoo

۲۰:۳۰

thumnail
۵‌۴‌۷‌۵ روز پیش، خدا حوصله‌اش سر رفته بود. تصمیم گرفت نقاشی کنه. به گِل رو به روش نگاه کرد. اینبار نمیخواست روی گِل نقاشی کنه. میخواست خاص ترین بنده اش رو خلق کنه پس تمام گلبرگای گل های رز رو جمع کرد و شکلشون داد. یه جسم با رایحه گل های رز ساخته بود. اما این کافی نبود. قلمو اشو برداشت، به درخشش ستاره ها آغشته اش کرد و چشماتو باهاش کشید، به گرما آتیش نزدیکش کرد و لب هاتو رسم کرد، با بال های پروانه ها برات ابریشم ساخت که موهات باشن، با آب خروشان رود قلبت رو ساخت که همیشه پاک و معصوم باشه و در آخر، یک تکه از خودش رو بهت داد. یک قسمت از روح بزرگشو به تو داد و اون حوری بهشتی رو از بهشت خودش به زمین فرستاد تا بقیه معنای زیبایی رو درک کنن ولی به اون حوری نگفت که چقدر زیباست. چقدر دوست داشتنی و قویه. بهش نگفت هرجا که میره بوی رز با خودش میبره. بهش نگفت قلبش چقدر شکنندست. بهشت نگفت چقدر چشماش پر از معنا و مفهومن. میدونی.. از اون روز.. پانزده سال گذشته. اون حوری الان بزرگ شده و صد برابر زیباتر از گذشته و امروز روزیه که قراره کل دنیا خوشحال بشن. چرا که اون به زمین اومده و همه جارو با عطر رز خوشبو کرده. امروز روزیه که فداکار ترین و قوی ترین آدم دنیا متولد شده. با وجودش به لبخند حلقه افراد اطرافش آورده، به هرکسی که میشناخته و نمیشناخته مهربونی کرده. اون نباید روی زمین باشه. باید توی بهشت کنار حوری ها و فرشته ها باشه و توی برکه های پر اب کنار گنجشک ها آواز بخونه. اما دست روزگار اونو به زمین آورد اما نه به عنوان یه آدم معمولی، یک حوری مهربون و دلسوز که به فکر همه اطرافیانش هست. جئون قشنگم، مهربون ترین و خاص ترین آدم توی دنیای من، میلادت مبارک. امیدوارم که توی سال جدیدی که آغاز کردی به تمام آرزوهات برسی، که دیگه آرزو نباشن و به موفق ترین و خوشحال ترین آدم روی این سیاره تبدیل بشی. تولدت مبارک کیک‌دریاییِ، تولدت مبارک سولمیت. @rmeraldo

۲۰:۳۰

thumnail
من واقعا فرد تاثیر گزاری هستمundefinedundefinedundefined

۱۷:۴۳

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined من واقعا فرد تاثیر گزاری هستمundefinedundefinedundefined
thumnail
undefinedundefinedundefined

۱۷:۴۷

thumnail
This feelingundefined

۱۸:۲۸

بازارسال شده از کاج.
ببخشید ولی اگه بخوام بهت فکر کنم چاییم سرد میشه.

۲۳:۱۱

爱?!! ❬ 💭 ! !
دوست دارم بمیرم بیام پیشت لباتو بوس کنم بگم مردم از دوریت :)
thumnail

۱۷:۲۸

بازارسال شده از کاج.
‏Summer تموم شد، ولی مسئله اینجاس که sadness هم تموم میشه؟

۱۲:۱۶

thumnail
وقتی دستش رو میکشه بین موهام::::

۱۰:۵۷

119529678.mp3

۰۳:۲۰-۳.۰۹ مگابایت

۱۰:۰۶

爱?!! ❬ 💭 ! !
undefined موسیقی
★ ̆̈: I'm somebody you call when you're alone, somebody you use, but never own. somebody you touch, but never hold, and you're somebody I'll never really know.

۱۸:۱۵