۱۶:۴۸
ایران و موقعیت حائل
داوری درباره عملکرد جمهوری اسلامی یک ایراد اساسی دارد و آن این است که نقطه شروع منازعات غرب و جمهوری اسلامی از مقطع انقلاب اسلامی در نظر گرفته شده است. گویی اینکه رویکردهای حاکم بر ایرانِ پیش از انقلاب اسلامی از حیث استقلال سیاسی،امنیت، سیاست خارجی، آزادیهای سیاسی و حتی الگوهای توسعه کاملا در مسیر صحیح و اصولی طراحی و اجرا میشده است.جدای از این، نقش سایر متغیرهای مؤثر دیگر را در تحولات سیاسی ایران ناديده گرفته است. مثلا ژئوپولیتیک و موقعیت حائل ایران به گونهای است که در طول تاریخ هر رخداد منطقهای و یا بینالمللی بر امنیت ملی ایران اثر گذاشته است. به عنوان نمونه با وجود اینکه ایران هم در جنگ اول جهانی و هم جنگ بینالملل دوم سیاست بیطرفی را اعلام کرد،با این حال باز ایران مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت.
درباره نقش موقعیت حائل ایران و انگیزه تسلط قدرتهای بزرگ بر ایران، کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است.یکی از مستندترین کارهای پژوهشی در این زمینه کتاب«بریتانیا و کشور حائل؛ فروپاشی امپراتوری ایران»اثر دیوید مکلین است. این اثر ایران را در برههای حساس از تاریخش به تصویر میکشد؛ زمانی که این سرزمین به گرهگاهی سرنوشتساز در بازی قدرتهای بزرگ تبدیل شده بود. دیوید مکلین، استاد برجسته تاریخ در دانشگاه کینگز کالج لندن، با استفاده از اسناد بایگانی وزارت خارجه بریتانیا و مدارک دست اول، واقعیتهای پنهان سیاستهای امپراتوریها را آشکار کرده و تصویری تازه و مستند از ایران در آستانه قرن بیستم ارائه میدهد.
«بریتانیا و کشور حائل»کتابی است که به خوبی نشان میدهد چگونه قدرتهای بزرگ با استفاده از سیاستهای استراتژیک و ابزارهای اقتصادی و نظامی، کشوری با تمامیت ارضی و تاریخ و فرهنگ غنی ایران را به بازیچهای در میدان رقابتهای امپراتوری خود تبدیل کردند.این کتاب به خواننده کمک میکند تا نه تنها تاریخ ایران را بهتر بشناسد، بلکه با درک عمیقتری از روابط بینالملل و سیاستهای استعماری، به پیچیدگیهای تاریخ معاصر ایران پی ببرد. مکلین با دقت تمام، نقش خلیج فارس، بنادر جنوبی ایران، شبکههای جادهای و امتیازهای اقتصادی را بررسی کرده و نشان میدهد که چگونه این عوامل به ابزارهای مهمی برای نفوذ بریتانیا تبدیل شدند. او با تحلیل اسناد وزارت خارجه بریتانیا، نشان میدهد که این نفوذ نه تنها در سطح دیپلماتیک بلکه در حوزههای اقتصادی و نظامی نیز گسترش یافت.به همین ترتیب،قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ میان بریتانیا و روسیه که ایران را به سه منطقه نفوذ تقسیم کردند،عملاً استقلال سیاسی ایران را نقض کرد و کشور را به تجزیه نزدیک ساخت. او نشان میدهد که چگونه بریتانیا با استفاده از ابزارهای اقتصادی مثل وامهای خارجی،توسعه شبکههای جادهای و کنترل بنادر،نفوذ خود را در ایران گسترش داد و جای پای خود را مستحکمتر کرد.
حالا شاهکار امام خمینی و انقلاب اسلامی این است که این روند سراسر وابستگی و رویکرد تاریخی چند صد ساله دست نشاندگی را قطع کرد و سپس رویکردهایی که لازمه استقلال و پیشرفت کشور بود را به ارمغان آورد.معجزه امام و انقلاب اسلامی این بود که زنجیرهای اسارت و توقف را از دست و پای ملت ایران باز کرد و راه پیشرفت را هموار ساخت.به طور طبیعی در این راه جدید قدرتهایی که چند صد سال بر این سرزمین سیطره داشتند و از طریق موقعیت جغرافیایی و تمدنی ایران،غرب آسیا و به تعبیر خودشان خاورمیانه را کنترل میکردند،بیکار نمینشینند و هر چه بتوانند بر سر راه انقلاب تازه به وقوع پیوسته در ایران که نقطه آغاز مسیر جدید تاریخی پیش روی ملت ایران محسوب میشود مانع ایجاد میکنند. اما با لحاظ همه این موانع،دستاوردهای جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف حقیقتا خیرهکننده محسوب میشود.
نکته پایانی در اینجا آن است که مشکل ذاتی غرب فقط با جمهوری اسلامی نیست؛یعنی اینگونه نیست که اگر روزی برسد که جمهوری اسلامی در کار نباشد آنان دست از سر ایران برمیدارند؛آنها اصولا به دلیل موقعیت حائل ایران، با ایران قوی و مستقل و یکپارچه مخالف هستند. این نقل درست است که گفته شده آمریکاییها یکی دو روز پس از آغاز جنگ تحمیلی ۱۲روزه به ربع پهلوی میگویند، بعد از تغییر نظام جمهوری اسلامی، تو پادشاه ایران خواهی شد، اما پادشاه مرکز ایران! تصور پادشاهی بر شمالغرب و جنوبشرق ایران را از فکر و ذهن خارج کن! لذا تأکید میشود،فردای پس از جمهوری اسلامی، خبری از آغاز یک سیستم دموکراتیک و ایران قوی و یکپارچه نیست؛فردای پس از جمهوری اسلامی آغاز اجرای پروژه تاریخی تجزیه ایران و شروع چند حاکمیت ضعیف و تو سری خور در سرزمین فعلی ایران خواهد بود.با این تفاوت که اینبار قدرتهای شیطانی بهگونهای انتقام خواهند گرفت که ایران قوی، امن و پیشرفته هیچگاه سر بلند نکند.#عزیز_غضنفری @omidha_va_daghdagheha
داوری درباره عملکرد جمهوری اسلامی یک ایراد اساسی دارد و آن این است که نقطه شروع منازعات غرب و جمهوری اسلامی از مقطع انقلاب اسلامی در نظر گرفته شده است. گویی اینکه رویکردهای حاکم بر ایرانِ پیش از انقلاب اسلامی از حیث استقلال سیاسی،امنیت، سیاست خارجی، آزادیهای سیاسی و حتی الگوهای توسعه کاملا در مسیر صحیح و اصولی طراحی و اجرا میشده است.جدای از این، نقش سایر متغیرهای مؤثر دیگر را در تحولات سیاسی ایران ناديده گرفته است. مثلا ژئوپولیتیک و موقعیت حائل ایران به گونهای است که در طول تاریخ هر رخداد منطقهای و یا بینالمللی بر امنیت ملی ایران اثر گذاشته است. به عنوان نمونه با وجود اینکه ایران هم در جنگ اول جهانی و هم جنگ بینالملل دوم سیاست بیطرفی را اعلام کرد،با این حال باز ایران مورد تهاجم و اشغال قرار گرفت.
درباره نقش موقعیت حائل ایران و انگیزه تسلط قدرتهای بزرگ بر ایران، کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است.یکی از مستندترین کارهای پژوهشی در این زمینه کتاب«بریتانیا و کشور حائل؛ فروپاشی امپراتوری ایران»اثر دیوید مکلین است. این اثر ایران را در برههای حساس از تاریخش به تصویر میکشد؛ زمانی که این سرزمین به گرهگاهی سرنوشتساز در بازی قدرتهای بزرگ تبدیل شده بود. دیوید مکلین، استاد برجسته تاریخ در دانشگاه کینگز کالج لندن، با استفاده از اسناد بایگانی وزارت خارجه بریتانیا و مدارک دست اول، واقعیتهای پنهان سیاستهای امپراتوریها را آشکار کرده و تصویری تازه و مستند از ایران در آستانه قرن بیستم ارائه میدهد.
«بریتانیا و کشور حائل»کتابی است که به خوبی نشان میدهد چگونه قدرتهای بزرگ با استفاده از سیاستهای استراتژیک و ابزارهای اقتصادی و نظامی، کشوری با تمامیت ارضی و تاریخ و فرهنگ غنی ایران را به بازیچهای در میدان رقابتهای امپراتوری خود تبدیل کردند.این کتاب به خواننده کمک میکند تا نه تنها تاریخ ایران را بهتر بشناسد، بلکه با درک عمیقتری از روابط بینالملل و سیاستهای استعماری، به پیچیدگیهای تاریخ معاصر ایران پی ببرد. مکلین با دقت تمام، نقش خلیج فارس، بنادر جنوبی ایران، شبکههای جادهای و امتیازهای اقتصادی را بررسی کرده و نشان میدهد که چگونه این عوامل به ابزارهای مهمی برای نفوذ بریتانیا تبدیل شدند. او با تحلیل اسناد وزارت خارجه بریتانیا، نشان میدهد که این نفوذ نه تنها در سطح دیپلماتیک بلکه در حوزههای اقتصادی و نظامی نیز گسترش یافت.به همین ترتیب،قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ میان بریتانیا و روسیه که ایران را به سه منطقه نفوذ تقسیم کردند،عملاً استقلال سیاسی ایران را نقض کرد و کشور را به تجزیه نزدیک ساخت. او نشان میدهد که چگونه بریتانیا با استفاده از ابزارهای اقتصادی مثل وامهای خارجی،توسعه شبکههای جادهای و کنترل بنادر،نفوذ خود را در ایران گسترش داد و جای پای خود را مستحکمتر کرد.
حالا شاهکار امام خمینی و انقلاب اسلامی این است که این روند سراسر وابستگی و رویکرد تاریخی چند صد ساله دست نشاندگی را قطع کرد و سپس رویکردهایی که لازمه استقلال و پیشرفت کشور بود را به ارمغان آورد.معجزه امام و انقلاب اسلامی این بود که زنجیرهای اسارت و توقف را از دست و پای ملت ایران باز کرد و راه پیشرفت را هموار ساخت.به طور طبیعی در این راه جدید قدرتهایی که چند صد سال بر این سرزمین سیطره داشتند و از طریق موقعیت جغرافیایی و تمدنی ایران،غرب آسیا و به تعبیر خودشان خاورمیانه را کنترل میکردند،بیکار نمینشینند و هر چه بتوانند بر سر راه انقلاب تازه به وقوع پیوسته در ایران که نقطه آغاز مسیر جدید تاریخی پیش روی ملت ایران محسوب میشود مانع ایجاد میکنند. اما با لحاظ همه این موانع،دستاوردهای جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف حقیقتا خیرهکننده محسوب میشود.
نکته پایانی در اینجا آن است که مشکل ذاتی غرب فقط با جمهوری اسلامی نیست؛یعنی اینگونه نیست که اگر روزی برسد که جمهوری اسلامی در کار نباشد آنان دست از سر ایران برمیدارند؛آنها اصولا به دلیل موقعیت حائل ایران، با ایران قوی و مستقل و یکپارچه مخالف هستند. این نقل درست است که گفته شده آمریکاییها یکی دو روز پس از آغاز جنگ تحمیلی ۱۲روزه به ربع پهلوی میگویند، بعد از تغییر نظام جمهوری اسلامی، تو پادشاه ایران خواهی شد، اما پادشاه مرکز ایران! تصور پادشاهی بر شمالغرب و جنوبشرق ایران را از فکر و ذهن خارج کن! لذا تأکید میشود،فردای پس از جمهوری اسلامی، خبری از آغاز یک سیستم دموکراتیک و ایران قوی و یکپارچه نیست؛فردای پس از جمهوری اسلامی آغاز اجرای پروژه تاریخی تجزیه ایران و شروع چند حاکمیت ضعیف و تو سری خور در سرزمین فعلی ایران خواهد بود.با این تفاوت که اینبار قدرتهای شیطانی بهگونهای انتقام خواهند گرفت که ایران قوی، امن و پیشرفته هیچگاه سر بلند نکند.#عزیز_غضنفری @omidha_va_daghdagheha
۱۷:۰۲
جاسوسها چطور سراغ شما میآیند؟
پرسمان سیاسی
۵:۵۰
هوشیاری تاریخی و منشور الزام آور معمار انقلاب در برابر پیامهای فریب آمریکا
مواجهه منطقی امام(ره) با اسناد افشا شده/کارتر و درسهایـی کـه بـه جـریان غربـگرا دادنـد
#محمدحسین_حمزه
سوابق مواجهه امام خمینی(ره) با پیامهای صادره توسط آمریکا، یک درس بنیادین و ابدی را در خود نهفته دارد. درسی که بر اساس آن، «رابطه گرگ و میش» تنها تعریف ممکن برای رابطه با جهانخواران و مستکبران است. این هوشیاری تاریخی که از محاسبات راهبردی دقیق برخوردار بود، امروز با همان زلالی و استحکام در اندیشه و عمل رهبر معظم انقلاب تجلی یافته است و به مثابه چراغ راه دولتها است تا هرگز در دام وعدههای پوشالی غرب نیفتند.
۲۸ آبان ۱۳۶۷ نامه جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا به امام خمینی(رحمه الله علیه) افشا شد. رئیسجمهور پیشین آمریکا در این نامه با لحنی فریبکارانه القا کرده بود، جمهوری اسلامی ایران علاقه به مذاکره و رابطه با آمریکا دارد اما گروگانهای آمریکایی در لبنان مانع هستند.
در این رابطه از سوی حجتالاسلام حاج سید احمد خمینی اطلاعیهای منتشر شد که متن آن بدین شرح است: «به اطلاع عموم میرساند امروز شنبه (دیروز) نامهای منسوب به آقای کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا خطاب به حضرت امام مدظلهالعالی رسیده است که کارشناسان ما خط جیمی کارتر را تایید کردند و حضرت امام فرمودند: «برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده این نامه به اطلاع عموم برسد.»
امام خمینی(ره) با آگاهی از رویه نادرست آمریکاییها، ضمن تکذیب هرگونه ارتباط ایران با گروگانگیری فرمودند: «همان گونه که بارها گفتهام رابطه ایران و آمریکا، رابطه گرگ و میش است و بین این دو آشتی نیست.»
با وجود رویکرد قاطع امام خمینی(ره) در برابر مراسلات رئیسجمهور وقت آمریکا (کارتر)، نحوه پاسخگویی ایشان به پاپ ژان پل دوم در لحن و محتوا که در آن نیز موضوع آزادی گروگانهای آمریکایی مطرح بود، نشان میدهد امام(ره) میان نامههای صادر شده از سوی یک «رژیم مستکبر و تروریست» و پیامهای دریافت شده از سوی یک «رهبر دینی مسیحی» در خصوص یک مسئله مشترک (آزادی گروگانها)، تمایز دقیقی قائل بودند و پاسخهایی متناسب با جایگاه فرستنده و موضوع نامه ارائه میدادند.
موضعگیریهای حکیمانه و قاطع امام خمینی(ره) نه یک واکنش مقطعی و آنی بلکه دیالکتیک اصیل مکتب ایشان است و نشان میدهد مقاومت امام(ره) در مقابل طاغوت از شاخصههای اصلی این مکتب است. فریبندگی وعدههای غرب برای امام(ره)به طرز کامل مبرهن بود و ایشان در پهنه روابط بینالملل هرگز حاضر به تن دادن به سیاستهای سلطهجویانه نشدند. هیچیک از عملیاتهای روانی پیچیدهای که تحت پوشش دیپلماتیک به ایشان عرضه میشد، قادر به برهم زدن دستگاه محاسباتی امام(ره) نبود.
مکتب، مشی و منش رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) امتداد زلال و شکستناپذیر مکتب امام راحل(ره) است. این منشور بصیرت که مبتنی بر عدم اعتماد به دشمن و درک عمیق از ماهیت سلطهجویانه غرب است، به وضوح برای دولتها ترسیم گردیده است. هرگونه رویکرد اجرائی در سیاست خارجی میبایست با تبعیت تام از این میراث گرانبها شکل گیرد زیرا تجربه تاریخی نشان داده است، چشم دوختن به وعدههای توخالی و فریبهای پیچیده شده در لباس دیپلماسی توسط غربیها، همواره به زیان منافع ملی تمام شده است. در این شرایط نیز که جریان غربگرا نسخههای شکست خورده را دنبال میکند، میراث شفاف امام(ره) و تداوم آن در مکتب امام خامنهای، منشور الزامآور برای دولت است. میراثی که دولت کنونی را به صیانت از استقلال و عدم تمکین در برابر فریبهای غرب فرا میخواند.
۸:۱۳
#حرفروز
┄┅┅┅┅
۱۷:۱۱
کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۴/۰۹/۱۶موضوع :نقشه دشمن برای جنگ آینده
بسم الله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان
این روزها اتفاقاتی در حال رخ دادنه که نشون میده دشمن در چند جبهه داره عمل میکنه
در جنگ ۱۲ روزه دشمن از دو چیز ضربه خورد اولی مدیریت و تدبیر مقام معظم رهبری و دومی اتحاد مردم
حالا برای شروع درگیری دوباره این دو فاکتور رو باید از بین ببره تا بتونه به مقصودش برسه
به همین خاطر هست که حسن روحانی رو دارن برای رهبری آینده ایران مطرح میکنند
بنده نظر خودمو میگمبنده شک ندارم عقبه حسن روحانی داره توسط صهیونیستها و یهودیها مدیریت میشه اینها به دنبال جایگزینی حسن روحانی به جای حضرت آقا هستنداولا سگ کی باشند دوما تو خواب ببینند
بنده اعتقاد دارم بدون شک پرچم این انقلاب توسط حضرت آقا به امام زمان عج تحویل خواهد شد و این کفتارها هم از گندم ری که هیچ از جو اش هم نمیتونن بخورن و بدنشون خوراک مار و مور خواهد شد ان شاءالله
و اما فاکتور دومی که دشمن براش برنامه داره ، خراب کردن اتحاد مردمه و الان دو چیز مورد هدف قرار گرفته
جدیدا میبینید که موضوع شیعه و سنی تو کشور توسط فردی بیسواد و روان پریش که سه تا زن طلاق داده و چهارمی هم ازش فراریه داره مطرح میشه که بشدت هم به دنبال دیده شدنه که توی یک مناظره ، حامد کاشانی به خوبی پوزه اش رو به زمین مالید ولی نباید گذاشت در این برهه حساس چنین بحث هایی شکل بگیرهدقیقا هم دست گذاشتن روی مبحثی که هیچوقت بین شیعه و سنی حل نخواهد شد یعنی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
پس مسئله ای که ۱۴۰۰ ساله حل نشده الان زمان طرح کردنش نیست
وقتی مناظره حامد کاشانی با این فرد هتاک رو دیدم به رفقا عرض کردم دلم به حال مظلومیت حامد سوخت چون الان زمان ضریب دادن به موضوع نیست و الا سر تا پای حامد کاشانی در این مناظره را باید طلا گرفت
هر جا هم دیدید که موضوع اختلاف شیعه و سنی رو مطرح میکنند شک نکنید پای انگلیس وسطه الانم شیعه انگلیسی (صادق شیرازی چی ها) افتادن وسط برای بر هم زدن این اتحاد
بعد از جنگ ۱۲ روزه اهل تسنن جانانه پای حضرت آقا ایستادن و ما الان نباید این اتحاد رو خراب کنیم
موضوع دوم برای برهم زدن اتحاد مردم ، گرانی افسارگسیخته طلا و دلاره و به زودی تورم ناشی از گرانی بنزین هم به اون اضافه خواهد شد و این باعث ناراحتی و عصبانیت مردم شده دولت باید حتما این موضوعات رو حل و فصل و کنترل کنه تا خدای نکرده کار به نافرمانی مدنی کشیده نشه
حواسها جمع باشه هر اتفاقی که باعث بشه اتحاد مردم بهم بخوره ، باید جلوگیری بشه
و چه زیبا فرمود امیرالمومنین علی ع :و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و صبر یعنی ، هیچ کس توان ماندن زیر این پرچم رو نداره الا اهل صبر و بصیرت
ان شاءالله این یکی دو ماه آینده هم به خیر بگذره ، روزهای خوشی در انتظار ماست
به امید روزهای طلایی ایران
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مهدی اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان
این روزها اتفاقاتی در حال رخ دادنه که نشون میده دشمن در چند جبهه داره عمل میکنه
در جنگ ۱۲ روزه دشمن از دو چیز ضربه خورد اولی مدیریت و تدبیر مقام معظم رهبری و دومی اتحاد مردم
حالا برای شروع درگیری دوباره این دو فاکتور رو باید از بین ببره تا بتونه به مقصودش برسه
به همین خاطر هست که حسن روحانی رو دارن برای رهبری آینده ایران مطرح میکنند
بنده نظر خودمو میگمبنده شک ندارم عقبه حسن روحانی داره توسط صهیونیستها و یهودیها مدیریت میشه اینها به دنبال جایگزینی حسن روحانی به جای حضرت آقا هستنداولا سگ کی باشند دوما تو خواب ببینند
بنده اعتقاد دارم بدون شک پرچم این انقلاب توسط حضرت آقا به امام زمان عج تحویل خواهد شد و این کفتارها هم از گندم ری که هیچ از جو اش هم نمیتونن بخورن و بدنشون خوراک مار و مور خواهد شد ان شاءالله
و اما فاکتور دومی که دشمن براش برنامه داره ، خراب کردن اتحاد مردمه و الان دو چیز مورد هدف قرار گرفته
جدیدا میبینید که موضوع شیعه و سنی تو کشور توسط فردی بیسواد و روان پریش که سه تا زن طلاق داده و چهارمی هم ازش فراریه داره مطرح میشه که بشدت هم به دنبال دیده شدنه که توی یک مناظره ، حامد کاشانی به خوبی پوزه اش رو به زمین مالید ولی نباید گذاشت در این برهه حساس چنین بحث هایی شکل بگیرهدقیقا هم دست گذاشتن روی مبحثی که هیچوقت بین شیعه و سنی حل نخواهد شد یعنی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
پس مسئله ای که ۱۴۰۰ ساله حل نشده الان زمان طرح کردنش نیست
وقتی مناظره حامد کاشانی با این فرد هتاک رو دیدم به رفقا عرض کردم دلم به حال مظلومیت حامد سوخت چون الان زمان ضریب دادن به موضوع نیست و الا سر تا پای حامد کاشانی در این مناظره را باید طلا گرفت
هر جا هم دیدید که موضوع اختلاف شیعه و سنی رو مطرح میکنند شک نکنید پای انگلیس وسطه الانم شیعه انگلیسی (صادق شیرازی چی ها) افتادن وسط برای بر هم زدن این اتحاد
بعد از جنگ ۱۲ روزه اهل تسنن جانانه پای حضرت آقا ایستادن و ما الان نباید این اتحاد رو خراب کنیم
موضوع دوم برای برهم زدن اتحاد مردم ، گرانی افسارگسیخته طلا و دلاره و به زودی تورم ناشی از گرانی بنزین هم به اون اضافه خواهد شد و این باعث ناراحتی و عصبانیت مردم شده دولت باید حتما این موضوعات رو حل و فصل و کنترل کنه تا خدای نکرده کار به نافرمانی مدنی کشیده نشه
حواسها جمع باشه هر اتفاقی که باعث بشه اتحاد مردم بهم بخوره ، باید جلوگیری بشه
و چه زیبا فرمود امیرالمومنین علی ع :و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و صبر یعنی ، هیچ کس توان ماندن زیر این پرچم رو نداره الا اهل صبر و بصیرت
ان شاءالله این یکی دو ماه آینده هم به خیر بگذره ، روزهای خوشی در انتظار ماست
به امید روزهای طلایی ایران
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۳:۳۴
به نظر شما این تصویر و این خط خاموش، از کیست؟ 
شاید در نگاه نخست، تنها چند خط نامفهوم ببینید؛ خطهایی که گویی کودک پیشدبستانی با دستان کوچکش بر کاغذ کشیده است.
اما اگر لحظهای مکث کنید، اگر با دل بنگرید، خواهید دید که این خطوط، فریادی خاموشاند؛ پیامی عمیق در دل خود دارند.
ا
ین دستخط، متعلق به مردی است بزرگ. شهیدی که نامش با غیرت و ایثار گره خورده: سردار شهید میثم معظمی گودرزی.
اما داستان چیست؟
️روزی که مقر فرماندهی هوافضا مورد حمله قرار گرفت و سردار حاجی زاده به شهادت رسید، سردار گودرزی نیز در میان مجروحان بود. حال جسمیاش وخیم بود، لولهای در دهانش برای تنفس قرار داده بودند و توان سخن گفتن نداشت. اما چشمانش، بیقرار بود... حرکاتش، پر از التماس گویی میخواست چیزی بپرسد، چیزی بگوید.
️برادرش میگوید: پیشنهاد دادم کاغذ و قلم بیاورند. کاغذ را در برابرش گذاشتیم. با تمام توان، با دستان لرزانش، شروع به نوشتن کرد. اما نوشتهاش ناخوانا بود.
️گفتم: «آقا میثم، صبر کن... وقتی لوله را برداشتند، راحتتر میتوانی بگویی.» اما آرام نمیگرفت... دلش آرام نمیگرفت.دوباره کاغذ و قلم را به او دادیم. اینبار، با تمام توانش نوشت... برگه را گرفتم، با دقت نگاه کردم... و دیدم که نوشته است: «آقا زندهست؟»
بغض گلویم را فشرد...
️گفتم: «بله آقا میثم، آقا سالماند و هیچ اتفاقی برایشان نیفتاده.»
و آنگاه، آرامشی عجیب در چهرهاش نشست... گویی تمام دردهایش را فراموش کرد.
ا
بغض گلویم را فشرد...
و آنگاه، آرامشی عجیب در چهرهاش نشست... گویی تمام دردهایش را فراموش کرد.
۱۴:۵۶
از صفین تا برجام...
اینو دقیییییق ببینیدعااااالیهههه!
معتقدم تاریخ هربار تکرار میشه، فقط اسما عوض میشنیه قیاس دقیق و شاهکارپلان به پلان پیش رفته
تا میتونید نشر بدید
رحمت خدا بر پدر و مادر سازندهی این کلیپ
#ابوموسی_ظریف#عروعاص_روحانی
اینو دقیییییق ببینیدعااااالیهههه!
معتقدم تاریخ هربار تکرار میشه، فقط اسما عوض میشنیه قیاس دقیق و شاهکارپلان به پلان پیش رفته
تا میتونید نشر بدید
رحمت خدا بر پدر و مادر سازندهی این کلیپ
#ابوموسی_ظریف#عروعاص_روحانی
۱۵:۰۵
۱۵:۳۶
┄┅┅┅┅
۹:۵۰
#گزارشروز
┄┅┅┅┅
۹:۵۱
۱۶:۵۶
۱۶:۵۶
۱۶:۵۶
۱۶:۳۷
۱۶:۵۱
۱۸:۰۹
دو فرمان مهم فرمانده کل قوا خطاب به ملت ایران مخصوصا فعالان رسانه ای درمورد بحث ها و شبهات سیاسی؟
۱- در میدان تبلیغات و شبهات آرایش جنگی در مقابل دشمن بگیرید.
۲- در شبهه افکنی فقط دفاع نکنید، به نقاط ضعف دشمن هجوم بیاورید.
۱- در میدان تبلیغات و شبهات آرایش جنگی در مقابل دشمن بگیرید.
۲- در شبهه افکنی فقط دفاع نکنید، به نقاط ضعف دشمن هجوم بیاورید.
۱۸:۴۰
چگونه ایران با هک مداربستهها شلیک کرد؟
اعتراف تلخ صهیونیستها: دوربینهایمان چشم ایران بود
یوسی کارادی، رئیس سازمان سایبری اسرائیل:
ایران در جنگ ۱۲ روزه با هک دوربینهای مداربسته شهری و جادهای، تحرکات را رصد و موشکها را بهویژه علیه مؤسسه وایزمن دقیق هدایت کرد.
بیش از ۱۲۰۰ عملیات هک مبتنی بر مهندسی اجتماعی انجام شد که هر کدام دهها هزار اسرائیلی را هدف قرار داد.
هکرهای ایرانی به دوربینهای پارکینگها و بزرگراهها دسترسی یافته و افراد کلیدی را برای عملیات ترور یا ضربهزدن ردیابی میکردند.
پیش از حمله موشکی به مرکز وایزمن، ایمیلهای تهدیدآمیز برای کارکنان آن ارسال شد تا وحشت روانی ایجاد کند.
اعتراف تلخ صهیونیستها: دوربینهایمان چشم ایران بود
یوسی کارادی، رئیس سازمان سایبری اسرائیل:
ایران در جنگ ۱۲ روزه با هک دوربینهای مداربسته شهری و جادهای، تحرکات را رصد و موشکها را بهویژه علیه مؤسسه وایزمن دقیق هدایت کرد.
بیش از ۱۲۰۰ عملیات هک مبتنی بر مهندسی اجتماعی انجام شد که هر کدام دهها هزار اسرائیلی را هدف قرار داد.
هکرهای ایرانی به دوربینهای پارکینگها و بزرگراهها دسترسی یافته و افراد کلیدی را برای عملیات ترور یا ضربهزدن ردیابی میکردند.
پیش از حمله موشکی به مرکز وایزمن، ایمیلهای تهدیدآمیز برای کارکنان آن ارسال شد تا وحشت روانی ایجاد کند.
۱۸:۴۴
وقتی می گویند آرایش رسانه ای بگیرد منظور چیست؟
۵ تغییر اساسی برای آرایش جنگی رسانهای
رهبر انقلاب در دیدار با جامعه مداحان، دو نکته بسیار کلیدی را مطرح کردند.نخست اینکه ابرنزاع امروز، جنگ تبلیغاتی و رسانهای است؛ گزارهای با منطق روشن: اگر ذهنها، قلبها و باورها تسخیر شود، تسلط بر زیرساختها و حتی سرزمین، طبیعیترین و کمهزینهترین پیامد آن خواهد بود.دوم اینکه تأکید کردند در برابر دشمن باید آرایش جنگی گرفت. دشمن، معارف اسلامی، شیعی و انقلابی را هدف گرفته است؛ بنابراین نباید صرفاً رویکردی تدافعی داشت، بلکه باید به نقاط ضعف دشمن نیز هجمه برد.اما وقتی گفته میشود «آرایش جنگی بگیرید»، دقیقاً منظور چیست؟صرف کنشگری رسانهای یا حتی انقلابیبودن، بهمعنای آرایش جنگی نیست. آرایش جنگی، مختصات و الزامات مشخصی دارد.
یکم: مهندسی رسانهای در نسبت با دشمنآرایش جنگی، پیش از هر چیز، یک تصمیم شناختی است؛ یعنی پذیرفتن این واقعیت که میدان رسانه، محل واکنشهای پراکنده و سلیقهای نیست، بلکه میدان تقابل برنامهریزیشده با دشمن است. در این نگاه، اولویتها نه از علایق شخصی و جناحی، و نه از ذوق تولید محتوا، بلکه از فهم راهبرد دشمن استخراج میشود.باید دید دشمن چه میکند، چه چیزی را هدف گرفته و چه اثری بر مخاطب میگذارد؛ سپس کنش رسانهای متناسب با همان اثر طراحی شود. این تغییر، منطق رسانه را از «تولیدمحوری» به «اثرمحوری» تبدیل میکند.
دوم: سربازان جنگ رسانهایدر این جنگ، سرباز صرفاً تولیدکننده محتوا نیست؛ کنشگری است که ذهن و باور مخاطب را هدف میگیرد. نخستین شرط او ایمان است؛ نه شعاری، بلکه باور قلبی به حقانیت مسیر. کسی که خود دچار تردید و فرسودگی است، در جنگ باورها پیروز نمیشود.اما ایمان بهتنهایی کافی نیست. این میدان، میدان حرفهایهاست: علم ارتباطات، شناخت مخاطب، فهم الگوریتمها، سواد روایت و خلاقیت، ابزارهای ضروری این نبردند. در کنار اینها، شخصیت مجاهدانه لازم است؛ زیرا شکستن مارپیچ سکوت، هزینه دارد و شجاعت میخواهد.
سوم: فرماندهان و مدیران رسانهایاگر سربازان بازوان این جنگاند، مدیران رسانهای مغز آن هستند. فرمانده این میدان نمیتواند اسیر باندبازی، قبیلهگرایی و رقابتهای جناحی باشد. این جبهه، مدیرانی میخواهد که تکلیفشان با ایمان، انقلاب و وطن روشن باشد و تجربه زیسته این میدان را داشته باشند. مدیری که فشار و کمبود را نشناخته، تصمیم شجاعانه نمیگیرد.
چهارم: ساختار و میدان عملهیچ آرایش جنگی بدون زمین مناسب معنا ندارد. اگر دشمن در شبکههای اجتماعی و میدانهای زنده و تصویرمحور میجنگد، کنشگری در رسانههای ایستا، عملاً خارج از نزاع است. افزون بر این، ساختارها باید انعطافپذیر باشند. جنگ رسانهای ثابت نیست؛ گاهی جنگ روایت است و گاهی جنگ احساس. رسانهای که نتواند آرایش خود را بهموقع تغییر دهد، حتی با نیت درست، بازنده خواهد بود.
پنجم: جنگی برای همهمهمترین ویژگی این نبرد، ساختار شبکهای آن است. جنگ رسانهای، محدود به رسانههای مرجع یا نهادهای رسمی نیست. از تولید محتوا تا توزیع و بازنشر، حضور فعال در همه سطوح لازم است.در این میدان، هر فرد یک گره از شبکه است. هرکس، در هر جایگاهی که هست، باید برای خود نقشی فعال تعریف کند و آرایش جنگی بگیرد. این جنگ، تماشاگر ندارد.
" />
محسن مهدیان
۵ تغییر اساسی برای آرایش جنگی رسانهای
رهبر انقلاب در دیدار با جامعه مداحان، دو نکته بسیار کلیدی را مطرح کردند.نخست اینکه ابرنزاع امروز، جنگ تبلیغاتی و رسانهای است؛ گزارهای با منطق روشن: اگر ذهنها، قلبها و باورها تسخیر شود، تسلط بر زیرساختها و حتی سرزمین، طبیعیترین و کمهزینهترین پیامد آن خواهد بود.دوم اینکه تأکید کردند در برابر دشمن باید آرایش جنگی گرفت. دشمن، معارف اسلامی، شیعی و انقلابی را هدف گرفته است؛ بنابراین نباید صرفاً رویکردی تدافعی داشت، بلکه باید به نقاط ضعف دشمن نیز هجمه برد.اما وقتی گفته میشود «آرایش جنگی بگیرید»، دقیقاً منظور چیست؟صرف کنشگری رسانهای یا حتی انقلابیبودن، بهمعنای آرایش جنگی نیست. آرایش جنگی، مختصات و الزامات مشخصی دارد.
یکم: مهندسی رسانهای در نسبت با دشمنآرایش جنگی، پیش از هر چیز، یک تصمیم شناختی است؛ یعنی پذیرفتن این واقعیت که میدان رسانه، محل واکنشهای پراکنده و سلیقهای نیست، بلکه میدان تقابل برنامهریزیشده با دشمن است. در این نگاه، اولویتها نه از علایق شخصی و جناحی، و نه از ذوق تولید محتوا، بلکه از فهم راهبرد دشمن استخراج میشود.باید دید دشمن چه میکند، چه چیزی را هدف گرفته و چه اثری بر مخاطب میگذارد؛ سپس کنش رسانهای متناسب با همان اثر طراحی شود. این تغییر، منطق رسانه را از «تولیدمحوری» به «اثرمحوری» تبدیل میکند.
دوم: سربازان جنگ رسانهایدر این جنگ، سرباز صرفاً تولیدکننده محتوا نیست؛ کنشگری است که ذهن و باور مخاطب را هدف میگیرد. نخستین شرط او ایمان است؛ نه شعاری، بلکه باور قلبی به حقانیت مسیر. کسی که خود دچار تردید و فرسودگی است، در جنگ باورها پیروز نمیشود.اما ایمان بهتنهایی کافی نیست. این میدان، میدان حرفهایهاست: علم ارتباطات، شناخت مخاطب، فهم الگوریتمها، سواد روایت و خلاقیت، ابزارهای ضروری این نبردند. در کنار اینها، شخصیت مجاهدانه لازم است؛ زیرا شکستن مارپیچ سکوت، هزینه دارد و شجاعت میخواهد.
سوم: فرماندهان و مدیران رسانهایاگر سربازان بازوان این جنگاند، مدیران رسانهای مغز آن هستند. فرمانده این میدان نمیتواند اسیر باندبازی، قبیلهگرایی و رقابتهای جناحی باشد. این جبهه، مدیرانی میخواهد که تکلیفشان با ایمان، انقلاب و وطن روشن باشد و تجربه زیسته این میدان را داشته باشند. مدیری که فشار و کمبود را نشناخته، تصمیم شجاعانه نمیگیرد.
چهارم: ساختار و میدان عملهیچ آرایش جنگی بدون زمین مناسب معنا ندارد. اگر دشمن در شبکههای اجتماعی و میدانهای زنده و تصویرمحور میجنگد، کنشگری در رسانههای ایستا، عملاً خارج از نزاع است. افزون بر این، ساختارها باید انعطافپذیر باشند. جنگ رسانهای ثابت نیست؛ گاهی جنگ روایت است و گاهی جنگ احساس. رسانهای که نتواند آرایش خود را بهموقع تغییر دهد، حتی با نیت درست، بازنده خواهد بود.
پنجم: جنگی برای همهمهمترین ویژگی این نبرد، ساختار شبکهای آن است. جنگ رسانهای، محدود به رسانههای مرجع یا نهادهای رسمی نیست. از تولید محتوا تا توزیع و بازنشر، حضور فعال در همه سطوح لازم است.در این میدان، هر فرد یک گره از شبکه است. هرکس، در هر جایگاهی که هست، باید برای خود نقشی فعال تعریف کند و آرایش جنگی بگیرد. این جنگ، تماشاگر ندارد.
۱۸:۴۴