۱۰:۱۸
۱۰:۱۹
۱۷:۱۴
۱۷:۲۲
۳:۰۹
آشنائی با سرزمین فدک ( قسمت پنجم )
اعتراض حضرت فاطمه (س) به ابوبکر بدلیل غصب فدک
هنگامیکه پس از شهادت رسول خدا (ص) ، ابوبکر وکیل حضرت فاطمه (س) را اخراج نمود و فدک را غصب کرد ، حضرت فاطمه (س) خود به نزد ابوبکر رفتند و بصورت رسمی به غصب فدک اعتراض کردند ، و تصریح نمودند :درحالیکه فدک تحت تصرف من بوده و من در زمان حیات پیامبر (ص) از آن استفاده می کرده ام ، فدک را از من گرفته ای ؟
کتاب سلیم بن قیس ، ص۱۰۰ ، سلیم بن قیس الهلالی ، قرن اول هجری :« قد قالت فاطمة (س) حین أراد انتزاعها و هی فی یدها :ألیست فی یدها و فیها وکیلی ، و قد أکلت غلتها و رسول الله (ص) حی ؟ترجمه :« هنگامیکه ابوبکر خواست فدک را از دست حضرت فاطمه (س) بگیرد ، حضرت به او فرمودند :آیا فدک در اختیار من نبود درحالیکه وکیل من در آنجا مستقر بود ؟آیا در زمان حیات رسول خدا (ص) من از غلات فدک استفاده نمی کردم ؟
الإختصاص ، ص۱۸۳ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری :« ... عن أبی عبدالله (ع) قال ...فأتته فاطمة (س) فقالت : یا أبابکر ادعیت أنک خلیفة أبی و جلست مجلسه ، و انک بعثت إلی وکیلی فأخرجته من فدک و قد تعلم أن رسول الله (ص) صدق بها علی و أن لی بذلک شهودا ... »ترجمه :« امام صادق (ع) فرمودند :... حضرت فاطمه (س) نزد ابوبکر آمدند و فرمودند : ای ابوبکر ، ادعا کرده ای جانشین پدرم هستی و در جایگاه او نشسته ای ، و کسی را به سراغ وکیل من فرستاده ای و او را از فدک اخراج کرده ای ، درحالیکه خود می دانی که رسول خدا (ص) فدک را به من بخشید و من شاهدینی دارم ... »
علاوه بر موارد فوق منابع متعددی ، اعتراض حضرت فاطمه (س) به ابوبکر را نقل نموده اند که برخی از آنها عبارتند از : تفسیر العیاشی ، ج۲ ، ص۲۸۷ ، محمد بن مسعود عیاشی ، قرن چهارم هجری تفسیر البرهان ، ج۳ ، ص۵۲۰ ، سید هاشم بن سلیمان بحرانی ، قرن یازدهم الإحتجاج ، ج۱ ، ص۹۰ ، احمد بن علی طبرسی ، قرن ششم هجری تاریخ المدینة المنورة ، ج۱ ، ص۱۹۶ ، إبن شبة النمیری ، قرن سوم ، اهل سنت
اعتراض حضرت فاطمه (س) به ابوبکر بدلیل غصب فدک
هنگامیکه پس از شهادت رسول خدا (ص) ، ابوبکر وکیل حضرت فاطمه (س) را اخراج نمود و فدک را غصب کرد ، حضرت فاطمه (س) خود به نزد ابوبکر رفتند و بصورت رسمی به غصب فدک اعتراض کردند ، و تصریح نمودند :درحالیکه فدک تحت تصرف من بوده و من در زمان حیات پیامبر (ص) از آن استفاده می کرده ام ، فدک را از من گرفته ای ؟
کتاب سلیم بن قیس ، ص۱۰۰ ، سلیم بن قیس الهلالی ، قرن اول هجری :« قد قالت فاطمة (س) حین أراد انتزاعها و هی فی یدها :ألیست فی یدها و فیها وکیلی ، و قد أکلت غلتها و رسول الله (ص) حی ؟ترجمه :« هنگامیکه ابوبکر خواست فدک را از دست حضرت فاطمه (س) بگیرد ، حضرت به او فرمودند :آیا فدک در اختیار من نبود درحالیکه وکیل من در آنجا مستقر بود ؟آیا در زمان حیات رسول خدا (ص) من از غلات فدک استفاده نمی کردم ؟
الإختصاص ، ص۱۸۳ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری :« ... عن أبی عبدالله (ع) قال ...فأتته فاطمة (س) فقالت : یا أبابکر ادعیت أنک خلیفة أبی و جلست مجلسه ، و انک بعثت إلی وکیلی فأخرجته من فدک و قد تعلم أن رسول الله (ص) صدق بها علی و أن لی بذلک شهودا ... »ترجمه :« امام صادق (ع) فرمودند :... حضرت فاطمه (س) نزد ابوبکر آمدند و فرمودند : ای ابوبکر ، ادعا کرده ای جانشین پدرم هستی و در جایگاه او نشسته ای ، و کسی را به سراغ وکیل من فرستاده ای و او را از فدک اخراج کرده ای ، درحالیکه خود می دانی که رسول خدا (ص) فدک را به من بخشید و من شاهدینی دارم ... »
علاوه بر موارد فوق منابع متعددی ، اعتراض حضرت فاطمه (س) به ابوبکر را نقل نموده اند که برخی از آنها عبارتند از : تفسیر العیاشی ، ج۲ ، ص۲۸۷ ، محمد بن مسعود عیاشی ، قرن چهارم هجری تفسیر البرهان ، ج۳ ، ص۵۲۰ ، سید هاشم بن سلیمان بحرانی ، قرن یازدهم الإحتجاج ، ج۱ ، ص۹۰ ، احمد بن علی طبرسی ، قرن ششم هجری تاریخ المدینة المنورة ، ج۱ ، ص۱۹۶ ، إبن شبة النمیری ، قرن سوم ، اهل سنت
۳:۱۰
۱۳:۴۸
۱۸:۲۳
۶:۴۶
۱۵:۳۰
۷:۵۵
۱۱:۱۱
آشنائی با سرزمین فدک ( قسمت ششم )
ناتوانی ابوبکر در برابر دلائل حضرت فاطمه (س) و به انحراف کشاندن موضوع و نسبت دروغ دادن به پیامبر (ص)
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) با ارائه دلائل محکم بصورت رسمی اعتراض کردند ، چون ابوبکر در برابر مالکیت قطعی ایشان جوابی نداشت ، موضوع را به انحراف کشاند :۱) با مطرح کردن موضوع ارث۲) و جعل حدیث دروغین۳) و نسبت دادن دروغ به پیامبر (ص)بدنبال فرار از رسوایی بیشتر بود
الإختصاص ، ص۱۸۳ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری :عن أبی عبدالله (ع) قال :« ... و انک بعثت إلی وکیلی فأخرجته من فدک و قد تعلم أن رسول الله (ص) صدق بها علی و أن لی بذلک شهودا ،و قال لها : إن النبی (ص) لا یورث ... »ترجمه :« امام صادق (ع) فرمودند :حضرت فاطمه (س) به ابوبکر فرمودند :و کسی را به سراغ وکیل من فرستاده ای و او را از فدک اخراج کرده ای ، درحالیکه خود می دانی که رسول خدا (ص) فدک را به من بخشید و من شاهدینی دارم ،ابوبکر در جواب گفت : پیامبر (ص) ارث نمی گذارد »
هنگامیکه پیامبر (ص) خود فدک را به دخترشان هدیه دادند ، فدک از مالکیت ایشان خارج شد ، پس به یقین فدک مربوط به ارث اموال پیامبر (ص) نمی شود ،اما ابوبکر با مطرح کردن موضوع ارث ، موضوع را از مسیر اصلی آن به انحراف کشاند
البته حضرت فاطمه (س) با بیان آیه ۱۶ سوره نمل که می فرماید :« و ورث سلیمان داود .... »( و سلیمان از داود ارث برد )بر او ثابت کردند که از دیدگاه قرآن ، پیامبران به فرزندانشان ارث می دهند ،و دروغ بودن سخن ابوبکر را ثابت نموده و او را رسوا نمودند( الإختصاص ، شیخ مفید ، ص۱۸۳ )
ابوبکر با جعل حدیثی دروغین ، که پیامبر (ص) گفته « ما انبیاء ارث نمی گذاریم » ، و نسبت دروغ دادن به پیامبر (ص) ، اولین کسی بود که بصورت رسمی پس از شهادت رسول خدا (ص) ، حرمت حضرت و کلام نورانی ایشان را شکست و به خود جرأت داد در برابر مردم به رسول خدا (ص) نسبت دروغ دهد و پایه گذار بدعت ها در اسلام شد
ناتوانی ابوبکر در برابر دلائل حضرت فاطمه (س) و به انحراف کشاندن موضوع و نسبت دروغ دادن به پیامبر (ص)
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) با ارائه دلائل محکم بصورت رسمی اعتراض کردند ، چون ابوبکر در برابر مالکیت قطعی ایشان جوابی نداشت ، موضوع را به انحراف کشاند :۱) با مطرح کردن موضوع ارث۲) و جعل حدیث دروغین۳) و نسبت دادن دروغ به پیامبر (ص)بدنبال فرار از رسوایی بیشتر بود
الإختصاص ، ص۱۸۳ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری :عن أبی عبدالله (ع) قال :« ... و انک بعثت إلی وکیلی فأخرجته من فدک و قد تعلم أن رسول الله (ص) صدق بها علی و أن لی بذلک شهودا ،و قال لها : إن النبی (ص) لا یورث ... »ترجمه :« امام صادق (ع) فرمودند :حضرت فاطمه (س) به ابوبکر فرمودند :و کسی را به سراغ وکیل من فرستاده ای و او را از فدک اخراج کرده ای ، درحالیکه خود می دانی که رسول خدا (ص) فدک را به من بخشید و من شاهدینی دارم ،ابوبکر در جواب گفت : پیامبر (ص) ارث نمی گذارد »
هنگامیکه پیامبر (ص) خود فدک را به دخترشان هدیه دادند ، فدک از مالکیت ایشان خارج شد ، پس به یقین فدک مربوط به ارث اموال پیامبر (ص) نمی شود ،اما ابوبکر با مطرح کردن موضوع ارث ، موضوع را از مسیر اصلی آن به انحراف کشاند
البته حضرت فاطمه (س) با بیان آیه ۱۶ سوره نمل که می فرماید :« و ورث سلیمان داود .... »( و سلیمان از داود ارث برد )بر او ثابت کردند که از دیدگاه قرآن ، پیامبران به فرزندانشان ارث می دهند ،و دروغ بودن سخن ابوبکر را ثابت نموده و او را رسوا نمودند( الإختصاص ، شیخ مفید ، ص۱۸۳ )
ابوبکر با جعل حدیثی دروغین ، که پیامبر (ص) گفته « ما انبیاء ارث نمی گذاریم » ، و نسبت دروغ دادن به پیامبر (ص) ، اولین کسی بود که بصورت رسمی پس از شهادت رسول خدا (ص) ، حرمت حضرت و کلام نورانی ایشان را شکست و به خود جرأت داد در برابر مردم به رسول خدا (ص) نسبت دروغ دهد و پایه گذار بدعت ها در اسلام شد
۱۱:۱۴
۱۱:۱۴
۱۱:۱۷
۱۹:۱۷
۲۰:۰۶
۱۴:۱۴
۳:۵۳
آشنائی با سرزمین فدک ( قسمت هفتم )
ارائه دلائل و اقامه شهادت شهود برای مالکیت حضرت فاطمه (س) ، و صدور سند فدک توسط ابوبکر و پاره کردن آن توسط عمر
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) بصورت رسمی به غصب فدک اعتراض نمودند ، ابوبکر گفت : دلائل خود را ارائه کنید ،حضرت فاطمه (س) از حضرت علی (ع) و أم أیمن خواستند که شهادت دهند ،و آندو در حضور ابوبکر و عمر شهادت دادند که پیامبر (ص) در زمان حیات خود فدک را به حضرت بخشیده اند ،اما ابوبکر و عمر شهادت ایندو را نپذیرفتند ،حضرت فاطمه (س) با غضب از جا بلند شدند و فرمودند :خدایا ، ایندو نفر به دختر محمد (ص) پیامبرت ، ستم کردند پس بر آندو ( عذاب ) سخت قرار بده
پس از آن روز ، حضرت فاطمه (س) به همراه امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام به درب خانه مهاجرین و انصار رفتند و تقاضای یاری نمودند اما هیچکس آنان را یاری نکرد
امیرالمومنین (ع) به حضرت فاطمه (س) توصیه نمودند ، زمانی که ابوبکر تنها است و عمر در کنار او نیست ، برای مطالبه فدک بروید ،هنگامیکه حضرت فاطمه (س) نزد ابوبکر آمدند و مستند به دلائل و شهادت های اقامه شده ، فدک را مطالبه نمودند ،ابوبکر پذیرفت و بر روی کاغذی حکم بازگشت فدک به حضرت فاطمه (س) را نوشت و به ایشان تحویل داد ،حضرت نامه فدک را تحویل گرفتند و بسوی منزل بازگشتند ، در بین راه عمر با آن حضرت روبرو شد و گفت : ای دختر محمد (ص) ، این نوشته ای که همراه تو است ، چیست ؟حضرت فرمودند : نامه ای است که ابوبکر برای استرداد فدک نوشته است ، عمر گفت : کاغذ را به من تحویل دهید ،حضرت امتناع کردند ،عمر با پا به بدن حضرت کوبید و سپس با سیلی به صورت ایشان کوبید و کاغذ را از دست حضرت کشید و پاره کرد
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) در مسجد النبی در اعتراض به عملکرد غاصبین و منافقین سخنرانی کردند ، علاوه بر غصب خلافت امیرالمومنین (ع) به غصب فدک نیز اعتراض نمودند
ألإختصاص ، ص۱۸۴ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری ألإحتجاج ، ج۱ ، ص۲۳۵ ، احمد بن علی طبرسی ، قرن ششم هجری
کاروان حج تمتع ۱۷۳۱۵تهران/همای فرد
ارائه دلائل و اقامه شهادت شهود برای مالکیت حضرت فاطمه (س) ، و صدور سند فدک توسط ابوبکر و پاره کردن آن توسط عمر
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) بصورت رسمی به غصب فدک اعتراض نمودند ، ابوبکر گفت : دلائل خود را ارائه کنید ،حضرت فاطمه (س) از حضرت علی (ع) و أم أیمن خواستند که شهادت دهند ،و آندو در حضور ابوبکر و عمر شهادت دادند که پیامبر (ص) در زمان حیات خود فدک را به حضرت بخشیده اند ،اما ابوبکر و عمر شهادت ایندو را نپذیرفتند ،حضرت فاطمه (س) با غضب از جا بلند شدند و فرمودند :خدایا ، ایندو نفر به دختر محمد (ص) پیامبرت ، ستم کردند پس بر آندو ( عذاب ) سخت قرار بده
پس از آن روز ، حضرت فاطمه (س) به همراه امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام به درب خانه مهاجرین و انصار رفتند و تقاضای یاری نمودند اما هیچکس آنان را یاری نکرد
امیرالمومنین (ع) به حضرت فاطمه (س) توصیه نمودند ، زمانی که ابوبکر تنها است و عمر در کنار او نیست ، برای مطالبه فدک بروید ،هنگامیکه حضرت فاطمه (س) نزد ابوبکر آمدند و مستند به دلائل و شهادت های اقامه شده ، فدک را مطالبه نمودند ،ابوبکر پذیرفت و بر روی کاغذی حکم بازگشت فدک به حضرت فاطمه (س) را نوشت و به ایشان تحویل داد ،حضرت نامه فدک را تحویل گرفتند و بسوی منزل بازگشتند ، در بین راه عمر با آن حضرت روبرو شد و گفت : ای دختر محمد (ص) ، این نوشته ای که همراه تو است ، چیست ؟حضرت فرمودند : نامه ای است که ابوبکر برای استرداد فدک نوشته است ، عمر گفت : کاغذ را به من تحویل دهید ،حضرت امتناع کردند ،عمر با پا به بدن حضرت کوبید و سپس با سیلی به صورت ایشان کوبید و کاغذ را از دست حضرت کشید و پاره کرد
هنگامیکه حضرت فاطمه (س) در مسجد النبی در اعتراض به عملکرد غاصبین و منافقین سخنرانی کردند ، علاوه بر غصب خلافت امیرالمومنین (ع) به غصب فدک نیز اعتراض نمودند
ألإختصاص ، ص۱۸۴ ، شیخ مفید ، قرن چهارم هجری ألإحتجاج ، ج۱ ، ص۲۳۵ ، احمد بن علی طبرسی ، قرن ششم هجری
کاروان حج تمتع ۱۷۳۱۵تهران/همای فرد
۳:۵۴