عکس پروفایل خانه آوندخ

خانه آوند

۹۹۴عضو
سوار آسانسور که شدم، جمله‌های همیشگی چنگ زد به وجودم...
این بچه مادر می‌خواد.
اگه بهونه بگیره چیundefined
چقدر بهت میدن که حاضری این طفل معصوم رو ول کنی و بری بیمارستانundefined

آسانسور توی طبقه بخش زنان و زایمان ایستاد. نگاهی توی آینه کردم و لبام رو کشیدم تا با یه لبخند، چروک‌های پیشونیم باز بشه.
آدامس نعنایی‌ای رو که گوشه دهنم قایم کرده بودم جویدم تا مزه‌ی تلخ دهنم کمتر بشه.

هنوز پام رو توی بخش نذاشته بودم که موبایلم زنگ خورد...
سپهر گریه می‌کنه؛ خرسشو می‌خواد.
لای رختخوابو دیدی؟
آره ایناهاش.

توی ایسنگاه پرستاری پرونده‌های بیمارا رو برداشتم و بهشون نگاهی انداختم. صدای گریه‌ی سپهر پیچید توی گوشم.
باید آنژوکت تخت ۱۲ عوض بشه.
چشمام به پرستار شیفت قبله و سر تکون میدم. نکنه گریه‌ش از دلتنگی باشه؟

سفکسیم بیمار تخت ۶ رو دادم.
همکارم که متوجه شد توی یه دنیای دیگه‌م گفت:حواست هست؟

به خودم اومدم و گفتم:
یاسمن جان یه لحظه به من مهلت بده.
رفتم صورتم رو آب زدم و روبروی آینه چندتا نفس عمیق کشیدم و گفتم:-خدایا من خودم و سپهر رو به تو می‌سپارم، تو می‌تونی هر قدمی که من برای آرامش این مامانا و نوزادهای پاکشون برمی‌دارم، آرامش کنی توی دل پسرم.
موبایلم رو باز کردم تا یه خبر از خونه بگیرم. دیدم همسرم یه عکس فرستاده؛ سپهر خرسی رو بغل گرفته بود و آروم خوابیده بود.
قال رسول‌الله (صلی الله علیه وآله):
"من اعان، ضعیفا فی بدنه علی امره اعانه الله علی امره"
هرکس انسانی را که ناتوانی جسمی دارد یاری کند، خداوند او را در کارهایش یاری می‌دهد.
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۷:۲۸

thumnail
undefinedهمونقدر که وقتی به کسی که داره خفه میشه بگیم «چیزی نیست» «شلوغش نکن»، داریم به سلامت جسمیش آسیبundefined می‌زنیم
اگه به یه مامانی که خسته و کلافهundefined ست بگیم «تو بلد نیستی» «چرا خونه‌ت شلخته‌ست» «چرا اینجوری بچه‌تو تربیت کردی» همونقدر به سلامت روانیشundefined آسیب جدی زدیم.
پیشنهاد میکنم ویدیو رو ببینید چون خیلی قشنگ این موضوع رو نشون داده.undefined
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۳:۵۹

تا حالا چند تا کلاسundefined و دوره رفتی برای اینکه مامان بهتری باشیundefined چند تا کتاب خوندیundefinedقراره با این کتاب و کلاسا چه اتفاقی برات بیفتهundefined
بلهundefined️ با کلاس رفتن آگاهیت بیشتر میشه؛ ولی ممکنه حالتم بدتر بشه. چراundefinedچون توی این کلاس و کتابا undefinedممکنه با خود واقعیت مواجه بشی که اگه همراه با شفقتundefined نباشه میتونه آسیب زا باشه.
کلاس و دوره رفتن و کتاب خوندن یک گزینه عالیundefined برای رشدundefined و بهتر شدن ماست. اما چرا لازمه در کنار اینا شفقتundefined به خود داشته باشیمundefinedچون وقتی با خودمون مهربون باشیم اول از همه به صدایی که در ذهنundefined ما وجود داره و دائماً داره ما رو نقد می کنه و اغلب اوقات هم بسیار منتقد تند و تیزیه توجه می کنیم.اول از همه لازمه که این صدا رو تشخیص بدیم و زمانی که به سمت سرزنش بیش از حد منحرف شد اون رو تشخیص بدیم. این به این معنی نیست که به خودمون بگیم که چقدر عالی هستیم، بلکه به معنی صحبت کردن با خودمون با مهربانی، بدون قضاوت، و به همون شیوه‌ایه که با عزیزانمون صحبت میکنیم.
undefined اینطوری روی زندگی خودمون مدیریت بیشتری خواهیم داشت.
آموزش مهارت خودشفقتی کیفیت زندگیتو بالا میبره. دوره «مشفق جیبی» رو از دست نده.
لینک ثبت نامundefinedundefinedhttps://zil.ink/khaneavand

۳:۲۵

وقتی مامانundefinedundefined شدم با چالش‌ها و شیرینی‌های خاصی روبه‌رو شدم که هر کدومشون بخشی از وجودم رو تغییر داد. اما یکی از مهم‌ترین تجربه‌هام این بود که گاهی کارهایی انجام می‌دادم که به نظر خودم بهترین کارundefined بود ولی برعکس حال من رو بدترundefined می‌کرد و از هدفم دور می‌شدم.
undefined(بعد از شرکت در دوره «مشفق جیبی» و آشنا شدن با خطاهای شناختی تازه فهمیدم مشکل کجاست!!) undefined
خطای اولundefined بازخوردهای غلطروزهای اولی که فرزندمundefined به دنیا اومده بود، همش نگران بودم که آیا به اندازه کافی مامان خوبی هستم یا نه؟؟؟ این نگرانی باعث می‌شد گاهی به حرف‌هاundefined و واکنش‌های بقیه بیش از حد توجهundefined کنم و خودم رو با بقیه مامانا مقایسه کنم.
undefined به مرور و بعد از تحمل کلی فشار و سختی فهمیدم که هر مامانی ماجرا و چالش‌های خودش رو داره و مقایسه فقط باعث ناراحتی میشه و نمیذاره از لحظه‌های شیرین مادری لذت ببری.
خطای دومundefined پیش‌فرض‌های نادرست
فکر می‌کردم باید همیشه همه چیز تحت کنترل باشه و دقیقا طبق برنامهundefined پیش بریم؛ بچه‌م سر ساعت بخوابه، بیدار بشه، شیر بخوره و حتی سرساعت پوشکش رو عوض کنم!
undefined ولی توی دنیای واقعی گاهی خیلی راحت همه‌چیز در کسری از ثانیه به‌هم می‌ریخت! یواش یواش یادگرفتم انعطاف‌پذیری بخشی از دنیای مادریه.
خطای سومundefined انتظار کامل بودن
اولا فکر می‌کردم هممممه‌ چیز از ظاهر خودم تا مرتب بودن خونه و غذاییundefined که درست می‌کنم و حتی نحوه رفتار بچه‌م با بقیه باید بی‌نقص باشه.
undefined اما حالا فهمیدم رشد من توی انجام این کارها با وجود همه‌ی نقص‌هاییه که دارم و اینکه قراره پا‌به‌پای فرزندم یادبگیرم.
وقتی این خطاهای شناختی رو فهمیدم، تونستم بهتر از خودم مراقبت کنمundefined و یاد بگیرم که گاهی باید فقط به قلب و فطرتم اعتماد کنم.
چیزی که دوست دارم همه مامان‌ها بدونن اینه که:undefined با خودتون مهربون باشین! undefined به خودتون سخت نگیرین. و undefinedهمیشه یادتون باشه که هیچ مادری کامل نیست.آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۹:۱۳

مـــادر هر کاری کند اهالی خانه یــاد میگیرندمثلا اگر شهیـــد شود....undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined#فاطمیه#حضرت-زهرا

۱۲:۵۴

یه مامانِ از دور خیلی ایده‌آلی در اقوام شوهر من هست. از وقتی یادمه بچه‌هاشundefinedundefined ساعت نه شب خواب بودن و یه جورایی الگوی خواب بچه‌هاش زبا‌نزد فامیل بود.هر وقت کسی جلو من می گفت: «فلانی بچه هاش ۹ شب بیهوش می‌شن.» من به خودم می‌گرفتم که داره به من تیکه میندازه.undefined
خودم رو سرزنش می کردم. به خودم می‌گفتم: «چقدر تو بی عرضه ای که نمی‌تونی ساعتundefined خواب بچه‌هاتو تنظیم‌ کنی.»
یا وقتی مسافرت دست جمعی می‌رفتیم به زور سعیمو می کردم که زود بیدار شم و بچه‌هام رو بیدار کنم تا آبرومون نره.undefined
از ساعت ۸ صبح گوشیم آلارم میزززد تا ساعت ۱۰ من بالاخره بیدار می‌شدم.
حتی مورد پیش اومده بود که ۹ صبح از اتاق میومدم بیرون یه صبح بخیر می‌گفتم که یعنی ما بیداریم و بعد میومدم تو اتاق و به ادامه خوابم میپرداختم.undefined
تا اینکه تابستون شد و قرار بود از مهر ماه دخترم بره پیش دبستان. توی مدرسه جلسه گذاشتن و معاون مدرسه گفت: «خواب بچه ها رو از همین الان تنظیم کنین که اول مهر اذیت نشن.»
از اینکه به این بهانه مجبور بودم بالاخره ساعت خوابشون رو تنظیم کنم و می‌تونستم بالاخره مامان باکلاس و کاردرستی بشم خیلی خوشحال بودم.undefined
با همسرم به زور و به هزار زحمت تونستیم بعد از یک ماه ساعت خوابمون رو بیاریم جلو. دیگه مهمونی‌هایی که دیر برگزار می‌شد رو نمی‌رفتیم. هر جا که بودیم عصر برمی‌گشتیم خونه و خلاصه خیلی باکلاس طور به ساعت خواب بچه‌ها اهمیت میدادیم.undefined
احساس مامان خفن و توانمند داشتمundefinedو حسابی توی این نقش فرو رفته بودم. یک شب وسط مهمونی قوم شوهر، وقتی بچه‌ها رو تو اتاق خوابوندم و اومدم تو جمع خانم‌ها نشستم؛ یه بزرگی گفت: «مونا دختر صدیقه خانوم رو دیدی؟ بچه هاش تا ظهر می‌خوابن. اون روز می‌گفت من اصلا بهشون سخت نمیگیرم و میگم بزار تا بچه هستن هرچقدر می خوان کیف کنن. خیلی مامانِ با محبتیه!!»
و از همونی که همیشه به مزایای خواب زود هنگام اشاره می‌کرد شنیدم: «اینقدر زود این طفلیا رو میخوابونی که نمی‌زاری از چیزی لذت ببرن.»undefined
انگار دنیا رو سرم آوار شد.یاد داستان ملانصر الدین و الاغش افتادم.
چند روزه از خودم می پرسم «تا کی میخوای برای پسند مردم کاری کنی و توی ذوقت بخورهundefined»
تا حالا شده خوشامد دیگران، تو مدل تربیت کردن شما تاثیر بذارهundefined
undefinedنویسنده: فاطمه مردانی
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۱۴:۰۲

thumnail
undefinedشاید برای شما هم این سوال پیش اومده باشه که چرا از وقتی مادر شدید آستانه تحملتون پایین‌تر اومدهundefinedممکنه زودتر عصبانیundefined بشید و واکنش نشون بدید.حقیقتش اینه که ما هیچوقت کودکیمونundefined رو کامل پشت سر نمیذاریم.undefined
درون همه ما کودکیundefined وجود داره که احتیاج به مراقبت و توجه داره.
کودکی یک زمانی زندگیش کردیم اما رفته رفته انگار دیگه نمیبینیمش. صداش رو نمیشنویم. فراموشش کردیم.
اما وقتی مادرundefined میشیم.......
ادامه در لینک زیرundefinedundefinedhttps://www.instagram.com/reel/DCypJniJYeX/?igsh=MXR1YjNpYXVuemo4Mw==

۶:۴۱

thumnail
undefinedبه خودت برچسب نزنundefined
تو یه مامان عصبی و کم‌طاقت نیستی.undefined
فقط لازمه بیشتر از قبل به نیازهات توجه کنی.undefined
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۶:۴۲

هرکسی بهم میرسه میگه خب دیگه الحمدلله سر سومی کلی تجربه داری و دیگه قلقش دستت اومده. من فقط توی دلم آه میکشم که هععی...کدوم تجربه؟undefinedیکی از یکی ناموفق‌تر و همراه با خاطرات تلخ.
یادمه بچه اولم که خیلی کوچیک بود توی یک جمع سه نفره از دوستان، یکی به دیگری که بچه‌ی بزرگتری داشت گفت: یه کم راهنماییم کن. میخوام بچه‌ام رو از پوشک بگیرم.اون دوستمون گفت راستش کاش از کس دیگه‌ای بپرسی. من خیلی تجربه پیروزمندانه‌ای نداشتم! من تو دلم گفتم: وااا undefinedیعنی چی؟ حالا که بالاخره از پوشک گرفتیش و یه تجربه‌ای داری! اما الان با گوشت و پوست حرف اون دوستم رو میفهمم و جوابم به همه کسانی که ازم میپرسن همون جواب دوستمه.
undefinedکلا مادری انگار نقطه عطفیه در تحول و قضاوت‌ها. قضاوت‌هایی که از نوجوانی یا شاید حتی قبل‌تر در مورد سایر مادرها و بچه‌ها داشتیم. به مرور به رفتار تمام مادرانی که تو عمرت دیدی تاحدودی حق میدی.undefined
یهو به خودت میای میبینی بعد از یک عمر نقد و افاضات فرهیخته‌طور در مورد مضرات undefinedگوشی دادن به بچه‌ها یاحداقل در بهترین و متواضع‌ترین حالت،نوچ نوچ‌هایی که توی دلت نثار دیگران کردی الان وسط هیئتی و گوشی رو دادی دست بچه‌ت که بازی کنه و پنج دقیقه بیخیال تو بشه.
یهو یه روز دلت برای اون مامانی که هفت هشت سال پیش توی خیابون داشت بچه‌ش رو بلند بلند دعوا میکرد میسوزه. با خودت میگی حتما اون لحظه از خودش بیشتر از همه دنیا متنفر بوده و تا چند شب از عذاب وجدان خواب راحت نداشته.undefined
دیگه میفهمی وقتی یه مامانی ساده و شلخته مهمونی میومد و میگفت حوصله نداشتم به خودم برسم یعنی چی.
به اون دوستانی که از وقتی بچه‌دار شدن دیگه سالی به دوازده ماه زنگ بهت نمیزدن حق میدی و از فکرهایی که در موردشون میکردی شرمنده میشی. یه وقتی میرسه دیگه اسم اون مادری که توی مهمونی بچه‌ش داره یه خرابکاری میکنه و خیلی به روی خودش نمیاره رو نمیگذاری تنبل و با خودت میگی حتما دیگه بریده و دوست داره برای چند لحظه هم که شده وانمود کنه اتفاقی نیفتاده.
از یه جایی به بعد یادآوری صحنه‌ای که یه مادری در حالی که یک ساعت ممتد داشت از دست کارای بد بچه‌ش و سختی بچه‌داری غر میزد و در کسری با فکر کردن به بچه دوم قند تو دلش آب میشهundefined دیگه اصلا متناقض و عجیب و بی‌منطق به نظر نمیرسه که هیچ، تازه به نظرت خیلی شجاع و آینده‌نگر بوده که اون قابلیت رو داشته و روحیه‌اش ستودنی بوده. تازه یه سری از درک کردن‌ها تا قبل از بچه دوم و سوم مرحله‌اش قفله و با به دنیا آمدن اونا تازه قفلش باز میشه!
خلاصه که از یه جایی به بعد دیگه سعی میکنی هیچ مادری رو قضاوت نکنی!undefined چون تو نمیدونی که اون لحظه چه فشاری روشه و یا اینکه حداقل ۲۴ ساعت گذشته‌اش رو چطور گذرونده.
شاید همینه که مادر شدن پر از رشده.
توی هیچ دانشگاهی درس قضاوت نکردن آدم‌ها رو نمیشه انقدر عملی آموخت.
undefinedنویسنده: عطیه سرائی
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۶:۱۳

thumnail
undefinedدوره کتابخوانیundefined
این کتاب به دردت نمیخوره اگه فکر میکنیundefinedundefinedundefined
باید یه مادر بی عیب و نقص باشی.

undefinedقراره چه کتابی رو بخونیم؟«سفر قهرمانی مادرانگی، یافتن خود و مواجهه با آن»undefined اثر لیزا مارچیانو.
undefinedموضوع کتاب چیه؟نویسنده سعی کرده بر اساس شیوه یونگ -روانشناس معروف- این موضوع رو بررسی کنه «آیا دنیای مادری با چالش‌های بی‌شمارش می‌تونه فرصتی برای رشد و تعالی مادر فراهم کنه؟»
undefinedچرا این کتاب؟ undefinedچون برنده چندین جایزه بهترین کتاب فرزندپروری شده.undefinedچون دیدتون رو نسبت به مادری متحول می‌کنه.undefinedچون با خوندش ابعاد درونی مادرانگی خودتون رو کشف می‌کنید.undefinedپس خوندش برای هر مادری از نون شب واجب‌تره.
undefinedundefinedبه چه کسانی پیشنهاد میشه؟undefinedبه همه مادران و کسانی که قصد مادر شدن دارنundefinedبه همه کسانی که در پی شناخت یونگ، مادرانگی و «خود» هستن.
undefined تسهیلگرش کیه؟خانم رضوانه شریعتی مدیر و کوچ مجموعه آوند.تسهیلگر دوره‌های والدگری.
undefined کجا برگزار میشه؟در محیط آنلاین «زوم»
undefined یکشنبه‌ها ۲، ۹، ۱۶ و ۲۳ دی ماه.undefinedساعت ۱۰ الی ۱۱:۳۰
undefinedهزینه دوره: ۲۵۰ هزار تومان.
undefined ظرفیت دوره محدوده.
undefined لینک ثبت نام :https://khane-avand.com/course/safar-ghahramani/

۶:۲۹

خانه آوند..mp3

۰۲:۱۶-۴.۱۷ مگابایت
از سکوت صبح و خواب پسرا استفاده کردم تا کارهام رو پیش ببرم.هدفونundefined رو توی گوشم گذاشتم و برنج رو پیمونه کردم.پادکست رو پخش کردم: «از زهرا (سلام‌الله علیها) نقل شده: اِن‌الحیاءَ من الایمان؛ حیا از ایمان است و...»از ذهنم گذشت من سه تا پسرundefinedundefinedundefined دارم، دختر ندارم که دغدغه حیا داشته باشم.حواسم به صوت بود و دستم به کار که یهو یه حجم کوچولو جلوم ظاهر شد. از جا پریدم؛ برهان پیرهنم رو می‌کشید و می‌گفت: «بَبَل، بَبَل!» دستم رو روی قلبم فشار دادم و گفتم: «دلم ریخت وروجک! بیا بغلم بریم عوض»
هدفون رو درآوردم و بردمش توی دستشویی.سلمان چشماش رو مالید و گفت: «سلام مامان» برهان جیغ کشید: «نیدا نتُن!» -قدتو برم، داداش نگاه نمی‌کنه.پوشک برهان رو که بستم، سبحان هم بیدار شده بود. گوش تیز کردم، شنیدم که به سلمان میگه برو بیرون میخوام لباس فوتبالیundefined️ بپوشم.
چایundefined️ ریختم.عطرش رو با هل و گل‌سرخ بالا کشیدم.
زنگ در خونه خورد. سلمان درو باز کرد و با اخم برگشت:- مامان واسه پروین خانم دوتا تخم‌مرغ ببر._ من دستم بنده پسرم._دوست ندارم ببرم آخه بازم لپم رو کشید.سمت یخچال رفتم تا خنده‌ام رو مخفی کنم و گفتم:_باشه خودم می‌برم ولی ایشون میدونه شما ۹ سالته و هنوز مرد نشدی، بعدم بنده خدا پیره مثل مامان‌جون می‌مونه.چشمم افتاد به هدفونم و یاد حرف استاد افتادم: «حیا یک امر فطریه»؛ چادرمو سرم کشیدم و خدا رو برای حیای پسرام شکر کردم.
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۷:۱۸

thumnail
undefinedاگه مادری، اینundefinedundefinedundefined کتابو بخون و یه عمر از خودت تشکر کن.undefined

خبر دارین که از ۲ دی قراره دوره کتابخوانیundefined همین کتاب جذاب شروع بشه.undefined
اونم با یه تسهیلگر undefinedحرفه‌ای.
برای اطلاعات بیشتر پیام undefinedپین شده رو بخون.
آدرس آوند در بلهhttps://ble.ir/khaneavandآدرس آوند در ایتاhttps://eitaa.com/khaneavand

۱۶:۱۶

thumnail
undefinedچرا کتاب «سفر قهرمانی مادرانگی» رو هر مادری باید بخونهundefined
undefinedundefinedبشنویم از رضوانه شریعتی، تسهیلگر دوره کتابخوانی.undefined
undefinedاز دوره کتابخوانی این کتاب جذاب جانمونی.undefined
لینک شرکت در دورهundefinedundefinedhttps://khane-avand.com/course/safar-ghahramani/

۱۰:۴۱

thumnail
undefinedکتاب «سفر قهرمانی مادرانگی» به درد چه مامانایی میخورهundefined
رضوانه شریعتی، کوچ و تسهیلگر دوره‌های والدگری توی این ویدیوundefinedundefined برامون کامل توضیح دادن.
undefinedاز دوره کتابخوانی «سفر قهرمانی مادرانگی» جا نمونی.undefined
لینک شرکت در دورهundefinedundefinedhttps://khane-avand.com/course/safar-ghahramani/

۲:۵۶

وقتی حرف از مادریundefinedundefined میشه همه از ایثار زنایی صحبت می‌کننن که به بهترین نحوundefined نقش مادری رو اجرا کردن و بهشت رو برای خودشون خریدن.undefined
از شب بیداری‌ها و undefinedمحبت‌های بی قیدوشرط میگن.
از اینکه چطور یک زن باید از آینده‌ی شغلی و تحصیلیundefined خودش بگذره تا در رشد و تربیت فرزندش کوتاهی نکرده باشد.
همه از این مسئله میگن کهundefined زن با مادر شدن کامل میشه.
واقعیت اینه که مادر شدن فقط همون تصویر شیرین و زیبایی که به همه القا میشه نیست.undefined تاریکی‌های زیادی رو در دل خودش داره.
مشکلاتی رو در خودش پنهان کرده که شاید یک زن قبل از مادر شدن، آمادگی و اطلاعی از اون نداشته باشه.
لیزا مارچیانو در undefinedکتاب «سفر قهرمانی مادرانگی» به سراغ همین تاریکی‌ها رفته تا زنانی که مادرن و یا قصد مادر‌شدن دارن رو در این مسیر همراهی کنه.چیزی که تو کمتر کتابی بهش پرداخته شده.
undefinedحالا ما قراره از ۲ دی با هم این undefinedکتاب جذاب رو بخونیم.
اگه مشتاقی این فرصت فوق العاده رو از دست ندی برای ثبت نامش وارد لینک زیر شو.https://khane-avand.com/course/safar-ghahramani/

۶:۰۱

خانه آوند
undefined undefinedدوره کتابخوانیundefined این کتاب به دردت نمیخوره اگه فکر میکنیundefinedundefinedundefined باید یه مادر بی عیب و نقص باشی. undefinedقراره چه کتابی رو بخونیم؟ «سفر قهرمانی مادرانگی، یافتن خود و مواجهه با آن»undefined اثر لیزا مارچیانو. undefinedموضوع کتاب چیه؟ نویسنده سعی کرده بر اساس شیوه یونگ -روانشناس معروف- این موضوع رو بررسی کنه «آیا دنیای مادری با چالش‌های بی‌شمارش می‌تونه فرصتی برای رشد و تعالی مادر فراهم کنه؟» undefinedچرا این کتاب؟ undefinedچون برنده چندین جایزه بهترین کتاب فرزندپروری شده. undefinedچون دیدتون رو نسبت به مادری متحول می‌کنه. undefinedچون با خوندش ابعاد درونی مادرانگی خودتون رو کشف می‌کنید. undefinedپس خوندش برای هر مادری از نون شب واجب‌تره. undefinedundefinedبه چه کسانی پیشنهاد میشه؟ undefinedبه همه مادران و کسانی که قصد مادر شدن دارن undefinedبه همه کسانی که در پی شناخت یونگ، مادرانگی و «خود» هستن. undefined تسهیلگرش کیه؟ خانم رضوانه شریعتی مدیر و کوچ مجموعه آوند. تسهیلگر دوره‌های والدگری. undefined کجا برگزار میشه؟ در محیط آنلاین «زوم» undefined یکشنبه‌ها ۲، ۹، ۱۶ و ۲۳ دی ماه. undefinedساعت ۱۰ الی ۱۱:۳۰ undefinedهزینه دوره: ۲۵۰ هزار تومان. undefined ظرفیت دوره محدوده. undefined لینک ثبت نام : https://khane-avand.com/course/safar-ghahramani/
برشی از undefinedکتاب «سفر قهرمانی مادرانگی»undefinedundefined#حرف-حق
پری سیزدهم نشان‌دهندۀ واقعیت آزاردهنده‌ایست که کاملا با ایده‌های ما دربارۀ زندگی‌مان منطبق نمی‌شود.undefined بنابراین می‌خواهیم از آن اجتناب کنیم یا چشممان را بر رویش ببندیم. پری سیزدهم نماد بخشی از ماست که اغلب آن را نمی‌شناسیم. نماد undefinedپرخاشگری، حسادت و توقع در درون ماست. پری سیزدهم درون ما زنده است و بی‌تردید وقتی مادرundefinedundefined می‌شویم، دلش می‌خواهد در زندگی ما نقش داشته باشد. undefined اگر جایی برای ویژگی‌های تاریکمان باز نکنیم، احتمالا تمام زخم‌هایی را که می‌خواهیم فرزندانمان را از آن‌ها دور نگه داریم، سر راهمان قرار می‌گیرند.

۴:۲۳

thumnail
اگه شما هم مثل اینundefinedundefined دوستمون فکر میکنید، دوره کتابخوانی «سفر قهرمانی مادرانگی» به شدت بهتون پیشنهاد میشه.
undefined می‌خوایم ببینیم با این همه مشغله مادری چطور میشه فرصت‌های رشد رو ببینیم و ازشون استفاده کنیم.undefined(اطلاعات بیشتر در پیام هایلایت شده.)

۷:۲۹

thumnail
برشی از کتاب «سفر قهرمانی مادرانگی» undefinedundefined

۱۴:۲۴

undefinedفقط تا پایان امروز فرصت داریدundefined
در کتابخوانی جمعی «سفر قهرمانی مادرانگی» ثبت نام کنید.

۱۴:۲۵

undefinedundefinedundefinedundefinedعیدانهundefinedundefinedundefinedundefined
آوندی‌های عزیز سلامundefinedعیدتون مبااارکundefinedundefined
undefinedهدیه خانه آوند به مناسبت عید ولادت حضرت زهرا سلام الله و روز مادر به شماundefinedundefinedundefined

حضور در جلسه اول دوره کتابخوانی کتاب «سفر قهرمانی مادرانگی» هست.

undefinedجلسه اول رااااایگان.undefined
جلسه اول همین امروز برگزار میشه.
undefinedساعت ۱۰ الی ۱۱:۳۰

undefined برای شرکت در این جلسه کافیه از طریق لینک زیر ثبت نام کنید.https://survey.porsline.ir/s/e8wrlqS

۴:۲۶