خ

خلاصه کتاب

۸۶عضو
مادری که به بچه اش می گفت اگر شبحی هولناک در تاریکی دیدی نترس و با تمام رشادتت به او حمله کن . خلاصه داستان : مادری برای آنکه بچه اش را نترس بار بیاورد بدو گفت : اگر در تاریکی شب دیدی که شبحی در مقابلت ایستاده و یا احیاناً اگر گذارت به اماکن مخوف نظیر قبرستان افتاد و در آنجا شبحی دیدی که به سویت می‌آید اصلاً نترس بلکه با تمام رشادت به او حمله کن . مطمئن باش که آن شبح بر جای نمی ماند . بچه به مادرش گفت : اگر آن شبح هم مادری داشت و مادرش نیز همین توصیه ها را به او کرده باشد تکلیف من چیست ؟! { پس مادر جان , تو به جای آنکه به من یاد دهی که چگونه بر شح حمله کنم ؛ به من یاد بده که وقتی آن شبح به امر مادرش یقه مرا چسبید و خواست سر به نیستم کند ؛ چگونه از دستش خلاص شوم } ؟ ! ..
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ...

۸:۲۲

عشق خواه حقیقی و خواه مجازی باشد . سرانجام ما آدمیان را به سوی عالم الهی هدایت می کند . هرچه از عشق سخن بگویم و آن را بیان دارم چون به ذات عشق می رسم شرمگین می شویم : { مولانا عقیده دارد که عشق تعریف شدنی نیست } . در نگنجد عشق در گفت و شنید ... عشق دریایی است قعرش ناپدید ... شرح عشق ار من بگویم بر دوام .... صد قیامت بگذرد و آن نا تمام .. { اگرچه تفسیر و تبیین زبان روشن کننده مسائل است . ولی عشق موضوعی نیست که به زبان درآید } . پس عشقی که به زبان در نیاید از هر بیانی روشن تر است . { این عشق است که خود را بیان میکند نه زبان } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ...

۲:۳۰

قوه خیال گویی که در روح آدمی وجود دارد . زیرا ظاهراً دیده نشود . لیکن تو ببین که جهان آدمیان با همه پهناوری بر محور خیال می گردد .{ یعنی قوه خیال بر کل آدمیان حاکمیت دارد و در همگان تصرف می‌کند . زیرا محرک آنان همانا امیدها و بیم ‌های مخیل است }. صلح و جنگ مردم مبتنی بر خیال است . همچنین فخر و ننگشان نیز از خیال نشأت می‌گیرد . { خیال به معنی و هم و گمان و صوری که در خواب یا بیداری به نظر می رسد و حقیقت آن معلوم نباشد } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ...

۲:۳۰

هرگاه کسی اطلاع یابد که در خانه‌اش گنجی از طلا نهفته است . { یعنی در درون خود صفاتی عالی نهفته دارد } . ابتدا خانه اش را ویران می‌کند و سپس گنج را می یابد . و چون بدان گنج دست یافت . مجددا خانه اش را می سازد منتها بسیار آباد تر و زیبا تر از قبل . { آن صفات بد را از خود دور می کند و خانه وجودش را با صفات عالی می سازد } . مثال دیگر کسی که بخواهد جوی آبی را از مواد زائد ؛ پاک کند ابتدا جریان آب را به جوی قطع می کند . و سپس آن جوی را تمیز می‌کند و آنگاه آب صاف و زلال را بدان روان می‌سازد .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ...

۲:۳۱

تفسیر قول حکیم .
{ جمله عالم زان غیور آمد که حق * برد در غیرت بر ین عالم سبب } ..
سنائی می گوید : به هر سبب و علتی که از راه خدا باز بمانی ؛ چه این امر به نام کفر انجام شود و چه تحت نام ایمان ؛ فرقی نمی کند .
{ وقتی امری چه زشت و چه زیبا تو را از راه دوست باز دارد ؛ هیچ تفاوتی میان آن دو نیست . تو از حق باز می مانی و کفر است } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۱۷:۱۶

تفسیر قول حکیم .
{ جمله عالم زان غیور آمد که حق * برد در غیرت بر ین عالم سبب } ..
سنائی می گوید : به هر سبب و علتی که از راه خدا باز بمانی ؛ چه این امر به نام کفر انجام شود و چه تحت نام ایمان ؛ فرقی نمی کند .
{ وقتی امری چه زشت و چه زیبا تو را از راه دوست باز دارد ؛ هیچ تفاوتی میان آن دو نیست . تو از حق باز می مانی و کفر است } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۱۷:۱۶

۵۳۵ تمثیل پیشهِ و صنعت زرگر به آهنگر منتقل نمی‌شود .
{ و نیز اخلاق انسان خوش خلق به آدم بدخلق انتقال نمی یابد }.
خلاصه کمالات و نواقص هرکس پس از بیداری به خود او باز می گردد نه به دیگری . پیشه ها و صفات هر کس در روز رستاخیز مانند کشتی به سوی صاحب آن باز می‌گردد .
پیشه ها و خوی ها ؛ با شتاب هرچه تمام ؛ دوباره به سوی صاحبش باز می‌گردد ؛ یعنی هرکس بر همان صفات و ملکاتی که پیش از خوابیدن و یا مردن کسب کرده بیدار و یا محشور می شود ..
هنگام بامداد پیشه یعنی اعمال کسب شده و اندیشه‌ها و نیات به همان جایی می‌رود که پیش از خواب در آنجا بود . خواه این اعمال و نیات بد باشد و خواب خوب ..
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۱۷:۱۷

مومنان آیینه یکدیگر هستند و این خبر را از پیامبر روایت کرده اند .
{ اگر در برادر خود عیب می بینی آن عیب در توست که در او می بینی } !.
{ عالم همچنین آیینه است ؛ نقش خود را در او می بینی ؛ آن عیب را از خود جدا کن زیرا اگر از عیب برادر خود که می رنجی در اصل از عیب خود می رنجی.}

مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۱۷:۱۸

۶۷۷ تمثیل اگر برگهای درخت چنار بریزد خداوند مجدداً به آن درخت بی برگ ؛ برگ اعطا میکند . اگر به واسطه بذل و بخشش مال و دارایی ات تمام شود و دست خالی بمانی ؛ فضل و کرم حق تعالی کی می گذارد که تو پایمال شوی ؟ . { حتماً به تو عوض دهد به اضعاف مضاعف } .{ هر کس که بذر فشانی کند . مسلماً انبار دانه اش خالی می شود . ولی مزرعه و کشتزارش رو به رشد می‌نهد و محصول زیادی به بار می آورد } . { و آن کسی که بذر و دانه را در انبار نگه داشت و اندوخته کرد موش حوادث و شپش روزگار آن دانه ها را بخورد و بپوشاند و تباه کند } . { دو تمثیل فوق در بیان فواید انفاق و مضرات بخل و تنگ چشمی است } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۰

ای زن تو جفت و همسرمنی ؛ جفت باید هم خوی و هم طراز باشد ؛ تا کارها بر وفق مراد و مصلحت بگردد و پیش رود .
جفت انسان باید نظیر هم باشند ؛ نگاه کن به دو لنگه کفش که مشابهت میان یک جفت را مشاهده کنی ! .
مثلاً اگر از دو لنگه کفش یکی به پایت تنگ باشد ؛ هر دو لنگه کفش دیگر به دردت نمی خورد .
آیا هیچ دیده‌ای ؟ . { از دو لنگه درِ خانه یکی بزرگ باشد و دیگری کوچک } ؟ یا هیچ تا به حال دیده ای که جفت شیر بیشه گرگ باشد ؟ .
اگر از دو جوال شتر یکی کوچک و آن دیگری بزرگ باشد . تعادل را از دست می‌دهد و بر پشت شتر راست و مستقیم قرار نمی گیرد .

مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۰

۷۱۵ تمثیل اصولا هر چیزی را که خوب و خوش و زیبا کنند . { تنها برای دیدگان شخص بینا و بصیر است نه برای نابینایان } . همینطور مثلاً آواز خوش و زیر و بم را کی برای افراد ناشنوا می سازند ؟ . همینطور مثلاً حق تعالی مشک را بی ‌جهت خوشبو نکرده . بلکه آن را برای بینی های معطر خوشبو کرده حس بویایی دارند . نه آن بینی هایی که حس خود را از دست داده اند . یا حق تعالی زمین و آسمان را ساخته و به وجود آورده و در میان زمین و آسمان آتش و روشنی را فراهم ساخته است . یا زمین را برای زمینیان و آسمان را برای آسمانیان قرارداد است . آن کسی که در مرتبه فر و دین و پست جای دارد . دشمن آن کسی است که در مرتبه بالا جای گرفته . پس در هر مکان برای خود مشتری و خواهان ویژه‌ای دارد . { ای زن پوشیده و پاکدامن . آیا هیچ شده است که تو خود را برای یک کور آرایش کرده باشی } ؟ . { به همین منوال اگر کسی کور دل باشد فایده‌ای ندارد که زیبایی ها و جلوه های حقیقت و معرفت را برای او آشکار کنی . زیرا کوردل آنها را نمی بیند } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۱

۷۲۶ تمثیل مقام زن در مثنوی و از نظر مولوی...
{پرتوِ حق است آن معشوق نیست ...خالق است آن گوئیا مخلوق نیست }..
زن در واقع معشوق مرد نیست ؛ { بلکه پرتوی است از جمال حضرت حق تعالی ؛ او جلوه ای است از خالق در کسوت مخلوق } .
نجم رازی گوید آدم چون در جمال حوا نگریست پرتوی جمال حق دید . بر مشاهده هوا ظاهر شده کل جمیل من جمال الله
مولانا در ابیاتی نظر درخشان خود را در مورد زن اظهار کرده است . چنانکه در زندگی شخصی او
نشان می‌دهد که سلوکش با زنان بسیار محترمانه و محبت آمیز بوده است .
مولانا در این جا ؛ { اهمیت زن را در صفت مهر آمیز و عاطفی او می‌داند } ؛ که ترجمان صفت رحمت اللهی است نه جنبه های جسمی و جنسی او ؛ اگر مردی جنبه های عاطفی و احساسات لطیف زنان را درک کند .{ قطعاً از آن طریق به حق و حقیقت راه پیدا کند } .
{مولانا زن را بالاتر مظهر خدا می داند و وصلت با او را همطراز با اتحاد عاشقانه با خدا می شمارد . او می گوید زن برای عارف کامل ترین مظهر تجلی خلاقیت خداوند است } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۱

۹۱۸ تمثیل : مقداری زیادی گندم را زیر خاک می ریزند ؛ ظاهراً آن را مورد تحقیر قرار می دهند . { ولی پس از مدتی آن دانه ها به صورت خوشه گندم از خاک سر بیرون می آورد } . بار دیگر آن گندم ها را در آسیاب می ریزند و می کوبند و آردش ظاهرا او را له و خوردش و تحقیرش می کنند . { در این حالت قیمتش زیاد تر می شود . زیرا آنان موجب فزونی جان می شود } . سپس با آتش گداخته می پزند ظاهرا او را به آتش می برند . { ارزشش بالاتر می رود } . بار دیگر نان را زیر دندان خرد می کنند ظاهرا تکه تکه اش می کنند . {و به عقل و جان و فهم هوشمندی تبدیل می شود } .{ پس از آن دانه های گندم محو و فانی می گردد ظاهرا به فنا می رود . به این ترتیب مراتب عالی و بقا را می جوید } ..
در مثال های فوق این مطلب روشن شد .{که انسان در مسیر کمال یابی و تکامل معنوی ناگزیر است از گردنه هائی بگذرد و سختی هائی را تحمل کند . و وجود موهوم خود را در کوره ریاضت و عبادت ذوب کند .. تا صاف و بی غش شود .. و آنگاه شایستگی شهود حقیقت را به دست آورد } .{ این طریق به ظاهر طریق فنا و باختن است . ولی بر حسب باطن طریق بقا بردن است } ..
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۲

هرکس متوجه نقایص خود شود و آن را بیابد ؛ در عرصه کمال جوئی باشتاب پیش می رود . آن که در خویشتن ؛ نقصی نمی‌بیند . قطعاً به سوی حضرت ذوالجلال پرواز نمی کند . زیرا گمان می دارد که کامل است و فاقد نقص ..ای متکبر : در جان و روح تو ؛ هیچ بیماری و دردی بدتر از کمال فرض کردن خود نیست . بدتر از کامل فرض کردن خود نیست . { ممکن است سالک در میان راه و یا حتی ابتدای راه به کشفی و ذوقی برسد و حقیقتی در یابد و بلافاصله گمان کند که حتی به انتهای راه رسیده است .. این خودبینی و کمی جنبه او را دچار کبر و غرور می کند } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۲

شهوات نفسانی با راندن و زائل کردن کاستی نمی گیرد .
{ ولی این شهوات تنها وقتی نقصان می گیرد که به خواهش و میل آن بی اعتنائی گردد }.
تا وقتی که هیزم بر آتش می‌اندازی . آتش از آن هیزم‌ها نهاده شده کی خاموش و افسرده می گردد ؟ ؟؟ ..
بلکه به این کار زبانه آن تیز تر و بلند تر می گردد . ولی همین که هیزم بر آتش نگذاری آتش خود به خود رو به خاموشی می رود .
{ زیرا که تقوا آب را به سوی آتش می برد } .
{ تقوا در این عبارت در معنی لغوی آن به کار آمده است ضمن آنکه معنی اصطلاحی را نیز متبادر به اذهان می کند . تقوا در اینجا یعنی خودداری و پرهیز از نهادن هیزم بر آتش همینطور غذاهای نفسانی در حکم هیزم است و موجب شعله ور شدن آتش نفس می گردد . اگر نفس را از غذاهای مخصوص خود دور نگهداری آتش حرص و ولع آن فرو می کشد . تقوا مصطلح نیز در واقع تقویت نکردن آتش شهوت است } ..
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۳

چشم های آدمی که سراپا در اختیار دل است .
و هر گونه که بخواهد آنها را در اختیار اراده و میل خود قرار می‌دهد . اگر دل بخواهد . چشمها به سوی زهر و مار می روند . { یعنی چشمها به طرف امور حرام متوجه می شوند } .
{ اگر دل بخواهد چشمها به سوی اعتبار می‌روند و از همه چیز عبرت می گیرند . ونیز به امور بالا میل می کنند } .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۳

۹۶۵ داستان : به عیادت رفتن ( کر ) ناشنو بر همسایه رنجور خویش . خلاصه داستان : به شخصی ناشنوا خبردادندکه همسایه ات بیمار شده او خواست که حق همسایگی را ادا کند و به عیادت بیمار برود . ولی پیش خود گفت : من با این گوش علیل و کر از سخنان آن بیمار چه می فهمم ؟!. مخصوصاً که این شخص بر اثر بیماری و رنجوری توان حرف زدن درست و روشن را نیز ندارد . ولی چاره ای نیست باید مراتب ادب را پاس داشت و به عیادت همسایه بیمار شتافت . او فکری کرد و پیش خود چاره‌ای اینسان اندیشید : به لب ها بیمار نگاه می کنم . همین که لب بیمار به حرکت درآمد حدس خود را می زنم و مقصودش را در می یابم . و متقابلاً سوالاتی هم از او می کنم . پس دیگر مشکلی وجود ندارد . و درنگ جایز نیست ! . آن ناشنوا پیش خود پرسش ها و پاسخ هایی را تنظیم کرد بدین گونه : به بیمار می‌گویم : حالت چطور است ؟. او حتماً می گوید : بحمدالله خوبم !. جواب می گویم : خدا را شکر . سپس خواهم گفت غذا چه خورده‌ای؟ . او خواهد گفت : شربت یا آش ماش خورده‌ام . و من می‌گویم : نوش جانت . دوباره خواهم گفت : کدام حکیم برای تو نسخه نوشته است؟. حتماً نام یکی از حکیمان را می برد . من خواهم گفت : قدمش مبارک ! .. خلاصه از این گونه پرسش‌ها و پاسخ‌ها فرضی پیش خود آراست . و به عیادت بیمار شتافت . وقتی که آن ناشنوا بر بالین بیمار حاضر شد از او پرسید حالت چطور است ؟ . بیمار گفت دارم میمیرم !. ناشنوا گفت خدا را شکر ! . وقتی که بیمار شکر و سپاس او را می شنود و پریشان می شود . و با خود می گوید این مردک هذیان می بافد . و یا واقعاً دشمن من است ؟. نا شنوا گفت غذا چه خورده‌ای ؟. بیمار گفت : زهر خورده ام ! . ناشنوا گفت نوش جانت . از این پاسخ بیمار سخت رنجیده شد و نژند خاطر می شود !. ناشنوا گفت کدام حکیم به درمانت می آید ؟. بیمار گفت : عزرائیل ! . ناشنوا گفت : قدمش مبارک است ! . من تجربه کرده ام که هر وقت به بالین بیمار می‌رود حالش را خوب به جا می آورد ! .ناشنوا پس از این عیادت از خانه بیرون می‌آید و خرسند از این که حق همسایگی را مراعات کرده خدا را سپاس می گوید ! . از آن طرف نیز بیماری سخت آزرده و دل شکسته با خود می‌گوید : عجبا ! . من می دانستم که او با من میانه خوشی ندارد ؛ ولی دیگر نمی دانستم که خواهان مرگ من نیز هست !. و آنگاه شروع به ناسزا و دشنام به آن شخص می کند ..
{ این داستان حکایت حال انسان هائی است که در زندگی خویش با معیارهای محدود و پیش فرض های بی اساس قضیه ای را نزد خود می‌سازند و می‌پردازند و آنگاه به نتیجه‌گیری جَزمی و قطعی دست می زند و لحظه ای هم در این کار درنگ و تأمل روا نمی دارند و احتمال دیگری را مورد نظر قرار نمی دهند } .
به هر حال در این حکایت دلکش و شیوا مولانا بر قیاس های بی اساس می تازد و آن را مورد نقد قرار می‌دهد . چنانکه در آغاز حکایت طوطی و بقال قیاسهای ناروا و کوته را نقد کرد .
البته مولانا در این حکایت نقص جسمانی را مورد طعن و طنز قرار نمی‌دهد . بلکه نقص نفسانی و شخصیتی آن مرد را مورد نقد قرار می دهد . که می خواسته است نقیصه جسمانی خود را بپوشانند و همین ضعف اخلاقی دوستی چندین ساله اش را با همسایه بر باد داد ..
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۸:۳۴

ابراهیم امینی:اگر اندیشه تو مانند گل است . نگاه کن و ببین که تو گلشنی
و اگر اندیشه تو مانند خوار ناسازگار باشد . تو همچون هیزوم گلخنی ( آتشگاه حمام ) که باید بدانجا افکنده شوی .
{ اگر تو گلاب باشی تو را آدمی بر سر و روی خود می زنند . و اگر مانند ادرار باشی بیرونت می افکنند } ..
{ باطن و روح آدمی بر هر چیز علاقمند و مقید شود . رنگ آن چیز را می‌گیرد .. و شخصیتش بر اساس چیزهای مورد علاقه اش شکل می گیرد چنان که گفته اند } . {گر در دل تو گل گذرد ,گل باشی .... ور بلبل بی قرار بلبل باشی } .
تو جُزوی و حق کُل است اگر روزی چند ... اندیشه گل پیشه کنی گل باشی .
مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۷:۲۴

داستان : موسی و شبان انکار کردن موسی در مناجات شبان :
مقاصدی که مولانا از این داستان می گوید*..

خلاصه داستان : روزی حضرت موسی به چوپانی برخورد کرد که با زبانی ساده و پیرایه خدا را یاد می کرد . !
مثلاً می گفت ای خدا تو کجا هستی که من نوکری تو کنم . لباست را رفوه کنم و شانه بر گیسوانت کشم . شپش های جامه ات را بکشم و از شیر گوسفندان به تو غذا دهم . دستان و پاهایت را نوازش کنم و خواب جای تو را پاک و پاکیزه کنم . و از این جملات و تعابیر بسیار گفت . ! .
تا آنکه حضرت موسی برآشفت و او را نکوهش کرد . چوپان نیز دل شکسته و غمگین راه بیابان در پیش گرفت و رفت .
از آن سو حق تعالی به موسی وحی فرمود و ضمن آن سخت او را مورد عتاب قرار داد .که چرا آن بنده مخلص را از ما جدا کردی ؟! . موسی بی ‌درنگ به دنبال چوپان دوید و دشت ها و بیابان ها را درنوردید .

{ این حکایت از حکایات جنجال بر انگیز مثنوی است . البته این حکایت در هیچ ماخذی نیامده .. و ذهن خلاق و خیال مولانا آن را با لطافتی خاص آن را بر ساخته است } .

*مقاصدی که مولانا از این داستان می گوید*..

{ اول نفی صورت گرایی و قشری گری در اندیشه های دینی } .

{ دوم شناخت هر کس از حق مطابق است با شعور و مرتبه او } .

سوم بیان احوال اولیای مستور ..

چهارم تشبیه و تجسم اهل عشق کمتر از تنزیه و تقدیس اهل شریعتی نیست . { چرا که خداوند به قلب خاشه نظر کند نه به صورت لفظ } .

پنجم حمد و ثنای انسان هر قدر کامل و مطابق آداب شرع باشد . باز در مقایسه با مقام بی چون الهی ارزشی ندارد . و مقبول افتادن آن فقط به واسطه رحمت حق است .

{ *ششم هر آئین مذهبی را که آدمی خالصانه باور کند . آن آئین او را به وصال حق می رساند
}..

مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۴:۲۲

داستان : موسی و شبان انکار کردن موسی در مناجات شبان :
مقاصدی که مولانا از این داستان می گوید*..

خلاصه داستان : روزی حضرت موسی به چوپانی برخورد کرد که با زبانی ساده و پیرایه خدا را یاد می کرد . !
مثلاً می گفت ای خدا تو کجا هستی که من نوکری تو کنم . لباست را رفوه کنم و شانه بر گیسوانت کشم . شپش های جامه ات را بکشم و از شیر گوسفندان به تو غذا دهم . دستان و پاهایت را نوازش کنم و خواب جای تو را پاک و پاکیزه کنم . و از این جملات و تعابیر بسیار گفت . ! .
تا آنکه حضرت موسی برآشفت و او را نکوهش کرد . چوپان نیز دل شکسته و غمگین راه بیابان در پیش گرفت و رفت .
از آن سو حق تعالی به موسی وحی فرمود و ضمن آن سخت او را مورد عتاب قرار داد .که چرا آن بنده مخلص را از ما جدا کردی ؟! . موسی بی ‌درنگ به دنبال چوپان دوید و دشت ها و بیابان ها را درنوردید .

{ این حکایت از حکایات جنجال بر انگیز مثنوی است . البته این حکایت در هیچ ماخذی نیامده .. و ذهن خلاق و خیال مولانا آن را با لطافتی خاص آن را بر ساخته است } .

*مقاصدی که مولانا از این داستان می گوید*..

{ اول نفی صورت گرایی و قشری گری در اندیشه های دینی } .

{ دوم شناخت هر کس از حق مطابق است با شعور و مرتبه او } .

سوم بیان احوال اولیای مستور ..

چهارم تشبیه و تجسم اهل عشق کمتر از تنزیه و تقدیس اهل شریعتی نیست . { چرا که خداوند به قلب خاشه نظر کند نه به صورت لفظ } .

پنجم حمد و ثنای انسان هر قدر کامل و مطابق آداب شرع باشد . باز در مقایسه با مقام بی چون الهی ارزشی ندارد . و مقبول افتادن آن فقط به واسطه رحمت حق است .

{ *ششم هر آئین مذهبی را که آدمی خالصانه باور کند . آن آئین او را به وصال حق می رساند
}..

مقدمتان به خلاصه کتاب گلبارانلینگ خلاصه کتاب در پیام رسان ایتاhttps://eitaa.com/ketabbeخداوندا پس از هر عملی "من را" از "من" برهان ...ابراهیم امینی ..

۴:۲۲