عکس پروفایل زَخمَم رٰا بِبُوس|•ز

زَخمَم رٰا بِبُوس|•

۲۳۰عضو
thumbnail

۱۵:۴۶

«دلم می‌خواست روی پیشانی‌ام بنویسم لطفاً از من انتظار نداشته باشید همیشه مهربان و آرام و کمک‌کننده باشم، اوقاتی هست که من متنفر و سرد و خسته‌ام و دوست ندارم حتی کسی تصادفی نام مرا صدا کند.»

۱۵:۴۶

اگه خواستی بری طوری زخم بزن که دیگه نتونم سمتت بیام؛ من از دلخوش بودن میترسم، نمیخوام هیچ امیدی باقی بمونه.

۱۷:۴۸

thumbnail

۱۷:۴۸

امسال تصمیم گرفتم ناراحت نشم، فقط حذف کنم.

۱۷:۴۸

ناراحتیایی که گریه نشد؛ تیروئید شد تو‌ گلوم گیر کرد. کم خونی شد تو ‌رگام موند. ریزش مو‌ شد ریخت کف اتاقم. معده درد شد عصبیم کرد. تپش قلب شد زندگیمو گرفت.

۱۷:۴۹

thumbnail

۱۷:۴۹

امروز هم نتونستم خوشحال باشم،
فردا دوباره تلاش میکنم.

۱۷:۵۰

-ناراحت شدی؟

۱۷:۵۱

+ناراحت نشدم فقط بهم ثابت شد، اونقدری که روت حساب باز کرده بودم، نبودی.

۱۷:۵۱

1404/1/10

۱۶:۲۳

thumbnail

۱۶:۲۴

گفتنی ها کم نیست
من و تو، کم گفتیم.

۱۶:۲۴

“انسانی که چیزی برای از دست دادن ندارد، قدرتمندترین فرد روی زمین است.
_قمار باز ،داستایوفسکی

۱۶:۲۴

thumbnail

۱۷:۲۰

نزدیک ترین تعریف زندگی برای من اینه که انگار مجبورم کردن با پای برهنه روی شیشه خورده راه برم.

۱۷:۲۰

یه جوری move on کن که انگار هيچوقت نمی‌شناختیش، چون واقعا نمی‌شناختیش.

۱۷:۲۱

thumbnail

۱۷:۲۱

کجا میخوای برگردی؟ من دیگه خودمم از اونجا رفتم.

۱۷:۲۱

شانس دوباره دادن به بقیه اگه کار درستی بود که خدا شیطانو از بهشت بیرون نمیکرد.

۱۷:۲۱