۲۱ اردیبهشت
بازارسال شده از فهرست فرهنگ و رسانه
۰:۱۶
بازارسال شده از فهرست فرهنگ و رسانه
۰:۱۶
بازارسال شده از فهرست فرهنگ و رسانه
۰:۱۶
بازارسال شده از فهرست فرهنگ و رسانه
۰:۱۶
بازارسال شده از فهرست فرهنگ و رسانه
۰:۱۶
۰:۱۷
بازارسال شده از امیرصارمی
۱۰:۳۳
۲۳ اردیبهشت
۵:۱۵
هنرمند ارجمند جناب آقای محمد خزاعی
رئیس محترم سازمان سینمایی و سمعی بصری و دبیر چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر
با سلام و احترام،
انتصاب جنابعالی به عنوان دبیر چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، مایه خرسندی و مسرت خاطر جامعه سینمایی و اهالی فرهنگ و هنر، به ویژه اعضای انجمن تخصصی کودک و رسانه گردید.
سابقه درخشان جنابعالی در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری، به ویژه دوران پربار دبیری جشنوارههای متعدد فیلم، گواه تعهد و تخصص شما در این زمینه خطیر است. بدون شک، تجربه و درایت شما در کنار نگاهی نو و اهتمام به سلایق مختلف، نویدبخش برگزاری جشنوارهای پربار و ارزشمند خواهد بود.
انجمن تخصصی کودک و رسانه ضمن تبریک این انتصاب شایسته، مراتب قدردانی خود را از جنابعالی به جهت توجه همیشگی به سینمای کودک و نوجوان، به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین ژانرهای سینمایی، ابراز میدارد.
همانگونه که مستحضرید، سینمای کودک و نوجوان از ارکان اصلی هویت فرهنگی هر جامعهای به شمار میرود و هنرمندان این عرصه با تعهد و تخصص خود، نقش بسزایی در تربیت نسلهای آینده ایفا میکنند.
جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور، فرصتی مغتنم برای انعکاس و معرفی دستاوردهای این حوزه و تقدیر از فعالان آن خواهد بود.
امید است با درایت و تدبیر جنابعالی، شاهد حضور پررنگتر و موثرتر سینمای کودک و نوجوان در این دوره از جشنواره باشیم و شاهد گامی بلند در جهت ارتقای این ژانر پرمخاطب و اثرگذار باشیم.
ارادتمند شما
علی پور
رئیس انجمن تخصصی کودک و رسانه
23اردیبهشت 1403
رئیس محترم سازمان سینمایی و سمعی بصری و دبیر چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر
با سلام و احترام،
انتصاب جنابعالی به عنوان دبیر چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، مایه خرسندی و مسرت خاطر جامعه سینمایی و اهالی فرهنگ و هنر، به ویژه اعضای انجمن تخصصی کودک و رسانه گردید.
سابقه درخشان جنابعالی در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری، به ویژه دوران پربار دبیری جشنوارههای متعدد فیلم، گواه تعهد و تخصص شما در این زمینه خطیر است. بدون شک، تجربه و درایت شما در کنار نگاهی نو و اهتمام به سلایق مختلف، نویدبخش برگزاری جشنوارهای پربار و ارزشمند خواهد بود.
انجمن تخصصی کودک و رسانه ضمن تبریک این انتصاب شایسته، مراتب قدردانی خود را از جنابعالی به جهت توجه همیشگی به سینمای کودک و نوجوان، به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین ژانرهای سینمایی، ابراز میدارد.
همانگونه که مستحضرید، سینمای کودک و نوجوان از ارکان اصلی هویت فرهنگی هر جامعهای به شمار میرود و هنرمندان این عرصه با تعهد و تخصص خود، نقش بسزایی در تربیت نسلهای آینده ایفا میکنند.
جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور، فرصتی مغتنم برای انعکاس و معرفی دستاوردهای این حوزه و تقدیر از فعالان آن خواهد بود.
امید است با درایت و تدبیر جنابعالی، شاهد حضور پررنگتر و موثرتر سینمای کودک و نوجوان در این دوره از جشنواره باشیم و شاهد گامی بلند در جهت ارتقای این ژانر پرمخاطب و اثرگذار باشیم.
ارادتمند شما
علی پور
رئیس انجمن تخصصی کودک و رسانه
23اردیبهشت 1403
۱۲:۱۴
۲۴ اردیبهشت
۶:۴۸
۸:۳۰
بازارسال شده از راهنمای بله
۱۶:۱۵
واکاوی علمی برندینگ و مدیریت رسانهای سازمان صدا و سیما:
همانطور که چند سال پیش اشاره شد، سازمان صدا و سیما با چالشهای جدی در حوزه برندینگ و مدیریت رسانهای روبرو است. فقدان یک برند واحد و هویت مشخص برای این سازمان، در کنار عدم وجود استراتژی مدون برای مدیریت کانالها و شبکههای مختلف، سبب شده تا این رسانه ملی از جایگاه واقعی خود در میان مخاطبان فاصله بگیرد. متأسفانه، صدا و سیما در حال حاضر با چالشهای متعددی در زمینه برندینگ روبرو است:
فقدان هویت برند یکپارچه: در حالی که رسانههای بزرگ دنیا مانند BBC، ZDF و TRT، هویتی مشخص و قابلتشخیص دارند، صدا و سیما با انبوهی از شبکههای مختلف و بدون انسجام هویتی، در میان مخاطبان سردرگمی ایجاد میکند. نامگذاری نامناسب شبکهها: نامگذاری بسیاری از شبکهها فاقد معنا و مفهوم مشخصی است و ارتباطی با محتوای آنها ندارد. تمرکز بر تولید برنامههای تقلیدی: برخی شبکهها به جای تمرکز بر رسالت و ماموریت خود، به دنبال جذب مخاطب با تولید برنامههای پرهزینه و تقلیدی از سایر شبکهها هستند. فقدان انسجام در محتوای شبکهها: محتوای برخی شبکهها از انسجام و همراستایی با یکدیگر برخوردار نیست و این امر باعث سردرگمی مخاطب میشود. ضعف در تبلیغات و بازاریابی برند: صدا و سیما در زمینه تبلیغات و بازاریابی برند خود ضعیف عمل کرده است و نتوانسته جایگاه مناسبی در میان مخاطبان پیدا کند.
نبود برندینگ یکپارچه:
در حالی که در سطح جهانی، رسانههای بزرگ مانند BBC، ZDF و TRT دارای برندینگ قوی و هویتی مشخص هستند، سازمان صدا و سیما از این حیث رنج میبرد. فقدان نام واحد و هویت بصری یکپارچه برای این سازمان، انسجام و تمایز را از بین برده و در اذهان مخاطبان، تصویری نامنظم و غیرقابل اتکا ایجاد کرده است.
پیشنهاد جایگزین:
همانطور که پیشتر پیشنهاد شده، میتوان با اتخاذ رویکردی نوین به برندینگ، نام "سیما" را به عنوان نام واحد برای سازمان صدا و سیما در نظر گرفت. در ادامه، میتوان با دستهبندی کانالها و شبکهها بر اساس اولویت مخاطب و موضوعات تخصصی، هویت و برند مجزا برای هر یک تعریف کرد. به عنوان مثال:
سیما یک: به عنوان کانال عمومی با تمرکز بر برنامههای خانوادگی و سرگرمکننده🟡 سیما کودک و نوجوان: مختص مخاطبان زیر 20 سال با محتوای آموزشی و شاد سیما ورزش: پوشش رویدادهای ورزشی و برنامههای مرتبط با این حوزه🟢 سیما زندگی: ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی و ارائه برنامههای آموزشی در این زمینه🟣 سیما خبر: ارائه اخبار و رویدادها به صورت حرفهای و دقیق
ادغام کانالهای موازی:
ادغام کانالهای متعدد با موضوعات مشابه، ضمن تمرکز منابع و جلوگیری از اتلاف سرمایه، به انسجام و نظم بیشتر در ساختار شبکهها کمک خواهد کرد. این امر همچنین از تداخل و سردرگمی مخاطبان جلوگیری کرده و تجربه کاربری بهتری را برای آنها رقم خواهد زد.
مدیریت نامناسب شبکهها:
متأسفانه، شاهد هستیم که برخی شبکهها به جای تمرکز بر رسالت و ماموریت خود، به دنبال جذب مخاطب با تولید برنامههای پرهزینه و تقلیدی از سایر شبکهها هستند. این رویکرد نه تنها به نفع مخاطبان نیست، بلکه انسجام و هویت هر شبکه را نیز مخدوش میکند.
چالشها و موانع:
با وجود مزایای آشکار این رویکرد، برخی مدیران در سازمان صدا و سیما به دنبال تمرکز برنامههای شاخص و پرهزینه در یک شبکه خاص هستند. این رویکرد نه تنها مغایر با اصول برندینگ و مدیریت رسانهای است، بلکه به تضعیف سایر شبکهها و نارضایتی مخاطبان آنها منجر میشود.
ضرورت تحول در مدیریت:
تغییر رویه در برندینگ و مدیریت رسانهای سازمان صدا و سیما، نیازمند تحولی بنیادین در نگرش و ساختار مدیریتی این سازمان است. اتخاذ رویکردی علمی و مبتنی بر دانش روز، به جای اعمال سلیقههای فردی و منافع گروهی، میتواند گامی موثر در جهت ارتقای جایگاه این رسانه ملی و پاسخگویی به نیازهای مخاطبان در عصر حاضر باشد.
️ جمعبندی:
سازمان صدا و سیما به عنوان رسانهای ملی، نقشی حیاتی در فرهنگسازی، اطلاعرسانی و سرگرمی جامعه ایفا میکند. با اتخاذ رویکردی نوین به برندینگ و مدیریت رسانهای، این سازمان میتواند جایگاه خود را در میان مخاطبان ارتقا داده و به رسالت خود به نحو احسن عمل کند.
🟨 راهکارهای پیشنهادی:
تدوین استراتژی جامع برندینگ برای سازمان صدا و سیمانامگذاری شبکهها با عنوان "سیما" به همراه پسوند موضوعیتمرکز هر شبکه بر رسالت و ماموریت خود و پرهیز از تقلید از سایر شبکههاادغام شبکههای موازی و تمرکز بر تولید محتوای باکیفیتتقویت مدیریت میانی و حمایت از مدیران شبکههاپرهیز از دخالتهای سلیقهای در امور برنامهسازی
همانطور که چند سال پیش اشاره شد، سازمان صدا و سیما با چالشهای جدی در حوزه برندینگ و مدیریت رسانهای روبرو است. فقدان یک برند واحد و هویت مشخص برای این سازمان، در کنار عدم وجود استراتژی مدون برای مدیریت کانالها و شبکههای مختلف، سبب شده تا این رسانه ملی از جایگاه واقعی خود در میان مخاطبان فاصله بگیرد. متأسفانه، صدا و سیما در حال حاضر با چالشهای متعددی در زمینه برندینگ روبرو است:
فقدان هویت برند یکپارچه: در حالی که رسانههای بزرگ دنیا مانند BBC، ZDF و TRT، هویتی مشخص و قابلتشخیص دارند، صدا و سیما با انبوهی از شبکههای مختلف و بدون انسجام هویتی، در میان مخاطبان سردرگمی ایجاد میکند. نامگذاری نامناسب شبکهها: نامگذاری بسیاری از شبکهها فاقد معنا و مفهوم مشخصی است و ارتباطی با محتوای آنها ندارد. تمرکز بر تولید برنامههای تقلیدی: برخی شبکهها به جای تمرکز بر رسالت و ماموریت خود، به دنبال جذب مخاطب با تولید برنامههای پرهزینه و تقلیدی از سایر شبکهها هستند. فقدان انسجام در محتوای شبکهها: محتوای برخی شبکهها از انسجام و همراستایی با یکدیگر برخوردار نیست و این امر باعث سردرگمی مخاطب میشود. ضعف در تبلیغات و بازاریابی برند: صدا و سیما در زمینه تبلیغات و بازاریابی برند خود ضعیف عمل کرده است و نتوانسته جایگاه مناسبی در میان مخاطبان پیدا کند.
نبود برندینگ یکپارچه:
در حالی که در سطح جهانی، رسانههای بزرگ مانند BBC، ZDF و TRT دارای برندینگ قوی و هویتی مشخص هستند، سازمان صدا و سیما از این حیث رنج میبرد. فقدان نام واحد و هویت بصری یکپارچه برای این سازمان، انسجام و تمایز را از بین برده و در اذهان مخاطبان، تصویری نامنظم و غیرقابل اتکا ایجاد کرده است.
پیشنهاد جایگزین:
همانطور که پیشتر پیشنهاد شده، میتوان با اتخاذ رویکردی نوین به برندینگ، نام "سیما" را به عنوان نام واحد برای سازمان صدا و سیما در نظر گرفت. در ادامه، میتوان با دستهبندی کانالها و شبکهها بر اساس اولویت مخاطب و موضوعات تخصصی، هویت و برند مجزا برای هر یک تعریف کرد. به عنوان مثال:
سیما یک: به عنوان کانال عمومی با تمرکز بر برنامههای خانوادگی و سرگرمکننده🟡 سیما کودک و نوجوان: مختص مخاطبان زیر 20 سال با محتوای آموزشی و شاد سیما ورزش: پوشش رویدادهای ورزشی و برنامههای مرتبط با این حوزه🟢 سیما زندگی: ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی و ارائه برنامههای آموزشی در این زمینه🟣 سیما خبر: ارائه اخبار و رویدادها به صورت حرفهای و دقیق
ادغام کانالهای موازی:
ادغام کانالهای متعدد با موضوعات مشابه، ضمن تمرکز منابع و جلوگیری از اتلاف سرمایه، به انسجام و نظم بیشتر در ساختار شبکهها کمک خواهد کرد. این امر همچنین از تداخل و سردرگمی مخاطبان جلوگیری کرده و تجربه کاربری بهتری را برای آنها رقم خواهد زد.
مدیریت نامناسب شبکهها:
متأسفانه، شاهد هستیم که برخی شبکهها به جای تمرکز بر رسالت و ماموریت خود، به دنبال جذب مخاطب با تولید برنامههای پرهزینه و تقلیدی از سایر شبکهها هستند. این رویکرد نه تنها به نفع مخاطبان نیست، بلکه انسجام و هویت هر شبکه را نیز مخدوش میکند.
چالشها و موانع:
با وجود مزایای آشکار این رویکرد، برخی مدیران در سازمان صدا و سیما به دنبال تمرکز برنامههای شاخص و پرهزینه در یک شبکه خاص هستند. این رویکرد نه تنها مغایر با اصول برندینگ و مدیریت رسانهای است، بلکه به تضعیف سایر شبکهها و نارضایتی مخاطبان آنها منجر میشود.
ضرورت تحول در مدیریت:
تغییر رویه در برندینگ و مدیریت رسانهای سازمان صدا و سیما، نیازمند تحولی بنیادین در نگرش و ساختار مدیریتی این سازمان است. اتخاذ رویکردی علمی و مبتنی بر دانش روز، به جای اعمال سلیقههای فردی و منافع گروهی، میتواند گامی موثر در جهت ارتقای جایگاه این رسانه ملی و پاسخگویی به نیازهای مخاطبان در عصر حاضر باشد.
️ جمعبندی:
سازمان صدا و سیما به عنوان رسانهای ملی، نقشی حیاتی در فرهنگسازی، اطلاعرسانی و سرگرمی جامعه ایفا میکند. با اتخاذ رویکردی نوین به برندینگ و مدیریت رسانهای، این سازمان میتواند جایگاه خود را در میان مخاطبان ارتقا داده و به رسالت خود به نحو احسن عمل کند.
🟨 راهکارهای پیشنهادی:
تدوین استراتژی جامع برندینگ برای سازمان صدا و سیمانامگذاری شبکهها با عنوان "سیما" به همراه پسوند موضوعیتمرکز هر شبکه بر رسالت و ماموریت خود و پرهیز از تقلید از سایر شبکههاادغام شبکههای موازی و تمرکز بر تولید محتوای باکیفیتتقویت مدیریت میانی و حمایت از مدیران شبکههاپرهیز از دخالتهای سلیقهای در امور برنامهسازی
۱۸:۳۱
علاوه بر موارد ذکر شده، در ادامه به برخی نکات تکمیلی نیز میتوان اشاره کرد:
تحقیقات مخاطب: انجام مطالعات دقیق و مستمر برای شناخت سلایق و نیازهای مخاطبان، در تدوین استراتژیهای برندینگ و مدیریت رسانهای نقشی اساسی دارد. استفاده از فناوریهای نوین: بهکارگیری فناوریهای نوین رسانهای و پلتفرمهای مختلف برای ارائه خدمات به مخاطبان، گامی ضروری در جهت حفظ جایگاه سازمان صدا و سیما در عصر دیجیتال است. ارتقای سطح کیفی محتوا: تولید محتوای باکیفیت و متناسب با سلایق مخاطبان، رمز موفقیت هر رسانهای است. سازمان صدا و سیما باید با سرمایهگذاری در این زمینه، جایگاه خود را به عنوان مرجعی قابل اعتماد برای مخاطبان حفظ کند. حفظ استقلال و بیطرفی: حفظ استقلال و بیطرفی در ارائه اخبار و اطلاعات، از جمله مهمترین وظایف رسانه ملی است. سازمان صدا و سیما باید با پرهیز از جهتگیریهای سیاسی و جناحی، اعتمادسازی را در همه مردم ایجاد نماید.
تحقیقات مخاطب: انجام مطالعات دقیق و مستمر برای شناخت سلایق و نیازهای مخاطبان، در تدوین استراتژیهای برندینگ و مدیریت رسانهای نقشی اساسی دارد. استفاده از فناوریهای نوین: بهکارگیری فناوریهای نوین رسانهای و پلتفرمهای مختلف برای ارائه خدمات به مخاطبان، گامی ضروری در جهت حفظ جایگاه سازمان صدا و سیما در عصر دیجیتال است. ارتقای سطح کیفی محتوا: تولید محتوای باکیفیت و متناسب با سلایق مخاطبان، رمز موفقیت هر رسانهای است. سازمان صدا و سیما باید با سرمایهگذاری در این زمینه، جایگاه خود را به عنوان مرجعی قابل اعتماد برای مخاطبان حفظ کند. حفظ استقلال و بیطرفی: حفظ استقلال و بیطرفی در ارائه اخبار و اطلاعات، از جمله مهمترین وظایف رسانه ملی است. سازمان صدا و سیما باید با پرهیز از جهتگیریهای سیاسی و جناحی، اعتمادسازی را در همه مردم ایجاد نماید.
۱۸:۳۱
BBC و رازهای برندینگ موفق آن: سفری در گذر زمان
🟨بیبیسی (BBC) که مخفف British Broadcasting Corporation است، بهعنوان یکی از شناختهشدهترین و معتبرترین رسانههای جهان، در طول تاریخ خود، نمونهای درخشان از برندینگ موفق بوده است.
در اینجا به برخی از کلیدهای اصلی استراتژی برندینگ BBC میپردازیم:
1. ثبات و انسجام:
لوگو و هویت بصری: لوگوی BBC که از حروف BBC تشکیل شده، از سال 1927 تاکنون با تغییرات اندکی حفظ شده و به نمادی آشنا و قابل اعتماد در سراسر جهان تبدیل شده است. فونت و تایپوگرافی: BBC از فونتهای اختصاصی خود به نامهای Gill Sans و BBC World News در تمامی پلتفرمها استفاده میکند که به حفظ انسجام هویتی آن کمک میکند. موسیقی و صدا: تمهای موسیقی BBC، به ویژه تم معروف "BBC News" که از سال 1936 استفاده میشود، به یادماندنی و مترادف با این برند هستند.
2. محتوای باکیفیت و قابل اعتماد:
ادعای بیطرفی و صداقت: BBC به خاطر ادعای تعهد خود به بیطرفی و ارائه اخبار و اطلاعات دقیق و عاری از جانبداری شهرت یافته است. گزارشهای عمیق و تحلیلهای تخصصی: BBC بهجای تمرکز صرف بر عناوین خبری، به ارائه گزارشهای عمیق، تحلیلهای تخصصی و گفتگوهای چالشی میپردازد. تنوع برنامهها: BBC طیف گستردهای از برنامهها را در ژانرهای مختلف از جمله اخبار، مستند، درام، کمدی و برنامههای آموزشی ارائه میدهد تا سلیقه مخاطبان مختلف را پوشش دهد.
3. نوآوری و پویایی:
همگام با تکنولوژی: BBC همواره در استفاده از جدیدترین فناوریها پیشرو بوده و از ابتدای پیدایش رادیو و تلویزیون تا ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی، حضوری فعال داشته است. پلتفرمهای متنوع: BBC محتوای خود را از طریق طیف گستردهای از پلتفرمها مانند کانالهای تلویزیونی، وبسایت، برنامههای تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در اختیار مخاطبان قرار میدهد. تعامل با مخاطب: BBC با برگزاری رویدادها، نظرسنجیها و گفتگوهای آنلاین، تعامل فعالی با مخاطبان خود دارد.
4. رسالت و ارزشها:
تعهد به خدمت عمومی: BBC خود را متعهد به ارائه خدمات به عموم مردم میداند و در برنامههای خود به تنوع، برابری و عدالت اجتماعی توجه ویژهای دارد. حمایت از آزادی بیان: BBC از آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات آزادانه دفاع میکند. مسئولیتپذیری: BBC بهطور شفاف در قبال مخاطبان خود پاسخگو است و از طریق کانالهای مختلفی امکان دریافت بازخورد و نظرات آنها را فراهم میکند.
5. برندسازی جهانی:
ترجمه و بومیسازی: BBC محتوای خود را به زبانهای مختلف ترجمه میکند و با بومیسازی آن برای مخاطبان در کشورهای مختلف، دسترسپذیری خود را افزایش میدهد. شبکههای بینالمللی: BBC شبکههای تلویزیونی و رادیویی متعددی در سراسر جهان دارد و با تولید محتوای محلی، با مخاطبان در هر منطقه ارتباط برقرار میکند. حضور در فضای مجازی: BBC در شبکههای اجتماعی جهانی حضوری فعال دارد و با مخاطبان خود در سراسر جهان تعامل میکند.
نتیجهگیری:
BBC با اتخاذ رویکردی جامع به برندینگ که شامل ثبات، کیفیت، نوآوری، رسالت و تعهد جهانی است، توانسته به یکی از معتبرترین و شناختهشدهترین برندهای رسانهای در جهان تبدیل شود.
با الهام از این الگو، سازمانهای رسانهای دیگر نیز میتوانند با تمرکز بر ارائه محتوای باکیفیت، حفظ انسجام هویتی و تعامل با مخاطبان، در مسیر برندینگ موفق گام بردارند.
🟨بیبیسی (BBC) که مخفف British Broadcasting Corporation است، بهعنوان یکی از شناختهشدهترین و معتبرترین رسانههای جهان، در طول تاریخ خود، نمونهای درخشان از برندینگ موفق بوده است.
در اینجا به برخی از کلیدهای اصلی استراتژی برندینگ BBC میپردازیم:
1. ثبات و انسجام:
لوگو و هویت بصری: لوگوی BBC که از حروف BBC تشکیل شده، از سال 1927 تاکنون با تغییرات اندکی حفظ شده و به نمادی آشنا و قابل اعتماد در سراسر جهان تبدیل شده است. فونت و تایپوگرافی: BBC از فونتهای اختصاصی خود به نامهای Gill Sans و BBC World News در تمامی پلتفرمها استفاده میکند که به حفظ انسجام هویتی آن کمک میکند. موسیقی و صدا: تمهای موسیقی BBC، به ویژه تم معروف "BBC News" که از سال 1936 استفاده میشود، به یادماندنی و مترادف با این برند هستند.
2. محتوای باکیفیت و قابل اعتماد:
ادعای بیطرفی و صداقت: BBC به خاطر ادعای تعهد خود به بیطرفی و ارائه اخبار و اطلاعات دقیق و عاری از جانبداری شهرت یافته است. گزارشهای عمیق و تحلیلهای تخصصی: BBC بهجای تمرکز صرف بر عناوین خبری، به ارائه گزارشهای عمیق، تحلیلهای تخصصی و گفتگوهای چالشی میپردازد. تنوع برنامهها: BBC طیف گستردهای از برنامهها را در ژانرهای مختلف از جمله اخبار، مستند، درام، کمدی و برنامههای آموزشی ارائه میدهد تا سلیقه مخاطبان مختلف را پوشش دهد.
3. نوآوری و پویایی:
همگام با تکنولوژی: BBC همواره در استفاده از جدیدترین فناوریها پیشرو بوده و از ابتدای پیدایش رادیو و تلویزیون تا ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی، حضوری فعال داشته است. پلتفرمهای متنوع: BBC محتوای خود را از طریق طیف گستردهای از پلتفرمها مانند کانالهای تلویزیونی، وبسایت، برنامههای تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در اختیار مخاطبان قرار میدهد. تعامل با مخاطب: BBC با برگزاری رویدادها، نظرسنجیها و گفتگوهای آنلاین، تعامل فعالی با مخاطبان خود دارد.
4. رسالت و ارزشها:
تعهد به خدمت عمومی: BBC خود را متعهد به ارائه خدمات به عموم مردم میداند و در برنامههای خود به تنوع، برابری و عدالت اجتماعی توجه ویژهای دارد. حمایت از آزادی بیان: BBC از آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات آزادانه دفاع میکند. مسئولیتپذیری: BBC بهطور شفاف در قبال مخاطبان خود پاسخگو است و از طریق کانالهای مختلفی امکان دریافت بازخورد و نظرات آنها را فراهم میکند.
5. برندسازی جهانی:
ترجمه و بومیسازی: BBC محتوای خود را به زبانهای مختلف ترجمه میکند و با بومیسازی آن برای مخاطبان در کشورهای مختلف، دسترسپذیری خود را افزایش میدهد. شبکههای بینالمللی: BBC شبکههای تلویزیونی و رادیویی متعددی در سراسر جهان دارد و با تولید محتوای محلی، با مخاطبان در هر منطقه ارتباط برقرار میکند. حضور در فضای مجازی: BBC در شبکههای اجتماعی جهانی حضوری فعال دارد و با مخاطبان خود در سراسر جهان تعامل میکند.
نتیجهگیری:
BBC با اتخاذ رویکردی جامع به برندینگ که شامل ثبات، کیفیت، نوآوری، رسالت و تعهد جهانی است، توانسته به یکی از معتبرترین و شناختهشدهترین برندهای رسانهای در جهان تبدیل شود.
با الهام از این الگو، سازمانهای رسانهای دیگر نیز میتوانند با تمرکز بر ارائه محتوای باکیفیت، حفظ انسجام هویتی و تعامل با مخاطبان، در مسیر برندینگ موفق گام بردارند.
۱۸:۴۲
نقد و بررسی سند تحول رسانه ملی با تمرکز بر جایگاه مخاطب خردسال، کودک و نوجوان
مقدمه:
در حالی که سند تحول رسانه ملی در افق ۱۴۰۵ گامهای بلندی در جهت ارتقای جایگاه این رسانه و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی در جامعه برمیدارد، جای خالی توجه عمیق به مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان در این سند به وضوح احساس میشود. در این نقد، به بررسی این موضوع و ارائه پیشنهاداتی برای ارتقای جایگاه این مخاطبان در رسانه ملی میپردازیم.
عدم توجه کافی به مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
در سند تحول، به طور مشخص به نیازها، سلایق و علایق مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان توجه نشده است.برنامهریزی برای تولید محتوای متناسب با این رده سنی به طور شفاف و جامع ارائه نشده است.قالبهای مناسب برای ارائه این محتوا به درستی تبیین نشدهاند.سازوکارهای لازم برای نظارت بر محتوای تولیدی برای این مخاطبان مشخص نشده است.این گروه سنی، آیندهسازان جامعه هستند و تربیت و آموزش صحیح آنها نقشی اساسی در پیشرفت و توسعه کشور دارد.رسانهها به عنوان ابزارهای قدرتمند فرهنگی و آموزشی، میتوانند نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، باورها و ارزشهای این نسل ایفا کنند.غفلت از مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان در برنامهریزیهای رسانهای، فرصتی طلایی برای تربیت و آموزش صحیح این نسل را از دست میدهد.
نارساییهای سند تحول در قبال مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
فقدان تمرکز کافی: در سند تحول، به طور خاص به نیازها، سلایق و ویژگیهای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان پرداخته نشده است. نادیده گرفتن تنوع: این سند به تفاوتهای سنی، جنسی، فرهنگی و اجتماعی بین مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان توجه کافی ندارد. کمبود محتوای جذاب: برنامههای تولیدی برای این گروه سنی باید از جذابیت و کیفیت بالایی برخوردار باشند تا بتوانند توجه مخاطبان را جلب کنند. نامناسب بودن قالبها: بسیاری از قالبهای برنامهسازی فعلی برای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان مناسب نیستند و باید از قالبهای خلاقانه و نوین استفاده شود. فقدان متناسبسازی موضوعات: موضوعات برنامهها باید با توجه به سن، سطح درک و نیازهای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان انتخاب و متناسبسازی شوند.
پیشنهاداتی برای ارتقای جایگاه مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
ایجاد معاونت تخصصی کودک و نوجوان: تشکیل معاونت تخصصی با حضور کارشناسان مجرب در حوزههای مختلف مرتبط با کودک و رسانه، گامی ضروری در جهت توجه ویژه به این مخاطبان است. تولید محتوای فاخر و جذاب: تخصیص بودجه کافی برای تولید برنامههای تلویزیونی، انیمیشنها، فیلمها و بازیهای رایانهای باکیفیت و جذاب متناسب با ردههای سنی مختلف. استفاده از قالبهای متنوع: استفاده از قالبهای خلاقانه و نوآورانه مانند عروسکگردانی، موزیکال، انیمیشن و برنامههای تعاملی برای جذب مخاطبان این رده سنی. توجه به تنوع فرهنگی: تولید برنامههایی با مضامین مختلف فرهنگی، اجتماعی، علمی و اخلاقی برای پرورش فکری و روحی کودکان و نوجوانان. مشارکت فعال مخاطبان: ایجاد بسترهای مناسب برای مشارکت فعال کودکان و نوجوانان در فرآیند تولید محتوا و ارائه نظرات و پیشنهادات آنها. نظارت دقیق بر محتوای تولیدی: ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق برای بررسی محتوای تولیدی از نظر کیفیت، تناسب با رده سنی و انطباق با ارزشهای فرهنگی و اخلاقی. افزایش بودجه برای تولید محتوای کودک: اختصاص بودجه مناسب برای تولید برنامههای باکیفیت و جذاب برای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان که ۳۰ درصد جمعیت کشور هستند و از مهمترین و پروپاقرص ترین مخاطبان رسانه ملی هستند. استفاده از متخصصان مجرب: استفاده از نویسندگان، کارگردانان، انیماتورها و دیگر متخصصان مجرب در حوزه کودک و رسانه برای تولید برنامههای باکیفیت همکاری با نهادهای تخصصی: همکاری با نهادهای تخصصی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، وزارت آموزش و پرورش و انجمنهای تخصصی کودک و رسانه برای تولید محتوای آموزشی و تربیتی.
نقش انجمن تخصصی کودک و رسانه:
انجمن تخصصی کودک و رسانه به عنوان مرجعی تخصصی در این حوزه، میتواند نقش مهمی در ارائه مشاوره و راهنمایی به رسانه ملی در زمینه تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان ایفا کند. این انجمن با بهرهگیری از دانش و تجربه اعضای خود، میتواند در تدوین برنامهها و سیاستهای رسانه ملی در این زمینه یاری رساند.
سند تحول رسانه ملی باید با نگاهی عمیقتر و جامعتر به این مخاطبان آینده ساز میهن و با در نظر گرفتن نظرات کارشناسان و متخصصان حوزه کودک و رسانه، ارتقا و تحول در این زمینه را به عنوان یکی از اهداف اصلی خود دنبال کند.
مقدمه:
در حالی که سند تحول رسانه ملی در افق ۱۴۰۵ گامهای بلندی در جهت ارتقای جایگاه این رسانه و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی در جامعه برمیدارد، جای خالی توجه عمیق به مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان در این سند به وضوح احساس میشود. در این نقد، به بررسی این موضوع و ارائه پیشنهاداتی برای ارتقای جایگاه این مخاطبان در رسانه ملی میپردازیم.
عدم توجه کافی به مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
در سند تحول، به طور مشخص به نیازها، سلایق و علایق مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان توجه نشده است.برنامهریزی برای تولید محتوای متناسب با این رده سنی به طور شفاف و جامع ارائه نشده است.قالبهای مناسب برای ارائه این محتوا به درستی تبیین نشدهاند.سازوکارهای لازم برای نظارت بر محتوای تولیدی برای این مخاطبان مشخص نشده است.این گروه سنی، آیندهسازان جامعه هستند و تربیت و آموزش صحیح آنها نقشی اساسی در پیشرفت و توسعه کشور دارد.رسانهها به عنوان ابزارهای قدرتمند فرهنگی و آموزشی، میتوانند نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، باورها و ارزشهای این نسل ایفا کنند.غفلت از مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان در برنامهریزیهای رسانهای، فرصتی طلایی برای تربیت و آموزش صحیح این نسل را از دست میدهد.
نارساییهای سند تحول در قبال مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
فقدان تمرکز کافی: در سند تحول، به طور خاص به نیازها، سلایق و ویژگیهای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان پرداخته نشده است. نادیده گرفتن تنوع: این سند به تفاوتهای سنی، جنسی، فرهنگی و اجتماعی بین مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان توجه کافی ندارد. کمبود محتوای جذاب: برنامههای تولیدی برای این گروه سنی باید از جذابیت و کیفیت بالایی برخوردار باشند تا بتوانند توجه مخاطبان را جلب کنند. نامناسب بودن قالبها: بسیاری از قالبهای برنامهسازی فعلی برای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان مناسب نیستند و باید از قالبهای خلاقانه و نوین استفاده شود. فقدان متناسبسازی موضوعات: موضوعات برنامهها باید با توجه به سن، سطح درک و نیازهای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان انتخاب و متناسبسازی شوند.
پیشنهاداتی برای ارتقای جایگاه مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان:
ایجاد معاونت تخصصی کودک و نوجوان: تشکیل معاونت تخصصی با حضور کارشناسان مجرب در حوزههای مختلف مرتبط با کودک و رسانه، گامی ضروری در جهت توجه ویژه به این مخاطبان است. تولید محتوای فاخر و جذاب: تخصیص بودجه کافی برای تولید برنامههای تلویزیونی، انیمیشنها، فیلمها و بازیهای رایانهای باکیفیت و جذاب متناسب با ردههای سنی مختلف. استفاده از قالبهای متنوع: استفاده از قالبهای خلاقانه و نوآورانه مانند عروسکگردانی، موزیکال، انیمیشن و برنامههای تعاملی برای جذب مخاطبان این رده سنی. توجه به تنوع فرهنگی: تولید برنامههایی با مضامین مختلف فرهنگی، اجتماعی، علمی و اخلاقی برای پرورش فکری و روحی کودکان و نوجوانان. مشارکت فعال مخاطبان: ایجاد بسترهای مناسب برای مشارکت فعال کودکان و نوجوانان در فرآیند تولید محتوا و ارائه نظرات و پیشنهادات آنها. نظارت دقیق بر محتوای تولیدی: ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق برای بررسی محتوای تولیدی از نظر کیفیت، تناسب با رده سنی و انطباق با ارزشهای فرهنگی و اخلاقی. افزایش بودجه برای تولید محتوای کودک: اختصاص بودجه مناسب برای تولید برنامههای باکیفیت و جذاب برای مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان که ۳۰ درصد جمعیت کشور هستند و از مهمترین و پروپاقرص ترین مخاطبان رسانه ملی هستند. استفاده از متخصصان مجرب: استفاده از نویسندگان، کارگردانان، انیماتورها و دیگر متخصصان مجرب در حوزه کودک و رسانه برای تولید برنامههای باکیفیت همکاری با نهادهای تخصصی: همکاری با نهادهای تخصصی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، وزارت آموزش و پرورش و انجمنهای تخصصی کودک و رسانه برای تولید محتوای آموزشی و تربیتی.
نقش انجمن تخصصی کودک و رسانه:
انجمن تخصصی کودک و رسانه به عنوان مرجعی تخصصی در این حوزه، میتواند نقش مهمی در ارائه مشاوره و راهنمایی به رسانه ملی در زمینه تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان ایفا کند. این انجمن با بهرهگیری از دانش و تجربه اعضای خود، میتواند در تدوین برنامهها و سیاستهای رسانه ملی در این زمینه یاری رساند.
سند تحول رسانه ملی باید با نگاهی عمیقتر و جامعتر به این مخاطبان آینده ساز میهن و با در نظر گرفتن نظرات کارشناسان و متخصصان حوزه کودک و رسانه، ارتقا و تحول در این زمینه را به عنوان یکی از اهداف اصلی خود دنبال کند.
۱۹:۳۷
۲۵ اردیبهشت
۸:۳۴
۹:۵۴
بازارسال شده از امیرصارمی
۱۰:۵۷
۲۷ اردیبهشت
بازارسال شده از انجمن تخصصی رسانه و کودک
۴:۵۰