عکس پروفایل زبان دلز

زبان دل

۲۵۲عضو
thumnail
صبر تا ڪی؟دلم از طاقت بسیار بُرید...""!
زبـان دل 🩶

۲۰:۳۴

thumnail
پادشاهی بود به نام شهریار٬ یک روز متوجه شد که زنش بهش خیانت کرده و از خشم زیاد دستور داد تا زنشو اعدام کنن. اما این درد به قدری عمیق بود که از تمام زن ها نفرت پیدا کرد.
برای همین دستور داد هر شب یه دختر براش بیارن تا باهاش ازدواج کنه و شب رو باهاش سپری میکرد. صبح که میشد دختر هارو اعدام میکرد تا هیچ دختری فرصت خیانت نداشته باشه.
یه روز دختری باهوش به نام شهرزاد تصمیم گرفت با شاه ازدواج کنه و شب شروع کرد برای شاه داستان تعریف کردن٬ صبح که شد شهرزاد داستان رو نیمه کاره و دقیقا در نقطه‌ی حساسش رها کرد.
شاه هم که کنجکاو بود ادامه داستان رو بشنوه دستور داد شهرزاد رو اعدام نکنن٬ این روند ۱۰۰۱ شب ادامه داشت و شهرزاد دل شاه رو بدست آورد و بی اعتمادیش نسبت به زنان رو از بین برد.
در نهایت باهم زندگی کردن و ۳ بچه هم به دنیا آوردن٬ کتاب هزار و یک شب برگرفته از داستان هاییه که شهرزاد برای شهریار تعریف می‌کنه و دلشو بدست آورد
زبـان دل 🩶

۱۲:۱۱

thumnail
آبی‌ترین قسمت دریا را تو برداشتی‏خاکستری‌ترین جای آسمان‌‌‌ را من.‏چیزهای که ما می‌خواستیم‏هیچ‌وقت شبیه هم نبود .زبـان دل 🩶

۸:۵۳

thumnail
پرسید: اندوهِ دوری راچه تسکین است ؟گفت؛ خیال…
زبـان دل 🩶

۸:۱۸