آدمیزاد طبیعت و سرنوشت را مقصر هر چیزی میداند، در حالی که سرنوشت هرکس چیزی نیست جز انعکاسی از شخصیت، احساسات، اشتباهات و ضعفهای او.
۷:۵۱
در این عالم یکی مسجد یکی میخانه میسازدبلی در خورد همّت هر کسی کاشانه میسازدخوشا بر حال مهمانی که با بسیاری نعمتدلش با نعمت دیدار صاحبخانه میسازد
۷:۵۲
سلطان سلجوقی بر عابدی گوشهنشین و عزلتگزین وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود و سر بر نداشت و به ملکشاه تواضع نکرد، بدان سان که سلطان به خشم اندر شد و به او گفت: آیا تو نمیدانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری هستم که فلان گردنکش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به غل و زنجیر کشیدم و کشوری را به تصرف در آوردم.حکیم خندید و گفت: من نیرومندتر از تو هستم، زیرا من کسی را کشتهام که تو اسیر چنگال بیرحم او هستی.شاه با تحیر پرسید: او کیست؟حکیم گفت: آن نفس است. من نفس خود را کشتهام و تو هنوز اسیر نفس اماره خود هستی و اگر اسیر نبودی از من نمیخواستی که پیش پای تو به خاک افتم و عبادت خدا بشکنم و ستایش کسی را کنم که چون من انسان است.شاه از شنیدن این سخن شرمنده شد و عذر خطای گذشته خود را خواست.
۷:۵۲
امروز پنجشنبه۷ فروردین ماه۲۶ رمضان ۱۴۴۶۲۷ مارس ۲۰۲۵
۴:۴۸
۵:۲۸
سیمای قدس: مصلای پیامبران
#غلامرضا_گلی_زواری
درباره فلسطن و سرزمین بیت المقدس تاکنون آثار و تالیفات و ترجمه های گوناگونی در ایران انتشار یافته است که هر کدام در نوع خود مزایا و ثمراتی مفید در بر داشته و بر آگاهی خوانندگان و علاقمندان مسایل گوناگون این منطقه افزوده اند. نوشتار حاضر که با رعایت اختصار و اجمال و به قصد استفاده عموم مردم، خاصه نسل جوان در پنج فصل تالیف شده با استناد به متجاوز از ۱۷۰ منبع به رشته تحریر درآمده است. فصول کتاب عبارتند از: فصل اول: سرزمین سفیران الهیفصل دوم: راه آسمانفصل سوم: مواریث معنویفصل چهارم: تبر توطئهفصل پنج: آتشفشان خشم
#معرفی_کتاب
درباره فلسطن و سرزمین بیت المقدس تاکنون آثار و تالیفات و ترجمه های گوناگونی در ایران انتشار یافته است که هر کدام در نوع خود مزایا و ثمراتی مفید در بر داشته و بر آگاهی خوانندگان و علاقمندان مسایل گوناگون این منطقه افزوده اند. نوشتار حاضر که با رعایت اختصار و اجمال و به قصد استفاده عموم مردم، خاصه نسل جوان در پنج فصل تالیف شده با استناد به متجاوز از ۱۷۰ منبع به رشته تحریر درآمده است. فصول کتاب عبارتند از: فصل اول: سرزمین سفیران الهیفصل دوم: راه آسمانفصل سوم: مواریث معنویفصل چهارم: تبر توطئهفصل پنج: آتشفشان خشم
۵:۳۱
درک انسان ها کاری بس سخت تر و ارزشمندتر از داوری درباره آنان است.
۵:۳۱
در گوش دلم گفت فلک پنهانیحکمی که قضا بود ز من می دانی!در گردش خویش اگر مرا دست بدیخود را برهاندمی ز سرگردانی
۵:۳۲
روزى در سفر، سائلى پیش امیر المؤمنین علی علیه السلام آمده و نانى طلب کرد. حضرت به قنبر فرمود: به این درویش نان بده. گفت: یا امیرالمؤمنین، نان بر شتر است. فرمود: با شتر بده. گفت: شتر در قطار شتران است. فرمود: همچنان با قطار بده. قنبر بلافاصله دست از مهار شتر بازداشته و کناره گرفت. امیرالمؤمنین علیه السلام از وى پرسید: چرا کناره گرفتى؟ گفت: اى بحر سخا! با خود اندیشیدم که مبادا مرا هم همراه شتران ببخشى و از دولت خدمت و سعادت ملازمتِ تو محروم بمانم.
۵:۳۶
نمایشگاه کتاب "بر پیمان خود با قدس هستیم"به مناسبت #روز_جهانی_قدس
#کتابخانه_بیرجند#نمایشگاه_کتاب#روز_قدس
️ کتابخانه امام رضا (ع) #بیرجند
#کتابخانه_بیرجند#نمایشگاه_کتاب#روز_قدس
۴:۳۸
امروز شنبه۹ فروردین ماه۲۸ رمضان ۱۴۴۶۲۹ مارس ۲۰۲۵
۴:۴۱
پدر فراموش شده
#طاهره_زندیه
در این کتاب به معرفی امام زمان علیه السلام و حوادث قبل از تولد ایشان تا مسئولیت مسلمانان درزمان غیبت و ... پرداخته شده است.عناوینی از فهرست کتاب :داستان شاهزاده رومی و چگونگی ورود شاهزاده رومی به منزل امام حسن عسکری علیه السلام و ازدواج با ایشان، معرفی نایبان خاص امام زمان حضرت مهدی علیه السلام در عصر غیبت صغری ، غیبت کبری ( غیبت تامه ) ؛ نمونه هایی از تشرفات شیعیان به محضر امام زمان ارواحنا فداه ؛ رجعت : نحوه حکومت ائمه علیهم السلام بعد از رجعت ؛ وظایف شیعیان در عصر غیبت و ملاک ایمان و رمز سعادت جاودان.
#معرفی_کتاب
در این کتاب به معرفی امام زمان علیه السلام و حوادث قبل از تولد ایشان تا مسئولیت مسلمانان درزمان غیبت و ... پرداخته شده است.عناوینی از فهرست کتاب :داستان شاهزاده رومی و چگونگی ورود شاهزاده رومی به منزل امام حسن عسکری علیه السلام و ازدواج با ایشان، معرفی نایبان خاص امام زمان حضرت مهدی علیه السلام در عصر غیبت صغری ، غیبت کبری ( غیبت تامه ) ؛ نمونه هایی از تشرفات شیعیان به محضر امام زمان ارواحنا فداه ؛ رجعت : نحوه حکومت ائمه علیهم السلام بعد از رجعت ؛ وظایف شیعیان در عصر غیبت و ملاک ایمان و رمز سعادت جاودان.
۵:۱۶
کتابها هم مثل پول باید دائما" در گردش باشند، تا جایی که بشود، قرض بدهید و قرض بگیرید؛ هم کتاب را و هم پول را ! مخصوصا" کتاب را، کتابها به مراتب بیشتر از پول، چیزی برای عرضه کردن دارند. کتاب فقط یک دوست نیست، بلکه می تواند دوستان بسیاری برایتان به ارمغان بیاورد. زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید سه برابر ثروتمندید.
۵:۱۷
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصهٔ دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصهٔ مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوعشمایل باشی
۵:۱۷
يکي از سران بر سفره ی اميری مهمان بود، ديد که در ميان سفره دو کبک بريان قرار دارد، پس با ديدن کبک ها شروع به خنديدن کرد.امير علت اين خنده رو جويا شد، مرد در پاسخ گفت :" در آيام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم، روزي راه بر کسی بستم، آن بينوا التماس کرد که پولش بگيرم و از جانش در گذرم، اما من مصمم به کشتن او بودم، در آخر آن بيچاره به دو کبک که در بيابان بودند رو کرده و می گويد ":شما شاهد باشيد که اين مرد، مرا بی گناه کشته است! "اکنون که اين دو کبک را در سفره شما ديدم ياد کار ابلهانه ی آن مرد افتادم."امير پس از شنيدن داستان رو به مرد کرده و می گويد :"کبک ها شهادت خودشان را دادند." پس از اين گفته امير دستور می دهد سر آن مرد را بزنند.
۵:۲۶
امروز یکشنبه۱۰ فروردین ماه۲۹ رمضان ۱۴۴۶۳۰ مارس ۲۰۲۵
۴:۵۴
خود برتر: خودت باش، فقط کمی بهتر
#مایک_بایر
مایک بایر یک استاد حرفهای و واقعی است، او یک راهنمای باشعور و اهلِ عمل است که به شما نشان میدهد چگونه از جایی که اکنون هستید به جایی برسید که میخواهید باشید، آن هم در تمام زمینههای زندگیتان؛ شخصی، خانوادگی، کاری، معنوی یا در همۀ زمینههای فوق. نمیتوان گفت که مایک دستی در هر چیزی دارد، بلکه فقط فرمانروای تمام جنبههای زندگیتان را به شما نشان میدهد و آن شخص کسی نیست جز خود شما.مایک واسطهای در تغییر زندگی افراد است. او همان کسی است که دنبالش بودهاید: باهوش، متفکر، صادق، با اخلاص، صریح و متعهد. او در کتاب «خودِ برتر» تمام حرفهایش را بازگو میکند. این کتاب جزو آن دسته کتابهایی است که هنگام اتمامش شما را در حالی ترک میکند که بهتر از قبل شدهاید. در خلال صفحات کتاب، مایک راهنمای زندگی شما خواهد بود و در طول این سفر شما را با سؤالاتی تأملبرانگیز و تحریک کننده که هرگز با آنها مواجه نشدهاید هدایت میکند. بایر انسانها را دقیقاً همانجایی که قرار دارند ملاقات میکند، بدون کوچکترین قضاوت و با مهربانی و آرامش آنها را بهسمت خودِ واقعیشان راهنمایی میکند. در طول خواندن این کتاب و بررسی تمام جنبههای زندگیتان در مسیر بهتر شدنِ خود، این مهربانی را کاملاً حس خواهید کرد.
#معرفی_کتاب
مایک بایر یک استاد حرفهای و واقعی است، او یک راهنمای باشعور و اهلِ عمل است که به شما نشان میدهد چگونه از جایی که اکنون هستید به جایی برسید که میخواهید باشید، آن هم در تمام زمینههای زندگیتان؛ شخصی، خانوادگی، کاری، معنوی یا در همۀ زمینههای فوق. نمیتوان گفت که مایک دستی در هر چیزی دارد، بلکه فقط فرمانروای تمام جنبههای زندگیتان را به شما نشان میدهد و آن شخص کسی نیست جز خود شما.مایک واسطهای در تغییر زندگی افراد است. او همان کسی است که دنبالش بودهاید: باهوش، متفکر، صادق، با اخلاص، صریح و متعهد. او در کتاب «خودِ برتر» تمام حرفهایش را بازگو میکند. این کتاب جزو آن دسته کتابهایی است که هنگام اتمامش شما را در حالی ترک میکند که بهتر از قبل شدهاید. در خلال صفحات کتاب، مایک راهنمای زندگی شما خواهد بود و در طول این سفر شما را با سؤالاتی تأملبرانگیز و تحریک کننده که هرگز با آنها مواجه نشدهاید هدایت میکند. بایر انسانها را دقیقاً همانجایی که قرار دارند ملاقات میکند، بدون کوچکترین قضاوت و با مهربانی و آرامش آنها را بهسمت خودِ واقعیشان راهنمایی میکند. در طول خواندن این کتاب و بررسی تمام جنبههای زندگیتان در مسیر بهتر شدنِ خود، این مهربانی را کاملاً حس خواهید کرد.
۴:۵۷
عالی بودن، محصول شرايط و موقعيت نيست. عالی بودن، تاحدود زيادی مبتنی بر انتخاب آگاهانه است...
۵:۰۸
بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به غلغل در سماع آیند هر مرغی به دستانی
دم عیسیست پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
به جولان و خرامیدن در آمد سرو بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یک بار جولانی
به هر کویی پری رویی به چوگان میزند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی
به چندین حیلت و حکمت که گوی از همگنان بردم
به چوگانم نمیافتد چنین گوی زنخدانی
بیار ای باغبان سروی به بالای دلارامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
تو آهو چشم نگذاری مرا از دست تا آن گه
که همچون آهو از دستت نهم سر در بیابانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمیدانم
که حیران باز میمانم چه داند گفت حیرانی
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن
که دردت را نمیدانم برون از صبر درمانی
۵:۱۰
یکی از حکما را شنیدم که می گفت : هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است مگر آن«کسی که چون دیگری در سخن باشد همچنان ناتمام گفته سخن آغاز کند .
سخن را سر است اى خداوند و بن
میاور سخن در میان سخن
خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش
نگوید سخن تا نبیند خموش
۵:۱۵