گیف
۲۹:۱۲
۱۸:۲۰
بازارسال شده از 🩶ℳ𝒶𝒸𝒶𝓃 𝒷𝒶𝓃𝒹(ماکان بند)🎧
اینو کسایی که کانال دارن بخونن و بفرستن تو چنلشون
️
تا زحماتی که برای چنل میکشید رو بقیه بفهمن!🥺
۱_میدونستید وقتی شما عضو میشید چقدر خوشحال میشن؟🥺
۲_میدونستید وقتی که لف میدید چقدر ناراحت میشن؟🥺
۳_میدونستید وقتی که تعداد بازدید ها زیاد میشه بیشتر تلاش میکنن که لف ندید؟🥲
۴_میدونستید مالک روزها زحمت میکشه که عکس دانلود کنه ولی شما لف میدید؟
🩹
۵_میدونستید چقدر چشماشون درد میگیره که فقط توی کانال فعالیت کنن؟
۶_میدونستید نمره های بد میگیرن چون همش سرشون توی گوشیه و برای شما فعالیت می کنن؟

️
۷_میدونستید چقدر اینترنت مصرف میشه که فقط تو کانال فعالیت شه که لف ندید؟🫠
۸_میدونستید چقدر پدر مادر ها دعوا میکنن باهاشون چون سرشون توی گوشیه؟


۹_میدونستید وقتی آمار چنل بالا میره مدیر ها چقدر خوشحال میشن؟

۱۰_میدونستید دانلود عکس فیلم یا هرچیزی چقدر حافظه گوشیشونو میگیره؟
پس درک کنید دوستان

مرسی که تا اینجا خوندی!
حق من نیست 🥺

این پیام رو توی همهی چنلا بزارید تا اونا شمارو درک کنن

من ادمین هستم ولی واقعا خیلی زحمت میکشیم هم من هم ادمین ها و مالک محترم پس لطفاً بمونید و لف ندید 


تا زحماتی که برای چنل میکشید رو بقیه بفهمن!🥺
۱_میدونستید وقتی شما عضو میشید چقدر خوشحال میشن؟🥺
۲_میدونستید وقتی که لف میدید چقدر ناراحت میشن؟🥺
۳_میدونستید وقتی که تعداد بازدید ها زیاد میشه بیشتر تلاش میکنن که لف ندید؟🥲
۴_میدونستید مالک روزها زحمت میکشه که عکس دانلود کنه ولی شما لف میدید؟
۵_میدونستید چقدر چشماشون درد میگیره که فقط توی کانال فعالیت کنن؟
۶_میدونستید نمره های بد میگیرن چون همش سرشون توی گوشیه و برای شما فعالیت می کنن؟
۷_میدونستید چقدر اینترنت مصرف میشه که فقط تو کانال فعالیت شه که لف ندید؟🫠
۸_میدونستید چقدر پدر مادر ها دعوا میکنن باهاشون چون سرشون توی گوشیه؟
۹_میدونستید وقتی آمار چنل بالا میره مدیر ها چقدر خوشحال میشن؟
۱۰_میدونستید دانلود عکس فیلم یا هرچیزی چقدر حافظه گوشیشونو میگیره؟
پس درک کنید دوستان
مرسی که تا اینجا خوندی!
حق من نیست 🥺
این پیام رو توی همهی چنلا بزارید تا اونا شمارو درک کنن
۹:۳۹
۱۵:۱۱
۱۵:۱۱
۱۵:۱۱
۱۵:۱۱
۱۵:۲۵
بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#اتحاد٫#طرفتارطرفتار هر کدومی بهش رای بده🥹
ماکان بند
؛
حامیم
؛
علی یاسینی
؛
بهنام بانی
؛
عرفان طهماسبی
؛
گرشا رضایی
از خواننده مورد علاقه ات حمایت کن🥹🫂🫀(تا میتونی بخشش کن)(@Yezang)
ماکان بند
؛
حامیم
؛
علی یاسینی
؛
بهنام بانی
؛
عرفان طهماسبی
؛
گرشا رضایی
از خواننده مورد علاقه ات حمایت کن🥹🫂🫀(تا میتونی بخشش کن)(@Yezang)
۱۷:۰۵
۱۰:۳۷
عزیزم سلام خوبی؟!میشه بی زحمت لایک کنی🥺🥺🫂
۷:۵۸
بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ
#پارت۵۵
امیر:از عروس خانم پا پیچ خورده چه خبر ؟ بهتری؟
نورا:آره دیگه خوب شد
امیر تور کنسرتاتون داره شروع میشه هاا چیکار کنیم؟؟
امیر:همینو خواستم بگم چه روزی اکیی این ماه راه بندازیم
نیایش:ویهان چیکار کنیم ؟؟؟؟
ویهان:تماشا میکنیم تا فیلم به ما برسه
رها:سلامممم
دارا:بسم الله دوباره اینجایی عهه
رها:حرف نزن بنیم بابا نورا کجاس؟؟؟
دارا:رفته خونه ی امیر
رها:آها
دارا:بشین الاناس بیاد
۱ ساعت بعد
نورا:من برم دیگه
امیر:میموندی حالا
نورا:دیگه لباسو که انتخاب کردیم میمونه وسایل ها که من اکی میکنم
امیر:باشه برو عزیزم
فردا صبح
نورا:دارا پاشو منو باید ببری خونه مامان جون
دارا:چرا؟
نورا:میگم حالا بدووو
۱ ساعت بعد
نورا:سلام مادر جان فدات بشم من
مریم:سلام ننه نئجه سن خوش گؤرموشوخ
نورا:گؤردوم
روز عروسی
امیر:سلام عزیزم
ماشین رو دادم گل بزنن
نورا:منم لباسم رو رها گرفته داره میاره
الانم تو ارایشگاه هم یکی و دو ساعت دیگه زنگ میزنم بیای دنبالم
امیر:باشه منم دارم میرم پیش عرفان
لیلا:دارا
دارا:جانم مامان
لیلا:پسرم برو لباس منو و بابات رو از خشکشویی بگیر بدو اصلا یادم رفت
دارا:چشم
نیایش:ویهان....
ادامه دارد...
#پارت۵۵
امیر:از عروس خانم پا پیچ خورده چه خبر ؟ بهتری؟
نورا:آره دیگه خوب شد
امیر تور کنسرتاتون داره شروع میشه هاا چیکار کنیم؟؟
امیر:همینو خواستم بگم چه روزی اکیی این ماه راه بندازیم
نیایش:ویهان چیکار کنیم ؟؟؟؟
ویهان:تماشا میکنیم تا فیلم به ما برسه
رها:سلامممم
دارا:بسم الله دوباره اینجایی عهه
رها:حرف نزن بنیم بابا نورا کجاس؟؟؟
دارا:رفته خونه ی امیر
رها:آها
دارا:بشین الاناس بیاد
۱ ساعت بعد
نورا:من برم دیگه
امیر:میموندی حالا
نورا:دیگه لباسو که انتخاب کردیم میمونه وسایل ها که من اکی میکنم
امیر:باشه برو عزیزم
فردا صبح
نورا:دارا پاشو منو باید ببری خونه مامان جون
دارا:چرا؟
نورا:میگم حالا بدووو
۱ ساعت بعد
نورا:سلام مادر جان فدات بشم من
مریم:سلام ننه نئجه سن خوش گؤرموشوخ
نورا:گؤردوم
روز عروسی
امیر:سلام عزیزم
ماشین رو دادم گل بزنن
نورا:منم لباسم رو رها گرفته داره میاره
الانم تو ارایشگاه هم یکی و دو ساعت دیگه زنگ میزنم بیای دنبالم
امیر:باشه منم دارم میرم پیش عرفان
لیلا:دارا
دارا:جانم مامان
لیلا:پسرم برو لباس منو و بابات رو از خشکشویی بگیر بدو اصلا یادم رفت
دارا:چشم
نیایش:ویهان....
ادامه دارد...
۷:۵۸
میشه لایک کنید🥺🥺
۹:۵۸
بازارسال شده از 💙𝑹𝒂𝒚𝒂𝒏 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆..!🦋💙
سلام درسته که نمی تونم همیشه بیام کنسرت هاتون ولی اینو بدونین که همیشه حمایتتون می کنم و پشتتونم🥹🫠🫶
جمله فاطمه ماهم لایک کنید برنده بشه
#seti
جمله فاطمه ماهم لایک کنید برنده بشه
۹:۵۸
سلاممممممیشه لایک کنی🥺🥺
۱۱:۵۰
بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ
#پارت ۵۶
نیایش:میشه بگی چیکار کنیم دیگه نمی تونم صبر کنم عملیش کنیم دیگهه
ویهان:آروم خوب گوش بده ببین چی میگم
نورا:امیر راه بیوفت تا نیم ساعت دیگه اینجا باش
امیر:باشه
ملیحه:علی جان مادر کت شلوارت رو بپوش
نیم ساعت بعد
امیر:وایساده بودم منتظر نورا خیلی ذوق زده بودم
نورا:دستم رو آروم گذاشتم روی شونش امیر
امیر:برگشتم خیلی قشنگ شده بود
جان و جانانم بغلش کردم چقدر زیبا شدی
نورا:مرسی عزیزم
امیر:بفرمایید خانم ملکه
نورا:الان بریم به سمت تالار دیگه
امیر:بله
رها:نورا لباست رو گرفتم خیلی قشنگ شدههه
کجا بیارم فقط ؟
نورا:واقعا.ببین الان دارم میرم سمت تالار بیا همونجا بگیر اول الان زنگ بزن به مامانم بگو یادش نره مامان مریم رو بیاره هااا
رها:باشه
۲ ساعت بعد
رهام:به شادوماد چه خوشتیپ شدی
امیر:به ابلفضلی که داداشمی برم عروس خانوم رو بیارم خودت میدونی با رها چیکار کنی دیگه؟اون کاره که گفتیم دوتایی انجام بدید
رهام:آره آره برو
نورا:همه اومده بودن دوست های امیر و من
خیلی استرس داشتم ولی قشنگ ترین روز زندگیمه
صدای دره ؟ بفرمایید
امیر:حاضری عزیزم ؟؟؟ همه پایین هستن هااا
نورا:بله بریم دست امیر رو گرفتم
رهام:رها خانوم بیاین الان وقتشه
رها:اومدم
مهمونای عزیز توجه کنید
رهام:ممنونم بابت صبوری که داشتید
و همینطور
رها:که امشب در اینجا حضور دارید
رهام:یه مهمون های عزیزی داریم که البته شما برای ما عزیز هستید
دارا:بچه ها بدویین
رها:اهنگ
۱و۲و۳و۴
دارا:برید
بچه ها:قربون تو برم که نگات ول نمیکنه منو
مهمونا:





۱ دقیقه بعد
رهام:کمیل برو
نورا:در رو باز کردم با امیر وارد شدیم
امیر:وقتی میبینمت من از قبل هم عاشق ترتم
ادامه دارد....
#پارت ۵۶
نیایش:میشه بگی چیکار کنیم دیگه نمی تونم صبر کنم عملیش کنیم دیگهه
ویهان:آروم خوب گوش بده ببین چی میگم
نورا:امیر راه بیوفت تا نیم ساعت دیگه اینجا باش
امیر:باشه
ملیحه:علی جان مادر کت شلوارت رو بپوش
نیم ساعت بعد
امیر:وایساده بودم منتظر نورا خیلی ذوق زده بودم
نورا:دستم رو آروم گذاشتم روی شونش امیر
امیر:برگشتم خیلی قشنگ شده بود
جان و جانانم بغلش کردم چقدر زیبا شدی
نورا:مرسی عزیزم
امیر:بفرمایید خانم ملکه
نورا:الان بریم به سمت تالار دیگه
امیر:بله
رها:نورا لباست رو گرفتم خیلی قشنگ شدههه
کجا بیارم فقط ؟
نورا:واقعا.ببین الان دارم میرم سمت تالار بیا همونجا بگیر اول الان زنگ بزن به مامانم بگو یادش نره مامان مریم رو بیاره هااا
رها:باشه
۲ ساعت بعد
رهام:به شادوماد چه خوشتیپ شدی
امیر:به ابلفضلی که داداشمی برم عروس خانوم رو بیارم خودت میدونی با رها چیکار کنی دیگه؟اون کاره که گفتیم دوتایی انجام بدید
رهام:آره آره برو
نورا:همه اومده بودن دوست های امیر و من
خیلی استرس داشتم ولی قشنگ ترین روز زندگیمه
صدای دره ؟ بفرمایید
امیر:حاضری عزیزم ؟؟؟ همه پایین هستن هااا
نورا:بله بریم دست امیر رو گرفتم
رهام:رها خانوم بیاین الان وقتشه
رها:اومدم
مهمونای عزیز توجه کنید
رهام:ممنونم بابت صبوری که داشتید
و همینطور
رها:که امشب در اینجا حضور دارید
رهام:یه مهمون های عزیزی داریم که البته شما برای ما عزیز هستید
دارا:بچه ها بدویین
رها:اهنگ
۱و۲و۳و۴
دارا:برید
بچه ها:قربون تو برم که نگات ول نمیکنه منو
مهمونا:
۱ دقیقه بعد
رهام:کمیل برو
نورا:در رو باز کردم با امیر وارد شدیم
امیر:وقتی میبینمت من از قبل هم عاشق ترتم
ادامه دارد....
۱۱:۵۰
گیف
۲۵:۰۰
۱۱:۵۱
گیف
۳۱:۰۶
۱۱:۵۱
بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
می خوایم بریم برا پاکت بدو بیاااـتویـ ـرابطهـ ـباتو ـبدونـ ـبازندهـ ـمنمـ :))
اونایی که لف نمیدید عشگ منیدد🥹ــــــــــــــــــــــ[[[🤍]]]ــــــــــــــــــــــــــ@Yezang 🤍

اونایی که لف نمیدید عشگ منیدد🥹ــــــــــــــــــــــ[[[🤍]]]ــــــــــــــــــــــــــ@Yezang 🤍
۱۶:۳۰
سلاممممم
خوبییییییییییی:)
میشه لطفاً لایک کنید


🥲
خوبییییییییییی:)
میشه لطفاً لایک کنید
۹:۴۱
بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ
#پارت۵۷
۱ساعت بعد
نورا:همچی طبق روال بود عالی
امیر با فن پیج ها سلام کرد
من با بچه ها آشنا شدم اصلا عالی بود
رهام:داشتم با رها دم در صحبت میکردیم
رها:یهو دیدم ویهان داره میاد چشمام ۴ تا شده بود
اوه اوه چقدر حالش خراب بود جلوشو بگیرررر
رهام:کی
رها:بیا بدووووو دست شو گرفتم بردم سریع جلو ویهان
ویهان:عروسی عشقمه بزار برم
رها:چه ...... میزنی کجا خیر سرت
ویهان:با داماد نباید اینطوری رفتار کنیدا بزارید برم
رها:چرا چرت و پرت میگی
وایسا ببینم تو الکل خوردی
ویهان:دوست داشتم
رهام:بیا بریم حل کنیم بیا با من دستشو گرفتم کشیدمش به سمت سرویس بهداشتی
بزار حلش میکنم.
رها:از استرس مردم ولی چیکار میکردم باید میسپردم به رهام
دویدم رفتم پیش دارا و امیر داشتن باهم حرف میزنند آقایون بدویید بدویین که الان عروسی بهم میخوره
امیر:چی یعنی چی
دارا:چی شده رها
رها:بیاین فقط دنبالم بهتون میگم
دارا:خب بگو
رها:داراااااا ویهان اومده بس کنننننن
امیر:چی ویهان!!!!!!!
رها:بدویین
برید داخل سرویس بهداشتی
امیر:تو اینجا چه غلطی میکنی
ویهان:هررررررررر درست حرف بزن
امیر:باید از تو اجازه بگیرم
رهام و دارا برین بیرون
رهام:امیر نه
امیر:برید
دارا:امیر خیلی اعصبانی بود منو رهام رفتیم بیرون
امیر:چنان لهت میکنم مردک که نفهمی چی شد
هر کاری که نکردم تا الان نزدم لهت کنم بخاطر نورا بوده ولی دیگه حقته
ویهان:هه آقارو باش نورا رو از من گرفته تازه طلبکارم هست
امیر:اسم زن منو نیار
نورا:داشتم با پدر امیر صحبت میکردم دقت کردم خبری از بچه ها نبود
ویهان:جونم در بیاد نمیزارم این عروسی سر بگیره
ادامه دارد.....
#پارت۵۷
۱ساعت بعد
نورا:همچی طبق روال بود عالی
امیر با فن پیج ها سلام کرد
من با بچه ها آشنا شدم اصلا عالی بود
رهام:داشتم با رها دم در صحبت میکردیم
رها:یهو دیدم ویهان داره میاد چشمام ۴ تا شده بود
اوه اوه چقدر حالش خراب بود جلوشو بگیرررر
رهام:کی
رها:بیا بدووووو دست شو گرفتم بردم سریع جلو ویهان
ویهان:عروسی عشقمه بزار برم
رها:چه ...... میزنی کجا خیر سرت
ویهان:با داماد نباید اینطوری رفتار کنیدا بزارید برم
رها:چرا چرت و پرت میگی
وایسا ببینم تو الکل خوردی
ویهان:دوست داشتم
رهام:بیا بریم حل کنیم بیا با من دستشو گرفتم کشیدمش به سمت سرویس بهداشتی
بزار حلش میکنم.
رها:از استرس مردم ولی چیکار میکردم باید میسپردم به رهام
دویدم رفتم پیش دارا و امیر داشتن باهم حرف میزنند آقایون بدویید بدویین که الان عروسی بهم میخوره
امیر:چی یعنی چی
دارا:چی شده رها
رها:بیاین فقط دنبالم بهتون میگم
دارا:خب بگو
رها:داراااااا ویهان اومده بس کنننننن
امیر:چی ویهان!!!!!!!
رها:بدویین
برید داخل سرویس بهداشتی
امیر:تو اینجا چه غلطی میکنی
ویهان:هررررررررر درست حرف بزن
امیر:باید از تو اجازه بگیرم
رهام و دارا برین بیرون
رهام:امیر نه
امیر:برید
دارا:امیر خیلی اعصبانی بود منو رهام رفتیم بیرون
امیر:چنان لهت میکنم مردک که نفهمی چی شد
هر کاری که نکردم تا الان نزدم لهت کنم بخاطر نورا بوده ولی دیگه حقته
ویهان:هه آقارو باش نورا رو از من گرفته تازه طلبکارم هست
امیر:اسم زن منو نیار
نورا:داشتم با پدر امیر صحبت میکردم دقت کردم خبری از بچه ها نبود
ویهان:جونم در بیاد نمیزارم این عروسی سر بگیره
ادامه دارد.....
۹:۴۱