عکس پروفایل ᘻᗩᘜᕼᗩᖇᘿᕼ🎈🎀

ᘻᗩᘜᕼᗩᖇᘿᕼ🎈🎀

۵۱عضو
thumnail
گیف
۲۹:۱۲

۱۸:۲۰

بازارسال شده از 🩶ℳ𝒶𝒸𝒶𝓃 𝒷𝒶𝓃𝒹(ماکان بند)🎧
اینو کسایی که کانال دارن بخونن و بفرستن تو چنلشونundefined
تا زحماتی که برای چنل می‌کشید رو بقیه بفهمن!🥺

۱_میدونستید وقتی شما عضو میشید چقدر خوشحال میشن؟🥺undefined

۲_میدونستید وقتی که لف میدید  چقدر ناراحت میشن؟🥺undefined

۳_میدونستید وقتی که تعداد بازدید ها زیاد میشه  بیشتر تلاش میکنن که لف ندید؟🥲

۴_میدونستید مالک روزها زحمت میکشه که عکس دانلود کنه ولی شما لف میدید؟ undefinedundefined‍🩹

۵_میدونستید چقدر چشماشون درد میگیره که فقط توی کانال فعالیت کنن؟undefined

۶_میدونستید نمره های بد میگیرن چون همش سرشون توی گوشیه و برای شما فعالیت می کنن؟undefinedundefinedundefined

۷_میدونستید چقدر اینترنت مصرف میشه که فقط تو کانال فعالیت شه که لف ندید؟🫠

۸_میدونستید چقدر پدر مادر ها دعوا میکنن باهاشون چون سرشون توی گوشیه؟undefinedundefinedundefined

۹_میدونستید وقتی آمار چنل بالا میره مدیر ها چقدر خوشحال میشن؟undefinedundefined

۱۰_میدونستید دانلود عکس فیلم یا هرچیزی چقدر حافظه گوشیشونو میگیره؟undefinedundefined

پس درک کنید دوستانundefinedundefined
مرسی که تا اینجا خوندی!undefined
حق من نیست 🥺undefinedundefined
این پیام رو توی همه‌ی چنلا بزارید تا اونا شمارو درک کننundefinedundefinedundefinedمن ادمین هستم ولی واقعا خیلی زحمت میکشیم هم من هم ادمین ها و مالک محترم پس لطفاً بمونید و لف ندید undefinedundefinedundefined

۹:۳۹

thumnail

۱۵:۱۱

thumnail

۱۵:۱۱

thumnail

۱۵:۱۱

thumnail

۱۵:۱۱

thumnail

۱۵:۲۵

بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#اتحاد٫#طرفتارطرفتار هر کدومی بهش رای بده🥹
ماکان بند undefined
؛
حامیمundefined
؛
علی یاسینیundefined
؛
بهنام بانیundefined
؛
عرفان طهماسبی undefined
؛
گرشا رضایی undefined
از خواننده مورد علاقه ات حمایت کن🥹🫂🫀(تا میتونی بخشش کن)(@Yezang)

۱۷:۰۵

thumnail

۱۰:۳۷

عزیزم سلام خوبی؟!میشه بی زحمت لایک کنی🥺🥺🫂

۷:۵۸

بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ

#پارت۵۵

امیر:از عروس خانم پا پیچ خورده چه خبر ؟ بهتری؟

نورا:آره دیگه خوب شد
امیر تور کنسرتاتون داره شروع میشه هاا چیکار کنیم؟؟

امیر:همینو خواستم بگم چه روزی اکیی این ماه راه بندازیم

نیایش:ویهان چیکار کنیم ؟؟؟؟

ویهان:تماشا میکنیم تا فیلم به ما برسه

رها:سلامممم

دارا:بسم الله دوباره اینجایی عهه

رها:حرف نزن بنیم بابا نورا کجاس؟؟؟

دارا:رفته خونه ی امیر

رها:آها

دارا:بشین الاناس بیاد

۱ ساعت بعد

نورا:من برم دیگه

امیر:میموندی حالا

نورا:دیگه لباسو که انتخاب کردیم میمونه وسایل ها که من اکی میکنم

امیر:باشه برو عزیزم

فردا صبح

نورا:دارا پاشو منو باید ببری خونه مامان جون

دارا:چرا؟

نورا:میگم حالا بدووو

۱ ساعت بعد

نورا:سلام مادر جان فدات بشم من

مریم:سلام ننه نئجه سن خوش گؤرموشوخ

نورا:گؤردوم

روز عروسی

امیر:سلام عزیزم
ماشین رو دادم گل بزنن

نورا:منم لباسم رو رها گرفته داره میاره
الانم تو ارایشگاه هم یکی و دو ساعت دیگه زنگ میزنم بیای دنبالم

امیر:باشه منم دارم میرم پیش عرفان

لیلا:دارا

دارا:جانم مامان

لیلا:پسرم برو لباس منو و بابات رو از خشکشویی بگیر بدو اصلا یادم رفت

دارا:چشم

نیایش:ویهان....

ادامه دارد...

۷:۵۸

میشه لایک کنید🥺🥺

۹:۵۸

بازارسال شده از 💙𝑹𝒂𝒚𝒂𝒏 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆..!🦋💙
سلام درسته که نمی تونم همیشه بیام کنسرت هاتون ولی اینو بدونین که همیشه حمایتتون می کنم و پشتتونم🥹🫠🫶undefined


جمله فاطمه ماهم لایک کنید برنده بشهundefined#seti

۹:۵۸

سلاممممممیشه لایک کنی🥺🥺

۱۱:۵۰

بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ

#پارت ۵۶

نیایش:میشه بگی چیکار کنیم دیگه نمی تونم صبر کنم عملیش کنیم دیگهه

ویهان:آروم خوب گوش بده ببین چی میگم

نورا:امیر راه بیوفت تا نیم ساعت دیگه اینجا باش

امیر:باشه

ملیحه:علی جان مادر کت شلوارت رو بپوش

نیم ساعت بعد

امیر:وایساده بودم منتظر نورا خیلی ذوق زده بودم

نورا:دستم رو آروم گذاشتم روی شونش امیر

امیر:برگشتم خیلی قشنگ شده بود
جان و جانانم بغلش کردم چقدر زیبا شدی

نورا:مرسی عزیزم

امیر:بفرمایید خانم ملکه

نورا:الان بریم به سمت تالار دیگه

امیر:بله

رها:نورا لباست رو گرفتم خیلی قشنگ شدههه
کجا بیارم فقط ؟

نورا:واقعا.ببین الان دارم میرم سمت تالار بیا همونجا بگیر اول الان زنگ بزن به مامانم بگو یادش نره مامان مریم رو بیاره هااا

رها:باشه

۲ ساعت بعد

رهام:به شادوماد چه خوشتیپ شدی

امیر:به ابلفضلی که داداشمی برم عروس خانوم رو بیارم خودت میدونی با رها چیکار کنی دیگه؟اون کاره که گفتیم دوتایی انجام بدید

رهام:آره آره برو

نورا:همه اومده بودن دوست های امیر و من
خیلی استرس داشتم ولی قشنگ ترین روز زندگیمه
صدای دره ؟ بفرمایید

امیر:حاضری عزیزم ؟؟؟ همه پایین هستن هااا

نورا:بله بریم دست امیر رو گرفتم

رهام:رها خانوم بیاین الان وقتشه

رها:اومدم
مهمونای عزیز توجه کنید

رهام:ممنونم بابت صبوری که داشتید
و همینطور

رها:که امشب در اینجا حضور دارید

رهام:یه مهمون های عزیزی داریم که البته شما برای ما عزیز هستید

دارا:بچه ها بدویین

رها:اهنگ
۱و۲و۳و۴

دارا:برید

بچه ها:قربون تو برم که نگات ول نمیکنه منو

مهمونا:undefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۱ دقیقه بعد

رهام:کمیل برو

نورا:در رو باز کردم با امیر وارد شدیم

امیر:وقتی میبینمت من از قبل هم عاشق ترتم

ادامه دارد....

۱۱:۵۰

thumnail
گیف
۲۵:۰۰

۱۱:۵۱

thumnail
گیف
۳۱:۰۶

۱۱:۵۱

بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
می خوایم بریم برا پاکت بدو بیاااـتویـ ـرابطهـ ـباتو ـبدونـ ـبازندهـ ـمنمـ :))
اونایی که لف نمی‌دید عشگ منیدد🥹
ــــــــــــــــــــــ[[[🤍]]]ــــــــــــــــــــــــــ@Yezang 🤍undefinedundefined

۱۶:۳۰

سلاممممم
خوبییییییییییی:)
میشه لطفاً لایک کنید
undefinedundefinedundefinedundefined🥲undefined

۹:۴۱

بازارسال شده از یه زنگ 🥺🫡🌼
#یه زنگ

#پارت۵۷

۱ساعت بعد

نورا:همچی طبق روال بود عالی
امیر با فن پیج ها سلام کرد
من با بچه ها آشنا شدم اصلا عالی بود

رهام:داشتم با رها دم در صحبت میکردیم

رها:یهو دیدم ویهان داره میاد چشمام ۴ تا شده بود
اوه اوه چقدر حالش خراب بود جلوشو بگیرررر

رهام:کی

رها:بیا بدووووو دست شو گرفتم بردم سریع جلو ویهان

ویهان:عروسی عشقمه بزار برم

رها:چه ...... میزنی کجا خیر سرت

ویهان:با داماد نباید اینطوری رفتار کنیدا بزارید برم

رها:چرا چرت و پرت میگی
وایسا ببینم تو الکل خوردی

ویهان:دوست داشتم

رهام:بیا بریم حل کنیم بیا با من دستشو گرفتم کشیدمش به سمت سرویس بهداشتی
بزار حلش میکنم.

رها:از استرس مردم ولی چیکار می‌کردم باید میسپردم به رهام
دویدم رفتم پیش دارا و امیر داشتن باهم حرف می‌زنند آقایون بدویید بدویین که الان عروسی بهم میخوره

امیر:چی یعنی چی

دارا:چی شده رها

رها:بیاین فقط دنبالم بهتون میگم

دارا:خب بگو

رها:داراااااا ویهان اومده بس کنننننن

امیر:چی ویهان!!!!!!!

رها:بدویین
برید داخل سرویس بهداشتی

امیر:تو اینجا چه غلطی میکنی

ویهان:هررررررررر درست حرف بزن

امیر:باید از تو اجازه بگیرم
رهام و دارا برین بیرون

رهام:امیر نه

امیر:برید

دارا:امیر خیلی اعصبانی بود منو رهام رفتیم بیرون

امیر:چنان لهت میکنم مردک که نفهمی چی شد
هر کاری که نکردم تا الان نزدم لهت کنم بخاطر نورا بوده ولی دیگه حقته

ویهان:هه آقارو باش نورا رو از من گرفته تازه طلبکارم هست

امیر:اسم زن منو نیار

نورا:داشتم با پدر امیر صحبت می‌کردم دقت کردم خبری از بچه ها نبود

ویهان:جونم در بیاد نمیزارم این عروسی سر بگیره

ادامه دارد‌.....

۹:۴۱