••| مَكْتَبُ الحَيَاةِ |••
حکمت سوم - نهجالبلاغه.pdf
سوالاتی برای تفکر و استفاده کاربردی در مسیر روزمره و زندگی برگرفته از شرح حکمت سوم کلام مولا سوال ۱فرض کن در زندگی روزمرهات باید خرجی برای خانواده، نیازمندان یا کار خیری انجام بدی، اما ته دلت میگی: «الان وقتش نیست… شاید بعداً لازم بشه.» به نظرت فرق بین بخلِ پنهان و مدیریت مالیِ عاقلانه چیه؟ آیا همیشه نگهداشتن پول نشانهی عقل و آیندهنگریه؟ یا گاهی نشانهی بیاعتمادی به رزق الهی؟ چه نشانههایی در درونت هست که بفهمی داری بخیل میشی، نه عاقل؟ سوال ۲بعضی وقتها به اسم «عاقل بودن»، از تصمیمهای مهم زندگی فرار میکنیم — ازدواج، تغییر شغل، ورود به کار فرهنگی یا حتی دفاع از حق. چطور میشه بین ترسِ طبیعی و عقلانی با ترسِ فلجکننده و شیطانی فرق گذاشت؟ آیا ترسی داری که میدونی باید ازش عبور کنی اما هنوز نکردی؟ چی مانعت شده؟ سوال ۳تا حالا پیش اومده حرف حقی در دلت باشه، اما چون احساس کردی دیگران تو رو جدی نمیگیرن، سکوت کردی؟ چرا ما آدمها حرف ثروتمندها رو راحتتر قبول میکنیم، ولی از یک انسان ساده و بیپول کمتر تأثیر میگیریم؟ اگه خودت روزی در چنین موقعیتی قرار گرفتی، چطور عزتنفست رو حفظ میکنی که "بیپول بودن" مانع بیان حقیقت نشه؟ سوال ۴در جمعهای خودت — فامیل، مسجد، محل کار، گروه دوستان — آیا تا به حال با فردی فقیر یا سادهزیست مثل یک «غریبه» رفتار شده؟خودت در چنین موقعیتی چه واکنشی نشون دادی؟ اگر جامعهای بخواد از این نگاه دنیاپرستانه نجات پیدا کنه، باید از کجا شروع کنه؟ از قانون؟ آموزش؟ یا از قلب انسانها؟ سوال ۵اگر قرار باشه امروز فقط روی یکی از این چهار رذیله (بخل، ترس، احساس حقارتِ فقر، یا دنیاپرستی) کار کنی، کدوم رو انتخاب میکنی؟ چرا فکر میکنی همون مورد بیشتر در زندگی تو ریشه داره؟ و مهمتر از اون: اولین قدمت برای تغییر چیه؟ سکوت؟ انفاق؟ شجاعت؟ یا تغییر نگاه به دیگران؟#نهجالبلاغه
۱۰:۴۰