M Azizi

عبدالرضا سبحانی
خیلی خوب قلم خوبی دارید محتوا هم منطقی و واقع بینانه است موفق باشید
سلام استاد سپاسگزارم از لطف شماundefinedundefined

۱۸:۰۲

عکس پروفایل

MH

عبدالرضا سبحانی
کتاب شغل خوب،شغل پوچ که در کلاس صحبتش شد. undefinedدر باره این موضوع از خود یا دیگران مطلب در گروه بگذارید
استاد سلام وقت شما بخیر باشه بنده میخوام این موضوع رو از نظر خودم تفسیر کنم و نمیدونم تا چه حد درست هست و اگر نیاز به اصلاح داره شما بفرمایید . بنده شغل خودم رو از این نظر برای خودم معنادار کردم که چون با انسان سروکار داریم و انسان پدیده ای پیچیده هست سعی کنم نگاه کمی به کارم نداشته باشم و مثل بعضی امور روزمره نگاه ضرب و تقسیمی نداشته باشم ، به طور واضح تر و عینی تر بخواهم بگویم یعنی اینکه ممکن است تاثیر گذاری یک معلم بر روی یک دانش آموز به حدی باشد که آن دانش آموز در آینده دنیایی را تغییر دهد ، پس من باید تلاش خود را انجام دهم ولو برای یک دانش آموز .بنظرم بسیاری از معلمان شغل خود را اینگونه معنا کرده اند که با طی کردن مسیر های صعب العبور و مخاطرات ، خود را به روستایی دور افتاده میرسانند تا به کودکانی از یک مدرسه که گاها مجموع آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد تدریس کنند چون میدانند که از این دانش آموزان اگر فردی مفید برای جامعه تربیت شود ، ممکن است روستا یا شهری یا مملکتی را دگرگون کند .
نکته دیگری که بنظرم میتواند شغل ما را معنا دار کند این است که بدانیم زمانی که از درب مدرسه وارد محیط مدرسه میشویم وارد دنیای دیگری شده ایم و این نکته را به دید مثبت بنگریم چون دنیای آنها دنیای سادگی و عاری از هرگونه پلیدی است ، از فردی با تجربه این سخن را شنیدم که میگفت معلمی برای من اگر فقط یک خوبی داشت آن بود که با کوهی از مشکلات وقتی وارد مدرسه میشدم انرژی بچه ها باعث میشد چند ساعتی مشکلات را از خاطر ببرم .نمیدانم چقدر این تفسیر موافق یا مخالف دارد ، اما پیوسته خودم را در جایگاه یادگیرنده قرار میدهم و از نقد های سازنده استقبال میکنم .

۲۰:۲۸

عبدالرضا سبحانی

MH
استاد سلام وقت شما بخیر باشه بنده میخوام این موضوع رو از نظر خودم تفسیر کنم و نمیدونم تا چه حد درست هست و اگر نیاز به اصلاح داره شما بفرمایید . بنده شغل خودم رو از این نظر برای خودم معنادار کردم که چون با انسان سروکار داریم و انسان پدیده ای پیچیده هست سعی کنم نگاه کمی به کارم نداشته باشم و مثل بعضی امور روزمره نگاه ضرب و تقسیمی نداشته باشم ، به طور واضح تر و عینی تر بخواهم بگویم یعنی اینکه ممکن است تاثیر گذاری یک معلم بر روی یک دانش آموز به حدی باشد که آن دانش آموز در آینده دنیایی را تغییر دهد ، پس من باید تلاش خود را انجام دهم ولو برای یک دانش آموز . بنظرم بسیاری از معلمان شغل خود را اینگونه معنا کرده اند که با طی کردن مسیر های صعب العبور و مخاطرات ، خود را به روستایی دور افتاده میرسانند تا به کودکانی از یک مدرسه که گاها مجموع آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد تدریس کنند چون میدانند که از این دانش آموزان اگر فردی مفید برای جامعه تربیت شود ، ممکن است روستا یا شهری یا مملکتی را دگرگون کند . نکته دیگری که بنظرم میتواند شغل ما را معنا دار کند این است که بدانیم زمانی که از درب مدرسه وارد محیط مدرسه میشویم وارد دنیای دیگری شده ایم و این نکته را به دید مثبت بنگریم چون دنیای آنها دنیای سادگی و عاری از هرگونه پلیدی است ، از فردی با تجربه این سخن را شنیدم که میگفت معلمی برای من اگر فقط یک خوبی داشت آن بود که با کوهی از مشکلات وقتی وارد مدرسه میشدم انرژی بچه ها باعث میشد چند ساعتی مشکلات را از خاطر ببرم . نمیدانم چقدر این تفسیر موافق یا مخالف دارد ، اما پیوسته خودم را در جایگاه یادگیرنده قرار میدهم و از نقد های سازنده استقبال میکنم .
این نگاههای متفاوت و متنوع مغتنم است. به این وسیله ادبیات معنا بخشی به شغل معلمی غنی می شود. چون تلفن دوستان را ثبت نکرده ام با حروف اختصاری شناخته نمی شوند. لطفا نام خود را هم زیر نوشته هایتان بنویسید

۱:۳۹

MH

MH
استاد سلام وقت شما بخیر باشه بنده میخوام این موضوع رو از نظر خودم تفسیر کنم و نمیدونم تا چه حد درست هست و اگر نیاز به اصلاح داره شما بفرمایید . بنده شغل خودم رو از این نظر برای خودم معنادار کردم که چون با انسان سروکار داریم و انسان پدیده ای پیچیده هست سعی کنم نگاه کمی به کارم نداشته باشم و مثل بعضی امور روزمره نگاه ضرب و تقسیمی نداشته باشم ، به طور واضح تر و عینی تر بخواهم بگویم یعنی اینکه ممکن است تاثیر گذاری یک معلم بر روی یک دانش آموز به حدی باشد که آن دانش آموز در آینده دنیایی را تغییر دهد ، پس من باید تلاش خود را انجام دهم ولو برای یک دانش آموز . بنظرم بسیاری از معلمان شغل خود را اینگونه معنا کرده اند که با طی کردن مسیر های صعب العبور و مخاطرات ، خود را به روستایی دور افتاده میرسانند تا به کودکانی از یک مدرسه که گاها مجموع آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد تدریس کنند چون میدانند که از این دانش آموزان اگر فردی مفید برای جامعه تربیت شود ، ممکن است روستا یا شهری یا مملکتی را دگرگون کند . نکته دیگری که بنظرم میتواند شغل ما را معنا دار کند این است که بدانیم زمانی که از درب مدرسه وارد محیط مدرسه میشویم وارد دنیای دیگری شده ایم و این نکته را به دید مثبت بنگریم چون دنیای آنها دنیای سادگی و عاری از هرگونه پلیدی است ، از فردی با تجربه این سخن را شنیدم که میگفت معلمی برای من اگر فقط یک خوبی داشت آن بود که با کوهی از مشکلات وقتی وارد مدرسه میشدم انرژی بچه ها باعث میشد چند ساعتی مشکلات را از خاطر ببرم . نمیدانم چقدر این تفسیر موافق یا مخالف دارد ، اما پیوسته خودم را در جایگاه یادگیرنده قرار میدهم و از نقد های سازنده استقبال میکنم .
دانشجو : محمد حسن آقامحمدی

۴:۳۷

عبدالرضا سبحانی

MH
استاد سلام وقت شما بخیر باشه بنده میخوام این موضوع رو از نظر خودم تفسیر کنم و نمیدونم تا چه حد درست هست و اگر نیاز به اصلاح داره شما بفرمایید . بنده شغل خودم رو از این نظر برای خودم معنادار کردم که چون با انسان سروکار داریم و انسان پدیده ای پیچیده هست سعی کنم نگاه کمی به کارم نداشته باشم و مثل بعضی امور روزمره نگاه ضرب و تقسیمی نداشته باشم ، به طور واضح تر و عینی تر بخواهم بگویم یعنی اینکه ممکن است تاثیر گذاری یک معلم بر روی یک دانش آموز به حدی باشد که آن دانش آموز در آینده دنیایی را تغییر دهد ، پس من باید تلاش خود را انجام دهم ولو برای یک دانش آموز . بنظرم بسیاری از معلمان شغل خود را اینگونه معنا کرده اند که با طی کردن مسیر های صعب العبور و مخاطرات ، خود را به روستایی دور افتاده میرسانند تا به کودکانی از یک مدرسه که گاها مجموع آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد تدریس کنند چون میدانند که از این دانش آموزان اگر فردی مفید برای جامعه تربیت شود ، ممکن است روستا یا شهری یا مملکتی را دگرگون کند . نکته دیگری که بنظرم میتواند شغل ما را معنا دار کند این است که بدانیم زمانی که از درب مدرسه وارد محیط مدرسه میشویم وارد دنیای دیگری شده ایم و این نکته را به دید مثبت بنگریم چون دنیای آنها دنیای سادگی و عاری از هرگونه پلیدی است ، از فردی با تجربه این سخن را شنیدم که میگفت معلمی برای من اگر فقط یک خوبی داشت آن بود که با کوهی از مشکلات وقتی وارد مدرسه میشدم انرژی بچه ها باعث میشد چند ساعتی مشکلات را از خاطر ببرم . نمیدانم چقدر این تفسیر موافق یا مخالف دارد ، اما پیوسته خودم را در جایگاه یادگیرنده قرار میدهم و از نقد های سازنده استقبال میکنم .
ممنون از آقای آقا محمدیاهتمام دوستان به نوشتن برای من شوق انگیز است

۱۴:۱۴

Karimi

عبدالرضا سبحانی
کتاب شغل خوب،شغل پوچ که در کلاس صحبتش شد. undefinedدر باره این موضوع از خود یا دیگران مطلب در گروه بگذارید
سلام وقتتون بخیرابتدا توضیح کوتاهی درباره تفاوت شغل خوب و شغل پوچ داشته باشم:شغل خوب شغلی هست که نه تنها منبع درآمد است، بلکه احساس رضایت، رشد شخصی و حرفه‌ای، و تعادل بین کار و زندگی را نیز فراهم می‌کند.افراد در شغل‌های خوب معمولاً از کار خود راضی هستند و احساس می‌کنند که کارشان معنا دارد همچنین این شغل‌ها به افراد این امکان را می‌دهند که مهارت‌های جدیدی یاد بگیرند و در حرفه خود پیشرفت کنند و بین کار و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند.شغل پوچ به شغلی هست که فرد در آن احساس بی‌معنایی، خستگی و نارضایتی می‌کند. این نوع شغل‌ها معمولاً فاقد چالش‌های لازم برای رشد شخصی و حرفه‌ای هستند یعنی چون فرد از شغلش ناراضی هست، تلاش و انگیزه ای هم برای پیشرفت در زمینه شغلی خود نخواهد داشت.این افراد احساس می کنند کارشان بی‌معناست و تأثیر مثبتی بر زندگی دیگران ندارد همچنین شغلشان را تکراری و یکنواخت می دانند و فرصت‌های یادگیری را محدود کنند و همین موضوع باعث می شود که دچار خستگی روحی شوند.
و اما شغل معلمی ... به نظر بنده شغل معلمی معنی دارترین شغل هست چرا که یک سفر معنوی مشترک میان معلم و دانش آموزان است که پر از کشفیات جدید ، چالش ها و شگفتی هاست. سفری که در آن یادگیری و رشد روحی به اوج خود می رسد ...نکته ی جالب این است که در این مسیر، فقط دانش آموزان نیستند که از معلم مطالب می آموزند، بلکه معلمان هم در این سفر و در طی این فرایند رشد می کنند و این تعاملات به هر دو طرف کمک میکند که دیدگاه های جدیدی را تجربه کنند.اگر ما به عنوان معلم این دیدگاه را داشته باشیم، ثانیه به ثانیه ی حضور خود در کلاس درس را مغتنم شمرده و پر از حال خوب و احساس خوب خواهیم بود. و این را بدانیم اگر صحبت ها و رفتارهای ما روی حتی یک نفر از دانش آموزان مان تاثیر گذاشت، برای ما بس است...
با این جمله معروف به پایان می رسانم:معلمی شغل نیست عشق است، عاطفه است، احساس است و تو اگر همه این ها را داشته باشی، موفقی!
(دانشجو: زهرا کریمی)

۱۵:۱۳

عکس پروفایل

MH

عبدالرضا سبحانی
ممنون از آقای آقا محمدی اهتمام دوستان به نوشتن برای من شوق انگیز است
همچنین استاد undefinedما هم از شما انرژی میگیریم .و همواره از تجربیات ارزنده شما استفاده میکنیم .

۱۵:۴۸

M.Rahimi

سلام و عرض ادبنظر شخصی بنده در مورد شغل خوب و شغل پوچ :بنظر من این مورد هویت داشتن شغل و علاقه فرد به کاری که انجام می‌دهد در شغل معلمی بیش از مشاغل دیگر می‌تواند دارای اهمیت باشد ؛ مثلا یک کارمند حتی اگر شغلش پوچ دانسته و خودش هیچ علاقه ای به کارش نداشته باشد ، باز هم نامه های اداری اش ارسال می‌شود ولو کمی با تاخیر و شاید بی کیفیت تر.ولی در شغل معلمی اگر یک معلم شغلش را دوست نداشته باشد این عدم علاقه باعث کم شدن انگیزه و کیفیت آموزش به دانش آموزان شده که خود انسان هایی داری احساس هستند نه یک کارمند که سرکارش با سیستم فیزیکی کامپیوترش است و این بی علاقگی معلم به دانش آموزان که موجودات دارای احساس و زنده هستند منتقل می‌شود و در نتیجه ۳۰ و اندی دانش آموز هر روزشان با کمترین انرژی ممکن می‌گذرد و فقط صبح به مدرسه می‌آیند تا معلم رفع تکلیف کرده و مبحث درسی را آموزش دهد و دانش آموزان هم همچون ماشین های تایپ یکسری مطالب جدید از روی تخته در دفتر بنویسند ، بدون اینکه بدانند اصلا این ها کجای زندگی شان به درد میخورد و به محض نیامدن معلم یا تعطیل شدن مدارس ، شادی کنند که خداروشکر فردا مدرسه نمی‌روند.در مقابل یک معلم که شغلش را هویت دار می‌داند ، میتواند کلاس را مانند محیط گرم و صمیمی خانواده با عشق پرورش دهد تا دانش آموزان تک تک درس های کلاس را با بند بند وجودشان حس کنند.اگر بخوام یک مثال کوچک بزنم ، از خودم میتوانم بگویم که وقتی مدیر مدرسه ، امسال پیشنهاد معاونت به من داد تا دغدغه و کارم کمتر شود و به دانشگاه و ارشد رسیدگی کنم برای یک روز این اتفاق افتاد ، من معاون بودم و معلم دیگری به کلاسم رفت ، به محض حضور در دفتر و نشستن پشت کامپیوتر به عنوان معاون احساس کردم نفسم بالا نمی‌آید ، من حتی ذره ای علاقه ی کار با شی بی جانی تحت عنوان کامپیوتر که با یک قطعی اینترنت کارش را نمیتواند انجام دهد ندارممن با انرژی و شور و شوق دانش آموزانم زنده هستم ، اینکه صبح به صبح با لبخند به یکدیگر سلام کنیم ، من از آن ها انرژی بگیرم و در مقابل آن ها از من ، در کنار درس خاطرات شیرین از یکدیگر به جا بگذاریم ، درس را دانش آموز دیر یا زود یاد میگیرد و ۱۰ سال بعد اصلا یادش نمی‌آید فرمول ریاضی صفحه ۷۰ کتاب چه بود ولی خاطره ای شیرین از معلم کلاس پنجمش یقینا تا پایان عمر در ذهن او هک می‌شود.بنظر بنده یک معلم که خود را دارای هویت می‌بیند میتواند حتی سرنوشت دانش آموزان را تغییر دهد دیدیم دانش آموزانی که به واسطه علاقه به یک معلم درس آن معلم را هم با ارزش و اهمیت متفاوتی مطالعه می‌کنند ، پس غیر از زندگی روی پیشرفت تحصیلی هم اثرگذار است.در مقابل یک خاطره بد هم تا آخر عمر باقی می‌ماند و منِ رحیمی تمام تلاشم به جا گذاشتن خاطرات شیرین و مثبت در ذهن شاگردانم است و همین مرا بس ، از رسالت معلمیهمان یک روز برای من یک سال گذشت و آنجا بود که برای بار دوم فهمیدم عاشق شغلم هستم و به کلاسم بازگشتم.و نکته مهم اینکه این مبحث در تمام شغل ها دارای اهمیت هست و هیچ گاه بدون اهمیت نمی‌شود و بنده فقط کم و زیاد جزئی اش را مورد بحث قرار دادم.در پایان :جمله قشنگی روی جلد مجله رشد معلم نوشته بود و اولین چیزی که توجهم را جلب کرد همین شعر بود و بنظرم بی ربط به این مسئله پوچ حس شدن شغل نیست : ای که میپرسی نشان عشق چیست؟عشق چیزی جز ظهور مهر نیست♡دانشجو : خانم مینا رحیمی

۱۶:۲۳

عکس پروفایل

Roghaye.M

عبدالرضا سبحانی
کتاب شغل خوب،شغل پوچ که در کلاس صحبتش شد. undefinedدر باره این موضوع از خود یا دیگران مطلب در گروه بگذارید
بدیهی است که شغل‌های معنادار می‌توانند منبع رضایت، خشنودی و انگیزه باشند. و در مقابل، مشاغل پوچ که با ارزش‌های فردی یا نیازهای اجتماعی هم‌راستا نیستند، به فرسودگی و نارضایتی منجر می‌شوند.معناداری شغل مهم است، زیرا بر سطح رضایت افراد از شغل و زندگیشان و نیز ساختارهای اجتماعی تأثیر می‌گذارد. همچنین مسیری برای تحقق اهداف بزرگتر زندگی و تاثیرگذاری اجتماعی نیز هست، معناداری شغل در همه مشاغل دارای اهمیت است و باعث بهبود عملکرد میشود اما در مشاغلی که جنبه های انسانی و اجتماعی پررنگی دارند، مانند معلمی، مهم تر است.از این رو لازم است معلمان برای عملکرد بهتر، معنای شغل خود را بدانند.معلمی که معنای شغل خود را بداند، با انگیزه و تعهد بیشتری کار می‌کند و برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی تلاش می‌کند. با چالش ها به صورت فعال و خلاق مواجه می‌شود و از به کارگیری روش‌های نوین واهمه ندارد.معلمی که معنای شغل خود را بداند، اضطراب هایش کاهش می‌یابد چرا که هر مشکل و چالش را به مثابه یک فرصت می‌بیند. او به ندرت دچار فرسودگی شغلی می‌شود، زیرا مدام درحال یادگیری است و آن را ترک نمی‌کند.معلمی که معنای شغل خود را بداند می‌تواند با اشتیاق و الهام بخشی بیشتری عمل کند و این احساس او به دانش‌آموزانش منتقل می‌شود و تاثیرات مثبتی در آنها می‌گذارد.چنین معلمی، شغل خود را پوچ نمی‌داند، از رضایت شغلی بیشتری برخوردار است، حتی کوچکترین کارها برایش بی معنی نیست و از زندگی خود لذت می‌برد.همانند مدیر مدرسه‌ای که خاطره اش در کلاس خوانده شد.
دانشجو: رقیه محمدی

۱۷:۱۰

عکس پروفایل

zahra

با سلام و احترامشغل خوب شغلی است که به فرد احساس معنا ،ارزش و هدف می دهد .این نوع شغل معمولا تاثیر مثبتی بر زندگی دیگران یا جامعه دارد، دارای ارزش اجتماعی بالایی است، افراد در تصمیم‌گیری ها مشارکت دارند و استقلال کاری دارند و همچنین فرصت رشد ، یادگیری و ارتقا وجود دارد.شغل پوچ به مشاغلی اشاره دارد که به نظر می‌رسد وجود آنها ضروری نیست یا هیچ گونه ارزش واقعی ندارند اما همچنان ادامه دارند؛ در واقع فرد احساس میکند کارش تاثیری برجامعه ندارند، فرد در فرایند های مهم نقش ندارد و این شغل توسط جامعه ارزش گذاری نمی شود.
معناداری شغل تأثیرات مثبتی بر افراد و سازمان‌ها دارد. این مفهوم به ایجاد انگیزه، افزایش تعهد و بهبود عملکرد کاری کمک می‌کند. کار معنادار به افراد احساس ارزشمندی می‌دهد و آنها را به سمت اهداف اجتماعی و شخصی سوق می‌دهد. همچنین، معناداری در کار می‌تواند منجر به کاهش استرس و افسردگی، و افزایش رضایت شغلی و احساس خودکارآمدی شود. در نهایت، این امر موجب حفظ کارکنان کلیدی و مدیریت مؤثر تغییرات در سازمان ها گردد و آن ها را به سمت اهداف اجتماعی و شخصی سوق دهد.شغل معلمی هم حس معناداری به دلیل تأثیر عمیق آن بر زندگی دانش‌آموزان و جامعه دارد. معلمان نه تنها دانش را منتقل می‌کنند، بلکه نقش الگویی برای نسل‌های آینده ایفا می‌کنند و به تربیت شخصیت‌های اجتماعی کمک می‌کنند. این شغل با چالش‌های خاص خود همراه است، از جمله نیاز به صبر و توانایی مدیریت کلاس. همچنین، تعامل با دانش‌آموزان و مشاهده پیشرفت آن‌ها، احساس رضایت و شادابی را در معلمان ایجاد می‌کند.به نظرم معناداری شغل معلمی می تواند از جنبه های مختلفی شکل بگیرد. منِ معلم می توانم در رشد فکری، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان نقش حیاتی داشته باشم. تاثیر گذاری مثبت بر زندگی دانش آموزان ، مشاهده پیشرفت آن ها و درک تغییرات در زندگی دانش آموزان می تواند این حس معناداری را برایمان تقویت کند. برای ما معلمان حس اینکه بتوانیم در زندگی تاثیر گذار باشیم بزرگترین پاداش شغلی است. دانشجو:( زهرا ساداتی)

۲۰:۰۲

عکس پروفایل

Mar

عبدالرضا سبحانی
کتاب شغل خوب،شغل پوچ که در کلاس صحبتش شد. undefinedدر باره این موضوع از خود یا دیگران مطلب در گروه بگذارید
با سلام احترام خدمت شما استاد استاد درباره این کتاب میتوان گفت که هرکس دیدگاه متفاوتی نسبت به شغل خود دارد چرا که این دیدگاه های ما است که می‌تواند حس خوب یا بدی را به شغل منتقل کند.بنظرم برداشتی که از این موضوع داشتم این بود که اگر ما نسبت شغلمان حس و دید و نگرش مثبتی داشته باشیم قطعا آن را یک شغل خوب و کارآمد و لذت بخش برای خود می‌دانیم اما اگر ما نسبت به شغلمان حس خوبی نداشته باشیم قطعا شغل برایمان پوچ و خسته کننده ،بی ارزش است و اگر هم ادامه بدیم بدون هیچ ذوق و شوقی هر روز به سر کار می‌رویم بنظرم ابتدا باید دید خودمان را عوض کنیم چرا که هرکس در هر جایگاهی باید نیمه پر لیوان ببیند چرا که در این صورت میتوان با حال خوب شغل خود را ادامه دهد.اما با توجه به صحبت های دوستان شاید در شغل های دیگر اگر کسی میل و رغبتی نداشته باشد مشکلی جدی پیش نیاد اما ما به عنوان یک معلم به عنوان کسی که انسان هایی تحویل جامعه میدهیم ابتدا باید خود را اصلاح کنیم و با دید مثبت و علاقه و عشق شغلمان را ادامه بدیم چرا که شغل معلمی شغل آسانی نیستما باید عاشقانه کار خود را پیش ببریم اگر این کارا کنیم همین حس و دید مثبت به دانش آموزانمان منتقل خواهد شد و ما میتوانیم فردی تاثیر گذار و الگوی دانش آموزان خود باشیم پس اگر کسی می‌خواهد در عرصه معلمی قدم بگذارد ابتدا باید عشق و علاقه و انگیزه را در خود ببیند و ایجاد کند چون شغل معلمی همانند شغل های دیگری نیست که اگر علاقه ای در آن نباشد مشکل جدی پیش نخواهد آمدهمچنین ما به عنوان معلم در شغل خود با نیرو و سرمایه انسانی کشور سرو کار داریم و باید این سرمایه هارا با توانمندی و شور و نشاط خود به سمت پیشرفت سوق دهیم اما همه اینها بستگی به این دارد که نیاز های اولیه معلم برطرف شود چه از لحاظ فکری ،چه از لحاظ مالی ،مقام ،عزت و... تا معلم بتواند نیروی انسانی موثری را تحویل جامعه بدهد.من به عنوان یک معلم از اینکه شغل معلمی را انتخاب کردم بشدت خوشحالم و اگر باز هم به عقب برمی گشتم همین شغل را برای خود انتخاب میکردم از نظر من معلمی عشق است معلمی روح زندگی است .امیدوارم بتوانم با تمام توان و تلاشم افرادی افتخار آفرین برای کشورم تربیت کنم با دیدگاه مثبتی که به شغلم دارم.
دانشجو:مریم روزبهانی

۲۰:۴۴

عکس پروفایل

F💫

بنام خداوند جان و خرد شغل خوب و پوچ در هر سازمانی به معنای کیفیت تاثیر گذاری آن بر افراد و جامعه است .شغل خوب باعث پیشرفت سازمان و جامعه می شود در مقابل ، شغل پوچ نه تنها به سازمان و جامعه سودی نمی رساند بلکه انرژی و انگیزه کارکنان را از بین می برد .بنابراین معنا داری شغل در هر سازمانی امری ضروری ست . اما در آموزش و پرورش این مفاهیم جلوه ای عمیق تر پیدا می‌کند. زیرا این حوزه مستقیما با تربیت نسل آینده سروکار دارد . undefinedو اما توصیف شغل خوب و پوچ در حوزه ی معلمی من ای خالق مهربان که انسان را به نور دانش و بینش آراستی و او را مسئول ساختن جهان و جان دیگران قرار دادی . تو را سپاس می‌گویم که فرصت خدمت و تاثیرگذاری را در شغلی مقدس به بنده عطا نمودی . آغاز سخن را با یاد تو روشن میکنیم که شغل خوب را چراغی در دل انسان ها قرار دادی چراغی که راه را به سوی رشد ، کمال و سعادت نشان می‌دهد اما تو خوب میدانی که شغل پوچ ، آفت جان و مانع شکوفایی و استعدادهاست. و در دنیای آموزش،و پرورش ، پوچی شغلی نه تنهافرد، بلکه آینده ای روشن را تهدید می‌کند .شغل خوب از نظر من همان نوری است که از شعله های امید به جان دانش آموزان می تابد ؛ شغلی که قلب را گرم می‌کند و روح را به پرواز در می آورد . شغل خوب یعنی وقتی زنگ کلاس به صدا در می‌آید، چشمان مشتاق کودکانی را ببینی که هر کدام دنیایی از رویاها و آرزوها هستند‌ شغل خوب یعنی ساختن آینده ای روشن در ذهن کوچکترین دست ها و بزرگترین دل ها .اما شغل پوچ چیست ؟شغلی ست که در آن چشمانت به ساعت دوخته شود ، نه به چشمان شاگردانت . شغلی که در آن تنها منتظر پایان روز باشی نه آغاز کلاس . شغل پوچ یعنی گم شدن شور و شوق معلمی در زنجیره ای از کاغذ بازی هادستور المعل ها و اعداد بی روح . شغل پوچ همان روزهایی است که آموزش،تبدیل به وظیفه ای بی روح می شود . بی آنکه اثری بر جان و جهان دانش آموزان بگذارد . شغل خوب خلق داستانی تازه در هر روز است ؛ داستانی که معلم و دانش آموز با هم می نویسند . شغل پوچ، اما خطاهای تکراری کتابی است که کسی به خواندنش علاقه ندارد . پس ای پروردگار دانایی ها ما را یاری فرما تا همواره شغل خویش را با عشق و ایمان به سوی خدمت به انسانیت هدایت کنیم و از بیراهه های پوچی و بی ثمر بودن بپرهیزیم . undefinedدانشجو : فروزان دیوان

۲۱:۵۳

عکس پروفایل

مهران

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همکاران گرامی و استاد عزیزدر رابطه با موضوع کتاب شغل خوب،شغل پوچ،بررسی کردم و عواملی رو برای هرکدام به دست آوردم که به اختصار خدمت شما عرض میکنم.undefinedشغل خوب و شغل پوچ دو مفهوم متفاوت هستند که به نوع تجربه کاری و تأثیر آن بر زندگی فرد اشاره دارند:
undefined شغل خوب
شغل خوب به شغلی اطلاق می‌شود که:
1. معنا و هدف: فرد در این شغل احساس می‌کند که کارش معنایی دارد و به اهداف شخصی یا اجتماعی او کمک می‌کند.
2. رضایت شغلی: افراد در این شغل احساس رضایت و خوشحالی می‌کنند و از انجام وظایف خود لذت می‌برند.
3. فرصت‌های رشد: شغل خوب معمولاً فرصتی برای یادگیری، پیشرفت و توسعه مهارت‌ها را فراهم می‌کند.
4. توازن کار و زندگی: این نوع شغل به فرد اجازه می‌دهد که تعادل مناسبی بین کار و زندگی شخصی خود برقرار کند.
5. محیط کاری مثبت: در این شغل، افراد در یک محیط حمایتی و مثبت کار می‌کنند که به سلامت روانی و اجتماعی آنها کمک می‌کند.
undefined شغل پوچ
شغل پوچ به شغلی اطلاق می‌شود که:
1. عدم معنا: فرد در این شغل احساس می‌کند که کارش بی‌معنا است و تأثیری بر زندگی خود یا دیگران ندارد.
2. عدم رضایت: افراد ممکن است از انجام وظایف خود احساس خستگی، بی‌حوصلگی یا نارضایتی کنند.
3. کمبود فرصت‌های رشد: شغل‌های پوچ معمولاً فرصت‌های کمی برای یادگیری یا پیشرفت فراهم می‌کنند.
4. استرس و فشار: این نوع شغل ممکن است باعث ایجاد استرس و فشارهای روانی شود، به ویژه اگر فرد احساس کند که در کار خود گرفتار شده است.
5. محیط کاری منفی: در این شغل‌ها، افراد ممکن است با محیط‌های کاری سمی یا رقابتی مواجه شوند که به سلامت روانی آنها آسیب می‌زند.
در نهایت، انتخاب بین شغل خوب و شغل پوچ بستگی به ارزش‌ها، علایق و اهداف شخصی هر فرد دارد. شناخت خود و بررسی نیازها و خواسته‌ها می‌تواند به انتخاب شغل مناسب کمک کند.

۵:۰۸

عکس پروفایل

Mousavi

بررسی مقاله سیر تطور دانش مدیریت منابع انسانی در ایران .pdf

۱.۲۵ مگابایت

سلام و احترام
فایل ارائه سیر تطور دانش مدیریت منابع انسانی در ایران

۱۰:۵۱

Mousavi

985603840_-1752259871(5).pdf

۱.۴۷ مگابایت

مقاله سیر تطور دانش مدیریت منابع انسانی در ایران

۱۰:۵۵

M.Rahimi

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و دانشجویان محترمundefinedدانشجویان عزیز ، تقسیم بندی کتاب برایطرح سوال را انجام دادم و به تایید استاد سبحانی محترم هم رسید.undefinedلطفا طبق این لیست کار طرح سوال را شروع کنید.پیشاپیش از همکاری همه شما عزیزان متشکرمundefined

۶:۰۳

عکس پروفایل

M.Rahimi

گروهبندی برای طرح سوال واحد مدیریت منابع انسانی (دکتر سبحانی بزرگوار)undefinedundefinedundefinedundefined🟣هر گروه با مشورت یکدیگر سوال های بخش خود طرح کرده و در گروه ارسال کند.🟣هر نفر ۳ تا ۵ سوال طرح کند.undefinedشماره صفحاتی که نوشتم شماره های فایل هست ، نه صفحات کتاب (با شماره صفحات پی دی اف کار کنید) به شماره صفحات خود کتاب کاری نداشته باشید.🟠🟠🟠🟠undefined ابتدای فایل تا صفحه ۶۷ (ویژگی ها شغلی)خانم رحیمیخانم عزیزیخانم غلامی
undefined صفحه ۶۸ (تجزیه و تحلیل شغل) تا ۱۱۶ (انتخاب)خانم موسویخانم دیوانآقای پاساد
undefined صفحه ۱۱۷ (جبران خدمات) تا ۱۶۷ (موضوعات قابل سنجش)خانم روزبهانیخانم بختیاریخانم ساداتی
undefined صفحه ۱۶۸ (کارراهه یا توسعه شغلی) تا ۲۰۹ (نگهداری کارکنان)خانم کریمیخانم محمدیخانم برقعی
undefined صفحه ۲۱۰ (بهداشت و ایمنی) تا پایان فایلآقای شهسواریآقای آقامحمدیآقای خدارحمی

۶:۰۴

عکس پروفایل
thumnail
نمونه سوالاتی که خود استاد زحمت کشیدند طرح کردند.undefinedجهت ایده گرفتن از نوع سوالات

۶:۰۵

عکس پروفایل
بازارسال شده از عبدالرضا سبحانی

CamScanner 11-03-2024 05.42.pdf

۶۵.۳۳ مگابایت

CamScanner 11-03-2024 05.42.pdf

۶:۰۵

عکس پروفایل

M.Rahimi

شماره صفحات طبق شماره های این پی دی اف نوشته شدهundefinedundefinedundefinedundefinedundefinedundefined

۶:۰۶

عکس پروفایل